خر برفت و خر برفت
یک صوفی مسافر, در راه به خانقاهی رسید و شب آنجا ماند. خرش را آب و علف داد و در طویله بست.
و به جمع صوفیان رفت. صوفیان فقیر و گرسنه بودند. آه از فقر که کفر و بیایمان به دنبال دارد.
صوفیان, پنهانی خر مسافر را فروختند و غذا و خوردنی خریدند و آن شب جشن مفّصلی بر پا کردند.
مسافر خسته را احترام بسیار کردند و از آن خوردنیها خوردند. و صاحب خر را گرامی داشتند.
او نیز بسیار لذّت میبرد. پس از غذا, رقص و سماع آغاز کردند. صوفیان همه اهل حقیقت نیستند.
از هزاران تن یکی تن صوفیاند باقیان در دولت او میزیند
رقص آغاز شد. مُطرب آهنگِ سنگینی آغاز کرد. و میخواند: ” خر برفت و خر برفت و خر برفت”.
صوفیان با این ترانه گرم شدند و تا صبح رقص و شادی کردند. دست افشاندند و پای کوبیدند.
مسافر نیز به تقلید از آنها ترانه خر برفت را با شور میخواند.
هنگام صبح همه خداحافظی کردند و رفتند صوفی بارش را برداشت و به طویله رفت تا بار بر پشت خر بگذارد و به راه ادامه دهد.
اما خر در طویله نبود با خود گفت: حتماً خادم خانقاه خر را برده تا آب بدهد.
خادم آمد ولی خر نبود, صوفی پرسید: خر من کجاست. من خرم را به تو سپردم, و از تو میخواهم.
خادم گفت: صوفیان گرسنه حمله کردند, من از ترس جان تسلیم شدم,
آنها خر را بردند و فروختند تو گوشت لذیذ را میان گربهها رها کردی.
صوفی گفت: چرا به من خبر ندادی, حالا آنها همه رفته اند من از چه کسی شکایت کنم؟ خرم را خوردهاند و رفتهاند!
خادم گفت: به خدا قسم, چند بار آمدم تو را خبر کنم.
دیدم تو از همه شادتر هستی و بلندتر از همه میخواندی خر برفت و خر برفت, خودت خبر داشتی و میدانستی, من چه بگویم؟
صوفی گفت: آن غذا لذیذ بود و آن ترانه خوش و زیبا, مرا هم خوش میآمد.
مر مرا تقلیدشان بر باد داد ای دو صد لعنت بر آن تقلید باد
آن صوفی از طمع و حرص به تقلید گرفتار شد و حرص عقل او را کور کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خییییلی جااااالب..😂👏🏻👏🏻👏🏻
احکام رو باید از بابا اموخت که جذاب باشه برا بچه نه از مامانا که ...
بقیشو خودت ببین و کیف کن 😂😂😂
💢انتقاد فرزاد جمشیدی به دیوارنگاره پرحاشیه میدان ولیعصر که در آن #سلبریتیهایی مثل #فاطمه_معتمدآریا جزء زنان مفاخر ایران معرفی شده بودند!
#تحلیل
اخبار مهم روز
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
کانال ایتا
@kashkolnews2023
کانال روبیکا
@nkashkolnews2023
پیج روبینو
https://rubika.ir/kashkolnews2023
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عامل اصلی بیحجابی چه کسانی هستند⁉️
به دانشگاهیه نگو، به بانکیه نگو، به فوتبالیسته و سینماگره نگو؛ فقط #گشت_ارشاد بذار برو تو خیابون به مردم بگو چرا بیحجابید!!!
#استاد_حسن_عباسی
#تحلیل
اخبار مهم روز
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
کانال ایتا
@kashkolnews2023
کانال روبیکا
@nkashkolnews2023
پیج روبینو
https://rubika.ir/kashkolnews2023
🔊حــــاجی صــــدا میـــــاد؟
- اینجا آتش #جنگ_شناختی دشمن خیلی سنگینه!
