eitaa logo
🕋 کشکول معنوی 🕋 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #امام_زمان مذهبی
44.9هزار دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
12.5هزار ویدیو
39 فایل
مجموعه کانالهای کشکول معنوی مدیریت : 👈 @mosafer_110_2 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝 #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ ✨هر گاه عیبی در من دیدی،به خودم خبر بده نه کسی دیگری... چون تغییر آن دست من است!!! 💫کار اولت باعث پیشرفت و بهبودم میشود اما گزینه دوم غیبت است و مرا در تاریکی نگه میدارد... 💫چرا موقعی که چیز منفی در کسی می بینیم، جز خودش همه را خبر میدهیم؟؟؟ 💫جمله ای که در یک هتل نوشته بود، شگفت زده ام کرد : "اگر سبب رضایتت شدیم از ما سخن بگو و گرنه با خود ما بگو" بر خود تطبیقش دهیم تا غیبت از میانمان از بین برود!!! 💫نصیحت کن اما رسوا نکن!!! سرزنش کن اما جریحه دار نکن!!! بهشت وعده دور از دسترسی نیست اگر بی بهانه خوب باشیم...💝 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋
🌸همسری که شوهر خود را از جهنم نجات داد🌸 ✍از زنانی که جزء خاندان حضرت امام حسین (ع) نبودند ولی از خود عظمت به یادگار گذاشتند، همسر زهیر ابن قین است که عامل اصلی نجات زهیر از اعماق جهنم و رساندن او به عالی‌ترین درجات بهشت می‌شود.🍂 زهیر، عثمانی بود. عثمانی‌ها معتقد بودند خون عثمان بر گردن حضرت امیرالمؤمنین (ع) است و به همین دلیل دشمن حضرت بودند. زهیر نمی‌خواست با حضرت امام حسین (ع) مواجه شود؛ اما وقتی قاصد آمد و گفت امام می‌خواهند تو را ببینند، قصد نداشت برود‌!🍂 همسرش گفت «سبحان‌الله! پسرِ دختر پیامبر تو را می‌طلبد و تو نمی‌روی؟». چنان این را محکم گفت که زهیر شرمنده شد و تصمیم گرفت نزد امام (ع) برود. ما نمی‌دانیم چه بین او و امام رد و بدل شده است. وقتی برگشت، دیدند متحول شده و شاد و مسرور بود و گفت «من راه خودم را پیدا کرده‌ام»🍂 نقل مشهور این است که زهیر، همسرش را به کوفه بازگرداند و موقعی که می‌خواستند جدا شوند همسر با چشمان گریان گفت: 💥«تو در رکاب پسر پیامبر به شهادت نائل می‌شوی. در روز قیامت من را فراموش نکن» و درست هم می‌گفت چون او عامل این تحول شده بود. 📚 گفتاری از دكتر محمدحسین رجبی دوانی -------------------------- 📚با های مذهبی ما همراه باشید ڪشکول_معنوی👇 ➠ @kashkoolmanavi
🌱 یک آیه یک تدبر تسلیم خواست خدا باش و به ریسمان الهی تکیه کن که پاره نشدنی است... 📖 سوره لقمان، آیه ۲۲ 📖 ┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈ ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️🔜 @kashkoolmanavi 🔝™
❤امیرالمؤمنین (عليه السلام): كسى كه دنيا با آرزوهاى محال بفريبدش و با اميدهاى دروغين گولش زند، برايش كورى و كوردلى بر جاى گذارد و از آخرت جدايش سازد و در هلاكت گاه ها فرودش آرد إنَّ مَن غَرَّتهُ الدنيا بمُحالِ الآمالِ و خَدَعَتهُ بزُورِ الأمانِيِّ أورَثَتهُ كَمَهاً ، و ألبَسَتهُ عَمىً، و قَطَعَتهُ عَنِ الاُخرى، و أورَدَتهُ مَوارِدَ الرَّدى غررالحكم حدیث 3532 📜 🔰 ‌🔰🔰🇯‌🇴‌🇮‌🇳🔰🔰🔰 ▪️ @KASHKOOLMANAVI ▪️
13.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | سبقت بادپا 🔺️ گوشه‌هایی از دیدار خانواده‌ی شهید بادپا با رهبر انقلاب 🌹 شهید مدافع حرم، حسین بادپا🌹 🌙 🌷🌹🌷🌹 ┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈ ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️🔜 @kashkoolmanavi 🔝™
🔔 حیف که تو آخوند شدی؟ 😂 یا خدااااااا این خوندا چه میکنن🙊🤪 🔻این آخوند دانشگاه را به هم ریخت 🔻 مخالف و موافق برایش سوت و کف زدند😂😂😂 بزن رو لینک و خنده فرش و گاز بگیر🤣 ↙️ https://eitaa.com/joinchat/1201209479C202510038d
رسول اللّه صلى الله عليه و آله :لَن يَدخُلَ الجَنَّةَ عَبدٌ فِي قَلبِهِ مِثقالُ حَبَّةٍ مِن خَردَلٍ مِن كِبرٍ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : بنده اى كه در دلش به وزن يك دانه خردل تكبّر باشد ، هرگز وارد بهشت نخواهد شد. الكافي : ج 2 ص 310 ح 6 📜 🔰 ‌🔰🔰🇯‌🇴‌🇮‌🇳🔰🔰🔰 ▪️ @KASHKOOLMANAVI ▪️
وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى ﴿۴۲﴾ ✨و اينكه پايان كار به سوى پروردگار توست (۴۲) ✨وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى ﴿۴۳﴾ ✨و هم اوست كه مى ‏خنداند و مى‏ گرياند (۴۳) 📚سوره مبارکه النجم✍آیات ۴۲ و ۴۳ 📖 ┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈ ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️🔜 @kashkoolmanavi 🔝™
