💗#گامهای_عاشقی 💗
#قسمت_پنجاه_ویکم
از پله ها یکی دو تا پایین اومدم رفتم سمت دفتر بسیج
چند تقه به در زدمو وارد اتاق شدم
- سلام
خانم منصوری : سلام عزیزم
- خانم منصوری میخواستم بپرسم جای خالی دارین واسه راهیان نور
خانم منصوری: نه ،چطور؟
- آخه میخواستم منم بیام
خانم منصوری: ولا آیه جان لیست ها همه تکمیل شده ان ،جایی خالی نیست
- باشه ،اشکالی نداره ،با اجازه
رفتم سمت در که گفت: آیه برو پیش هاشمی ببین شاید یه کاری بکنه برات
( لبخند بی جونی زدم ) : باشه
از دفتر خارج شدمو رفتم سمت دفتر بسیج برادران
یه بسم الله گفتم و در زدم ،درو باز کردم
اتاق خیلی شلوغ بود
همه مشغول کاری بودن
با دیدنم همه از کار دست کشیدن و نگاهم میکردن
هاشمی هم پشت میز نشسته بود
وارد اتاق شدم
- سلام
همه یکی یکی سلام کردن
هاشمی: سلام ،بفرمایید کاری داشتین؟
- میخواستم بپرسم جای خالی واسه راهیان نور دارین؟
یه دفعه یکی از بچه ها گفت: نه استاد پر شدن
هاشمی کمی سکوت کرد و گفت: میتونم بپرسم برای چه کسی میخواین ؟
- خودم
هاشمی: شرمندم ،فعلا که کاری نمیشه کرد چون اتوبوس همه تکمیل شدن،اگه میخواین شمارتونو بدین ،اگه یکی از بچه ها نیومد شما رو جایگزینش میکنیم
خیلی ناراحت شده بودم ،از کیفم یه خودکار و کاغذ برداشتم و شمارمو روش نوشتم
دادم به هاشمی
وقتی داشتم کاغذ و بهش میدادم
با بغض بهش نگاه کردم و گفتم
- لطفا یه کاری کنین منم بیام
بعد بدون هیچ حرفی از اتاق خارج شدم و رفتم سمت محوطه
داشتم دنبال سارا میگشتم که گوشیم زنگ خورد
سارا بود
- کجایی سارا؟
سارا: بیا بیرون ،داخل ماشین امیرم
- باشه
از دانشگاه رفتم بیرون دورو برمو نگاه کردم ،ماشین امیر و پیدا کردم رفتم سمت ماشین و سوار شدم
- سلام
امیر: سلام
سارا: چی شد آیه ،اسمتو نوشتی؟
- نه ،گفتن پر شده
سارا: اشکال نداره ،ان شاءالله سال بعد
- اووو تا سال بعد کی مرده ،کی زنده
سارا: عه این حرفا چیه ،تو هنوز عمه نشدی ،عروس نشدی ،مامان نشدی
با گفتن این حرفش امیر یه نگاهی بهش کرد و سارا دیگه چیزی نگفت
- امیر جان منو ببر خونه بی بی
امیر : باشه
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
💗#گامهای_عاشقی💗
#قسمت_پنجاه_ودوم
رسیدیم خونه بی بی خداحافظی کردم خواستم پیاده شم که سارا گفت: آیه میخوای منم بیام تنها نمونی؟
از حرفش متوجه شدم از امیر دلخور شده
امیر خندید و گفت: شما لطفا من و از تنهایی دربیار از ماشین پیاده شدم به چهره سارا نگاه کردم خندم گرفت
چند تقه به شیشه زدم ،سارا شیشه رو پایین آورد به امیر نگاه کردم: امیر جان ،سارا پفک هندی و لواشک خیلی دوست داره
امیر :با شه چشم
سارا رو بوسیدمو رفتم سمت خونه بی بی
زنگ در و زدم بعد چند لحظه در باز شد و وارد حیاط شدم به حیاط نگاه کردم چقدر خاطره داخل این حیاط دارم دورتا دور حیاط درخت بود که همه شون شکوفه زده بودن
چشمم به تاب وسط حیاط افتاد
تابی که چند سال پیش امیر و رضا واسه منو معصومه درست کرده بودن
