🖤شهادت امام هادی علیه السلام رو به همه شما بزرگواران تسلیت عرض میکنم #شهادت -امام-هادی #رجب 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🔜🔴@kashkoolali🔴🔙

قابل توجه همه #معلمین(طرح امین و نسیم رحمت) و#مبلغین خواهر و برادر مطلب میخوای👌، فقط اینجا👇👇👇👇 ✅ مورد تایید است✅ 🔜🔴@kashkoolali🔴🔙

ضمن تسلیت شب شهادت امام هادی علیه السلام دوستان لطفاً این پیام رو برای دیگردوستان خود هم ارسال کنید تا بقیه دوستان هم از مطالب کانال استفاده کنند ممنون

#حدیث #تقویم ✍پيامبر صلی الله عليه وآله:خداوند، كار خيرى را كه به آن شتاب شود، دوست دارد. 📚 كافى، ج ۲، ص ۱۴۲، ح۴. ⏳امروزچهارشنبه ۵ بهمن ماه ۱۴۰۱ ۳رجب ۱۴۴۴ ۲۵ ژانویه ۲۰۲۳ #شهادت-امام-هادی #رجب 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🔜🔴@kashkoolali🔴🔙

#داستان 🙏شکر نعمت در سختی ها🤲 ابو هاشم می گوید: زمانی از نظر زندگی در تنگنای شدید قرار گرفتم. به حضور امام هادی علیه السلام  رفتم، اجازه ورود دادند. همین که در محضرشان نشستم، فرمودند: ای ابو هاشم! شکر کدام یک از نعمتهایی را که خداوند به تو عطا کرده، می توانی به جای آوری❓ من سکوت کردم و ندانستم در جواب چه بگویم. ✅ آن حضرت فرمودند: خداوند ایمان را به تو مرحمت کرده و به خاطر آن بدنت را بر آتش جهنم حرام کرد و تو را عافیت و سلامتی داد و بدین وسیله تو را بر عبادت و بندگی یاری فرمود و به تو قناعت بخشید و با این صفت آبرویت را حفظ نمود. ✅ آنگاه فرمودند: ای ابو هاشم! من در آغاز این نعمتها را به یاد تو آوردم، چون می دانستم به جهت تنگدستی از آن کسی که این همه نعمتها را به تو عنایت کرده به من شکایت می کنی. اینک سفارش کردم صد دینار (طلا) به تو بدهند. آن را بگیر و به زندگی ات سامان بده! شکر نعمتهای خدا را بجای آور! 📚 بحار ج 50، ص 129 #شهادت-امام-هادی #رجب 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🔜🔴@kashkoolali🔴🔙

#داستان 🤲🤲 دعای امام هادی علیه السلام در حق اصفهانی در عصر #امام_هادی (علیه السلام) شخصی بنام عبدالرحمن ساکن اصفهان و پیرو مذهب تشیع بود (با توجه به اینکه در آن زمان ، شیعه در اصفهان کم بود) از عبدالرحمن پرسیدند چرا تو امامت امام هادی (علیه السلام) را پذیرفتی نه غیر او را. در پاسخ گفت : من فقیر بودم ولی در جرات و سخن گفتن قوی؛ در سالی همراه جمعی از اصفهانی ها به عنوان اینکه به ما ظلم می شود برای شکایت به شهر سامره نزد متوکل (دهمین خلیفه عباسی) رفتیم ، کنار در قلعه متوکل منتظر اجازه ورود بودیم ، ناگهان شنیدم که متوکل دستور احضار امام هادی (علیه السلام) را داده تا او را به قتل برساند. من به یکی از حاضران گفتم :این کیست که فرمان به احضار او و سپس ‍ اعدام او داده شده است ؟ در جواب گفت :این کسی است که رافضی ها (شیعه ها) او را امام خود می دانند، من تصمیم گرفتم در آنجا بمانم تا ببینم کار به کجا می کشد. بعد از ساعتی دیدم امام هادی سوار بر اسب آمدند، مردم تا او را دیدند در طرف راست و چپ اسب او به راه افتادند، همین که چشمم به امام هادی خورد محبتش بر دلم جای گرفت ، دعا کردم که خداوند وجود نازنینش را از شر متوکل حفظ کند، همچنان ناراحت و نگران بودم و دعا می کردم که امام در میان جمعیت به من رسید و فرمود: خداوند دعایت را مستجاب می کند، و مال و فرزند و عمرت زیاد خواهد شد. من از اینکه امام چنین از نهان خبر داد متحیر شدم بطوری که رنگم تغییر کرد . حاضران گفتند چه شده ؟ چرا چنین حیرت زده ای ؟ گفتم :خیر است ولی اصل ، ماجرا را به کسی نگفتم . بعدا که به اصفهان برگشتم کم کم بر مال و فرزندم افزوده شد و غنی شدم ، و اکنون بیش از هفتاد سال دارم این بود علت تشیع من که این گونه به حقیقت رسیدم. [ الثاقب فی المناقب: صفحه ۵۴۹،؛ کشف الغمه: جلد ۲، صفحه ۳۸۹ ؛ بحار، جلد ۵۰، صفحه ۱۴۱، حدیث ۲۶ و …] 🔹نکته اینجاست که ، اگر کسی برای امامش دعا کند ، امام برای او دعا می کنند #شهادت-امام_هادی #رجب 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🔜🔴@kashkoolali🔴🔙

