❤ایــســتـگـاه مــطـالـعـه❤
#شعبان_و_آشتی_کنان
حالِ شعبان، حالِ جشن است !
🌟 حالِ عیــد است !
در چنین ماهی، بهترین عمل چیست؟
بهترین بهرهگیرندگان از این ماه، چه
کسانی هستند؟
#استاد_شجاعی
🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀
https://eitaa.com/katab313
#ماه_شعبان
#ماه_ایجاد_بندگی_خالصتر
🔹ماه شعبان ماه ذکر و عبادت و توجه و خشوع است.
فرصت مغتنمی است ایجاد ارتباط و اتّصال محکمتر با خدای متعال، ایجاد بندگی خالصتر و بهتر؛ از این نباید غفلت کنیم.
۱۳۹۴/۴/۶
*قسمت ۳۸ از کتاب مفاتیح الحیات*
*عوامل بیماری و مرگ دل*
👈 پیمان شکنی
👈 زیاده گویی
👈 طولانی دانستن عمر
👈 لهو لعب
👈 زیادی ثروت
👈 نگاه به بخیل
👈 گفت و گوی بی حاصل
👈 عشق غیر الهی
👈 تکرار گناه
👈 همنشینی با ثروتمندان خوشگذران
👈 خلوت با زنان
👈 همنشینی با گمراهان
📚 *صفحه ۱۳۵ الی ۱۳۷*
🍂🍃🌺🌺🍂🌺🌺🍂🍃🌺🌺🍂🍃
🌺🌺در محضر قران 🌺🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
شما تصمیم بگیر خوب باش؛ مطمئن باش راه برات باز میشه.
اما یادت باشه تا میای خوب بشی شیطون دست به کار میشه و بهت حمله می کنه.
یهو می بینی از چپ و راست و بالا و پایین شرایط برات طوری جور میشه که بد بشی.
شیطان دوست نداره آدم ها خوب بشن، واسه همین تا تصمیم می گیرن خوب بشن هزار تا راه گناه میذاره جلوشون.
همون روز اول که خدا شیطونو طرد کرد شیطون گفت برای گمراه کردن آدم ها:
" از جلو و عقب و راست و چپ سراغ آن ها می روم"
بخشی از ایه 17 سوره اعراف
📚منبع: کتاب ایه های انتخابی برای زندگی بهتر به زبان محاوره ای
🍂🍃🌺🌺🍂🍃🌺🌺🍂🍃🌺🌺🍂🍃
🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀
https://eitaa.com/katab313
#رهبر_معظم_انقلاب:
▪️ایشان [حاج احمدآقا خمینی] واقعاً در کنار امام عنصری لازم و بیبدیل بودند.
هیچکسِ دیگر در کنار امام نمیتوانست این نقش را ایفا کند؛
به خاطر اینکه خبردادن به امام، کار آسانی نبود. ...
فردی باید این کار را انجام میداد که به امام نزدیک میبود و این فرد حاج احمد آقا بودند.
۱۳۷۴/۳/۱۱
❤ایــســتـگـاه مــطـالـعـه❤
🎙پیام صوتی علیرضا پناهیان به مناسبت آغاز ماه شعبان
👈🏻 در این ماه چگونه تفکر کنیم و چطور با خدا حرف بزنیم
#ماه_شعبان
🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀
https://eitaa.com/katab313
‼️وضو و غسل جبیره
🔷س 5320: من کارم به گونه ای است که با چسب سر و کار دارم، اکثر اوقات دست و پاهام چسبی میشود و برطرف کردن آن مشکل است؛ برای وضو و غسل چه وظیفه ای دارم؟
✅ج: در هر حال اگر برطرف کردن آن ممکن باشد، باید مانع را برطرف کنید و اگر وقت برای برطرف کردن آن کافی نباشد و موجب قضا شدن نماز باشد، وظیفه تیمم است، اما اگر رفع مانع ممکن نباشد، باید هنگام وضو یا غسل، با دست تر روی آن را مسح کنید.
