eitaa logo
🇮🇷کشتی نوحِ آخرالزمان🇮🇷
17.4هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
27 فایل
بسم رب الحسین پیام ناشناس https://eitaa.com/joinchat/2361721550C30996c726d آیدی مدیر کانال @zohor313iran آدرس لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩بسم ربّ الحسین🚩🏴🇮🇷 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام رمزگشایی از محور زمینه سازان ظهور و بازیگران داخلی و بین المللی بحران سوریه قبل از ظهور باتوجه به سرعت وقوع تحوّلات میدانی در خاورمیانه بخصوص منطقه شامات، مباحث بنیادین نشانه های پایانی منتهی به ظهور در سوریه و انقلاب اسلامی ایران ضرورت فوری در تسریع آمادگی های لازم را غیر قابل اجتناب می نمایاند‌، چرا که از شاخص‌های پازل ظهور، تشکیل انقلاب اسلامی و آغاز حکمرانی تمدّن ساز و قدرتمند جبهه حق و همچنین استقرار یهود صهیونیست در فلسطین نماد افساد جبهه شیطان؛ فتنه شام و جنگ سوریه صحنه نبرد تمدنی جبهه حق و باطل است. بنی کلب قبیله ای بودند که در عصر معاویه نصرانی بوده و بعدها ظاهراً به یکی از فرق اسلامی گرویدند، معاویه با زنی از این قبیله وصلت کرد که حاصل این ازدواج، تولد یزید علیه اللعن بود!!! این طایفه، قرن ها بعد از ازدواج معاویه با مادر یزید، به فرقة دروزی گرویدند[۱] گرچه این فرقه ادعا می کند که یکی از فرق اسلامی است، امّا عقایدی کاملاً انحرافی دارد! افراد این فرقه، پیرو شخصی به نام درزی هستند و عنوان طریقت خود را موحّدون نامیده اند که اساس عقیدةشان بر حلول و تناسخ روح است، مسئله ای که از نظر اسلام کاملاً مطرود است.   این طایفه مدت زمانی پیرو خلفای فاطمی مصر بودند تا اینکه در ایام خلیفة ششم فاطمی به دعوت نشتگین دروزی به باطنیه ملحق شدند، دروزیه در اعتقاد خود به الحاکم بامر الله که به عقیدة دیگران کشته شده است، متوقف گشته و می گویند که وی غیبت کرده و به آسمان بالا رفته و دوباره به میان مردم باز خواهد گشت[۲]   عمدة طوایف دروزی که اکثراً منتسب به قبیلة بنی کلب هستند، در منطقة رمله بیابان شرقی فلسطین، بیابان غربی اردن، جنوب غربی سوریه و بخش هایی از لبنان سکنا گزیده اند[۳] البته تعداد زیادی از دروزی ها نیز به کشورهای اروپایی، آمریکا و استرالیا مهاجرت کرده اند، به طور کلی تخمین زده می شود که حدود یک میلیون دروزی در سراسر جهان زندگی می کنند[۴] امّا هستة اصلی این طایفه در مناطق مرزی مابین چهار کشور اردن، سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی می باشد!!! لازم به ذکر است که تعداد دروزی های کشورهای سوریه و لبنان بیش از بقیة مناطق است. با توجه به این مطلب، به طور خلاصه می توان گفت که افرادی که امروزه با نام دروزی ها شناخته می شوند، همان کسانی هستند که در روایات از آنها با عنوان بنی کلب یاد شده است، بنابراین روایاتی که دربارة تحرکات بنی کلب یا داییان سفیانی در آخرالزمان بیان شده است، مربوط به احوال قوم دروز می باشد. نکتة دیگر اینکه علت انتساب عبارت داییان سفیانی به بنی کلب، این است که سفیانی ملعون از نسل یزید بن معاویه می باشد، به صورت تلویحی بنی کلب یا دروزی های کنونی، داییان سفیانی هستند؛ زیرا جدة سفیانی از قبیلة بنی کلب می باشد[۵]   چنان که گفته شد، در روایات خباثت های فراوانی به قبیلة بنی کلب در آخرالزمان نسبت داده شده است، عجیب اینکه دروزی های امروزی نیز حرکت های شیطنت آمیز و خباثت آلودی در عرصة تحولات منطقه انجام می دهند. گرچه تعدادی از آنان اهل شرّ نیستند و با بقیة مسلمانان در صلح و صفا زندگی می کنند، امّا تعداد زیادی از آنان دشمنی آشکاری با بقیة مسلمانان ـ به خصوص شیعیان