- ۳۰۰تا شبکه ماهوارهای دارن شبانه روز رو ذهن جوان ها آتیش میریزن!
- فضای مجازی افتاده دست دشمن!
- خاکریز مد و لباس از دستمون خارج شده!
- دشمن داره دختر پسرامون رو به خاک و خون میکشه و میخواد اونا رو از حیا و عفت دور کنه!
- حاجی دست تنهاییم!
- فقط «پلیس» پای کار وایساده!
- لشکر حوزهی علمیه کی میرسه پس؟!
- پشتیبانی وزارت صمت کجاست؟!
- وزارت آموزش و پرورش چرا مهمات نمیرسونه؟!
- چرا بچه های گردان صدا و سیما نیستن تا دفاع کنن از ارزش ها؟!
- نیروهای سازمان تبلیغات چرا نمیان این مین های خطرناک روی زمین رو خنثی کنن؟!
- وزارت ارتباطات چرا خط پشتیبانی دشمن رو قطع نمیکنه؟!
- چرا قوه قضاییه با نفوذی ها و سلبریتی ها برخورد نمیکنه؟!
- حاجی پلیس خیلی دست تنهاست ولی مردونه وایساده پای کار!
- یه سری ها دارن پلیس رو هم میزنن که تو چرا وایسادی داری مقاومت میکنی!
- حاجی نیرو کمکی میخوایم!
🔊 به نیروهای فرهنگ ساز بگو سریع تر خودشونا اعزام کنن خط مقدم ، داریم خیلی تلفات میدیم!
#پلیس_وظیفه_شناس_متشکریم
#حجاب
✍میلاد خورسندی
#تحلیل
اخبار مهم روز
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
کانال ایتا
@kashkolnews2023
کانال روبیکا
@nkashkolnews2023
پیج روبینو
https://rubika.ir/kashkolnews2023
هدایت شده از حامیان سردار قاآنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 دیدار با پاکترین بندهها
🔹دیدار آقای حامد شاکرنژاد و حاج احمد ابوالقاسمی با دختران معلول جسمی و ذهنی مرکز توانبخشی امام علی (ع) در روز شهادت امیرالمومنین علیه السلام
🔸در مرکز توانبخشی امام علی علیه السلام وابسته به بنیاد نیکوکاری خدامالحسین علیهالسلام واقع در منطقه ازگل تهران تنها با کمکهای نقدی و غیرنقدی مردمی از حدود ۲۰۰ دختر معلول جسمی و ذهنی نگهداری میشود.
🔹کمکهای نقدی به فعالیت های بنیاد شامل مرکز امام علی(ع)، کمک هزینه درمان معلولین، تهیه بسته ارزاق و جهيزيه و...
5041721112328365
بانک رسالت بنام بنیاد نیکوکاری خدام الحسین ع
لینک پرداخت مستقیم:
https://www.payping.ir/d/tl3c
جهت کمک های غیرنقدی به سایت و صفحه بنیاد نیکوکاری خدامالحسین مراجعه کنید.
www.Nikookari1120.com
🔹 شماره تماس : 09104117580
@nikookari1120
@imamali_rehab
9. وحدت در عشق
عاشقي به در خانة يارش رفت و در زد. معشوق گفت: كيست؟ عاشق گفت: «من» هستم. معشوق گفت: برو, هنوز زمان ورود خامان و ناپُختگان عشق به اين خانه نرسيده است. تو خام هستي. بايد مدتي در آتش جدايي بسوزي تا پخته شوي, هنوز آمادگي عشق را نداري. عاشق بيچاره برگشت و يكسال در آتش دوري و جدايي سوخت, پس از يك سال دوباره به در خانة معشوق آمد و با ترس و ادب در زد. مراقب بود تا سخن بيادبانهاي از دهانش بيرون نيايد. با كمال ادب ايستاد. معشوق گفت: كيست در ميزند. عاشق گفت: اي دلبر دل رُبا, تو خودت هستي. تويي, تو. معشوق در باز كرد و گفت اكنون تو و من يكي شديم به درون خانه بيا. حالا يك «من» بيشتر نيست. دو «من»در خانة عشق جا نميشود. مانند سر نخ كه اگر دو شاخه باشد در سوزن نميرود.
