4_5909028315213071588.mp3
4.45M
شور فوق العاده زیبا
بازم خداروشکر به خون ...
سیدرضا نریمانی
شهادت امام صادق (ع)
@atresohda
4_5812021677059474942.mp3
10.23M
روضه ای از جنس روضه ی مادر
#میثم_مطیعی
▪️ اَلسَّلامُ عَلَیْکْ یا جَعفَر بنِ مُحمّد
@atresohda
خواهرم
خیلی دلت میخواد شهید راه ولایت بشی؟
خیلی دوست داری تو هم رزمنده باشی؟
بسم الله!
در جنگ نرم،حجاب تو سلاح است
🌷🌷🌷
@atresohda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غریبـانہ رفتید و ما
ملتمسانہ میگویم
مدد ڪنیـد
تا طے ڪنیـم
این راهِ ناهمـوار را 😔
رزقڪ شهادت
شادی روح تمام شهدا صلوات🌺
بسم رب الشهدا
#مجنون_من_کجایی؟
#قسمت_هفتم
بیشتر بچه های هئیت رفته بودن
که سیدجواد صدام کرد
_رقیه خانم بیا حاج آقا کریمی کارت داره
-چشم الان میام
حاج آقا کریمی از همرزما و دوستان صمیمی پدرم بود
جانباز و شیمیایی جنگ
الانم درحال حاضر از فرماندهان مدافعین حرم هستن
استاد مهدویت منم هستن
ووووواینکه مسئول معراج الشهدا هم هستن
البته اینا همش افتخاره
حاج آقا شغل اصلیش قاضی بود
خخخخخخ بطور کامل حاجی رومعروفی کردما
- سلام استاد
قبول باشه
قبول حق دخترم
حاضر باش که از هفته آینده حجم کارات شروع میشه
-😳😳😳چه کاری استاد
هم کلاسای مهدویتت شروع میشه
هم اینکه پنجشنبه ساعت ۱۰ صبح معراج الشهدا باش
جلسه است
-چشم
**منوربه جمال مهدی زهرا
-ان شاالله
ساعت ۱۱شب بود و من خوابم نمیبرد
به سمت آلبومی که از عکسای کودکی ،نوجوانی ، ازدواج پدرو مادرم بود رفتم
صفحه اول ک باز کردم
بابا تو ۳-۴سالگی بود
دست کشیدم روی عکس
بابا قرار مربی مهدویت بشم
بابا پسرت دوروز دیگه از سوریه برمیگرده
مداحی بابا مفقودالاثر گذاشتم و با ورق زدن هر برگ آلبوم شدت اشکام بیشتر میشید
تا رسیدم نزدیک سالهای ۷۰
نوزده سال پیش
این عکس اوج حسرت منه
باباو مامان
حسین دستش تو دست مادر
زینب تو آغوش پدر
مادرهم منو باردار بود
تو این عکس مادر منو ۶ماهه بادار بود
دقیقا سه ماه و بیست روز قبل از شهادت پدر و تولد من
امروز تو حیاط وقتی یسنا خورد زمین سید جواد سریعتر از زینب به سمتش دوید
اون بغل
چیزی ک من یه عمر تو حسرتش بودم
حسرت آغوش پدر
هروقت خوردم زمین این آغوش حسین بود که پناهگاهم بود
نه آغوش پدر
بسم رب الشهدا
#مجنون_من_کجایی؟
#قسمت_ششم
ب کمکـ زینب خواهرم چادرم رو سر میکنم
سیدجواد به سمت خونه باغ حرکت میکنه
همزمان با رسیدن ما بسته های غذا (قیمه نثار) آماده شده بودن
الاناست که بچه های هئیت از راه برسن
زینب منو میبره بالا
تو یکی از اتاقا میخوابونه
-رقیه من میرم پایین
کمک خاستی صدام کن
_باشه آجی
با آرام بخشی بهم تزریق شده بود
پا به دنیایی بی خبری گذاشتم
با صدای زنگ تلفن هراسان از خواب پریدم
الو الو
صدای نیومد
یهو صدای حسین داداش اومد :رقیه جان تویی
تمامـ سعیموکردم اشک نریزم سلام داداش کجایی؟
پس کی میای
داداش فدای اون صدای بغض آلودت برهـ
ان شاالله پس فردا دم دمای غروب خونم
-نه
&&چی نه رقیه جان
-بمون فرودگاه ما میایم تهران دنبالت
یه ساعت زودترم
یه ساعت
&&من فدای آجی خانمم بشم
باشه عزیزم
گوشی گذاشتم
بدون توجه ب ظاهرم
از پله ها دویدم تو حیاط
فقط خوبه روسری سرم بود
مـــــــــــــــامـــــــــــــان
چیه عزیزم ؟خونه روگذاشتی سرت
_داداشم زنگ زد
کف گیر از دست مامان افتاد
گفت: خوب چی گفت
ان شاالله پس فردا صبح تهرانه
گفتم میریم دنبالش
مامان دستاشو برد بالا گفت خدایا شکرت
که امیدمو ناامید نکردی
💗یا صاحب الزمان💗
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
#به_نیابت_از
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده👇👇
#دعای_فرج
بسم الله الرحــ💞ــمن الرحيم
اِلـهي عَظُمَ الْبَلااءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ،
🍃🌺🍃
وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
🍃🌺🍃
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
🌸اللهم عجل لولیک الفرج