📚معنای پسوندهای "وَری، وَر، واری" بر اساس گویش منطقه هزارجریب
🔹️وَری= سمت،جهت،سوی،طرف،به نفع،سهم
📝جمله: زمین ره بخش هاکاردیمی آغوزدار مِه وَری دَکِته(زمین کشاورزی را تقسیم کردیم درخت گردو در سمت و سویِ زمین من قرار گرفت،به نفع من قرار گرفت)
🔸️وَر= کنار،پهلو،جنب،نزد،بَر،پیش
📝جمله: مِه نَوِه مِه وَر جِه رَد نَوونه(نوهاَم از کنارم یا پیش من فاصله نمیگیرد،جدا نمیشود)
🔹️واری= شبیه،مانند،مثل،عین
📝جمله: مِه ریکا مِه سُو بُرده،مِه واری کاری هَسته (پسرم خصلت و نژاد و ویژگی مرا به ارث برده،مانند من یا شبیه من زحمتکش هست)
📝جمله: وِه خانِ همه ره خاشِ واری بار بیاره
(او میخواهد،تمایل دارد رفتار و کردار و اخلاقِ همه را شبیه رفتار خودش تغییر دهد(از نوع خوب یا بد)
@kela_resaneh
📚در فرهنگ مازندران پسوند "سَری" بهانهای برای شاد بودن و بخشش بود
📝بعضی از این اتفاقات به شرح زیر میباشد:
🔹️گَهره سَری: بزرگان برای دیدن نوزاد میآمدند و چشمروشنی روی گهواره میگذاشتند
🔸️کلاه سری: هنگامی که مادر نوزاد را نزد خانوادهی خویش میبرد
🔹️دندون سری: زمانی که نوزاد دندان در میآورد
🔸️شونه سری: سرتراشی داماد صورت میگیرد
🔹️بار سری: زمانی که اولین بار محصول توسط چاربیدار آورده میشود
🔸️پِل سری: هنگام عبور عروس از روی پل صورت میگیرد
🔹️کُلِک سری: موقع ورود عروس به خانهی داماد صورت میگردد
🔸️مقراض سری: برای دوختن لباس عروس و داماد به خیاط میدهند
🔹️کترا سری: به آشپز غذای عروسی داده میشود
🔸️تیرِک سری: زمانی که ستون سقف خانه زده شد
🔹️قلم سری: زمانی که میخواهند سندی را بنویسند
🔸️تاشه سری: زمانی می خواهند قند خواستگاری را بشکنند
🔹️رَسِن سری: زمانی که گاوی فروخته میشود
🔸️اوسار سری: در زمان فروش اسب است
🔹️کِرِس سری: برای فروش گوسفند است
🔸️شاخ سری: برای فروش بز بود
🔹️چرخه سری: هنگام برداشت پشم گوسفند صورت می گرفت
@kela_resaneh
🌱وَل گوش،وَره گوش(گوش بره)
🍃این گیاه دارویی در هزارجریب مازندران،برای درمانِ عفونت یا به عنوان چرکخشککن کاربرد دارد.
از دمنوش و جوشاندهی آن برای مداوای سُرفه(کالِش) و عفونت بیماری تنفسی هم استفاده میکنند.
🔹️علّت نامگذاریِ این گیاه دارویی به این نام به خاطر شباهت برگهای بوتهی این گیاه به گوشِ بَرّه(وَره) میباشد.
👈توصیه میشود جهت مصرف با طبیب و حکیمِ طب سنّتی مشورت شود.
@kela_resaneh
نسیم گل،معطر شد در فضا
از وجود فاطمه اختالرضا
💐میلاد شافعه مؤمنین،زینب ایران زمین و خواهر گرامی امام هشتمین،حضرت فاطمه معصومه(س) مبارک
@kela_resaneh
#یاد_ایام
⬅️از راست:
۱.مرحوم حاج قربان اسفندیاری
۲.مرحوم حاج حسین اسفندیاری
۳.مرحوم حاج امامقلی اسفندیاری
۴.مرحوم حاج صفر فقیهی
۵ مرحوم حاج لطفعلی اسفندیاری
🌷شادی روحشان فاتحهای قرائت فرمائید
@kela_resaneh
🐑واژگان چوپانی و گالشی
📝لوت چال
🍲لوت یک اصطلاح پرکاربرد چوپانی و گالشی است و بیشتر برای غذای سگها مورد استفادهی دامداران قرار میگرفت که حتما همگی اصطلاح «سگ لوت چال» را شنیدهاید،چالهای که سگ را در آن لوت(غذا) میدادند.
دامداران چالهای به طول یک متر و عمق ۲۰ و ۳۰ سانتیمتر حفر میکردند و در آن غذا و دوغ و گاهی برای تولهها شیر میریختند و به سگانشان خوراک میدادند.
در ایام دور،سگهای گلّه و دام غذای ویژهای داشتند که به آن «سگ خمیر» میگفتند و آن مخلوطی از آرد جو و سبوس پوست شالی بود و یواشیواش غذاهای سگهای دامداران هم عوض شد تا الان که غالبا غذای ویژهای به سگان نمیدهند.
شایان ذکر است،هر چه جلوتر میآمدیم ظرف غذا و نوع غذای سگها تغییر میکرد.بعدها به جای کندن چال با شاخهها و تنهی درختان و خالی کردن داخل این بُرشها و قطعات چوب،«نو» درست میکردند و در داخل نو به سگها غذا میدادند اما اصطلاح «سگ لوت چال» همچنان بر سر زبانها جاری بود.
البته لوت کلمهی عامی است که در فارسی سابقهای دیرینه دارد و در نوشتهها و شعر شاعران فارسیزبان(ایران،افغانستان،تاجیکستان) اشارات فراوانی به آن شده است.حتی مولوی شاعر شهیر و عارف ایرانی بارها به معنی غذا و طعام خانقاه یا دیگجوش،در آثارش آورده است:
هم در آن دَم آن خَرَک بفروختند
لوت آورند و شمع افروختند
@kela_resaneh