محمد حسین کاری را قبول کرد که بسیاری از دوستان انجام نمی دادند.
اگر چه فاصله ی محله ی مسجد مسلم با مرکز شهر فقط یک پل بود ولی به خاطر وضعیت فرهنگی ان جا کسی حاضر نبود به ان جا برود و جوانان و نوجوانان ان منطقه را اموزش دهد.
بیشتر بچه ها بازیگوش یا سرکش بودند.
بعضی از شب ها به عنوان مربی و سخنران به ان جا می رفتم و برای بچه ها صحبت می کردم.
محمد حسین دم در می نشست که کسی بیرون نرود.
حتی اگر کسی تشنه بود، محمد حسین خودش می رفت و برایش اب می اورد که بچه ها با این بهانه جلسه را ترک نکنند.
از قبل با پدر و مادر بچه ها هماهنگ کرده بود و دنبال تک تک ان ها می رفت و با اصرار از خانه به مسجد می اوردشان.
خانواده ها هم پشتیبانش بودند و به او اعتماد داشتند.
اصرار و اشتیاق محمد حسین برای یادگیری این بچه ها عجیب بود.
سختی های زیادی تحمل کرد و خیلی زجر کشید ولی مقاومت کرد تا به نتیجه رسید.
اگر بخواهیم محمد حسین را در یک جمله توصیف کنم باید بگویم واقعا مخلص بود....
به تمام معنا.
همه ی کارهای مسجد، از خواندن اذان تا برگزاری دعا و مراسم دیگر را خودش انجام می داد.
بعضی اوقات هم قبل از اذان می رفت دنبال امام جماعت و او را با دوچرخه اش به مسجد می اورد.
راوی: محمود سلمانی، دوست شهید
منبع: کتاب هیچ کس به او التماس دعا نگفت، ص 112
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمد_حسین_کرم_عنایت
#تربیت_نسل_جدید
#اخلاص
#کاری_که_خیلی_ها_نکردن
🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀
https://eitaa.com/katab313
ارتباط محمد حسین با ما فقط یک مسٸول جلسه نبود.
او برای ما عین یک برادر بود.
مرتب جویای احوال ما بود.
احوال پدر و مادرمان را هم می پرسید.
اگر یکی از بچه ها مریض می شد یا مشکلی برایش پیش می امد بلافاصله به او سر می زد.
اگر یکی از اعضای جلسه غیبت می کرد، حتما پیگیری می کرد و می رفت دم منزلشان تا بفهمد چرا نیامده و مشکلش چه بوده.
اگر بدون دلیل نیامده بود، هر طور که بود به مسجد می اوردش.
اگر شب بعد هم نمی امد، دوباره
می رفت دنبالش.
بعضی وقت ها این کار را به من
می سپرد.
من مثل او نبودم.
دو بار که می رفتم خجالت می کشیدم یا به غرورم بر می خورد.
می گفتم: بابا من دیگه روم نمیشه برم دم خونه شون!
وقتی من کم می اوردم او تازه می گفت:
خب اشکال نداره، بیا با هم بریم.
ان قدر سماجت به خرج می داد تا طرف پای بند جلسه می شد.
راوی: نعمت اله میرزاوند، عضو جلسه
منبع: کتاب هیچ کس به او التماس دعا نگفت، ص 116
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمد_حسین_کرم_عنایت
#مربی_تمام_عیار
#سماجت
🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀
https://eitaa.com/katab313
❤ایــســتـگـاه مــطـالـعـه❤
👆👆👆
آیا عملکرد ما مورد رضایت امام زمان ارواحنافداه هست؟
این سوال را از خودتان بپرسید.
🎧: استاد حاج آقا زعفری زاده
#سه_شنبه_های_مهدوی
🥀کانال ایستگاه مطالعه🥀
https://eitaa.com/katab313