❇️معرفی کتاب تحفه المحبین ( در آیین خوشنویسی و لطایف معنوی آن): 🔸1) كتابی است براي عاشقان هنر خوش نويسي 🔸2) امتياز ويژة كتاب آن است كه يك موضوع خشك فني را با لطايف ادبي و عرفاني درآميخته و به يك متن شيرين و خواندني تبديل كرده است چنانكه كمتر صفحة آن را خالي از يك آيت قرآني يا كلام پيامبر و سخن اولياء و يا اشعار نغز و لطيف پارسي و عربي توان يافت. 🔸3) اگر مجموعة آيات و ابياتي را كه در اين كتاب شاهد مثال آمده است يكجا گرد آورند خود جُنگ كوچكي از كلمات حكمت آميز در عشق و معرفت الهي خواهد بود. 🔸4 ) خطبة توحيدية كتاب به رسم مؤلفان پيشين به صنعت «براعت استهلال» آراسته است يعني ضمن ستايش حضرت باري و بيان اوصاف جميل و صنع شگفت انگيز او اصطلاحات و تعبيرات رايج ميان خوش نويسان را درج كرده. هرچه از شعر و آيت كه شاهد مثال آورده همه پيوندي نزديك با اين فن شريف دارد. @kashkoolfn

🔺نمونه ای از متن کتاب🔺 🔸اينكه سخن جلوه گاه معاني است و چنانكه صورت بي معني را نوري نيست معاني بي صورت را نيز ظهوري نيست پس مركبي بايد كه معاني لطيف آسماني را در عالم صورت سير دهد و آن مركب همان حروف و كلمات است كه بايد به تناسب جمال معاني خلعتي بر تن كند تا هر كه او را در آن خلعت بيند گويد:صورتت مي بينم و حيران معني ميشوم تا چه معني لطيف است آنكه اينش صورت است . 🔸يكي از تعاريف حكما را دربارة خط نقل مي کنند كه: خط صناعتي روحاني است كه به اسباب جسماني ظهور مي يابد. @kashkoolfn

❇️ کتاب بسیار خواندنی است و دارای نکات فراوانی میباشد و خیلی از خطاطان از این کتاب متاسفانه غافل هستند. @kashkoolfn

‌ 🏴 عاشورای‌دوم، برای‌رئیس‌مذهب! 🎙 بیان آیت‌الله‌العظمی‌وحیدخراسانی ◼️ آجرکم الله فی مصیبة الامام جعفر الصادق علیه السلام

🔺مراد🔺 ❇️هر جا مراد می اید دو نکته دارد: 🔸۱) باید ظاهر کلام را بیان کرد و بعد خلاف ظاهر(مراد) را مشخص کرد. 🔸۲)خلاف ظاهر بودن و مراد متکلم را با دلیل بیان کرد @kashkoolfn

🔺حرف عله و لین و مد🔺 🔸عله : حروف اصلی کلمه و ا ی باشد. 🔸لین: "و ا ی" ساکن باشند. 🔸مد: "و ا ی" ساکن و متناسب با خودشان حرکت باشد. ❇️رابطه منطقی: ♦️سه دایره داخل هم که کوچکتر مد و کوچک لین و بزرگ عله میباشد. 📚منبع: تدریج الادانی۱۰۸ @kashkoolfn

🔺شرط اضافه به معنای من و لام🔺 🔸شرط اضافه به معنای " من " : 🔹صحت حمل مضاف الیه بر مضاف ❇️مثال: خاتم فضه》》》 هذا الخاتم فضه حمل صحیح است. 🔸شرط اضافه به معنای " ل" : 🔹عدم صحت حمل مضاف الیه بر مضاف ❇️مثال: غلام زید》》》 الغلام زید حمل غلط است. 📚منبع: تدریج الادانی ص۱۸۱ @kashkoolfn

🔸رساله ای در خوشنویسی : علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) ❇️توضیحات کتاب: 🔹انتشارات : الف لام میم 🔹تعداد صفحات : ۲۰ صفحهA5 🔹ایشان این رساله مختصر را برای انجمن خوشنویسان نوشته اند. @kashkoolfn