دارند. جالب اینکه روایات نیز به همراهی تعداد کثیری از آنان با سفیانی اشاره می نمایند، ولی هرگز از اینکه تمامی اعضای طوایف بنی کلب، سفیانی را همراهی می کنند، سخنی به میان نمی آورند. این مسئله، خود تأیید دیگری بر انطباق دروز بر طوایف بنی کلب است؛ زیرا امروزه نیز اکثر دروزی ها با مسلمانان و شیعیان، دشمنی آشکاری دارند. ولی تعداد اندکی از آنان نیز با بقیة مسلمانان و شیعیان زندگی مسالمت آمیزی را سپری می کنند؛ همانگونه که در روایت زیر نیز ملاحظه می گردد، اکثر افراد طایفة بنی کلب نه همة آنها سفیانی را همراهی می نمایند: پیامبر خاتم صلی الله علیه السلام در این رابطه فرمودند: سفیانی با ۳۶۰سوار شورش می کند تا اینکه به دمشق می رسد، در ماه رمضان هم سی هزار نفر از قبیلة بنی کلب با او بیعت می کنند[۶] 📌مباحث مرتبط فتنه شام - لینک۱۹ پی نوشت: [۱] - کتاب شش ماه پایانی، ص۱۹۲ [۲] - همان. [۳] - همان [۴] -  همان. [۴] - همان. [۵] - همان. [۶] - همان. -----------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️ @zohor313iran 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
🕌🏴🚩بسم ربِّ الحسین🚩🏴🕌 صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام بنا بر مقامات باطنی و لایه های پیچیده و مراتب وجودی امام علیه السلام، آنچه محرز است ایشان قابل و قابلیّت دارند تا مقام غیب الغیوبی اسم مستاثره ذات احدی سیر نموده و به اتّصال و اتّحاد این حقیقت احدی واصل شود، مقامی که مخصوص و مختص امام علیه السلام است و بس! آنچه که در این مقام میان امام علیه السلام و اسم مستاثره ذات و هو(خداوندتبارک و تعالی) اتفاق می افتد بر احدی معلوم نیست! حتی از قدسیان و ملکوتیان و عرشیان و بهشتیان نیز پوشیده است! اما اشارات ائمه اطهار علیهم السلام و اولیاء الهی که بصورت رمز و اشاره بیان شده اینکه در این مقام، حقیقت مطلق، آن به آن در حال تجلّی است که تعبیر به تجلّیات ذات به ذات شده است! تجلّی از ناحیه هو با اسم مستاثره ذات بر مرتبه اخفیِ سِرّ امام علیه السلام(قلّه قاف مرتبه اعلی علّیین امام علیه السلام) و چون هو(خداوندتبارک و تعالی) بی نهایت مطلق است لذا تجلّیات ذاتی نیز عَلَیَ الدّوام تا ابد ادامه دارد! عظمت این تجلّی در شدّت، چنان است که فقط یک جلوه از بی نهایت جلوه آن بر بهشتها، هفت آسمانها، هفتاد هزارعالم، کرسی، عرش بتابد، همه در دم نابود میشوند! منتهی این تجلّی، عالیتر و فراتر و برتر از معرفت، یقین، ایمان، نور، علم، توحید، ولایت و.....است! لذا ظرف و قابلیّت این تجلّی که ماهیتش ظهور غیب الغیوبیِ تَمَثُّل بی مثال خداوند تبارک و تعالی(لقاء الله) است، فقط و فقط با ابتلائات صعب و سخت محقق میشود! منتهی ابتلاء و امتحان در تراز شخصیت و مقام امام علیه السلام! ابتلاء و امتحانی که در شدّت مصاعب باید چنان باشد که زلزله قیامتی آن، تمام تار و پود مراتب وجودی امام علیه السلام تا مرتبه اخفی سِرّ را حلّاجی کند!... تک تک ائمه علیهم السلام در شرایط و مقتصیات زمانی و مکانی که قرار گرفتند! با مصائب و ابتلائات و غربتی که مواجه شدند، در واقع ماهیّت زلزله قیامتی در تار و پود مراتب وجودی امام علیه السلام میباشد، این مصائب و ابتلائات که مخصوص امامان علیهم السلام میباشد تعبیر به کرب و بلا شده است! پس کرب و بلا سنّت ابتلاء و امتحان الهی درباره امام علیه السلام است! ولیکن مطلق کرب و بلا در کربلا برای امام حسین علیه السلام محقق شد! زلزله مطلق قیامتی نیزها! سنگ ها! خنجرها! عصاها! شمشیرها! تیرها! غلاف ها! عمودها! سه شعبه ها! سم اسبها! که زمین قیامتی امام علیه السلام را ارباًاربا نمود! اعضاء بدنش را قطعه قطعه کرد! با خاک و خون یکسان نمود! سر و دست و ...