گفت اكنون چون مني اي من درآ نيست گنجايي دو من را در سرا
12. تشنه بر سر ديوار
در باغي چشمهايبود و ديوارهاي بلند گرداگرد آن باغ, تشنهاي دردمند, بالاي ديوار با حسرت به آب نگاه ميكرد. ناگهان , خشتي از ديوار كند و در چشمه افكند. صداي آب, مثل صداي يار شيرين و زيبا به گوشش آمد, آب در نظرش, شراب بود. مرد آنقدر از صداي آب لذت ميبرد كه تند تند خشتها را ميكند و در آب ميافكند.
آب فرياد زد: هاي, چرا خشت ميزني؟ از اين خشت زدن بر من چه فايدهاي ميبري؟
تشنه گفت: اي آب شيرين! در اين كار دو فايده است. اول اينكه شنيدن صداي آب براي تشنه مثل شنيدن صداي موسيقي رُباب(1)است. نواي آن حيات بخش است, مرده را زنده ميكند. مثل صداي رعد و برق بهاري براي باغ سبزه و سنبل ميآورد. صداي آب مثل هديه براي فقير است. پيام آزادي براي زنداني است, بوي خداست كه از يمن به محمد رسيد(2), بوي يوسف لطيف و زيباست كه از پيراهنِ يوسف به پدرش يعقوب ميرسيد(3).
فايدة دوم اينكه: من هر خشتي كه بركنم به آب شيرين نزديكتر ميشوم, ديوار كوتاهتر ميشود. خم شدن و سجده در برابر خدا, مثل كندن خشت است. هر بار كه خشتي از غرور خود بكني, ديوار غرور تو كوتاهتر ميشود و به آب حيات و حقيقت نزديكتر ميشوي. هر كه تشنهتر باشد تندتر خشتها را ميكند. هر كه آواز آب را عاشقتر باشد. خشتهاي بزرگتري برميدارد.
13. موسي و چوپان
حضرت موسي در راهي چوپاني را ديد كه با خدا سخن ميگفت. چوپان ميگفت: اي خداي بزرگ تو كجا هستي, تا نوكرِ تو شوم, كفشهايت را تميز كنم, سرت را شانه كنم, لباسهايت را بشويم پشههايت را بكشم. شير برايت بياورم. دستت را ببوسم, پايت را نوازش كنم. رختخوابت را تميز و آماده كنم. بگو كجايي؟ اي خُدا. همة بُزهاي من فداي تو باد.هاي و هوي من در كوهها به ياد توست. چوپان فرياد ميزد و خدا را جستجو ميكرد.
موسي پيش او رفت و با خشم گفت: اي مرد احمق, اين چگونه سخن گفتن است؟ با چه كسي ميگويي؟ موسي گفت: اي بيچاره, تو دين خود را از دست دادي, بيدين شدي. بيادب شدي. اي چه حرفهاي بيهوده و غلط است كه ميگويي؟ خاموش باش, برو پنبه در دهانت كن تا خفه شوي, شايد خُدا تو را ببخشد. حرفهاي زشت تو جهان را آلوده كرد, تو دين و ايمان را پاره پاره كردي. اگر خاموش نشوي, آتش خشم خدا همة جهان را خواهد سوخت,
چوپان از ترس, گريه كرد. گفت اي موسي تو دهان مرا دوختي, من پشيمانم, جان من سوخت. و بعد چوپان, لباسش را پاره كرد. فرياد كشيد و به بيابان فرار كرد.