🔺کثیرًا ما و قلیلاً ما🔺 🔸کثیرا یا قلیلا منصوب است بنابر: 🔹۱) ظرف بودن》》》عاملش ان چیزی است که بعدش می آید و صفت برای حین است و ما تاکید معنای کثرت است ❇️مثال: کثیرا ما یحذف>> یحذف حینا کثیرا ما. 🔹۲) مفعول مطلق بودن》》》عاملش ان چیزی است که بعدش می آید و صفت است و ما تاکید معنای کثرت است. ❇️مثال: کثیرا ما یحذف >> یحذف حذفا کثیرا ما 📚منبع: تدریج الادانی ص ۱۹۰ @kashkoolfn

🔺ویژگی های لفظ الله🔺 ❇️از میان نامهای خدا لفظ "الله" دارای ویژگی های خاصی است: 🔸۱) دارای لام تفخیم و تعظیم است زیرا این اسم از نامهای خاص خداست و برای غیر خدا وضع نمیشود. 🔸۲) تاء قسم بر روی این لفظ وارد میشود و بر سایر نامهای خداوند وارد نمیشود. 🔸۳) هاء که قائم مقام واو قسم میشود از ویژگیهای این لفظ است و بر غیر آن وارد نمیشود. لا ها الله( به خدا قسم) 🔸۴) حرف ندا بر روی الله وارد میشود بدون ایها . یا الله 🔸۵) حرف جر در لفظ الله عمل میکند بدون اینکه لفظا ذکر شود(این قاعده مربوط به باب قسم است.). اللهِ لافعلنّ @kashkoolfn

🔸۶) یکی از ویژگیهایش این است که میم مشدد عوض از یا می آید. اللهم》》در اصل یا الله بوده است. 🔸۷) اگر علیه بر روی الله داخل شود کسره هاء بدل به ضمه میشود از باب تفخیم. ما عاهد علیهُ الله 🔸۸) از آن جهت که الله را نمیتوان اسم برای غیر خدا قرار داد ، تثنیه و جمع بسته نمیشود و صفت برای اسمی قرار نمیگیرد بلکه موصوف واقع میشود. ❇️بنابراین: 🔹۱) الله علم شخص و اسم برای ذاتی است که مستجمع تمام صفات الهیه است. 🔹۲) الله علم تمام علمهاست و معرفه ی تمام معارف است از این جهت که دارای ویژگی های خاصی است که نمیتوانیم او را همانند سایر اعلام و معارف، علم بدانیم بلکه او علم اعلام و معرفه معارف است. 📚منبع: تفسیر فروغ ایت الله احدی،جلد۱،ص۷۸ @kashkoolfn

🔺مشتق صرفی و اصولی و مشتقی که در اصول بحث میشود🔺 🔸مشتق صرفی: کلمه ای که از کلمه دیگر گرفته شود و جامد نباشد. ❇️مثال: اسم فاعل،فعل و ... 🔸مشتقی که در اصول بحث میشود: باید دو شرط داشته باشد:۱) حمل بر ذات بشود۲) با از بین رفتن صفت ، ذات از بین نرود. ❇️مثال: زید مسافر، زید رقّ(بنده). ♦️رابطه بین مشتق صرفی و مشتقی که در اصول بحث میشود،عموم و خصوص من وجه است ❇️مثال: 🔹۱)فقط صرفی: زید ضرب(اسناد است نه حمل) 🔹۲) فقط مشتقی که در اصول بحث میشود: زید رقّ(رق جامد است و مشتق صرفی نیست.) 🔹۳) محل اجتماع: زید مسافر(هم صرفی و هم مشتقی که در اصول بحث میشود.) 🔸مشتق اصولی: هر مشتق صرفی که بتواند حمل بر ذات شود. ♦️رابطه بین مشتق صرفی و مشتق اصولی،عموم و خصوص مطلق است یعنی هر مشتق اصولی ،صرفی است و لا بالعکس. ❇️مثال: زید مسافر و ..‌. 📚منبع: اصول مظفر بحث مشتق @kashkoolfn