را با بدن فاصله انداخت! انگشت و انگشتر! پیراهن و عبای خونین به غارت رفت! زلزله ی قیامتیِ کرب و بلا جلوی دیدگان امام علیه السلام که قیامت در قیامت دیگری بپا کرد و در باطن امام علیه السلام تمام ۷۲ عاشورا! ۷۲ عبّاس! ۷۲ کربلا! ۷۲ علی اصغر! ۷۲ علی اکبر! عبدالله! ۷۲ قاسم! ۷۲ حبیب! ۷۲ جون و..... را هم حلّاجی کرد! انقطاع مطلق اعلی الله... چون کرب و بلای مطلق درباره امام حسین علیه السلام تحقق یافت! سنّت ابتلاء و امتحان که اعظم مصائب نظام آفرینش است در بار شخصیت امام حسین علیه السلام، احدی از قبل و بعد تا انتهای تاریخ، اتفاق نیفتاده است! لذا اثر تکوینی و وضعی سنّت ابتلاء و امتحان یعنی کرب و بلای مطلق در ارض قیامتی کربلا که همانا تجلّیات ذات به ذات است، مختص و مخصوص امام حسین علیه السلام شد! تجلّی که در شدت نمود و ظهور در مقام غیب الغیوبی تحت قُبِّه ولایت علوی - حسینی به نام امام حسین علیه السلام ثبت شد! از آثار و ظهورات هزاران هزاران هزاربار ضعیف شده! هزاران هزاران هزار بار نازل شده! هزاران هزاران هزاربار رقیق شده ی تجلّیات ذات به ذات درباره امام حسین علیه السلام در نظام آفرینش، بصورت شفاعت کبری! کشتی نجات اسرع! یبدل السیئات بالحسنات! رحمه الواسعه! بار عام محبّت و دهها آثار عظیم دیگر میباشد.... الله اکبر حالا در زیارت عاشورا به ما امر فرموده اند که معیّت با امام حسین علیه السلام را بخواهیم، این معیّت یعنی اتّحاد و اتصال با اصل تجلّیات ذاتیِ حسینی در مقام اخفی سِرِّ حضرت، به میزان شدّت و سعه ی وجودی! وصول به چنین مقامی برای شیعیان میسر نیست مگر با کرب و بلای مقیّد(ابتلا و امتحان الهی)! شرط اوج و عروج گرفتن در کرب و بلا تا مقام معیّت با امام حسین علیه السلام، صبر جمیل است! صبر جمیل محقق نمیشود مگر به خشیّت و تواضع! خشیّت و تواضع میسر نیست مگر به معرفت به نورانیّت 📌مباحث مرتبط سنّت ابتلاء - لینک۲ ---------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️ @zohor313iran 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
حـجم تیـری کـه عـلمــدار زمیـن گـیرش شـد باورم نیست که در حنجـره ات جا شده است در پست بعد اشاره خواهد شد ان شاء الله
🕌🏴🚩بسم ربِّ الحسین🚩🏴🕌 صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام حیوان و انسان در نطفه برای تولید نسل، مشترکند این صورت ظاهری امر است! ولیکن چینش و چیدمان نطفه ی انسانی، توحیدی است! حالا سوال میشود مگر نطفه حیوانی توحیدی نیست؟! بطور کلی کلمات وجودی عالم خلقت که همه از نور الله هستند پس چیدمان ماسوی الله توحیدی است! این یک حرف درستی است اما توحیدی که در نطفه انسان متجلّی میباشد، کاملترین نمود و ظهور را دارد به نحوی که این نطفه قابلیّت اتصال به روح الهی را دارد! به عبارتی دیگر نطفه انسانی، تحمّل بار امانتی را دارد که حتی زمین و آسمانها با همه عظمتش، قادر به قبول آن نیستند[۱] چینش و چیدمان ساختار نطفه انسانی چنان است وقتی در رحم مادر تبدیل به جنین شده و روح در آن دمیده میشود ندای احسن الخالقینِ خداوند تبارک و تعالی در آسمانها طنین انداز میشود[۲] پس نطفه انسانی، لوحی است برای انشاء صورت انسانی! حالا هرچه صلب پدر و رحم مادر به طهارت و تقوا نزدیکتر باشد قابلیّت و قدرت جذب و پذیرش ساحت روحانی متشبّه به روح اعظم الهی، توسط نطفه عالیتر و برتر و شدیدتر است! از سویی دیگر نطفه انسانی در واقع عصاره و چکیده بدن و خون انسان است! یعنی تمام ویژگی های خَلقی و خُلقی همه در نطفه منعکس میشود[DNA] حالا عصاره و خلاصه بدن امام حسین علیه