eitaa logo
کشکول
2.1هزار دنبال‌کننده
89 عکس
84 ویدیو
41 فایل
بیان نکات انگیزشی، احوالات علما، تصاویر بزرگان، احادیث اهل بیت، کلمات قرآنی و... گروه شرائع(پرسش وپاسخ علمی): https://eitaa.com/joinchat/1993736381C529fe81854 ادمین کانال: @Qweazs 🔴کپی کردن مطالب، فقط با ذکر منبع مجاز‼️
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️❇️ [عتاب استاد] « سیدجواد عاملی ، فقـيـه معـروفـ صاحب كتاب مفتاح الكرامه ـ شب مشغول صـرف شـام بـود کـه صـدای در را شـنـیـد . وقتی کـه فـهـمـیـد پـيـشـخـدمـت استـادش سیـد مهدى بـحـر الـعـلوم ، دم در اسـت بـا عـجلـه بـه طرف او دوید . پیشخدمت گفت : حضرت استاد ، شما را الآن احضار کرده است ، شام جلوایشان حاضر است اما دست به سفره نخواهد برد تا شما بروید . جای معطلی نبود . سیدجواد بدون آنکه غذارا به آخر برساند ، باشتاب تمام به خانه سید بحرالعلوم رفت ، تا چشم استاد به سیدجواد افتاد ، باخشم و تغیر بی سابقه ای گفت : سید جواد ! از خدا نمی ترسی ، از خدا شرم نداری ؟! سیدجواد غرق حیرت شد که چه شده و چه حادثه ای رخ داده ، تـا كـنون سـابـقه نداشته این چنین مورد عتاب قرار بگیرد ، هر چه به مغز خود فشار آورد تا علت را بفهمد ممکن نشد . ناچار پرسید : ممکن است حضرت استاد بفرمایند تقصیر این جانب چه بوده است ؟ - هفت شبانه روز است فلان شخص همسایه ات وعائله اش گندم و برنج گیرشان نیامده ، در این مدت ، از بقال سرکوچه خرمای زاهدی نسیه کرده و با آن به سر برده اند . امروز که رفته تا بـاز خـرما بگیرد ، قبل از آنکه اظهار کند ، بقال گفته نسیه شما زیاد داشته شده است . اوهم بعد از شنیدن این جمله خجالت کشیده تقاضای نسیه کند ، دست خالی به خانه برگشته است . وامشب خودش وعائله اش بی شام مانده اند . _ به خداقسم ، من از این جریان بی خبر بودم ، اگر می دانستم به احوالش رسیدگی می کردم . _ همه داد و فریادهای من برای این است که توچرا از احوال همسایه ات بی خبری ؟ چرا هفت شبانه روز ، آنها به این وضع بگذراننـد وتو نفهمی ؟ اگر با خبر بـودى واقدام نمی کردی که تو اصلاً مسلمان نبودی ، یهودی بودی . _می فرمائید چه کنم ؟ _پیشخدمت من ، این سینی بزرگ غذارا برمی دارد ، همراه هم تادم در منزل آن مرد بروید ، دم در پیشخدمت برگردد و تو در بزن واز او خواهش کن که امشب با هم شام صرف کنید . این پول را هم بگیر و زیر فرش یابـوریـای خانه اش بگذار ، و از این که درباره او که همسایه توست کوتاهی کرده ای ، معذرت بخواه . مجمعه را همانجا بگذار و برگرد . من اینجا نشسته ام و شام نخواهم خورد تا تو برگردی و خبر آن مرد مؤمن را برایم بیاوری . پیشخدمت سینی بزرگ غذارا که انواع غذاهای مطبوع در آن بود برداشت ، و همراه سید جواد روانه شد . دم در پیشخدمت برگشت وسیدجواد پس از کسب اجازه وارد شد . صاحبخانه پس از استماع معذرت خواهی سید جواد وخواهش او دست به سفره برد . لقمه ای خورد وغذارا مطبوع یافت . حس کرد که این غذا دست پخت عرب نیست ، فوراً دست کشید و گفت : این غذا دست پخت عرب نیست ؛ بنابراین از خانه شما نیامده، تانگویی این غذا از کجاست من دست دراز نخواهم کرد . آن مرد خوب حدس زده بـود . غذا درخـانـه بـحـر العـلـوم تـرتیب داده شده بوده . آنها ایرانی الاصل واهل بروجرد بودند و غذا ، غذای عرب نبـود . سیدجواد هر چه اصرارکرد کـه تـوغذا بخور ، چه کارداری که این غذا درخانه کی ترتیب داده شده ، آن مرد قبول نکرد وگفت : تانگوئی دست دراز نخواهم کرد . سیدجواد چاره ای ندید ، ماجرارا از اول تا آخر نقل کرد . آن مرد بعد از شنیدن ماجرا ، غذارا تناول کرد ؛ اما ، سخت در شگفت مانده بود . میگفت : مـن راز خودم را به احدی نگفتم ، از نزدیکترین همسایگانم پنهان داشته ام ، نمی دانم سیّد از کجا مطلع شده است ! سر خدا که عارف سالك به کس نگفت در حیرتم که باده فروش از کجا شنید ؟! ( حافظ ) این داستان با تفصیل بیشتر در کتاب کلمه طيبه حاجی نوری واز قول ملا زين العابدین سلماسی که یکی از خواص سید بحرالعلوم است نقل شده . مرحوم نوری می نویسد : آن همسایه فقير شيخ محمد نجم عاملی نام داشت و آن کیسه حاوی شصت عدد شوش از واحدهای پول آن زمان بوده است. 📚سیمای فرزانگان،رضا محتاری ص350_353 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
Voice 002.m4a
28.23M
