eitaa logo
کلید‌بهشت🇵🇸』
1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
326 فایل
⊰به‌نام‌خدابه‌یادخدابرای‌خدا⊱ ❥کانالی‌پرازحس‌و‌حال‌معنوی⸙ ارتباط با مدیرکانال✉ @SadatKhanooom7 ⇠کپی‌مطالب‌کانال،فقط‌باذکرصلوات‌برای‌‌ظهورمولا(عج)💗 آوا {حرفامون}:@AVA_M313 تولدمون: ۱۳۹۹/۲/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍راهکارهای زندگی موفق در جزء 4 قرآن کریم. 🔰مناسب 🔑🌹🕊 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎀توجه 🔔 توجه🎀 ♥️♥️ 🎁 💌روز رستاخیز بر در بهشت به من برخورد می کند🌟💫، ندا کرده میشود در قیامت به اینکه او آزاد شدهء خدا از آتش است🔥☄🌈 💌 💎امام علی (علیه السلام) می فرمایند:💎 🔮نماز شب پنجم ماه مبارک رمضان الکریم، دو رکعت است، که در هر رکعت، بعد از سورهء حمد، پنجاه مرتبه سورهء اخلاص بخواند.🔮 🍃منبع:(معراج المومن.ص98)📚 🤲🏻🍁 ✋🏻 🔑🌹 🕊 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19 نشر این پیام است 💌 📡 حداقل برای ☝️🏻 نفر ارسال کنید.
💎به وقت رمـ💖ـان💎
🌌هرشب ساعت21🕘 🎀با ما همراه باشید🎈 📕رمان📕
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗چند دقیقه دلت را آرام کن💗 قسمت یازدهم -اینکه .. -سرمو پایین انداختم و چیزی نگفتم تا حرفشو بزنه -اینکه... اخه چه جوری بگم... لا اله الاالله...😐 خیلی سخته برام -اگه میخواید یه وقت دیگه مزاحم بشم؟؟😯 -نه...اینکه... خواهرم... راستیتش گفتن این حرف برام خیلی سخته... شاید اصلا درست نباشه حرفم😞 ولی حسم میگه که باید بگم...😟 منتظر موندم امتحانهاتون تموم بشه و بعد بگم که خدای نکرده ناراحتی و چیزی پیش نیاد😕 اجازه هست رو راست حرفمو بزنم؟! -بفرمایید راستیتش من...من... من از علاقه شما به خودم از طریقی خبر دار شدم و باید بهتون بگم متاسفانه این اتوبان دو طرفه هست😧 -چیزی نگفتم و فقط سرم رو پایین انداختم😶 تا شنیدم تو دلم غوغا شد ولی به روی خودم نیاوردم😌 -ولی به این دلیل میگم متاسفانه چون بد موقعی دیدمتون..بد موقعی شناختمتون..بد موقعی...😔 -بازم هیچی نگفتم و سرم پایین بود😯 باید بگم من غیر از شما تو زندگیم یه عشق دیگه دارم و به اون هم خیلی وفادارم و شما یه جورایی عشق دوم منید😔 درست زمانی که همه چی داشت برای وصل من و عشقم جور میشد سر و کله شما تو زندگیم پیدا شد. و همیشه میترسیدم بودنتون یه جورایی من رو از اون دلسرد کنه😔 من از بچگی عاشقشم😕 .خواهش میکنم نزارید به عشقم که الان شرایط جور شده که دارم بهش میرسم..نرسم دیگه تحمل نکردم 😡میدونستم داره زهرا رو میگه 😢اشک تو چشمام حلقه زد😢 به زور صدامو صاف کردم و گفتم خواهشا دیگه هیچی نگید...هیچی😡 . -اجازه بدید بیشتر توضیح بدم😕 -هیچی نگید😳 و بلند شدم و به سرعت سمت بیرون رفتم و وقتی رسیدم حیاط صدای گریه هام بلند بلند شد😢 تمام بدنم میلرزید احساس میکردم وزن سرم دوبرابر شده بود..پاهام رمق دویدن نداشتن 😢 توی راه زهرا من و دید و پرسید ریحانه چی شده؟! ولی هیچی نگفتم بهش وفقط رفتم😢 تو دلم فقط بهشون فحش میدادم رفتم خونه با گریه و رو تختم نشستم😢 گریه ام بند نمیومد😢 گریه از سادگی خودم😔 گریه از اینکه گول ظاهرش رو خوردم 😔 پسره زشت بدترکیب صاف صاف نگاه کرد تو صورتم گفت عشق دوممی😢 منو بگو که فک میکردم این خدا حالیشه😢 اصلا حرف مینا راست بود.😔 اینا فقط میخوان ازدواج کنن که به گناه نیوفتن😔 ولی... اما این با همه فرق داشت 😢 . زبونم اینا رو میگفت ولی دلم داشت خاطرات مشهد و این مدت بسیج رو مرور میکرد و گریه میکردم..گریه میکردم چرا اینقدر احمق بودم. یعنی میدونست دوستش دارم و بازیم میداد😢🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