خداوند به موسي فرمود: اي پيامبر ما, چرا بندة ما را از ما دور كردي؟ ما ترا براي وصل كردن فرستاديم نه براي بريدن و جدا كردن. ما به هر كسي يك خلاق و روش جداگانه دادهايم. به هر كسي زبان و واژههايي دادهايم. هر كس با زبانِ خود و به اندازة فهمِ خود با ما سخن ميگويد. هنديان زبان خاص خود دارند و ايرانيان زبان خاص خود و اعراب زباني ديگر. پادشاه زباني دارد و گدا و چوپان هر كدام زباني و روشي و مرامي مخصوصِ خود. ما به اختلاف زبانها و روشها و صورتها كاري نداريم كارِ ما با دل و درون است. اي موسي, آداب داني و صورتگري جداست و عاشقي و سوختگي جدا. ما با عشقان كار داريم. مذهب عاشقان از زبان و مذهب صورت پرستان جداست. مذهب عاشقان عشق است و در دين عشق لفظ و صورت ميسوزد و معنا ميماند. صورت و زبان علت اختلاف است. ما لفظ و صورت نميخواهيم ما سوز دل و پاكي ميخواهيم. موسي چون اين سخنها را شنيد به بيابان رفت و دنبال چوپان دويد. ردپاي او را دنبال كرد. رد پاي ديگران فرق دارد. موسي چوپان را يافت او را گرفت و گفت: مژده مژده كه خداوند فرمود:
هيچ ترتيبي و آدابي مجو هر چه ميخواهد دل تنگت, بگو
16. موشي كه مهار شتر را ميكشيد
موشي, مهار شتري را به شوخي به دندان گرفت و به راه افتاد. شتر هم به شوخي به دنبال موش روان شد و با خود گفت: بگذار تا اين حيوانك لحظهاي خوش باشد, موش مهار را ميكشيد و شتر ميآمد. موش مغرور شد و با خود گفت: من پهلوانِ بزرگي هستم و شتر با اين عظمت را ميكشم. رفتند تا به كنار رودخانهاي رسيدند, پر آب, كه شير و گرگ از آن نميتوانستند عبور كنند. موش بر جاي خشك شد.
شتر گفت: چرا ايستادي؟ چرا حيراني؟ مردانه پا در آب بگذار و برو, تو پيشواي من هستي, برو.
موش گفت: آب زياد و خطرناك است. ميترسم غرق شوم.
شتر گفت: بگذار ببينم اندازة آب چقدر است؟ موش كنار رفت و شتر پايش را در آب گذاشت. آب فقط تا زانوي شتر بود. شتر به موش گفت: اي موش نادانِ كور چرا ميترسي؟ آب تا زانو بيشتر نيست.
موش گفت: آب براي تو مور است براي مثل اژدها. از زانو تا به زانو فرقها بسيار است. آب اگر تا زانوي توست. صدها متر بالاتر از سرِ من است.
شتر گفت: ديگر بيادبي و گستاخي نكني. با دوستان هم قدّ خودت شوخي كن. موش با شتر هم سخن نيست. موش گفت: ديگر چنين كاري نميكنم, توبه كردم. تو به خاطر خدا مرا ياري كن و از آب عبور ده, شتر مهرباني كرد و گفت بيا بر كوهان من بنشين تا هزار موش مثل تو را به راحتي از آب عبور دهم.
18. نزاع چهار نفر بر سر انگور
چهار نفر, با هم دوست بودند, عرب, ترك, رومي و ايراني, مردي به آنها يك دينار پول داد. ايراني گفت: «انگور» بخريم و بخوريم. عرب گفت: نه! من «عنب» ميخواهم, ترك گفت: بهتر است «اُزوُم» بخريم. رومي گفت: دعوا نكنيد! استافيل ميخريم, آنها به توافق نرسيدند. هر چند همة آنها يك ميوه، يعني انگور ميخواستند. از ناداني مشت بر هم ميزدند. زيرا راز و معناي نامها را نميدانستند. هر كدام به زبان خود انگور ميخواست. اگر يك مرد داناي زباندان آنجا بود, آنها را آشتي ميداد و ميگفت من با اين يك دينار خواستة همه ي شما را ميخرم، يك دينار هر چهار خواستة شما را بر آورده ميكند. شما دل به من بسپاريد، خاموش باشيد. سخن شما موجب نزاع و دعوا است، چون معناي نامها را ميدانم اختلاف شماها در نام است و در صورت, معنا و حقيقت يك چيز است.
