دیروز چند اتفاق برام افتاد. بعد تازه فهمیدم پیامی که یه نفر یکی دو هفته پیش برام فرستاده بود چه منظوری داشت. منظورش اونقدر بد بود که دلم گرفت.
فکر کردم یه توپ کاغذی مچاله شدم که هر کسی میخواد سر راهش یه شوت بهم میزنه و پرت میشم یه طرف.
بعدش دوباره از چند نفر دیگه پیامهای مشابه اومد. فکر کردم نکنه همه همون منظور بد رو دارن ولی میخوان یه طوری متوجهم کنن؟ دوباره دلم گرفت.
صبح زود باید میرفتم تهران ولی اونقدر ذهنم درگیر بود شب خوابم نمیبرد. یه لحظه گفتم برم پیامی رو که اون بنده خدا یکی دو هفته پیش بهم داده بود ببینم.
تازه دیدم نه اون وقت فهمیدم چی گفته بود. نه دیروز که دلم گرفت. اصلاً منظورش یه چیز دیگه بود و اصلاً به اون اتفاقهایی که افتاده بود ربطی نداشت.
حس دزدی رو دارم که از خودش دزدیده. موندم چطوری از دل خودم دربیارم.
@kavann | کاوان
میدان سعیدی. پیادهرو. بعد از پاساژ سیرنگ:
- امروز کریم نیومده. تعطیل کرده یا رفته راهپیمایی؟
- رفته راهپیمایی.
#راهپیمایی
@kavann | کاوان