یه مدت از خونه بیرون نرفتم... حتی چادرم رو میدیدم یاد حرفاش میوفتادم درباره چادر...😔 درباره اینکه با چادر با وقارترم 😑 خواستم چادرمو بردارم😐 ولی نه... 😔😔 اصلا مگه من به خاطر اون چادری شدم که کنار بزارم؟؟😯 من به خاطر خدام چادری شدم.😕 به خاطر اینکه پیش خدا قشنگ باشم نه پیش مردم...😕 حالا اگه به خاطر لج با اون چادرمو بزارم کنار جواب خدارو چی بدم؟!😯 ولی😢 ولی خدایا این رسمش بود... منو عاشق کنی و بکشونی سمت خودت و وقتی دیدی خدایی شدم ولم کنی؟!😔 خدایا رسمش نبود...😕 من که داشتم یه گوشه زندگیمو میکردم😔 منو چیکار به بسیج؟!😢 اصلا چرا کاری کردی ببینمش؟!😔 اصلا چرا اون اطلاعیه مشهد رو دیدم؟! 😢 چرا از اتوبوس جا موندم که باهاش همسفر بشم ؟!😢 با ما دیگه چرا 😔 ولی خیلی سخت بود😢 من اصلا نمیتونم فراموشش کنم 😢 هرجا میرم😔 هرکاری میکنم😔 همش یاد اونم😢 یاد لا اله الا الله گفتناش😕 یاد حرفاش😔 یاد اون گریه ی توی سجده نمازش 😢 میخوام فراموشش کنم ولی... هیچی. یه مدت از تابستون گذشت و من از بچه های دانشگاه دیگه خبری نداشتم... حتی جواب سمانه هم نمیدادم و شماره همشونو بلاک کرده بودم.. چون هر کدوم از بچه های بسیج من رو یاد اون پسره مینداخت 😔 تا اینکه یه روز دیدم از یه شماره ناشناس برام پیام اومد...😯 -سلام...ریحانه جان حتما بیا دفتر بسیج کارت دارم...حتما بیا...(زهرا ) گوشی رو پرت کردم یه گوشه و برا خودم نزاشتم😑 فردا صبح دوباره یه پیامک دیگه اومد . (ریحانه حتما بیا...ماجرا مرگ و زندگیه...اگه نیای به خدا میسپارمت) نمیدونستم برم یانه...😕 مرگ و زندگی؟؟؟!😨 چی شده یعنی؟!😯 اخه برم چی بگم؟!😕 برم که باز داغ دلم تازه بشه؟! 😔 ولی اخه من که کاری نکردم که بترسم ازش😑... کسی که باید شرمنده بشه اون فرمانده ی زشتشونه😔 نه من... اصلا برم که چی؟! باز داغ دلم تازه بشه!؟ 🍁سید مهدی بنی هاشمی🍁 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن💗 .قسمت دوازدهم دلمو راضی کردم برم سمت دانشگاه😕 راستیتش خیلی نگران شده بودم😯 تو این چند مدت اصلا نتونسته بودم فراموشش کنم😔 کم کم اماده شدم که برم سمت دفتر😕 توی مسیر صد بار حرفهای اون روز رو مرور کردم😐 صدبار مرور کردم که اگه زهرا چیزی پرسید چی جواب بدم😕 اخه من که چیزی نگفته بودم 😔 اصلا نمیفهمیدم چجوری دارم میرم😕 انگار اختیارم دست خودم نبود و پاهام خودشون راه میرفتن وقتی وارد دفتر شدم دیدم فقط زهرا نشسته تا منو دید سریع اومد جلو دیدم چشمهاش قرمزه به خاطرگریه کردن😢 -حدس زدم قضیه رو فهمیده باشه و از دست سید ناراحت شده . به روی خودم نیاوردم و سلام گفتم😐 یهو پرید منو بغل گرفت و شروع کرد به گریه گردن😢 -چی شده زهرا؟!😯 -ریحانه 😢...ریحانه -چی شده؟؟😯 -کجایی تو دختر؟!😢 -چی شده مگه حالا؟!😕 -سید... -آقا سید چی؟! اتفاقی براشون افتاده؟!😯 -سید قبل رفتنش خیلی منتظرت موند که باز ببینه تورو و بقیه حرفهاشو بهت بزنه ولی نشد😢 همش ناراحت بود به خاطر تو😢 عذاب وجدان داشت😔 میگفتم که بهت زنگ بزنه ولی دلش راضی نمیشد😔 میگفت شاید دیگه فراموشش کرده باشی و نخواد دوباره مزاحمت بشه😔 -الان مگه نیستن؟! -این نامه رو بخون😢...