***
17. درخت بي مرگي
دانايي به رمز داستاني ميگفت: در هندوستان درختي است كه هر كس از ميوهاش بخورد پير نمي شود و نميميرد. پادشاه اين سخن را شنيد و عاشق آن ميوه شد, يكي از كاردانان دربار را به هندوستان فرستاد تا آن ميوه را پيدا كند و بياورد. آن فرستاده سالها در هند جستجو كرد. شهر و جزيرهاي نماند كه نرود. از مردم نشانيِ آن درخت را ميپرسيد, مسخرهاش ميكردند. ميگفتند: ديوانه است. او را بازي ميگرفتند بعضي ميگفتند: تو آدم دانايي هستي در اين جست و جو رازي پنهان است. به او نشاني غلط ميدادند. از هر كسي چيزي ميشنيد. شاه براي او مال و پول ميفرستاد و او سالها جست و جو كرد. پس از سختيهاي بسيار, نااميد به ايران برگشت, در راه ميگريست و نااميد ميرفت, تا در شهري به شيخ دانايي رسيد. پيش شيخ رفت و گريه كرد و كمك خواست. شيخ پرسيد: دنبال چه ميگردي؟ چرا نااميد شدهاي؟
فرستادة شاه گفت: شاهنشاه مرا انتخاب كرد تا درخت كميابي را پيدا كنم كه ميوة آن آب حيات است و جاودانگي ميبخشد. سالها جُستم و نيافتم. جز تمسخر و طنز مردم چيزي حاصل نشد. شيخ خنديد و گفت: اي مرد پاك دل! آن درخت, درخت علم است در دل انسان. درخت بلند و عجيب و گستردة دانش, آب حيات و جاودانگي است. تو اشتباه رفتهاي، زيرا به دنبال صورت هستي نه معني, آن معناي بزرگ (علم) نامهاي بسيار دارد. گاه نامش درخت است و گاه آفتاب, گاه دريا و گاه ابر, علم صدها هزار آثار و نشان دارد. كمترين اثر آن عمر جاوادنه است.
علم و معرفت يك چيز است. يك فرد است. با نامها و نشانههاي بسيار. مانند پدرِ تو, كه نامهاي زياد دارد: براي تو پدر است, براي پدرش, پسر است, براي يكي دشمن است, براي يكي دوست است, صدها, اثر و نام دارد ولي يك شخص است. هر كه به نام و اثر نظر داشته باشد, مثل تو نااميد ميماند, و هميشه در جدايي و پراكندگي خاطر و تفرقه است. تو نام درخت را گرفتهاي نه راز درخت را. نام را رها كن به كيفيت و معني و صفات بنگر, تا به ذات حقيقت برسي, همة اختلافها و نزاعها از نام آغاز ميشود. در درياي معني آرامش و اتحاد است.
***
هدایت شده از غرب آسیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فوری 🚨عتیق احمد و برادرش اشرف احمد سیاستمداران مسلمان هند در حین مصاحبه مقابل بیمارستان در پخش زنده در ایالت اتر به ضرب گلوله کشته شدند
این مساله می تواند منجر به درگیری های داخلی در هند شود
وستانیوز
هدایت شده از حامیان سردار قاآنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ایران، معمار جدید خاورمیانه
🔹 این روزها خاورمیانه جدیدی در حال متولد شدن است.
🔹 بر خلاف دهههای قبل که آمریکا حرف از خاورمیانه جدید میزد این بار ایران است که تعیین میکند خاورمیانه (غرب آسیا) چطور باید باشد.
🔹 روایت تایمز اسرائیل از نقش ایران در خاورمیانه جدید را ببینید.