❇️❇️ 💠تدریس کتاب وسائل الشیعه، جلد اول، باب سوم ( اشتراط العقل فی تعلق التکلیف) ✳️ جلسه هشتم https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠دریای فقاهت 🔰شیخ مرتضی انصاری[22]: آقامیرسیّدمحمد بهبهانی از یکی از شاگردان شیخ نقل می‌کند: «در یکی از زیارت‌های مخصوصه که به کربلا مشرف شده بودم، پس از نیمه شبی برای رفتن به حمام از خانه بیرون آمدم. کوچه‌ها گِل بود و من چراغی با خود برداشتم. از دور شخصی را دیدم. وقتی قدری نزدیک رفتم، دیدم خود شیخ است. در فکر افتادم که شیخ در این وقت شب آن هم در این گِل ولای و با چشم ضعیف، به کجا می‌رود؟ برای این که مبادا کسی کمین او را داشته باشد، آهسته از پی اش روانه شدم. دیدم بر در خانه ای ویرانه ایستاد؛ زیارت جامعه را با توجه خاصی خواند و داخل آن خانه گردید. من دیگر چیزی نمی دیدم، ولی صدای شیخ را می‌شنیدم که گویا با کسی سخن می‌گوید. به حمام رفتم و پس از آن به حرم مطهر مشرف گشتم و شیخ را در آن مکان شریف دیدم. وقتی در نجف اشرف به محضر شیخ رسیدم و قضیه آن شب را عرض کردم، شیخ نخست انکار می‌کرد، ولی با اصرار زیاد من فرمود: گاهی برای رسیدن به خدمت امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف به من اجازه می‌دهند و من به در آن منزل که تو آن را پیدا نخواهی کرد می‌روم و زیارت جامعه می‌خوانم. اگر برای بار دوّم نیز اجازه رسید، به محضر مبارک آن حضرت شرف یاب می‌گردم و مطالب لازم را از آن سرور می‌پرسم. سپس شیخ فرمود: تا وقتی که زنده ام، این مطلب را پنهان دار و نزد کسی اظهار مکن».[۱] شیخ از سال ۱۲۶۶ تا ۱۲۸۱ ه. ق به مدت پانزده سال، ریاست علمی شیعیان را در دست داشت. همه شیعیان جهان از وی تقلید می‌کردند و او مورد احترام پادشاهان و مردان بزرگ آن زمان بود. پس از درگذشت آیت اللّه شیخ محمدحسن نجفی اصفهانی (صاحب جواهر)، چهارصد تن مجتهد مسلّم، اعلم بودن شیخ مرتضی انصاری رحمه الله را تصدیق کردند.[۲] شیخ انصاری در جنجال بابیّت و بهاییّت، سکوت کرد و با به دار کشیدن باب و کشتن پیروان او مخالف بود. وی می‌فرمود: «این کارهای دولت، باب و بها را در نظر مردم بزرگ می‌کند. » او سیاست دولت ایران را در این باره خطا می‌دانست و می‌گفت: «ادعاهای باب و بها واضح البطلان است و به توپ و تفنگ نیاز ندارد».[۳] یکی از نوآوری‌های شایسته شیخ، ارزش نهادن بایسته به عقل و خرد، در شناخت حکم و قانون اسلام است. اخباری‌ها که عقل را به عنوان یکی از دلیل‌های استنباط نمی شناختند و آن را شامل ظن‌ها و تخمین‌ها قلمداد می‌کردند، با عقل به مخالفت برخاسته و با تمسّک به اخباری همچون «اِنَّ دینَ اللّه ِ لا یُصابُ بِالعُقولِ؛ عقل بشر نمی تواند دین خدا را دریابد» عَلَم مبارزه با عقل را برافراشتند؛ غافل از آن که عقل در زبان اصولی ها، تنها در جایی حجت است که یقین آور باشد و اگر کسی یقین را حجت نداند، پس چه تکیه گاهی برای استنباط خواهد داشت؟[۴] شیخ با اخباری گری رایج آن روز، مبارزه کرد و توانست با سخنان دقیق علمی در برابرشان بایستد و آنان را متقاعد سازد. او کوشید به منکران اعتبار عقل در شناخت معارف و احکام، ثابت کند که میان عقل و شرع، ملازمه ای وجود دارد که بر اساس آن، شرع به همان چیزی حکم می‌کند که عقل بدان حکم کرده است. وی با روشی روشن و مستحکم، اخباری گری را در هم کوبید و پایه‌ها و مبانی محکمی را برای فقه و اصول جدید بنیان نهاد و مسیر اجتهاد را آشکار ساخت. شیخ با وسعت دیدش، باب اجتهاد و اِفتا و استخراج و استنباط احکام شرعی را از منابع اولیه بازگشود. او پیشرفت مسلمانان را در اجتهاد و اعتقاد به توانایی‌های خویشتن در راه عمل به احکام الهی می‌دانست.[۵] [۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۳۳. [۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۹۷. [۳]: استاد الفقها، ص ۱۴۴. [۴]: بینش و روش اجتهاد در مکتب شیخ انصاری، مهدی هادوی تهرانی، ص ۲۸. [۵]: فقهای نامدار، ص ۳۲۸. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️❇️ 🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج18 طهارت (: با تدریس استاد رضا حسینی • ⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠دریای فقاهت 🔰شیخ مرتضی انصاری[23]: شیخ از تندروی‌های پیروان مذاهب اسلامی نسبت به یکدیگر ناخشنود بود و به دلیل در پیش گرفتن همین روش درست، از احترام عالمان اهل تسنن و سلطان عثمانی برخوردار بود. البته وی در دفاع از عقاید شیعه پافشاری می‌کرد. والی بغداد در برهه ای، مؤذن‌های شیعه را از گفتن «اشهد ان علیّا ولی اللّه » در اذان منع کرده بود. وقتی این خبر به شیخ رسید، به طلبه‌ها فرمود: «وسایل سفر را آماده کنید تا به جایی برویم که بتوانیم اعما مذهبی خود را آزادانه انجام دهیم. » همین که خبر مهاجرت شیخ انصاری از نجف به گوش مردم شهر رسید، همگی دست از کار کشیدند و گفتند: «ما هم با شیخ از عراق بیرون خواهیم رفت». این جریان، هنگامه ای در نجف برپا کرد. سلطان عثمانی از کار حاکم بغداد ناراحت گردید و او را احضار و از کار برکنار کرد. بدین ترتیب، اوضاع شهر نجف آرام شد. وقتی به شیخ گفتند: شهادت بر ولایت امیرالمؤمنین جزو اذان نیست؛ چرا جناب عالی در این موضوع این گونه پافشاری کردید؟ فرمود: «اگر در این مسأله ساکت می‌ماندم، ممکن بود فرمانروایان دولت عثمانی، سخت گیری‌های دیگری نیز بر ما روا دارند که سرانجام بدی داشته باشد».[۱] مسجد شیخ در انتهای بازار نجف اشرف معروف است. هزینه زمین و ساخت این مسجد از سرمایه خود شیخ است. یکی از ثروت مندان ایران، هنگام رفتن به حج، پولی به شیخ بخشید تا خانه ای برای خود تهیه کند، ولی شیخ تمام مبلغ را در خرید زمین مسجد و ساختمان آن هزینه کرد. وقتی حاجی از سفر حج بازگشت، شیخ او را به مسجد برد و فرمود: «این است منزل من که شما سبب آن گردیدی». این مسجد همیشه محل تدریس عالمان بوده است، به گونه ای که در روز، چندین جلسه درس در آن تشکیل می‌شود. این مسجد امروزه به مسجد ترک‌ها [۲] معروف است. [۳] شیخ، دستگیری از فقیران و مستمندان را وظیفه خود می‌دانست. وی از کودکی این شیوه خدا پسندانه را داشته است. بارها دیده بودند او شام خود را به فقیری که در بُقعه پیرمحمد واقع در محله حیدر خانه دزفول زندگی می‌کرد، می بخشد و خود با شکم گرسنه یا با خوردن غذای اندکی می‌خوابد.[۴] افزون بر اهل علم نجف، شیخ از عالمان و طلبه‌های شهرستان‌ها نیز پشتیبانی و آنان را تشویق می‌کرد و با وجود آنان در شهرستان ها، اجازه نمی داد سهم امام علیه السلام را به نجف منتقل کنند و سفارش می‌کرد تا آن را در همان شهر به مصرف دانشجویان علوم دینی برسانند.[۵] پیش از ریاست شیخ، زایران عتبات از دو راه به زیارت می‌رفتند: ۱. از راه هور و رودخانه فرات که گاهی قایق آنان غرق می‌شد. ۲. از راه صحرا که بیشتر وقت ها، اعراب بادیه نشین، آنان را غارت می‌کردند. شیخ انصاری، وکیل خود، محمد صالح کُبَّه را نزد حکومت بغداد فرستاد و پیغام داد که من پول ساخت کاروان سرایی را در میان راه می‌دهم. تو نیز یک قبیله عرب را در اطراف آن کاروان سرا زمین بده تا ساکن شوند و به آنان فرمان ده برای حفظ جان مسافران از آسیب غارت گران از آغاز تا پایان راه، کاروان زایران را همراهی کنند. والی بغداد که از سوی دولت عثمانی، حکومت عراق را در دست داشت، امر شیخ را پذیرفت و این کار مفید با کمک شیخ، عملی شد.[۶] ---------- [۱]: استادالفقها، ص ۱۴۴. [۲]: چون ترک‌ها در روزهای عاشورا در آن جا سوگواری می‌کنند، امروزه نزد عامه مردم به مسجد ترک‌ها معروف شده است. [۳]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۴۱. [۴]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۴. [۵]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۳؛ سیمای فرزانگان، ص ۳۵۹؛ فقهای نامدار، ص ۳۲۸. [۶]: استاد الفقها، ص ۱۶۰. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
شرائع، استادحسینی، ج19،طهارت.mp3
11.99M
❇️❇️ 🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج19 طهارت (: با تدریس استاد رضا حسینی • ⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
استاد ناصری.mp3
1.16M
❇️❇️ 🎙استاد ناصری 💠ما این همه طلبه برای چی میخوایم؟؟؟ 💠هم مسجدی درست کنید، هم مسجد 💯پشنهاد دانلود https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
import_1_2066420001(1)(1)(2)(1).mp3
6.66M
❇️❇️ 🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج20 طهارت (: با تدریس استاد رضا حسینی • ⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
🤔مجموع روایات وسائل الشیعه: 59853میباشد که مشتمل بر 49861روایت مسند و5104روایت مرفوع و3647روایت مرسل و1241روایت موقوف است. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
import_1_2066430226(1)(1)(2).mp3
4.5M