همیشه هم واسه اول سوار شدن تاب منو معصومه دعوامون میشد
رضا هم همیشه میومد معصومه رو با کلی وعده شکلات و چیپس و پفک ،قانع میکرد که من اول سوار شم
چه طور میتونم باور کنم که همه ی این کارا به خاطر حس برادرانه اش بوده باشه
با صدای بی بی جون ،از خاطراتم بیرون اومدم
- جانم بی بی
بی بی: آیه جان ،بیا خونه سرما میخوری
- چشم الان میام
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
💗#گامهای_عاشقی💗
#قسمت_پنجاه_وسوم
وارد خونه شدم
بی بی داخل آشپز خونه مشغول غذا درست کردن بود
رفتم نزدیکش
صورتش بوسیدم
- سلام بی بی جون
بی بی: سلام مادر خسته نباشی
- قربونتون برم
بی بی : برو لباست و عوض کن بیا
- چشم
رفتم توی اتاق لباسمو عوض کردم و دست و صورتمو شستم
رفتم سمت آشپز خونه کنار سفره نشستم
بی بی غذا رو داخل دیس کشید و گذاشت روی سفره بعد از خوردن غذا ظرفا رو جمع کردم و شستم رفتم توی پذیرایی روی مبل نشستم و مشغول کتاب خوندن شدم بی بی هم رو به روم نشسته بود و مشغول خوندن قرآن بود
احساس میکردم زیر چشمی داره منو نگاه میکنه انگار میخواست حرفی بزنه ولی نمیتونست ...
کتابمو بستم و رفتم کنارش،سرمو گذاشتم روی پاهاش و چشمامو بستم
- بی بی جون اگه حرفی میخواین بزنین من میشنوم بی بی هم قرآن شو بست و موهامو نوازش میکرد ...
بی بی: همیشه فکر میکردم تو و رضا کنار هم چقدر خوشبخت میشین ،اما نمیدونستم که دنیای رضا چقدر فاصله داره با دنیای تو ،آیه جان از رضا دلخور نباش،رضا راست میگفت تقصیر ما بزرگتر ها بود ما خودمون بریدیمو دوختیم براتون ،دریغ از اینکه حتی یک بار نظرتونو بپرسیم ،هر چند من از چشمهای تو دوست داشتن و میدیدم ،ولی فکر نمیکردم رضا
آیه جان ،ببخش مارو ،به خاطر کاری که با دلت کردیم ببخش خیلی سعی کردم اشک نریزم ولی نشد ،از پشت پلکهای بسته اشکام سرازیر شد
همونجور که چشمام بسته بود گفتم : بی بی جون من از کسی دلخور نیستم جز خودم،تقصیر دل خودم بود که زود دلباخته شده بود
بلند شدمو سمت اتاقم رفتم...
در و بستم و روی تخت دراز کشیدم...
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
شهیـد همـت:
سختیها را تحمــل کنید...
ان شـاء اللّه این انقلاب با نهایت اقتـدار و تـوان به انقـلاب جهـانی امامزمـان(عج) اتصال پیـدا می کند و تحقـق این آرزو، چنـدان دور نیست...
#چهل_و_دومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مبارک باد🇮🇷
https://eitaa.com/kelidebeheshte/6921
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تصاویر #تایملپس_هوایی از موتورسواران تهرانی در جشن پیروزی انقلاب
🖥 ببینید و نشر دهید
https://eitaa.com/kelidebeheshte/6935
مقام معظم رهبری:
۲۲ بهمن، در حکم #عیدغدیر است؛ زیرا در آن روز بود که نعمت ولایت، اتمام نعمت و تکمیل نعمت الهی، برای ملت ایران صورت عملی و تحقق خارجی گرفت.
فرا رسیدن سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ايران مبارک باد.