💠از خدا نترس از گناه بترس..!💠 ❇️ حضرت علی علیه السلام مردی را دید که آثار ترس و خوف در سیمایش آشکار است. 🔹از او پرسید: چرا چنین حالی به تو دست داده است؟ 🔸مرد جواب داد: من از خدا می ترسم. 🔹امام فرمود: بنده خدا! از گناهانت بترس و نیز به خاطر ظلمهایی که درباره بندگان خدا انجام داده‌ای. 🔹از عدالت خدا بترس 🔹از خدا اطاعت کن و از آنچه که به صلاحت تو را نهی کرده است نافرمانی نکن، آن گاه از خدا نترس؛ زیرا او به کسی ظلم نمیکند و هیچگاه بدون گناه کسی را کیفر نمیدهد. 📕بحارالانوار، ج 67، ص 392 ◀️ما سه نوع ترس داریم: 1⃣ ترس از گناه که برای انسانهای معمولی هست که ظاهرا روایت بالا به همین ترس اشاره میکند. 2⃣ ترس از قصور در انجام وظیفه که برای اولیاء الهی است، در این ترس، اولیاء از این میترسندکه مبادا به وظیفه بندگی خود عمل نکرده باشند و دائما خودشون رو بدهکار به خدا میدانند و از این باب از خدا میترسند. 3⃣ ترس از عظمت خدا که این نیز مختص اولیاء و اهل بیت (ع) هست، در این ترس همین که از یک طرف بزرگی و عظمت خدا رو درک میکنند و از طرف دیگه خودشون رو حقیر و کوچک می‌بینند، ناخوداگاه حالت ترس به آنها دست میدهد. 🔥 📿 ┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈ ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️🔜 @kashkoolmanavi 🔝™ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
کسی که نگران زندگیش و عاقبت به خیری باشه حتما نمازش میخونه... حتی اگر گناه هم کردی بازم نمازتو بخون...🖇 نمازتو ترک نکن.❌ حتی اگه حوصله هم نداشتی بازم بخون.... نماز نخوندن خط قرمزت باشه... ببین؟! جدی میگم... همین نماز یه روز نجاتت میده... نماز بخون قبل از اینکه برات نماز بخونن... 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋
داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟🍁 وچه شدکه به اومقام ثبت زیارت زائران امام حسین (علیه السلام) دادند🍁 ✨زمانی که امام حسین (علیه السلام) کودکی خردسال بود ؛؛حبیب جوانی بیست ساله بود اوعلاقه شدیدی به امام حسین (علیه السلام) داشت به طوری که هرجا امام حسین(علیه السلام) می‌رفت این عشق وعلاقه او را به دنبال محبوب خود می‌کشید🍂 پدر حبیب که متوجه حال پسر شد از او پرسید: چه شده که لحظه‌ای از حسین(علیه السلام) جدا نمی‌شوی ؟حبیب گفت: پدرجان من شدیداً به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مرا تاجایی می‌کشاند که در عشق خودفنا می‌شوم. مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد و گفت: حبیب جان آیا آرزویی داری؟ حبیب :بله پدرجان چیست؟ حبیب عرض کرد اینکه حسین مهمان ماشود. پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین (علیه السلام) را با مولای خود علی (علیه السلام) در میان گذاشت و از ایشان دعوت کرد که روزی مهمان آنها شوند، امیرالمومنین مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد.🍂 روزمهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین(علیه السلام) آرام و قرار نداشت بربالای بام خانه رفت واز دور آمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید. از دور حسین (علیه السلام) را به همراه پدر دید. درحالی که سراسیمه ازبالای پشت بام پایین می‌آمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان دربدن نداشت پدرحبیب که نمی‌خواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را در گوشه‌ای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت .🍂 امام علی (علیه السلام) از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد فرمود: مظاهر، با علاقه‌ای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم در تعجبم که چرا او را نمی‌بینم ؟! پدر عذرخواهی نمود، گفت: او مشغول کاری است. 🍂 امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او را جویا شد. اما این بارهم پدرحبیب همان جواب را داد. امام (علیه السلام) اصرار کردند که حبیب را صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد🍂 امام (علیه السلام) فرمودند: بدن حبیب رابرای من بیاورید .بدن بی جان حبیب را مقابل امام گذاشتند تا چشم امام (علیه السلام) به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر شد رو به حسین(علیه السلام) کرد و فرمودند: پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شما داشت جان داد، حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام می‌دهی؟ 🍂 اشکهای نازنین حسین(علیه السلام ) جاری شد دستهای مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین(علیه السلام ) و محبت حسین(علیه السلام ) حبیب را بار دیگر زنده کند. در این هنگام دعای حسین مستجاب شد و حبیب دوباره زنده شد.🍂 امام علی (علیه السلام) رو به حبیب کرد و فرمودند: ای حبیب به خاطرعشقی که به حسین(علیه السلام ) داری خداوندبه شما کرامت نمود واین مقام رفیع را به شما داد که هرکس پسرم حسین(علیه السلام ) را زیارت کند نام او را در دفتر زائران حسین(علیه السلام ) ثبت خواهی کرد. به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده: سلام برکسی که دو بار زنده شد ودو بار از دنیا رفت.🍂🍁 📚منابع: دانشنامه امام حسین(ع) نوشته آیت الله محمدی ری شهری منتخب طریحی مقتل خوارزمی منتهی الامال 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋 ‎‌‌‌‎‌