السلام، تبدیل به نطفه ای شده است! کدام بدن؟! بدن قدسی! بدن بهشتی! بدنی که حامل خلیفه الله مطلق است! بدنی که حامل حقیقتی است که ممسوس فی ذات الله میباشد! بدنی که حامل عرش اسماء الله است! بدنی که حامل روح اعظم است! بدنی که از عصاره ی سیب سدره المنتهی است! بدنی که در رگهایش خون خدا جاریست! بدنی که تمام اجزاء اش، سیادت و سروری و سلطنت بر اجزاء نظام آفرینش دارد! یعنی بدنی که ولایت مطلقه دارد بر جمادات و نباتات و حیوانات و جنّ و انس و ملک! بدن امام حسین علیه السلام که نور علی نور است! بدنی که حامل مقام کُن و امر است! بدنی که تحت قُبّه نَفسِ کل انسان کامل است! حالا تصور کنید قلم تقدیر اینگونه رقم خورده خلاصه و عصاره چنین بدنی بشود نطفه مطهر و آسمانی علی اصغر! آنهم از قوس نزول صلبی که صاحبش، مالک مقام عمصت الله الکبری است! شخصیتی که عصاره جمع الجمعی حقیقت محمّدیه!، حقیقت فاطمیه! حقیقت علویّه!، حقیقت مجتبوی! متصل به آیه الله الکبری است! شخصیتی که رسول الله صلی الله علیه و اله فرمود: حسین منی و انا من حسین! حالا تمام خصویات ملکوتی، غیبی، باطنی چنین شخصیتی به یک نطفه ی انسانی قرار هست منتقل شود! پس چیدمان و چینش چنین نطفه ای، تمام توحید! کل توحید! مطلق توحید! صورت هوست! خداوند تبارک و تعالی از بالای عرش نگاه میکند! حالا روح الهی باعظمت که در عالم الست مستقر است برای هبوط و فرود به چنین نطفه ای، همه چیز مهیاست! الله اکبر از عالم اکبر در اصغر! الله اکبر از عالم علّیین در اصغر! الله اکبر از لطافت و جمال مطلق در اصغر! الله اکبر از تولّد عصاره عرش و کرسی و لوح و قلم و سدره المنتهی بر روی زمین! پس دریاب چرا وقتی اباعبدالله الحسین علیه السلام خون گلوی ع ل ی ا ص غ ر را به سوی آسمان انداخت قطره ای از آنها به زمین بازنگشت! پس دریاب چرا خون ع ل ی ا ص غ ر مهر خاتم عاشورا و کربلاست! ---------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️ @zohor313iran 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104
20.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حـجم تیـری کـه عـلمــدار زمیـن گـیرش شـد باورم نیست که در حنجـره ات جا شده است
🕌🌷بسم ربّ الحسین🌷🕌 هزاران برابر وسیع تر از عرش هم گوشه ای از قلب انسان را هم پر نخواهد کرد! حَدِّ عطشِ انسان در این جمله مستتر است کمال المطلوب، لقاء المحبوب! حالا محبوب کیست؟ الله! حقیقت مطلق! وجود احدی که هفت زمین، هفت آسمان، برزخ، جبروت، ملکوت، عرش، کرسی، لوح، قلم و هفتاد هزار عالم، همه تجلّی یک شعاع نور از انوار لایتناهی مطلق هو میباشد! حالا انسان، عطش معیّت الله داره! پس سعه وجودی انسان باید وسیع تر از کرسی، عرش، لوح، قلم، هفتاد هزار عالم، هفت آسمان، زمین، جبروت، ملکوت و برزخ باشد! حضرت امیرالمؤمنین‌ علیه السلام خطاب به جناب کمیل فرمود: يَا كُمَيْلُ بْنَ زِيَادٍ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا: قلب‌ها ظرف هستند و بهترین آنها، وسیع‌ترین آنها است! قلب عطشِ کمالات، عطشِ معارف، عطشِ حکمت و علوم اهل‌بیت علیهم السلام را دارد و به میزانی که طلب میکند این قلب هم وسیع می‌شود! هرچه این قلب، وسعت پیدا کند، قابلیت برای ظهور و بروز اسماء الله بیشتر و شدیدتر میشود! نتیجتاً انسان به همان اندازه به اسم اعظم الله قریب تر میشود! اینکه در روایات داریم پیامبری چهار حرف و دیگری پنج حرف و هفت حرف و... از اسم اعظم داشتند ناظر به همین مطلب است داشتن این تعداد حروف از اسم اعظم، بیانگر میزان وسعت وجودی آن پیغمبر است! پس باید وسیع شویم، در کربلا هم می خواستند وسیع شوند! لذا همواره ندای العطش سر