eitaa logo
جبهه دختران حاج قاسم کرمان
1.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
718 ویدیو
20 فایل
✧کانال عمومی دختران حاج قاسم استان کرمان✧ 💫اینجا بیشتر با دختران حاج قاسم کرمان آشنا شو💐 🧕🏻دختران دغدغه مند، فعال، کنشگر، مسئولیت پذیر و از جنس حاج قاسم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللّٰهِ آماده سازی محفل روضه مادرجان...🏴 📌روابط عمومی کانون دختران حاج قاسم سلیمانی (جیرفت ) ╭────────── 𔑀 𔑀 ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━━°❀•°:🎀 - 🎀:°•❀°━━━━━┓ ɪᴅ ⸽ https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━━°❀•°:🎀 - 🎀:°•❀°━━━━━┛
|•🕯🥀•| سرزمین من پر است از ام البنین ها نشانه اش؟ همین اباالفضل ها... ╭────────── 𔑀 𔑀 𔑀 𔑀 𔑀 ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓ https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛
|•🕊💔•| پهلو را نمیدانم؛ اما سن و سالش که حوالی سن مادر است...! -صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا ╭────────── 𔑀 𔑀 𔑀 ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓ https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛
6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|•🥺🕊•| هم دانشجو بود، هم دختر بود، هم دهه هشتادی... ╭────────── 𔑀 𔑀 𔑀 𔑀 𔑀 ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓ https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛
|•🥺🕊•| شرط عشق جنون است ما که ماندیم مجنون نبودیم(: ╭────────── 𔑀 𔑀 𔑀 𔑀 𔑀 ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓ https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛
Video.Guru_۲۰۲۴۰۱۰۹_۰۳۰۱۲۸۷۹۷_۰۹۰۱۲۰۲۴.m4a
6.94M
ما زینب های مقاوم مقاومت هستیم.. دختران حاج قاسم هستیم.. ╭────────── 𔑀 𔑀 𔑀 𔑀 ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓       https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛
9.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حق تو آغوش مادرت بود؛ نه نوازش گل های روز تابوتش... ╭────────── 𔑀 𔑀 𔑀 𔑀 ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓ https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛
ریحانه جانم می‌شود بخوابی و خواب‌های خوب ببینی لطفاً بدون جنگ، بدون عذاب بخواب حواست باشددکه وا نشود گوشواره‌ی قلبی تو میان آن‌همه جیغ و شتاب سوالی دارم..! چه شد که عمر نگاهت اصلا به مدرسه نرسید؟ اصلا به سنّ درس و کتاب و هندسه نرسید؟ می‌شود این بار لباس صورتی‌ات را درآوری؟ سرخ بپوش لطفاً جانانم! به رنگ خونیِ داغِ مذاب...؟ ریحانه‌جانم جهان برای تو انگار جای خوبی نیست بخواب مهربانم آسوده بخواب وقت کردی روی شانه باران و حتی کنج قاب اما بخواب به عمو قاسم که رسیدی بخند..! ورنه این بار خواب باشی؟ ای گل رویت گلاب این بار بخند. سردار میداند اما بازهم تو از قول ما بگو جهان بدون تو اینجا بدجور تاریک است بخواه اگر که می‌شود بر ما بتابد اینجا نگاه سرخ تاریخ است. ╭────────── 𔑀 𔑀 𔑀 𔑀 ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓ https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛
وقتی مامان و کرمان هم‌قافیه می‌شوند الو مامان روزت مبارک من اینجا کنار مزار حاجی‌ام ...من اینجام کرمان ... امسال سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و روز مادر با هم یکی شده بود تا این هم قافیه بودن کرمان و مامان، بیشتر به چشممان بیاید. به قول صائب با دهانی پرخنده و گلویی پرگریه، با پا یا دل، راهی کرمان شدیم. خیلی‌ها ترجیح دادیم کنار مزار سردار، تلفنی روز مادر را تبریک بگوییم. بعضی دست بچه‌هایمان را گرفتیم و با هم به مزار سردار رفتیم. خیلی‌هایمان پشت قاب تلویزیون و گوشی‌هایمان بغض کردیم و دلمان را بردیم کنار قبر ساده‌ای که امیدمان بود و هست. اما کسانی که از نام سردار ما می‌ترسند، از قبر ساده‌ او هم می‌ترسند. از زائران مزارش. از زن‌هایی که دست پسرکانشان را به دست گرفته‌اند. از سلیمانی‌‌های بعدی. از مامان‌هایی که سلیمانی تربیت می‌کنند. امروز دوباره بغض کردیم برای لبخندهایی که گم شدند. برای گلوی پرگریه‌ای که بر دهن پرخنده‌مان پیشی گرفت. برای مادرهایی که امروز فرزندان غرق به خون هدیه گرفتند. برای تلفن‌هایی که وسط تبریک عید، به بوق ممتد تبدیل شدند. امروز کرمان و مامان فقط هم قافیه که نه که هم‌درد شده‌اند. دلمان خیلی پر است! شهدای‌تروراول‌و‌دوم‌شاهچراغ ، از شهادت حاج قاسم ، شهید رضی موسوی ، شهید فخری زاده ، شهدای کرمان و .. بیا ... ای انتقام گیرندۀ سیلی زهرا بیا! فاطمه رجایی ╭────────── 𔑀 𔑀 𔑀 𔑀 ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓ https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛
- الو صدات میاد! ما اومدیم سر قرار، تو کجایی؟ - گردان تکمیله؟ - خیلی بیشتر از تعدادی که باید، اینجان. یه گردانِ... نمیدونم چند نفری، خیلی هستیم. به نظر خیلی خوشحال می‌آید. برای بار سوم زمزمه‌اش از آیفون گوشی شنیده می‌شود: -الهی شکر! چند قدم به سمت جلو حرکت می‌کنم و می‌پرسم: - از چی انقد خوشحالی؟ - ها؟ چی؟ آها! از اینکه گُردان‌مون انقد پرجمعیته. تک خنده‌ای می‌کنم و همانطور که از بین جمعیت می‌گذرم می‌گویم: - بله، اون که عالیه! دم، بازدم، دم، بازدم، دم و قبل از آنکه کربن دی‌اکسید بعدی را از ریه‌هایش بیرون کند می‌گوید: - می‌دونی حلما؟ از وجود فرماندست که انقد افراد داوطلبانه میان عضو گردان بشن. قد یه دنیا خوشحالم که چنین فرمانده‌هایی داریم. نگاهم را از زمین می‌گیرم و به سمتی که مزار حاجی واقع شده چشم می‌دوزم. موج جمعیت می‌روند و می‌آیند و به افراد گردان اضافه می‌کنند. - فرمانده‌هایی؟ - امام زمان، حضرت آقا، حاج قاسم... - حاج قاسم سرباز آقا بود، آقام سرباز امام زمان. چه جالب! - و الحمدلله ما سرباز هر سه‌ایم. در حال چشم گرداندن گفتم: - شنیدم حاجی خیلی با بچه‌های فاطمیون خوب بوده. - چطور؟ - همین الان فهمیدم ما تنها خانواده‌ی افغانستانی نیستیم که امروز اومدیم اینجا. سکوتی برقرار شد که صدای لبخند می‌داد! - حاجی با کی خوب نبوده؟ - آمریکا و اسرائیل. صدای خنده‌اش به خنده وادارم کرد. - خب حقیقتو گفتم دیگه خنده داره؟ - والا حقیقت که خنده نداره فقط خیلی غیر منتظره بود. به پسرکی که دست در دست مادرش می‌رود لبخند می‌زنم و برادرم را مخاطب قرار می‌دهم: - کجا رسیدی؟ - من؟ دقیقا همین حالا رسیدم بالا سر قبر حاجی. - چی؟ چرا نگفتی رسیدی؟ ما نرفتیم سر مزار منتظر جناب عالی‌ایم. واقعا که! - السّابِقونَ السّابِقون. - نگو که تو از اولئک‌المُقرَّبونی! - خدا رو چه دیدی؟ - صبر کن همونجا مام بیایم. - نه خیلی شلوغه، نمیزارن صبر کنم. من میام پیشتون. - تو چیکار میای؟ ما میخوایم بیایم سر مزار حاجی. - عجله نکن! بایست من دارم میام. تلفن قطع می‌شود. به سمتی که پدر و مادر ایستاده‌اند راه می‌افتم. صفحه‌ی گوشی را مجدد روشن می‌کنم و آخرین شماره‌ی‌ افتاده در تماس‌های اخیر را می‌گیرم تا بگویم ما محل قرار را تغییر دادیم تا خاله را پیدا کنیم. نام داداش روی صفحه نقش می‌بندد. بوق اول، بوق دوم، بوق سوم و... نمی‌دانم چرا صدای بوق چهارم اینهمه بلند بود. گوش‌هایم از قدرت و بلندی صدا آزرده است. سوت می‌کشد، درد می‌کند. صدای برادرم میان بوق چهارم اکو می‌شود. السابقون‌السابقون. خدا رو چه دیدی... ╭────────── 𔑀 𔑀 𔑀 𔑀 ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓ https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