❇️❇️ 🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج21 طهارت (: با تدریس استاد رضا حسینی • ⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 🔶هرگز فقیران را محروم بازنمی گردانید: « از قول حاج ملا محمد صالح برغانی نقل شده است که می فرمود ، پدرم گفت : در خواب دیدم پیغمبر اکرم ( ص ) نشسته است وعلماء در خدمت پیامبر نشسته اند . ومقدم برهـمـه ( ره ) جای دارد . تعجب کردم که اینهمه عـلـماء با آن مقامات و شهرت ، چگونه است که همه درمقامی پایین تر از ابن فهد ، جای دارند با این که ابن فهد را درمیان علماء چندان شهرتی نیست !؟ از این رو ، راز موضوع را از پیامبر خدا ، پرسیدم . رسول خدا ( ص ) فرمود : علت این است که دیگر علما ، هنگامی که فقیر به آنان مراجعه می کرد اگر از مال فقرا نزد ایشان بود به او می دادند ، وگرنه جواب می کردند . اما ابن فهد ، هرگز فقیران ونیازمندان را ، از نزد خود محروم باز نمی گردانید و اگر ازمال فقرا نزد او نبود ، از مال خود می داد ، این مرتبه را ، از این کار یافت » . ٠٠٠•••٠٠٠•••٠٠٠•••٠٠٠•••٠٠٠•••٠٠ «بیدارگران اقالیم قبله » / ٢١٦-۲۱۷ . در کتاب « حسد » / ۱۰۰ ، به گونه ای نقل شده که ، با آنچه در بالا یاد شد . اختلافاتی دارد . https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [روحانیت شیعه]: « سالهای اول مرجعیت مرحوم آیت الله بروجردی ( اعلى الله مقامه ) ، روزی یکی از بازاریهای معروف ومتدين تهران ، مبلغ زیادی پول بابت وجوه شرعی به شکل یک حواله روی تکه کاغذی نوشته بود و به وسیله شخصی که به قم می آمد ، خدمت آقا فرستاد . تکه کاغذ را که به دست آیت الله دادند ، ایشان آن را به کناری انداختند و فرمودند : دیگر از این نوع وجوه برای ما نفرستید ، شما خیال می کنید دارید سر ما منت می گذارید ، روحانیت شریفـتـر و عزیزتر و محترمتر از این است که این چنین مورد توهین قرار بگیرد . این یک رهبر شیعی است که تا این حد از خود استغنا و بی نیازی نشان می دهد . بعد هم آن بازرگان برای عذرخواهی به قم آمد و آنقـدر التماس و زاری کرد تا عذرش پذیرفته شد . این افتخاری است که روحانیت شیعه هیچ گاه به خاطر مزایای مادی و دنیوی ، به دولتها و قدرتها نچسبیده است و حتی در جهت کسب آن پیش مردم نیز دست دراز نکرده است . بلکه این خود مردم بوده اند که بنابر اعتقاداتشان همواره دیون شرعی خویش را به روحانیت تقدیم می داشته اند . » 📚حکایتها وهدایتها در آثار شهید مطهری، 91 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
Voice 001.m4a
40.87M
❇️❇️ 💠تدریس کتاب وسائل الشیعه، جلد اول، باب چهارم ( اشتراط التکلیف بالوجوب و التحریم بالاحتلام او الانبات مطلقا ...) ✳️ جلسه نهم https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠دریای فقاهت 🔰شیخ مرتضی انصاری[24]: قرن سیزدهم و چهاردهم، دو قرن طلایی در تاریخ اندیشه فقهی سیاسی تشیع به شمار می‌آیند. در این برهه تاریخی چهره‌های ماندگاری مانند: صاحب جواهر، میرزای شیرازی، سیدجمال الدین اسدآبادی، علامه نایینی، آخوند خراسانی، شیخ فضل اللّه نوری، ملااحمد نراقی و ده‌ها مجتهد و فقیه برجسته دیگر با نهضت‌های افتخارآمیزی همانند: نهضت تنباکو و انقلاب مشروطیت، اوج توانایی اندیشه شیعی را به نمایش گذاشتند. به جرأت می‌توان گفت که نسل‌های بعدی عالمان شیعه از نظر فقهی و اصولی، خوشه چین شجره طیبه این بزرگان شدند. بیشتر کسانی که در این قرن، منشأ خیزش و تحرک سیاسی اجتماعی بوده اند، از شاگردان مستقیم یا با واسطه شیخ انصاری هستند. سیدجمال الدین اسدآبادی، رهبر نهضت بیداری فرهنگی اسلام در جهان کنونی، میرزای شیرازی، صاحب فتوا و رهبر نهضت تنباکو و آخوند خراسانی، از رهبران مشروطیت در ایران، همه از شاگردان شیخ بوده اند.[۱] مرحوم آیت اللّه طاهر شمس از استادان حوزه علمیه قم نقل می‌کند که از شیخ پرسیدند: «آیا به فتوای شما در مکاسب می‌توان عمل کرد؟ شیخ انصاری در پاسخ گفته است: اگر فتوایی پیدا کردید، عمل کنید. » سپس آن مرحوم اضافه می‌کند: «لابد منظور این است که این، صحنه تحقیق و ریشه یابی مسایل است، نه اظهار فتوا و بیان حکم الهی».[۲] شیخ انصاری در شب ۱۸ جمادی الثانی سال ۱۲۸۱ ه. ق در نجف اشرف درگذشت. این شخصیت بزرگ اسلامی که تمامی عمر شریفش را در پاسداشتِ علوم و آثار اهل بیت علیهم السلام و تعلیم و تربیت شاگردان بی شماری صرف کرد، پس از ۶۷ سال زندگی پربار، دیده از جهان فرو بست و دنیای اسلام را برای همیشه در عزای خود سوگوار کرد. فاضل عراقی می‌گوید: «نزدیک زمان درگذشت شیخ، در خواب دیدم که از تپه بزرگی در سمت قبله صحن مطهر، می‌گذرم و چون برای احترام قبه مطهر به سوی آن توجه کردم، دیگر آن را ندیدم. بسیار شگفت زده شدم. سپس دیدم سید جلیلی نزد من ایستاده است. او سبب شگفتی مرا پرسید. وقتی علّت آن را گفتم، پاسخ داد که به زمین فرو شده است. گفتم پس چه خواهد شد؟ گفت: اشکالی ندارد، آن را بدون عیب از زمین بیرون می‌آورند. چون برخاستم دانستم که شیخ به زودی وفات خواهد کرد و ریاست شرعی هم به کسی همتا و مانند خود شیخ در کمالات علمیه و عملیه منتقل خواهد شد. پس از مدتی شیخ درگذشت و جناب میرزای شیرازی مرجع شیعه گردید». شیخ راضی علی بیک (از شاگردان صاحب جواهر و از عالمان بزرگ نجف)، ملامحمد طالقانی، مولاعلی محمد طالقانی و مولاعلی محمد خویی، پیکر شیخ را در کنار رودخانه نجف غسل دادند و حاج سیدعلی شوشتری که وصی شیخ نیز بود، بر جنازه اش نماز گزارد. پیکر شیخ انصاری در صحن مطهر امام علی علیه السلام و در جوار آرامگاه شیخ حسین نجف (از شاگردان علامه بحرالعلوم که در زهد و تقوا و عبادت، مانند شیخ بود) به خاک سپرده شد.[۴] مردم از همه جا برای تشییع جنازه شیخ به غسال خانه روی آوردند، به گونه ای که از آن جا تا نجف جمعیت انبوهی گرد آمده بود.[۵] وقتی خبر درگذشت شیخ در جهان شیعه منتشر گشت، مجلس‌های ختم و عزاداری فراوانی برپا گردید و سیلاب اشک از دیدگان شیعیان سرازیر شد. ابرهای حزن و اندوه آسمانِ شیعه را فرا گرفت و حتی شاه و دربار نیز مجلس عزا گرفتند.[۶] شهاب الملک که از مریدان شیخ و از صاحب منصبان دولت ناصرالدین شاه بود، برای آرام گاه وی دیواره ای شبکه ای تهیه کرد. لوحی مرمرین نیز برای سنگ قبر ایشان ترتیب داد و بر آن، سخنانی درباره مقام علمی و عملی آن مرد بزرگ نوشت. آرام گاه شیخ، مورد توجه همگان بوده و کرامت‌های بسیاری از آن نقل شده است.[۷] ٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠• [۱]: اندیشه‌های سیاسی شیخ انصاری، محسن مهاجر، ص ۴. [۲]: شیخ انصاری و مسأله ولایت فقیه، ص ۱۳؛ حکومت و نظام سیاسی اسلام از نظر شیخ انصاری، ص ۲۷؛ شیخ اعظم انصاری مؤسس، محقق، مجتهد، طاهر شمس، قم، دبیرخانه کنگره بزرگداشت، ۱۳۷۳، چ ۱، ص ۱۶. [۳]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۶۹. [۴]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۷۰؛ معارف الرجال، ص ۴۰۴. [۵]: معارف الرجال، ص ۴۰۴. [۶]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۷۰؛ ریحانه الادب، ج ۱، ص ۱۹۳. [۷]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۷۱. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [ترتیب علوم از دیدگاه شهید ثانی]: 1:حفظ وتجوید قرآن 2:صرف 3:نحو 4:منطق 5:کلام 6:اصول فقه 7:درایة الحدیث 8:قرائة الحدیث 9:آیات الاحکام 10:قرائت کتب فقهیه 11:تفسیر 12:حکمت طبیعی وریاضی، حکمت عملی 13:علوم حقیقیه وفنون حقیه 14:مشغول به عمل شو، که علم بی عمل به چه ماند: به زنبور بی عسل. 🔹اما اگر دارای وقت کمی یا نفس ضعیفی بودید، تقدیم فقه اولی است. 📚المراد من منیة المرید، فی ترتیب العلوم، ص163_167(المحصل) https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠دریای فقاهت 🔰شیخ مرتضی انصاری[25]: علامه نوری در پایان کتاب مستدرک الوسائل می‌نویسد: خداوند بر جابربن عبداللّه انصاری تفضّل نمود و از صُلب او، مردی برون آورد که ملت و دین را به علم و زهد و عبادت و کیاست یاری کرد و علمای گذشته به رتبه او نرسیدند و رجال علم بعد از او هم به آن رتبه و مقام نخواهندرسید.[۱] علامه کاشف الغطا استاد شیخ درباره او می‌گوید: به خدا سوگند! او مجتهد علی الاطلاق است. هم چنین درباره اهمیت مقام علمی شیخ به علامه شیخ جعفر شوشتریمی فرماید: هر چیزی در هنگام شنیدن بیش از دیدن جلوه می‌کند، به جز شیخ مرتضی که دیدنش از شنیدن وصف او عظیم تر و والاتر است.[۲] آیت اللّه العظمی آقا موسی زنجانی فرموده است: شیخ در حوزه‌های علمیه به عنوان فقیهی زاهد و عالمی وارسته و اصولی نوآور شناخته شده است تا آن جا که در میان متأخران، لقب شیخ مطلق و مؤسس و خاتَمُ الفقهاء و المجتهدین ویژه اوست و در شأن او گفته اند: «هو تالیِ العصمةِ عِلما و عَمَلاً»؛ او از نظر علم و عمل بعد از معصوم قرار دارد.[۳] پدرم می‌فرمود: آقای حاج شیخ عبدالکریم حایری در درس، اشکالاتی به شیخ کرده بود، ولی سال‌ها بعد از آن‌ها برگشته بود و می‌فرمود: آن وقتی که ما دندان عقل در نیاورده بودیم، اشکالاتی به شیخ می‌کردیم، ولی بعدها فهمیدیم که این اشکالات وارد نیست.[۴] در فقه و اصول بالاتر از شیخ کسی نیست. شیخ انصاری بر تمام حوزه‌های علمی و تمام مجتهدان پس از خود حق عظیمی دارد. هیچ کتابی در صدوپنجاه سال گذشته نمی توان یافت که از دیدگاه‌های شیخ تأثیر نپذیرفته باشد.