☫ کانال #سردار_قاآنی 👇🏻
@sardarghaani
هدایت شده از تورقوزآباد| طنز | خنده | عجایب 🍒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این شیر هم شکار نکرد ، هم از شکار شدنش هم جلوگیری کرد
واقعاً صحنه ای منقلب کننده برای انسان هاست
𝐉𝐨𝐢𝐧 𝐓𝐮𝐫𝐠𝐮𝐳𝐚𝐛𝐚𝐝 𝐜𝐡𝐚𝐧𝐧𝐞𝐥💯
┅── ──────┅
𖧷-‹.𝒋𝒐𝒊𝒏: | @Turguzabad
┅────────┅
هدایت شده از اخـبـار ویـژه+
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ #دکتر_عباسی
"چرا لیبرالها با پیشرفت ایران مخالفند"
#منطق_لیبرال_ها
🔗لینک دانلود با کیفیتهای مختلف
https://www.aparat.com/v/XGyTD
🔸کانال هواداران #دکتر_عباسی👇
https://eitaa.com/joinchat/1944584248C5a4b578f65
21. مارگير بغداد
مارگيري در زمستان به كوهستان رفت تا مار بگيرد. در ميان برف اژدهاي بزرگ مردهاي ديد. خيلي ترسيد, امّا تصميم گرفت آن را به شهر بغداد بياورد تا مردم تعجب كنند, و بگويد كه اژدها را من با زحمت گرفتهام و خطر بزرگي را از سر راه مردم برداشتهام و پول از مردم بگيرد. او اژدها را كشان كشان , تا بغداد آورد. همه فكر ميكردند كه اژدها مرده است. اما اژدها زنده بود ولي در سرما يخ زده بود و مانند اژدهاي مرده بيحركت بود. دنيا هم مثل اژدها در ظاهر فسرده و بيجان است اما در باطن زنده و داراي روح است.
مارگير به كنار رودخانة بغداد آمد تا اژدها را به نمايش بگذارد, مردم از هر طرف دور از جمع شدند, او منتظر بود تا جمعيت بيشتري بيايند و او بتواند پول بيشتري بگيرد. اژدها را زير فرش و پلاس پنهان كرده بود و براي احتياط آن را با طناب محكم بسته بود. هوا گرم شد و آفتابِ عراق, اژدها را گرم كرد يخهاي تن اژدها باز شد، اژدها تكان خورد، مردم ترسيدند، و فرار كردند، اژدها طنابها را پاره كرد و از زير پلاسها بيرون آمد, و به مردم حمله بُرد. مردم زيادي در هنگام فرار زير دست و پا كشته شدند. مارگير از ترس برجا خشك شد و از كار خود پشيمان گشت. ناگهان اژدها مارگير را يك لقمه كرد و خورد. آنگاه دور درخت پيچيد تا استخوانهاي مرد در شكم اژدها خُرد شود. شهوتِ ما مانند اژدهاست اگر فرصتي پيدا كند, زنده ميشود و ما را ميخورد
***
22. فيل در تاريكي
شهري بود كه مردمش, اصلاً فيل نديده بودند, از هند فيلي آوردند و به خانة تاريكي بردند و مردم را به تماشاي آن دعوت كردند, مردم در آن تاريكي نميتوانستند فيل را با چشم ببينيد. ناچار بودند با دست آن را لمس كنند. كسي كه دستش به خرطوم فيل رسيد. گفت: فيل مانند يك لولة بزرگ است. ديگري كه گوش فيل را با دست گرفت؛ گفت: فيل مثل بادبزن است. يكي بر پاي فيل دست كشيد و گفت: فيل مثل ستون است. و كسي ديگر پشت فيل را با دست لمس كرد و فكر كرد كه فيل مانند تخت خواب است. آنها وقتي نام فيل را ميشنيدند هر كدام گمان ميكردند كه فيل همان است كه تصور كردهاند. فهم و تصور آنها از فيل مختلف بود و سخنانشان نيز متفاوت بود. اگر در آن خانه شمعي ميبود. اختلاف سخنان آنان از بين ميرفت. ادراك حسي مانند ادراك كف دست, ناقص و نارسا است. نميتوان همه چيز را با حس و عقل شناخت.