محمد مهدی قبل اینکه بره اینو نوشت و داد بهم که بدم بهت...میخواست حلالش کنی🙏 -کجا رفتن مگه؟؟😯 -یه ماه پیش به عنوان داوطلب رفت سوریه و دیروز یکی از رفقاش گفت که چند روز هست برنگشته به مقر. بعضیا میگن دیدن که تیر خورده😢 این نامه رو داد و گفت اگه برنگشتم تو اولین فرصت بهت بدم که حلالش کنی یعنی مگه امکان داره که ایشون😢 -هر چیزی ممکنه ریحانه 😢 -گریه بهم امان نمیداد...اخه زهرا چرا گذاشتی که برن؟!😢 -داداش محمد من اگه شهید شده باشه تازه به عشقش رسیده داداش محمد ؟!😯 اره...داداش محمد..ریحانه ای کاش میموندی حرفشو تا آخر گوش میدادی..ریحانه تو بعضی چیزها رو بد متوجه شدی 😔 -چیا رو مثلا؟!😢 -اینکه من و محمد مهدی برادر و خواهر رضاعی هستیم و عملا نمیتونستیم با هم ازدواج کنیم. ولی تو فکر کردی ما... از شدت گریه هیچی نمیدیم😢 صدای زهرا رو هم دیگه واضح نمیشنیدم 😢 فقط صدا اخرین التماس سید برای موندن و گوش دادن حرفهاش تو گوشم میپیچید😢 صدای لا اله الا الله گفتناش 😢🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
من چی فکر میکردم و چی شده بود 😔 از دفتر بیرون اومدم و نفهمیدم چجوری تا خونه رفتم توی مسیر از شدت گریه هام اطرافیان نگاهم میکردن😭 ای کاش میموندم اونروز تا ادامه حرفشو بزنه...😭 رفتم اطاقم ونامه رو اروم باز کردم دلم نمیومد بخونمش😔 بغضم نمیزاشت نفس بکشم😢 سرم درد میکرد😢 نامه رو باز کردم 😢 به نام خدای مهدی سلام ریحانه خانم🌹 (همین اول نامه اشکهام سرازیر شد..چون اولین بار بود که داره منو با اسم صدا میزنه😢😭) این مدت که از من دلگیر بودید بدترین روزهای عمرم بود😔 نمیدونم اصلا از کجا شروع کنم. اصلا نمیخواستم این حرفها رو بزنم ولی دلم نمیومد نگفته برم😔مخصوصا حالا که منظور اون روزم رو بد متوجه شدید😕 باید اعتراف کنم که این فقط شما نبودید که بهم احساسی داشتید بلکه من هم عاشقتون بودم😶 از همون روزی که قلب پاکتون رو دیدم😔 همون موقعی که تو حرم نماز میخوندید و من بی خبر از همه جا چند ردیف عقب تر نشسته بودم و گریه هاتون رو میدیدم وبه قلب پاکتون پی بردم😔 حتی من خودم گفتم بهتون پیشنهاد همکاری تو بسیج رو بدن😔 وقتی دیدم که با قلبتون چادر رو انتخاب کردید خیلی بیشتر بهتون علاقه پیدا کردم😔 اما نمیخواستم شما چیزی ازاین علاقه بفهمید😞 من عاشقتون بودم ولی عشقی بزرگتر نمیگذاشت بیانش کنم😕 راستیتش من از کودکی با عشق شهادت بزرگ شدم😔 و درست در موقعی که به وصال یارم نزدیک بودم عشق شما به قلبم افتاد😞 حتی عشقتون باعث شد چندبار زمان اعزاممو عقب بندازم😔 حق بدهید اگه بهتون کم توجهی میکردم...حق بدهید اگر هم صحبتتان نمیشدم😔 چون نمیخواستم بهتون وابسته بشم و توی مسیرم تردیدی ایجاد بشه😔 ریحانه خانم🌹 اگر من و امثال من برای دفاع نرویم و تکه تکه نشیم فردامعلوم نیست چی میشه همه اینهایی که رفتن و برنگشتن عشق یه نفری بودن😢 همه یه چشمی منتظرشون بود همه قلب مادرها و همسراشون بودن😢 پس خواهش میکنم درکم کنید و بهم حق بدید 😔 نمیدونم وقتی این نامه رو میخونید من کجا و تو چه حالی هستم 😔 اروم گوشه قبرم خوابیدم یا زنده هستم 😢 ولی از همینجا قول میدم اگه برگردم و قسمت بود حتما.... اما اگه شهید شدم خواهش میکنم این نامه رو فراموش کنید و به کسی چیزی نگید و دنبال خوشبختی خودتون باشید. سرتون رودرد نمیارم مواظب خودتون باشید حلالم کنید... یا حق 🍁سید_مهدی_بنی_هاشمی🍁 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗چند.دقیقه.دلت.را.آرام.کن💗 قسمت سیزدهم وقتی نامه رو خوندم دست و پاهام میلرزید😢 احساس میکردم کاملا یخ زدم 😢 احساس میکردم هیچ خونی توی رگ هام نیست😢 اشکام بند نمیومد...😭 خدایا چرا؟!😢 خدایا مگه من چیکار کردم؟!😢 خدایا ازت خواهش میکنم زنده باشه...🙏 خدایا خواهش میکنم سالم باشه🙏 ((از حسادت دل من می سوزد، از حسادت به کسانی که تو را می بینند! از حسادت به محیطی که در اطراف تو هست مثل ماه و خورشید که تو را می نگرند مثل آن خانه که حجم تو در آن جا جاریست مثل آن بستر و آن رخت و لباس که ز عطر تو همه سرشارند از حسادت دل من می سوزد یاد آن دوره به خیر که تو را می دیدم)) کارم شده بود شب و روز دعا کردن و تو تنهایی گریه کردن.😢 یهو به ذهنم اومد که به امام رضا متوسل بشم😢 خاطرات سفر مشهد دلم رو اتیش میزد. ای کاش اصلا ثبت نام نمیکردم 😢 ولی اگه سید رو نمیدیدم معلوم نبود الان زندگیم چطوری بود😔 شاید به یکی شبیه احسان جواب مثبت میدادم و سر خونه زندگیم بود😐 ولی عشق چی؟!...😔 اقا جان... این چیزیه که شما انداختی تو دامن ما...حالا این رسمشه تنهایی ولم کنی؟!😢 اقا من سید رو از تو میخوام 😢😢 🔴یک ماه بعد: یه روز صبح دیدم زهرا پیام فرستاده (ریحانه میتونی ساعت 9 بیای مزار شهدای گمنام؟! کارت دارم) اسم مزار شهدا اومد قلبم داشت وایمیستاد..😢 سریع جوابشو دادم و بدو بدو رفتم تا مزار -چی شده زهرا😯 -بشین کارت دارم😕 -بگو تا سکته نکردم😯 ریحانه این شهدای گمنامو میبینی؟!😔 -اره..خب؟؟😞 -اینا هم همه پدر و مادر داشتن...همه شاید خواهر داشتن...همه کسی رو داشتن که منتظرشون بود...همه شاید یه معشوق زمینی داشتن ولی الان تک و تنها اینجا به خاطر من و تو هستن.😢 -گریم گرفت😢 -پس به سید حق میدی؟!😔 -حرفات مشکوکه زهرا😯 -روراست باشم باهات؟؟😔 -تنها خواهش منم همینه 😕 -ریحانه تو چرا عاشق سید بودی؟!😢 -سرمو پایین انداختم و گفتم خب اول خاطر غرور و مردونگیش و به خاطر حیاش به خاطر ایمانش..به خاطر فرقی که با پسرای دور و برم داشت 😔 -الانم هستی؟؟😢 -سرمو پایین انداختم 😔 -قربون قلبت برم...این چیزهایی رو که گفتی الحمدلله هنوز هم داره😔 -یعنی چی این حرفت؟!😯 یعنی .. -بیا با هم یه سر بریم خونه سید...🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠«زندگی پس از زندگی» برنامه ای متفاوت درباره مرگ و عالم ماوراء (فصل جدید) 🔸«زندگی پس از زندگی» روایت افرادی که در تجربه ی مرگ تقریبی ، از کالبد جسم خارج شدند و عالم برزخ را درک کردند و بازگشتند. 🔹در این برنامه با سفر به نقاط مختلف ایران و جهان ، مخاطبان برنامه مهمان روایت های شگفت انگیز تجربه گران مرگ تقریبی از عالم غیب می‌شوند. ⏰«زندگی پس از زندگی» در ایام ماه مبارک از شنبه تا جمعه از شبکه چهار سیما ساعت 18:15 پخش و ساعت 1 بامداد و 13:10 ظهر روز بعد بازپخش می شود. 🔑🌹🕊 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍒 آیت الله رضوان الله علیه: ما افسوس مى خوريم كه چرا براى بيدار نمى شويم، در صورتى كه اوقات را به مى گذرانيم! زيرا اگر در بيدارى به توجّه و مشغول بوديم، توفيق بيدارى شب ـ براى تهجّد و خواندن نافله ى شب و تلاوت قرآن ـ را پيدا مى كرديم. 