eitaa logo
کشکول طنازی...😂😂( صلواتی )
226 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
13.1هزار ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍امام على عليه السلام: كسى كه به تو هشدار مى دهد همانند كسى است كه به تو مژده مى دهد 📚👈حکمت 59 نهج البلاغه ⭕️ اثر تذکر به یکدیگر : 1. اصلاح امور و اشکالات 2. تقویت روابط عاطفی 3. درست شدن خانواده و اقوام 4. بالا رفتن سطح سلامت جامعه 5. نزول برکات الهی 6. دفع بلاهای آسمانی 7. خشم دشمنان و بدخواهان 🌹🌻☘❤️ 📚 ..... ( صلوات ) https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342 🌸💚🌸💙🌸 کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
🌸🍃🌸🍃 خاطره‌ای از جشن تکلیف دختر ۹ ساله فوق‌العاده قشنگه حتما بخونید در سال ۱۳۶۲ قرار شد برای ما در مدرسه جشن تکلیف بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچه‌ها داشت و تنها معلمی بود كه سر وقت در مدرسه با بچه‌ها نماز میخواند، به کلاس ما آمد و گفت: بچه‌ها برای دوشنبه‌ هفته‌ آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید. من همان جا غصه‌دار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نمیشد و خبری از نماز نبود. روزهای بعد، بچه‌ها یکی‌یکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه می‌آوردند. مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: چرا وسایل خود را نیاورده ای؟ من گریه‌کنان از دفتر بیرون آمدم. فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده. ولی من می‌دانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست. بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوش‌کلامی برای ما سخنرانی ‌کرد و گفت: بچه‌ها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خدای خود خدای مهربان به شما می‌دهد. آن روز خیلی به ما خوش گذشت. به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجاده‌ام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهی به سجاده كرد و با حالتی خاص اصلاً به من توجهی نکرد. من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اين‌گونه نشد. اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشه‌ای انداخت و گفت: برو سر درسات این کارها یعنی چه؟! بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم. آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد. اذان صبح از حسینیه‌ای که نزدیک خانه ما بود به گوش می‌رسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریه‌ام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد. پدر و مادرم هر دو مرا صدا می‌کردند، درب اتاق را باز کردم دیدم هر دو گریه کرده‌اند، با نگرانی پرسيدم: چه شده؟! كه يك‌دفعه هر دو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هر دو یک خواب مشترک دیده‌ایم.! خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم می‌برند، می‌گفتند شما در دنیا نماز نخوانده‌اید و هيچ عمل خيری نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال ميكردند و ما هم گریه می‌کردیم، جیغ میزدیم و هر چه تلاش می‌کردیم فایده‌ای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم. خیلی وحشت كرده بوديم. ناگهان صدایی به گوشمان رسيد كه گفته شد: دست نگه دارید، دیشب در خانه‌ی این‌ها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید. آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزه‌های خود را بجا آوردند و در يك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آن‌ها را مورد عنايت قرار داد. این روند ادامه داشت، تا در سال ۷۴. هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله ۴۰ روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند. اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را میگذراند. وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهارمحال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچه‌ای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفته‌اند. یک