#ماه_رجب #شعرکودکانه رجب که ماه خداست نام یه رود زیباست جاری میون بهشت مثل عسل مصفاست آسمون عبادت توی رجب چه صافه باز خدا مهمون داره موسم اعتکافه نسیم بندگی باز می پیچه توی دنیا تو لیله الرغائب تو شب آرزو ها 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🔜🔴@kashkoolali🔴🔙

#داستان چوپان دانشمند😊 💠 روزی حضرت عیسی ( ع ) در راه سفر، به چوپانی رسید که در بیابان مشغول چراندن گوسفندان بود، با او اندکی گفتگو کرد و گفت : ای شبان عمر خود را به چوپانی صرف کردی، اگر در تحصیل علم و دانش کوشش می کردی بهتر نبود❓ ❇️ چوپان گفت: ای نبی الله ، من شش مسئله که خلاصه و چکیده ی همه علوم و دانش هاست آموخته و به آن عمل می کنم ودیگر نیازی به تحصیل و آموزش علم و دانش ندارم 1️⃣ این که تا حلال خدا هست حرام نمیخورم و هرگز حلال کم نمیشود، که تا به حرام احتیاج داشته باشم. 2️⃣ تا راستگویی هست دروغ نمیگویم و هرگز راستی کم نمی شود تا به دروغ احتیاج داشته باشم. 3️⃣ تا عیب خود را می بینم به عیب دیگران مشغول نمیشم و هنوز از عیب خود پاک نشده ام تا به دیگران بپردازم. 4️⃣ تا گنج ها و خزانه های خداوند را خالی نبینم به گنج و خزانه های مردم طمع و چشم داشتی ندارم.و هنوز گنج و خزانه خداوند و رزق و روزی خدا تمام نشده، تا برای روزی خود به در خانه ی مردم بروم و به مال و اموال دیگران طمع داشته باشم. 5️⃣ تا ابلیس ملعون رئیس شیاطین نمیرد از وسوسه او ایمن نیستم و غافل نمی شوم و هنوز شیطان نمرده است تا من از مکر و وسوسه او در امان باشم. 6️⃣ تا هر دو پای خود را در بهشت نگذاشته ام از عذاب و عقاب الهی ایمن نباشم و هنوز در بهشت وارد نشده ام تا از آتش عذاب جهنم نجات یافته باشم. حضرت عیسی (ع) گفته های اورا تصدیق کرد و فرمود :همه ی علوم در تو جمع شده است، و علم اولین و آخرین همین است که تو خوانده و مي داني . 📚حاج شیخ نخودکی ره کتاب طریقت ص 51 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🔜🔴@kashkoolali🔴🔙

#بازی مخصوص مدارس وخانه ⚽️🏀🥎« توپ بازی »⚽️🏀🎾 با توپ می توان انواع و اقسام بازی ها را انجام داد از جمله بازی های زیر:👇👇👇 1⃣بایستید و توپ⚽️ را با پا به یکدیگر پاس بدهید. 2⃣ یک سبد بسکتبال اسباب بازی تهیه کرده و در قسمتی از خانه که تابلوی یا ساعت نیست وصل کنید. سعی کنید توپ 🏐را داخل سبد بیندازید. ارتفاع سبد را متناسب با قد و قدرت توپ اندازی بچه ها تنظیم کنید. 3⃣ تعدادی بطری را در کنار هم بچینید . بعد با فاصله ای که در توانایی کودک باشد ، ایستاده و توپ 🏀را به سمت بطری ها بیندازید. برای اینکه بازی جذاب تر شود بطری ها را با آب و خاک سنگین کنید. توپ هفت سنگ برای این کار خوب است. اما با این توپ باید با کمی احتیاط بازی کنید تا به اشیای شکستنی نخورد. 4⃣ دو گروه درست کنید. هر گروهی می‌تواند متشکل از یک یا چند نفر باشد. توپ‌ها🎾 را به تعداد مساوی در میان دو گروه تقسیم کنید. خانه ها را هم به دو گروه تقسیم کنید. هر کدام از این قسمت ها ، زمین بازی یکی از دو گروه است. با آغاز بازی باید هر کسی توپ های خود را به زمین دیگری پرتاب کند. زمانی را برای بازی تعیین کنید. مثلاً ۳ دقیقه پس از پایان یافتن زمان ، توپ های هر گروه را بشمارید. در این بازی کسی برنده است که از توپ‌های خودش تعداد کمتری در زمین او باشد. 📚بازی بازوی تربیت/ محسن عباسی ولدی/ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🔜🔴@kashkoolali🔴🔙

#حکایت دختری با پدرش می‌خواستند از یک پُل چوبی رد شوند. پدر رو به دخترش گفت: دخترم دست من را بگیر تا از پل رد شویم. دختر رو به پدر کرد و گفت: من دست تو را نمیگیرم تو دست مرا بگیر. پدر گفت: چرا❓چه فرقی میکند❓ مهم این است که دستم را بگیری و با هم رد شویم. دخترک گفت: فرقش این است که اگر من دست تو را بگیرم ممکن است هر لحظه دست تو را رها کنم، اما تو اگر دست مرا بگیری هرگز آن را رها نخواهی کرد... ✅این دقیقا مانند داستان رابطه‌ی ما با خداوند است، هرگاه ما دست او را بگیریم ممکن است با هر غفلت و ناآگاهی دستش را رها کنیم، اما اگر از او بخواهیم دستمان را بگیرد، هرگز دستمان را رها نخواهد کرد! و این یعنی عشق ♥️ دعا کنیم🤲 فقط "خــدا "دستمونو بگیره" 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🔜🔴@kashkoolali🔴🔙