[۵] بدون تردید، شیخ در اصول، بر صاحب جواهر مقدم است و این دو هرگز قابل مقایسه نیستند. هم چنین در بحث‌های فکری فقه و قدرت استدلال، شیخ مقدم است، ولی صاحب جواهر از جهت حفظ فقه و استحضار فقهی تقدم دارد.[۶] میرزا حبیب اللّه رشتی می‌گوید: شیخ سه چیز ممتاز داشت: علم، سیاست، زهد. سیاست را به حاج میرزا محمدحسن شیرازی و علم را به من داد و زهد را با خود به قبر برد.[۷] ملا احمد نراقی درباره او گفته است: بهره ای که من از این جوان بردم، بیش از بهره ای بود که او از من برد. در سفرهای گوناگون بیش از پنجاه مجتهد مسلّم دیدم که هیچ یک مانند شیخ مرتضی نبودند.[۸] امام خمینی رحمه الله درباره شیخ انصاری می‌فرماید: آن‌هایی که این کتاب‌های قطور و پر ارزش را نوشتند، زندگی شان یک زندگی طلبگی بوده [است، ] مثل شیخ انصاری، یک زندگی طلبگی بوده [است].[۹] آقایان علمای اسلام و مدرسین محترم که خیرخواهان اسلام و کشورهای اسلامی هستند، توجه عمیق کنند که تشریفات و توجه به ساختمان‌های متعدد برای مقاصد سیاسی و اجتماعی اسلام، آنان را از مسأله مهم اصلی حوزه‌ها که اشتغال به علوم رایج اسلامی و خصوصا فقه و مبادی آن به طریق سنتی است، اغفال نکند و مبادا خدای نخواسته اشتغال به مبادی و مقدمات، موجب شود که از غایت اصلی که ابقا و رشد تحقیقات علوم اسلامی، خصوصا فقه به طریقه سلف صالح و بزرگان و مشایخ هم چون شیخ الطائفه شیخ طوسی و امثاله رحمه اللهو در متأخرین هم چون صاحب جواهر و شیخ بزرگوار انصاری باز دارد. اسلام اگر خدای نخواسته هر چیز از دستش برود، ولی فقهش به طریقه موروث از فقهای بزرگ بماند، به راه خود ادامه خواهدداد.[۱٠] زندگانی شیخ انصاری را بسیار شنیده اند چه وضعی داشته است در زهد؛ اگر نبود آن وضع، نمی توانست آن چنان شاگردهای بزرگی تربیت کند و نمی توانست آن کتاب‌های ارزنده را تحویل جامعه بدهد.[۱۱] •••٠٠٠•••٠٠٠•••٠٠٠•••٠٠٠ [۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۹۸؛ موقعیت شیخ انصاری و سیر تاریخی علمی حوزه نجف، ص ۲۶. [۲]: اندیشه‌های سیاسی شیخ انصاری، ص ۵. [۳]: ابعاد شخصیت شیخ انصاری، ص ۲۵؛ فقهای نامدار، ص ۳۲۳. [۴]: ابعاد شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰. [۵]: ابعاد شخصیت شیخ انصاری، صص ۱۰ و ۱۱؛ هدیة الاحباب، ص ۱۶۸. [۶]: ابعاد شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۵. [۷]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۲۶۲. [۸]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۹۱. [۹]: صحیفه نور، امام خمینی، ج ۱۹، ص ۲۵۲. [۱٠]: صحیفه نور، امام خمینی، ج ۱۷، صص ۳۲۵ ۳۲۶. [۱۱]: مفاخر خوزستان، ص ۵۱. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠دریای فقاهت 🔰شیخ مرتضی انصاری[26]: معرفت، قاعده کرسی تعلیمش بود فقه، پرورده آغوش مفاهیمش بود روضه سبز فقاهت که چنین شاداب است معرفت نوشِ افاضات تعالیمش بود اجتهاد، آینه گردانیِ تقلیدش داشت اعتبار نظر عقل به تقویمش بود این همه نکته شیرین که مشایخ گفتند شرح یک قصه ز شیوایی ترسیمش بود عالَمی بود پُر از حکمت و تحقیق و نبوغ کار صاحب نظران، کشفِ اقالیمش بود معنویت ز رواقش، گل شب بو می‌چید برکت، جرعه کشِ مشرب تقسیمش بود هم علوم از پی او، مشیِ تواضع می‌کرد هم فنون، سلسله در سلسله تسلیمش بود نکته آموز فقیهان بلنداندیش است آن که خاک نجف، آیینه تعظیمش بود [۱] زکریا اخلاقی راستی آیینه توحید بود نسبت این ماه با خورشید بود بی فرائد، مهر دانش بی فروغ بی علومش، شوکت دانش دروغ بی مکاسب، کسب دانش مشکل است پای پویش بی متاجر در گِل است علم را این عالم والا تبار شوکتی بخشید فوق اعتبار مرتضی چون مرتضی با مهر هُو داشت از بستانِ احمد رنگ و بو [۲] سید علی اصغر صائم کاشانی شیخ انصاری با پژوهش گسترده خود در فقه و اصول، با نوشتن آثار گران سنگی در این زمینه و در پیش گرفتن رفتار مسئولانه و عبرت آموز در دوران تحصیل و تدریس و مرجعیت علمی شیعه، برگ زرّینی بر تاریخ پُربار تشیّع افزود و به همین دلیل، حق بزرگی بر گردن مراکز علمی اسلامی دارد. او با گستردن سفره علم و عمل، به میزبانی همه دانشوران و پژوهندگان و ره جویان همیشه تاریخ نشسته است. دست تطاول روزگار نخواهد توانست نام انصاری و کتاب‌های گران سنگش مانند رسائل و مکاسب را از صفحه دل‌ها و یادها محو کند. دانشمندان، سخن سرایان و نویسندگان از زمان حیات آن فرزانه یگانه تا به امروز در بزرگداشت او سخن‌ها گفته و قلم‌ها زده اند. [۳] با این حال، نتوانسته اند حق گزار اندکی از دریای کوشش‌های علمی آن بزرگ مرد باشند. ---------- [۱]: مولود غدیر، شیخ انصاری در آیینه شعر، عبدالرضا شالچی، ص ۳۶. [۲]: مولود غدیر، ص ۱۳۴. [۳]: مولود غدیر، ج ۱. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 🔹وأين القائم في هذا الزمان ، بل في أكثر الأزمان بالواجب من تحصيل هذه العلوم الشرعية ، والحاصل على درجتها المرضية ؟ سيا التفقه في الدين ، فإن أقـل مـراتـبه وجوبه على الكفاية ، وأدنى مايتأذى به هذا الواجب أن يكون في كل قطر قائم به ممن فيه كفاية ، وهذا لا يحصل إلا مع وجود خلق كثير من الفقهاء في أقطار الأرض ، ومتى اتفق ذلك في هذه الأزمنة ؟ فالتقاعد عن هذا الواجب والاشتغال بغير العلم ومقدماته قد صار من أعظم العصيان وإن كان بصورة العبادة من دعاء أو قراءة قرآن ، فأيـن السلامة من أهوال القيامة للقاعد عن الاشتغال بالعلوم الشرعية ؟ !! واعتبر بعد ذلك على تقدير تلك الأهوال ـ أن امتيازك عن سائر من الحيوانات ليس إلا بالقوة العاقلة التي قد خصك الله بها من بينها ، المميزة بين والصواب ، الموجبة لتحصيل العلوم النافعة لك في هذه الدار وفي دار المآب ، فقعودك ، عن استعمالها فيها خلقت له ، وانهاكك في المأكل والمشرب وغيرهما من الأعمال التي يشاركك فيها سائر الحيوانات حتى الديدان والخنافس ـ فإنها تأكل وتشرب وتجمع القوت وتتناكح وتتوالد - مع انك قادر على أن تصير من جملة الملائكة المقربين باستعمال قوتك في العلم والعمل بل أعظم من الملائكة ، عين الخسران المبين . فتنبهوا معشر إخواني وأجباني ـ أيقظنا الله وإياكم - من غفلتكم واغتنموا أيام مهلتكم ، وتلاقوا تفريطكم ، قبل زوال الإمكان وفـوت الأوان والحصول في خير « كان » فيالها حشرة لا يتدارك فارطها ، وندامة تخلد يختتها !! نبهنا الله وإياكم من مراقد الطبيعة ، وجعل مابقي من أيام هذه المهلة مصروفاً على علوم الشريعة [۱] وأخلنا جميعاً في داركرامته بمنازلها الرفيعة . إنه أكرم الأكرمين وأجود الأجودين . وعلى هذا القدر تختيم الرسالة حامدين الله تعالى ، مصلين على خاتم الرسالة واله أهل بيت العصمة والعدالة ومسلمين ، مستغفرين من ذنوبنا إنه غفور رحيم وفرغ منها مؤلفها الفقير إلى عفو الله تعالى ورحمته زين الدين بن علي بن أحمد الشامي العاملي ، ضحى يوم الخميس يوم العشرين من شهر ربيع الأول سنة أربع وخمسين وتسعمائة . تقبلها الله وتلقاها بيد كرمه ورأفته ؛ إنـه جـواد كـريم والحمدلله رب العالمين. ٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠• [۱]: أقول : إذا كانت العلوم الشرعية وتحصيلها في عهد المصنف لا مهنة حد ذاك ، فكيف بها في عصرنا هذا وقد نجحت الثورة الإسلامية في ايران وتربعت الأمور بدولتها ، ففاجأتنا مئات ملايين من النسمات من شتى أنحاء العالم ، ممتدة الأعناقي والأكف نحو الحوزات العلمية وواعية الأسماع والقلوب لندائها ودعوتها !! لانسب اليـوم ولاخـلة اتسع الخرق عـلى الراقـع ألا يا قومنا ارتحلوا وسيروا إذا ترك القـطـا يـوماً لنـاما 📚المراد من منیة المرید ص169_170 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
شرائع 22(1)(1).mp3
6.46M
❇️❇️ 🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج22 طهارت (: با تدریس استاد رضا حسینی • ⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
شرائع 23(1)(1).mp3
6.58M
❇️❇️ 🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج23 طهارت (: با تدریس استاد رضا حسینی • ⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ [درس خارج وتحصیل موفق، از نگاه استاد علیدوست]: متوقف بر سه امر است: 1_شناخت هدف: الف) دانش افزایی ب) یادگیری فوت های کوزه گری، روشها، مدیریت بحث 2_یادگیری روش شناسی 3_آشنایی با تراث •فائده درس خارج: پژوهش •'•'•'•'•'•' تلخیصی از گفتار استاد علیدوست، فروردین 1400 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ 💠دریای فقاهت 🔰شیخ مرتضی انصاری[27]: نتیجه اهانت به شیخ انصاری ( ره ) روزی شیخ انصاری ( ره ) پس از فراغت از زیارت کربلا که جمعی از علماء از جمله عارف بزرگ حاج سید علی شوشتری ، وصی شیخ واستاد ملا حسینقلی همدانی او را همراهی می کردند ، عازم مراجعت به نجف بود . هنگام سوار شدن به کشتی سهوا کفش شیخ بر روی فرش یک نفر از مشایخ عرب گذاشته شد . او که حسد و بغضی نسبت به شیخ داشت ، گستاخی کرد وگفت : عجمها ادب و معرفت ندارند خصوصاً اهل شوشتر ! شیخ چیزی نگفت ، حاج سیدعلی از شیخ خواست تا جواب گستاخی او را بدهد ، ولی شیخ همچنان ساکت ماند . عصر آن روز مرد عرب مبتلا به قولنج شد واندکی بعد جنازه اش را برای دفن از کشتی بیرون بردند .