هفته‌ای میشد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد. حال من مانده‌ام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد. حالا من به تأسی از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايی هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامی میدارم و هر سال که میگذرد برکت را به واسطه‌ی نماز اول وقت در زندگی خود احساس میکنم. کتاب پر پرواز ص ۱۲۲ 📚 ..... ( صلوات ) https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342 🌸💚🌸💙🌸 کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
عجب روایتی حضرت صادق آل محمد علیه السلام فرمود: كسى كه از حق دَم مى زند با سه ويژگى شناخته مى شود: دوستانش ديده شوند كه چه كسانى هستند؟ نمازش چگونه است؟ و در چه وقت آن را مى خواند؟  و اگر صاحب مال است اموالش را چگونه مصرف می کند. «یُعْرَفُ مَنْ یَصِفُ الحَقَّ بِثَلاَثِ خِصَال: یُنْظَرُ إِلَی أَصْحَابِهِ مَنْ هُمْ وَ إِلَی صَلاَتِهِ کَیْفَ هِی وَ فِی أَی وَقْتِ یُصَلِّیهَا فَاِنْ کَانَ ذَامَال نُظِرَ أیْنَ یَضَعُ مَالَهُ» بحار ج ۶۴ ص ۳۰۲ ❣❣❣❣ 📚 ..... ( صلوات ) https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342 🌸💚🌸💙🌸 کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
در مدرسه ای برای بچه ها به مناسبت ایام فاطمیه علیها سلام مراسمی تدارک دیده بودند... یکی از دوستان طلبه را دعوت کردند سخنرانی ایشان فرمودند: ما باید مراقب حجابمان باشیم.... دوباره جهت تاکید پرسیده ما قرار شد از چی مراقبت کنیم؟! یکی از بچه ها گفته: از کفش هایمان😂😂 چون من یکبار مراقب نبودم رفتم دیدم کفشم رو دزدیده اند😂😂 ❣❣❣❣ 📚 ..... ( صلوات ) https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342 🌸💚🌸💙🌸 کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat 😂😂
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
چگونه رسید؟! در روایت است مردی از مادر اویس قرنی پرسید: «این حالت بزرگ را که پیغمبر صلی الله علیه و آله ستایش فرموده و هیچ کس را چنین ستایش نکرده، پسرت از کجا آورده در صورتی که او پیغمبر را ندیده است.» گفت: «از عزلت و کناره گیری. و همچنین او همیشه فکر می کرد و عبرت می گرفت». أَنَّ رَجُلاً سَأَلَ أُمَّ أُوَيْسٍ مِنْ أَيْنَ لاِبْنِكِ هَذِهِ اَلْحَالَةُ اَلْعَظِيمَةُ اَلَّتِي قَدْ مَدَحَهُ اَلنَّبِيُّ بِهَا مَدْحاً لَمْ يَمْدَحْ بِهِ أَحَداً مِنْ أَصْحَابِهِ هَذَا وَ لَمْ يَرَهُ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَتْ إِنَّهُ مِنْ حَيْثُ بَلَغَ اِعْتَزَلَنَا وَ كَانَ يَأْخُذُ فِي اَلْفِكْرِ وَ اَلاِعْتِبَارِ. ارشاد القلوب ج ۱ ص۱۰۰ ❣❣❣❣ 📚 ..... ( صلوات ) https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342 🌸💚🌸💙🌸 کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
عبادت عجیب خوارج ابن‌عباس وقتى که به فرمان امیرالمؤمنین(ع) مأمور شد برود با آنها صحبت کند، وضعى دید که حیرت کرد: «رأى‏ منهم جباهاً قرحهً لطول السجود، و ایدیاً کثفنات الابل، علیهم قمصٌ مرحضهٌ و هم مشمرون» گروهى را مى‏ بیند آثار سجده در پیشانی آنها، کف دستهایشان مثل زانوى شتر پینه‏ بسته، پیراهن هاى شسته و مندرس پوشیده و دامن ها به کمرزده آماده کارزارند. ❣❣❣❣ 📚 ..... ( صلوات ) https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342 🌸💚🌸💙🌸 کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
عجب معادلاتی! پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) : «اَلطّاعِمُ الشّاکِرُ لَهُ مِنَ الاَْجْرِ کَاَجْرِ الصّائِمِ الُْمحْتَسِبُ وَ الْمُعافى الشّاکِر لَهُ مِنَ الاَْجْرَ کَاَجرِ المُبْتَلِى الصّابِرِ وَ الْمُعْطى الشّاکِر لَهُ مِنَ الاَْجْرِ کَاَجْرِ الَْمحْروُمِ الْقانِعِ; کسى که غذا بخورد و شکر نعمت خدا را بجا آورد، پاداش روزه دارى را دارد که براى خدا روزه گرفته است و شخص تندرستى که شکر خدا را بجا مى آورد اجر بیمارى را دارد که در برابر بیمارى صبر و شکیبایى دارد، و دارنده اى که شکر نعمت را بجا مى آورد، اجر محروم قناعت پیشه شکیبا را دارد». کافی ج ۲ ص ۱۹۵ ❣❣❣❣❣ 📚 ..... ( صلوات ) https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342 🌸💚🌸💙🌸 کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