https://eitaa.com/kelidebeheshte/6921
8694693616574.mp3
3.23M
🌠☫﷽☫🌠
📍نگاه کن به خورشید که داره میخنده سلام کن به فردا #سلام_به_آینده
خواننده
#حسین_حقیقی
#دهه_فجر
╲\╭┓
╭🌺🍂🍃
┗╯\╲
╔═••⚬🇮🇷⚬••══╗
https://eitaa.com/kelidebeheshte/6921
╚══••⚬🌍⚬••═╝
✍امام صادق(علیه السلام) :
نـمــــاز شـــــب،
انـســــــــــان را
خـوش ســیمــا،
خـوش اخــلاق،
خـوش.........👆 میکند
📚ثواب الأعمال، ص۴۲
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
💜نمازشب را با ما تجربه کنید💜
هدایت شده از کلیدبهشت🇵🇸』
❖﷽❖✨
#یا_ابا_عبدالله
صبح ها را به سلامی به تو پیوند زنم
ای سر آغازترین روز خدا صبح بخیر
به امیدی که جوابی ز شما میآید
گفتم از دور سلامی به شما صبح بخیر
✨ #السلام_علیک_یااباعبدالله_الحسین_علیه_السلام
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
ali-fani-8.mp3
21.06M
#قرارهرصبح
❤️ منتظران بقیه الله (ارواحنا فداه) ❤️
ان شاء ا... هر روز صبح
همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه
با 🌺امام زمان (عج)🌺
❗️چله دعای عهد❗️
روز2⃣2⃣
جهت یادآوری فراموش نشه ها☺️😇
#علی_فانی🎤
https://eitaa.com/kelidebeheshte/6370
🌸پیامبر خدا صلی الله علیه و آله
.
🔺یَا اباذر! إِنَّ نَفْسَ الْمُؤْمِنِ أَشَدُّ ارْتِکَاضاً مِنَ الْخَطِیئَةِ مِنَ الْعُصْفُورِ، حِینَ یُقْذَفُ بِهِ فِی شَرِکِهِ،
.
🔰ای ابوذر: اضطراب انسان با ایمان از گناه خود بیشتر از اضطراب گنجشکی است که در دام افتاده و برای رهایی از قفس تقلا می کند، و بخود می لرزد.
📙قسمتی از وصایای پیامبر به اباذر غفاری
#حدیث_روز🌷
https://eitaa.com/kelidebeheshte/6959
CQACAgQAAx0CVBp6RAACC7pgDHLBxgov1dBC8dOcEebLJ_QJmAAClgcAAoBYaVAUxbbzcNnmih4E.mp3
4.54M
💠🎧 ۲۰ سال از زندگی ما با یک #نیت ساده به عبادت تبدیل میشود!
🔺فقط با یک نیت ساده
🎙#حاج_آقا_عالی
https://eitaa.com/kelidebeheshte/6959
✳️ جواب سلام هنگام نماز ✳️
❓ سوال:
اگر کسی که به جای «سَلامٌ عَلَیکُم» از لفظ «سلام» خطاب به نمازگزار استفاده کند، جواب سلام واجب است؟ کیفیت جواب به چه صورتی باید باشد؟
🔰پاسخ:
✍🏼 اگر عرفاً به آن، تحیت و سلام گفته شود، جواب دادن واجب است و بنابر احتیاط، جواب باید به گونه ای باشد که کلمه سلام مقدم باشد؛ مثلاً بگوید: سلام علیکم یا السلام علیکم و نباید علیکم السلام بگوید.
--------------
📑 پی نوشت:
سایت آیت الله خامنه ای
✈️ #نقص هواپیما
✍عازم مکه بودیم. آیت الله #دستغیب هم همراه ما بودبا هواپیما عازم بیروت شدیم. در فرودگاه بیروت، چند ساعتی معطل شدیم. وقت نماز مغرب بود که هواپیما آماده پرواز شد.
🔰 شهید دستغیب خیلی سعی داشت نمازش را #اول~وقت بخواند اما درهای هواپیما را بسته بودند. ایشان چند بار میخواستند
پیاده شوند اما مهمانداران مانع شدند.
⚠️شهید دستغیب خیلی ناراحت و بیقرار سرجایش نشست که یکدفعه، یکی از مهمانداران درِ هواپیما را باز کرد، انگار دنیا
را به ایشان داده بودند؛ خیلی خوشحال شد.
📣مهماندار اعالم کرد هواپیما دچار نقص فنی شده و چند ساعتی اینجا معطل هستیم. ما همراه شهید دستغیب نمازمان را خواندیم به محض اینکه نماز ما تمام شد خبر دادند، سوار شویم مشکل هواپیما حل شده است.
https://eitaa.com/kelidebeheshte/6965
♻️ #نشرحداکثری
#پنجشنبههاویادشهدا
🌱در گلشن عشق آب و تاب است شهید...
شیرازه ی سرخ انقلاب است شهید...
🌱 دارد چه اگر غروب خورشید، اما...
تفسیر طلوع آفتاب است شهید...
باز پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 🌹
https://eitaa.com/kelidebeheshte/6965