28. خواندن نامة عاشقانه در نزد معشوق
معشوقي، عاشق خود را به خانه دعوت كرد و كنار خود نشاند. عاشق بلافاصله تعداد زيادي نامه كه قبلاً در زمان دوري و جدايي براي يارش نوشته بود، از جيب خود بيرون آورد و شروع به خواندن كرد. نامهها پر از آه و ناله و سوز و گداز بود، خلاصه آنقدر خواند تا حوصلة معشوق را سر برد. معشوق با نگاهي پر از تمسخر و تحقير به او گفت: اين نامهها را براي چه كسي نوشتهاي؟ عاشق گفت: براي تو اي نازنين! معشوق گفت: من كه كنار تو نشستهام و آمادهام تو ميتواني از كنار من لذت ببري. اين كار تو در اين لحظه فقط تباه كردن عمر و از دست دادن وقت است.
عاشق جواب داد: بله، ميدانم من الآن در كنار تو نشستهام اما نميدانم چرا آن لذتي كه از ياد تو در دوري و جدايي احساس ميكردم اكنون كه در كنار تو هستم چنان احساسي ندارم؟ معشوق ميگويد: علتش اين است كه تو، عاشق حالات خودت هستي نه عاشق من. براي تو من مثل خانة معشوق هستم نه خود معشوق. تو بستة حال هستي. و ازين رو تعادل نداري. مرد حق بيرون از حال و زمان مينشيند. او امير حالها ست و تو اسير حالهاي خودي. برو و عشق مردان حق را بياموز و گرنه اسير و بندة حالات گوناگون خواهي بود. به زيبايي و زشتي خود نگاه مكن بلكه به عشق و معشوق خود نگاه كن. در ضعف و قدرت خود نگاه مكن، به همت والاي خود نگاه كن و در هر حالي به جستجو و طلب مشغول باش.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابتکار این مراسم جشن تکلیف را ببینید
در این جشن به سر دختران مراسم چادر گذاری دارند این جشن برای دختران عراقی است و از سوى آستان قدس حسینی، در شب ولادت امام حسن برگزار شده .
"گام دوم، همگام با جوان ایرانی"
#تحلیل
اخبار مهم روز
خبـــرهای فـــوࢪی مهم⇩⇩
کانال ایتا
@kashkolnews2023
کانال روبیکا
@nkashkolnews2023
پیج روبینو
https://rubika.ir/kashkolnews2023
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥گران فروشی و کم فروشی نان و سودهای کلان از تقلب و کم فروشی
👈اگر تخلفی از نانوایان مشاهده می کنید به ۱۲۴ گزارش کنید .
✅بی تفاوت نباشیم ، با فساد مبارزه کنیم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 عربستان علاوه بر منع پخش فیلم معاویه در ماه رمضان ،حالا هم مذهب شیعه را که تا کنون در این کشور رافضی و انحرافی نامیده میشد به رسمیت شناخته و زیارت ائمه بقیع را هم آزاد اعلام کرده است.
🇮🇷پرچم بالاست🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بعد از توافق ایران و عربستان امام جمعه مدینه در اقدامی بی سابقه حدیثی از حضرت رسول اکرم (ص) در مورد امام علی (ع) میخواند!
👌 آن هم چه روایتی! اینکه «هیچکس علی علیهالسلام را دوست ندارد مگر مومن، و هیچکس او را دشمن نمیدارد مگر منافق.»
🔹️ این اقدامات بازتاب گسترده ای در فضای رسانه ای عربستان سعودی داشته است.
🇮🇷 معلوم نیست ایران چه برگ برندهای به عربستان نشان داده..!! 😄
➖ ➖ ➖ ➖ ➖
🇮🇷 قدرت مقاومت
هدایت شده از تفسیرگر | علیرضا تقوی نیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعترافات مهم علیرضا نوری زاده در خصوص تحولات اخیر منطقه غرب آسیا
@taghaviniaa