📚 در محضر آیت الله بهجت؛ ج 3 ؛ نکته 1314 🔑🌹🕊 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19 🌷 نمازشب را با ما تجربه کنید. 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز ۲۹ فروردین سالروز ولادت ابرمردجهان و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی؛ حضرت آیت ا... امام خامنه ای و نیز روز گرامیداشت ارتش جمهوری اسلامی ایران بر ملّت بزرگ ایران و جبهه گسترده مقاومت اسلامی و آزادگان و مستضعفان جهان مبارک باد. میلاد رهبر عزیزم حضرت آقا مبارک میلاد بهترین خلق خدا در عصر غیبت مبارک
‌🌷 دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان 🔹 اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِینَ وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ الْقَانِتِینَ وَاجْعَلْنِی فِیهِ مِنْ أَوْلِیائِکَ الْمُقَرَّبِینَ بِرَأْفَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. 🔸 در این روز مرا از آمرزش جویان درگاهت قرار ده و در این روز مرا از بندگان شایسته و فرمانبردارت قرار ده و در این روز مرا از دوستان نزدیکت قرار ده، به حق مهربانی‌ات، ای مهربان‌ترین مهربانان. ┄┅═══••✾••═══┅┄ 🔑🌹🕊 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
یَا رَاحِمَ مَنْ لا رَاحِمَ لَهُ: ✅ فقط خدا میدونه که استغفار چقدر در زندگی آدم لازمه... ⭕️ ببینید هوای نفس ما یه عیب همیشگی داره به نام "تکبر" تکبر مثل "علف هرز" میمونه و هر روز در باغ قلب انسان رشد میکنه. 🍃🎋🍀🌿🌱 🔸 شما وقتی با عبادت باغ دل خودت رو ابیاری میکنی در کنارش علف های هرز هم آبیاری میشن و رشد میکنند 🌿🌱🌾🎋🍃 ✅ برای همین هر روز باید سراغ کندن علف های هرز بریم و اون ها رو از دل سایر گیاهان بیرون بکشیم و حذف کنیم. و همون "عملیات کندن علف های هرز" از باغ قلبمون هست...🌷😌 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
یا عزیزالزهرا: ❤️ 🌹نماز و روزه و افطار عشق است 🍀سحر خوردن کنار یار عشق است  🌹نه یکبار از کنار خیمه گاهش   🍀گذشتن بل هزاران بار عشق است  🌹شنیدم هاتفی در اسمان گفت 🍀غم دل گر خورد غمخوار عشق است  🌹بیا مهدی که بی تو روزه سخت است 🍀ضیافتخانه با دلدار عشق است  🌹گلستان جهان همراه خار است  🍀گل نرگس بود بی خار عشق است  🌹خدایا جان ما گردان فدایش 🍀شهادت در بر سردار عشق است  🌹نه یک تن بل هزاران تن فدای 🍀فداییّش به روی دار عشق است  🌹دل و مهدی دل و دوری هجران   🍀گل زهرا ییم دیدار عشق است  🌹دلم وصل تو جانا ارزو داشت 🍀ولی شد فاصله بسیار عشق است 🌹بیا در ماه روزه یاریم کن 🍀کنارت مهدیا افطار عشق است 💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐 ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19 ╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
رابطه تان را با خدا عالی کنید فقط در غم و ناله هایمان نباشد... فقط در روزهای فقر و نداری نباشد... فقط موقع کنکور و وقت وام گرفتن نباشد... را در شادی و سرورمان ببینیم... را در لحظه لحظه هایمان شریک کنیم... عشق است و نور و آرامش... پس تنها در همه لحظات به یادش باشید همچون او که همه ی لحظات به یاد شماست ــــــــ🌱ــــــــ 🌈 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19