eitaa logo
کشکول شیخ رفیع
259 دنبال‌کننده
329 عکس
252 ویدیو
3 فایل
محمود رفیعان هستم. طلبه حوزه علمیه قم و مدرس انگلیسی اینجا شعر آیینی انگلیسی و خاطرات تبلیغی ام را به اشتراک می گذارم. جهت ارتباط با من @Rafian
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای زیبایی نداشت اما بالاخره هنر قدیمی است که حرام هم نیست. این رو مقایسه کنید با موسیقی قدیمی ایرانی
عرق سگی زیر خاکی خاطرات برزیل (۴۳) یک بطری بیش از پنج میلیون تومن 🙈🤢
قهوه صلواتی (نوعی تبلیغ یک مارک معروف قهوه) در یکی از فروشگاه های شهر کویابا خاطرات برزیل (۴۴)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک کلیسای انجیلی بزرگ دیگر خاطرات برزیل (۴۵) چطور و با کدام بودجه این همه کلیسا دیوار به دیوار هم ساخته می شود؟؟ در کلیپ بعدی جواب را خواهید دید. شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بودجه کلیسا خاطرات برزیل (۴۶) راهنمای من (ایشان حدود ده ساله که ساکنه برزیل است) می‌گفت کلیسا در برزیل می‌گوید مردم باید یک دهم درآمد خودشون رو به کلیسا بدهند. بخاطر این کلیساهای زیادی در برزیل موجوده. من به این شهر مسلط نبودم اما در هر محله براحتی میشد چند کلیسای بزرگ پیدا کرد. کلیساهای کوچکی نیز بود که به هفتگی مراسم داشتند.
25.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جن و کلیسا 😱 خاطرات برزیل (۴۷) پرسش در مورد این کلیسای انجیلی. یکی از برنامه های این کلیسا کمک به جن زده ها از طریق اعمال خاص هست.🤔 شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دانشگاه دولتی کویابا خاطرات برزیل 48 از چند نفر در مورد این تمثال پرسیدیم چیزی نمی دونستند اما با جستجو در اینترنت چیزهایی فهمیدیم که در فرصت مناسب می نویسم. شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در دانشگاه دولتی شهر کویابا، کمی زیبایی ببینیم.
محبت واگیر داره. خاطرات برزیل 49 این هدیه رو امروز صبح از یکی از سرکارگرها گرفتم. دیروز بخاطر مساله ای درخواستش رو قبول نکردم و گفتم تا وقتی که مدارک قبلی تکمیل نشه من کار جدیدی رو انجام نمیدم. چند بار بحث کرد اما قبول نکردم. دفتر من رو ترک کرد و رفت. چون سرم به صحبت با دو نفر دیگه مشغول بود، متوجه رفتنش نشدم. رفتم دنبالش گفتم چرا بدون شکلات رفتی؟؟ گفت تو که حرف من رو زمین زدی. گفتم ربطی نداره. کار رو به شکلات ربط نده. و الا دیگه باهات کار نمیکنم. لبخندی زد و قبول کرد چند دقیقه دیگه برگرده و با هم قهوه و شکلاتی بخوریم. امروز دیدم اول صبح این هدیه رو آورده و داخلش یک ورق شکلات کاکائویی گذاشته. سه شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
درخت انبه در مکانی با قدمت صد سال
نمایشگاه صنایع دستی ۱ خاطرات برزیل (۵۰)