می‌دادند! العطش آنها در واقع عطش شدّت طلب وسعت وجودی بود! اگر تمام نظام هستی را به شخصی که تشنه‌ی وسیع شدن و کسب وسعت وجودی است بدهی او باز هم اظهار تشنگی خواهد کرد! کلمه آب در قرآن حکیم آمده یعنی هم اشاره ظاهری نسبت به کلمه آب دارد و هم‌ به لایه های باطنی آن! آنچه که مهم است اینکه آب اشاره به چه حقیقتی دارد که حیات همه هستی از ملک تا ملکوت و کرسی و عرش و جبروت و هفتادهزار عالم تو درد توی دیگر به آنست! قوام هر مخلوقی در نظام آفرینش به آب است همچنان که در آیه تصریح فرموده اند: وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَي:هر چیزی را از آب زنده کردیم[۱] وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء: و عرش را بر آب(استوار)ساختیم[۲] یعنی اگر آب نباشد، عرش هم دوام نمی‌یابد! پس به قطع یقین مراد از آب به اسم ظاهر(H2O) نیست، چرا که این آب محدود و مقیّد به ظلمات ثقل مادّه و مدّت و صورت است و مطلقا در عالم بی نهایت و نور راه ندارد! آبی که باعث حیات و طهارت جان و قلب بی نهایت آدمی نیز هست! وَيُنَزِّلُ عَلَيْكُم مِّنَ السَّمَاءِ مَاءً لِّيُطَهِّرَكُم بِهِ وَيُذْهِبَ عَنكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَلِيَرْبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِكُمْ:و ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ آب ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ ﭘﺎﻛﺘﺎن کند ﻭ ﻭﺳﻮﺳﻪ‌‌ﻫﺎی ﺷﻴﻄﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩﺗﺎﻥ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺳﺎﺯﺩ[۳] پس آن ماء(آب) که قوام و حیات عرش اسماء الله هم به آنست! ماء(آب) که حیات همه ملک و ملکوت به آنست! ماء(آب) که سبب طهارت و سلامت قلب و روح و جان آدمیست! تکویناً باید از سنخ لامقطوعه و لاممنوعه(بینهایت)باشد! چون طبق آیات قرآن، سر و کار این آب مستقیم با روح و عرش و ملکوت است! پس لایه های باطنی کلمه آب، در آیات شریفه اشاره به نور دارد! نور کنایه از بی نهایت است یعنی(معرفت الله، حکمت متعالیه، علم حقیقت، معرفت نفس). اما امام علیه السلام به سبب مقام خلیفه الله، قلبش، عرش اسماء الله است! و این اسماء در قلب ایشان، خزینه و معدن حقایق نوری از حیث معناست! اگر در قرآن میفرمایند: وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً: ﺍﻭﺳﺖ‌ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ آب نازل میکند[۴] آب اشاره به لایه های باطنی آن دارد و آسمان قلب امام علیه السلام که عرش اسماء الله هست! آب که فیض وجود و رزقِ ساحت روحانی آدمیست از قلب امام علیه السلام تحت اسم العلیم نازل میشود! حالا دریاب عطش اصحاب و اهل حرم را! عطشی که در کربلا غوغا و قیامتی کرد! عطشِ اتصال به سرچشمه ی الماء یعنی قلب امام و امیر عشق، حسین ابن علی علیه السلام‌ بود و باز هم دریاب سِرِّ سقایت و سقّا بودن ابوالفضائل عبّاس علیه السلام! یعنی جناب عبّاس ابن علی علیه السلام الماء را را از سرچشمه و خزینه آب حیات حسینی دریافت و به ماسوی الله عنایت میکند! جگرسوخته! لبهای ترک خورده! صورت کبود! گلوی زخم شده! زبان های تفتیده! چشمهای افتاده! نشان از عطش مفرط، مُصارِعُ العشاق(اصحاب) و امیر و امام عشق در کربلا را تا تشبّه و قرب به صمدیّت واصل نموده بود! و این صمدیّت، سِرِّ مکنون برای فتح الفتوح قلّه سعه وجودی، هنگام شهادت میشود! پی نوشت: [۱] - انبیاء-۳۰ [۲] - هود-۷ [۳] - مائده - ۱۳ [۴] - انعام - ٩٩ -----------------------------❀○❀-------------------------- 🆔️ @zohor313iran 🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104