على عليه السلام : ذوالشرف لا تبطره منزلة نالها و ان عظمت كالجبل الذى لا تزعزعه الرياح. (مرد با شرف اگر در جامعه به بزرگترين مقام و پايه نايل شود، هرگز خود را نمى بازد و از مسير فضيلت خارج نمى شود. او مانند كوه پابرجاست كه وزش بادها قادر نيست به حركتش درآورد و متزلزلش نمايد.) خواجه ابومنصور، وزير سلطان طغرل ، مردى دانا و لايق ، قوى النفس و با شخصيت و خداپرست و درستكار بود. او در انجام وظايف دينى مراقبت كامل داشت . معمولا همه روزه پس از اداى فريضه صبح مدتى روى سجاده مى نشست و ادعيه و اذكارى مى خواند. پس از آن كه آفتاب طلوع مى كرد جامعه وزارت را مى پوشيد و به دربار مى رفت . روزى سلطان طغرل ، وزير را قبل از طلوع آفتاب احضار كرد. مأمورين به منزل وى رفتند و او را در حال خواندن دعا ديدند. امر پادشاه را ابلاغ نمودند، ولى وزير به گفته آنان توجهى نكرد و همچنان به خواندن ادعيه ادامه داد. مأمورين بى اعتنايى او را بهانه كردند و به عرض رساندند كه وزير نسبت به اوامر پادشاه احترام نمى كند و با اين سخن ، سلطان طغرل را به سختى خشمگين كردند. وزير پس از فراغت از عبادت سوار شد و به دربار آمد. به محض ورود، شاه با تندى به وى گفت : (چرا دير آمدى ؟) وزير در كمال قوت نفس و اطمينان خاطر عرض كرد: (اى پادشاه ، من بنده خداوندم و چاكر سلطان طغرل ! تا از بندگى خدا فارغ نشوم نمى توانم به وظايف چاكرى پادشاه قيام نمايم .) گفتار محكم و پر از حقيقت وزير، شاه را سخت تحت تاثير قرار داد و ديده اش را اشك آلود كرد. به وزير آفرين گفت و سفارش كرد كه همواره به اين روش ادامه بده و بندگى خدا را بر چاكرى ما مقدم بدار، تا از بركت آن امور، كشور همواره بر نظم صحيح استوار بماند. ❣❣❣❣❣❣ 📚 ..... ( صلوات ) https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342 🌸💚🌸💙🌸 کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
💢جوانمردي به جان است نه به جامه مردي نزد جوانمردی آمد و گفت : تبرکي ميخواهم. جامه ات را به من بده تا من نيز همچون تو از جوانمردي بهره اي ببرم. جوانمرد گفت: جامه ي مرا بهايي نيست. اما سوالي دارم؟ مرد گفت: بپرس. جوانمرد گفت: اگر مردي چادر بر سر کند زن مي شود؟ مرد گفت: نه جوانمرد گفت اگر زني جامه ي مردانه بپوشد مرد مي شود؟ مرد گفت: نه جوانمرد گفت: پس در پي آن نباش که جامه ي از جوانمردان را در بر کني که اگر پوست جوانمرد را هم در بر کشي جوانمرد نخواهي شد زيرا جوانمردي به جان است نه به جامه ☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆ 📚 ..... ( صلوات ) https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342 🌸💚🌸💙🌸 کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat ♡»« »« «» »♡« «» »« «» »« ♡
هدایت شده از کشکول داستاندونی.....( صلوات )
💢 تو بهتر میدونی یا پیغمبر خدا😂 شخصی مادر پیرش را در زنبیلی میگذاشت و هرجا که می رفت با خود میبرد. روزی حضرت عیسی او را دید و فرمود:آن زن کیست؟ گفت این زن مادرم است.او مرا بزرگ کرده است و به گردن من حق دارد و من تا آخر عمرش او را به دوشم میگیرم تا مهرش را پاسخ گفته باشم. حضرت عیسی فرمود : او را شوهر بده و خود را رها کن. شخص گفت : پیر و علیل است و قادر به حرکت نیست. پیرزن دستش را از زنبیل بیرون آورد و بر سر پسرش زد و گفت: اخه نکبت ! تو بهتر میدونی یا پیغمبر خدا ؟ 😂 ☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆★☆ 📚 ..... ( صلوات ) https://eitaa.com/joinchat/1155334434C46633e2342 🌸💚🌸💙🌸 کانال 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat ♡»« »« «» »♡« «» »« «» »« ♡