[۱] عباداتی که شیخ از سن بلوغ تا آخر عمر به آنها ادامه می داد ، گذشته از فرائض و نوافل شبانه روزی وادعیه و تعقیبات ، عبارت بوده انداز ؛ قرائت یک جزء قرآن و نماز حضرت جعفر طیار و زیارت جامعه و عاشورا در هر روز .[۲] « شیخ انصاری آن مردی که مرجـع كـل في الكـل شیعه می شود ، آن روزی که می میرد ، با آن ساعتی که به صورت یک طلبه فقیر دزفولی وارد نجف شده است ، فرقی نکرده است . وقتی که خانه او را نگاه می کنند می بینند مثل فقیرترین مردم زندگی می کند یک نفر به ایشان می گوید : آقا ! خیلی هنر می کنید که اینهمه وجوه به دست شما می رسد ، هیچ تصرفی در آنها نمی کنید . می فرماید : چه هنری کرده ام ؟ عرض می کند : چه هنری از این بالا تر ؟! می فرماید : حداکثر کـار من ، کار خرگ چی های کاشان است که می روند تا اصفهان و بر می گردند . خرک چی های کاشان را ـ که پول به آنها می دهند که بروند از اصفهان کالا بخرند و بیاورند کاشان ، آیا دیده اید که به مال مردم ، خیانت کنند ؟ آنها امین هستند ؛ این مسأله ، امر مهمی نیست ، بلکه به نظر شما مهم آمده است . اینجاست که می بینیم مرجعیت ، یک ذره نمی تواند روح این مرد بزرگ را تحت تسخير و تأثیر خودش قرار دهد . »[۳] ......................... [۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری » / ۰۱۰۱ [۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری » / ۹٠ [۳]: سیره نبوی/29_30 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
[تفاسیر مأثور <منقول وروایی>]: ۱_تفسیر صافی ۲_تفسیر البرهان ۳_تفسیر نور الثقلین ۴_تفسیر کنز الدقائق 📚دانش حدیث ص74_75 https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2 🆔 @Charayea
❇️❇️ [امر به کتابت وکتابخوانی وحفظ آن]: 🔸مردی از انصار به محضر مبارک پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله می‌رسید و در مجلس او شرکت می‌کرد و سخنانی از آن حضرت صلی الله علیه و آله می‌شنید که سخت او را به وجد می‌آورد و برای او شگفت انگیز می‌نمود، بطوریکه شیفته سخنان آن حضرت صلی الله علیه و آله می‌شد؛ ولی نمی توانست آنها را به خاطر بسپارد. لذا نگرانی خود را از جهت ضعف و کمبود حافظه، با حضرت صلی الله علیه و آله در میان گذاشت. رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمودند: برای حفظ و نگاهداری این سخنان، از دست خویش مددگیر و به دستش اشاره فرمود که گفتار و بیاناتش را بنویسد [۱] . 🔹امام مجتبی علیه السلام فرزندان و خواهرزادگان خود را فرا می‌خواند و به آنها می‌فرمود: اگر چه شما هم اکنون به عنوان افراد کوچک و خردسال فامیل و قوم و خویش خود بشمار می‌آیید ولی این امید هم وجود دارد که بزرگان قوم و گروهی دیگر باشید؛ لذا بر شما لازم است که علم و دانش را فرا گیرید. و اگر در جمع شما کسانی دیده شوند که نتوانند علم و دانش را فرا گیرند و یا در خاطر بسپارند باید به نگارش علم قیام کرده و آن نوشته علمی را در خانه‌های خویش قرار داده و از آن نگهبانی کنند [۲] . 🔸امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: «اِحْتَفِظُوا بِکُتبِکُم، فَإنَّکُم سَوف تَحتَاجونَ الیها»[۳] «کتابهایتان را نیک نگاهداری کنید زیرا که بزودی به آنها نیازمند خواهید شد». 🔹پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «هنگامی که مؤمنی از دنیا می‌رود حتی اگر یک برگ نوشته از علم خود باقی بگذارد، این برگ بصورت پوشش و حفاظی میان او و میان آتش جهنم خواهد بود، و خداوند متعال در برابر هر حرفی که در آن نگارش یافته است، شهری گسترده تر از دنیا و آنچه در آن است به وی عطا می‌کند». [۴] 🔸حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده است که: «الکُتُبُ بَساتینُ العُلَمَاء» [۵] .: «کتابها باغهای اندیشمندان است». ---------- [۱]:کنزالعمال: ۵۴۲/۰۱ و ۹۴۲. [۲]: کنزالعمال: ۷۵۲/۰۱. [۳]: الکافی: ۲۵/۱، حدیث ۰۱. [۴]:إن المؤمن اذا مات و ترک ورقه واحده علیها علم، کانت الورقه ستراًفیما بینه و بین النار و أعطاه الله تعالی بکل حرف مدینه أوسع من الدنیاو ما فیها. منیه المرید: ۱۴۳. [۵]: غررالحکم ۹۴:، حدیث ۱۹۲. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2 🆔 @Charayea