eitaa logo
🎧 هفت دقیــقه کــتاب
298 دنبال‌کننده
90 عکس
62 ویدیو
24 فایل
🔸برش‌های کوتاه صوتی از کتاب‌های ناب معرفتی 🔸برای آنها که میخواهند داستان را از اولش بشنوند و با عینک قرآن به ماجرا نگاه کنند فعلأ با کتاب‌های چاپ شده و چاپ نشده اینجانب @mahdijn با ما در ارتباط باشید برای تهیه کتاب‌ها با تخفیف به همین آی دی پیام دهید
مشاهده در ایتا
دانلود
طرح 🔰پردۀ سوم: من آمدم؛ یعنی ... 🔻🔻🔻
♦️🔸من آمدم. هنوز ارباب مرا از در خانه اش نرانده. 🔸من آمدم. هنوز دست‌انداز حوادث ستون‌هایم را نلرزانده. 🔸من آمدم. باران فتنه ها این حرارت را خاموش نکرده. ♦️🔸من آمدم. هنوز غربال آخر الزمان مرا به زیر نیفکنده. کدام غربال؟ غربالی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) وقتی بعد از سال‌ها خانه‌نشینی افسار کار را به دست گرفت، فرمود: «به خدا قسم به لرزه می‌افتید و به شدت غربال می‌شوید، چنان که در دیگِ آبِ جوشان، آبِ پایین به بالا می‌رود و از بالا به پایین کشیده می‌شود. جاماندگان، خود را خواهند رساند، و سبقت گرفتگان جا خواهند ماند». 🔹مرا طلبیدند که آمدم. 🔹خدا را شکر که آمدم. حتما دعای ارباب پشت سرم بوده. خدا را شکر که نشدم از جا ماندگان. با اینکه خیلی ها جا ماندند اما من آمدم. 🔹 با آن‌هایی هم که دلشان اینجاست کار ندارم. آن‌ها هم واقعاً همینجا هستند. کنار ما. کارم با آن‌هایی است که واقعاً جا ماندند! ⚠️یک نفر در دنیای فریب جا ماند... یک نفر در دنیای طمع؛ یک نفر در دنیای هوس جا ماند... یک نفر در دنیای جهل؛ یک نفر در دنیای مَجاز جا ماند... یک نفر در فضای غیر مُجاز! یک نفر برید... یک نفر کم آورد... ⚠️یک نفر مقابل شیاطین ضعف نشان داد و به آن‌ها سواری داد، آن دیگری، در گیر و دارِ مبارزه با نفس، خودزنی کرد! یک نفر را زرق و برق گناه زمین‌گیر کرد و دیگری را سستی جوارح و سختی راه؛ یک نفر را خواب غفلت برد، یکی را سیل فساد! 🔴 من هم از این غوقا به دور نیستم! با اینکه بازنده‌ی بازی نیستم، اما با نزاعی نفسگیر دست و پنجه نرم می‌کنم. گناهانم مرا به پرتگاه می کشانند، و از آن طرف، عشق حسین به سکوی پرتاب می‌برد! درگیری‌ام بالا گرفته و در این گیر و دار، متحیرم و سرگردان! 🟢 می شد که نباشم؛ اما هنوز هستم. چطور شکرت کنم خدایا! چقدر این نعمت شکر دارد؟! مدیونم و قدر دان. شکرت می کنم. زیاد کن. 📗@ketab7d
✅ طرحی برای ممزوج کردن شور اربعین حسینی با شعور دینی 📗@ketab7d
طرح 🔰پردۀ چهارم: نمک‌شناس 🔻🔻🔻
🔻 به خودم می‌بالم! انگار چکار کرده‌ام! حالا چند قدمی برای مولایم قدم زده‌ام! این که چیزی نیست! خیرش را هم دیدم و زیبایی‌هایش را چشیدم. 🔹در عوض، مولایم برای من سنگ تمام گذاشت. کاری برایم کرد که زحمت‌های من در مقابلش اصلاً به حساب نمی‌آید! 🌹فأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْح‏ و بَذَلَ مُهجَتهُ فِیکَ لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَة.🌹 دعوت و راهنمایی را به حد اعلای خود رساند، و خیرخواهی‌اش را ارزانی من داشت، و در راه تو خون قلبش را ایثار کرد تا بندگانت را از جهالت و تحیرِ گمراهی نجات دهد. 🔸او برای من کم نگذاشت! او هستی‌اش را برای من داد. او برای روشن کردن مسیر حق، سر به نوک نی برد. من در این مسیری که او برایم روشن کرد چقدر توفیق پیشروی پیدا کردم؟ 🔸او برای هدایت من خون ریخت و من برای گناهان خودم اشک نریختم! او برای سیراب کردن من از عشق حقیقی، دوست‌داشتنی‌ترین کسانش را قربانی کرد و من گاهی از سر خودخواهی حق عزیزان خدا را هم زیر پا گذاشتم. 🖇آقای من خواست که در زندگی من جاری باشد، تا پاداشم خدا باشد، ولی من او را به گوشه ـ کنار زندگی‌ام وصله زدم و توقع همان اجر و قرب را در دل پروراندم. «مماتی ممات محمد و آل محمد» را بلند گفتم، اما «محیای محیا محمد و آل محمد» را چون قافیه درست در آید زمزمه کردم. 🍂 وقت‌های دیگر که زیاد کاری به کارش ندارم. روزهای دیگرم که هیچ رنگ و بوی حسین نمی‌دهد. همین چند روز است! از این چند روز هم آگاهانه استفاده نمی‌کنم تا لااقل زیارت با معرفتی به جا آورده باشم. 🔷آقا همتم را بلند کن تا کاری برایت کرده باشم، تا کمی به دردت خورده باشم. چند قدمی اینجا در این مسیر طی مسیر می‌کنم تا شاید به دردی خورده باشم؛ اما با این چیزها که حق یاری تو ادا نمی‌شود. حالا کمی هم سختی و خستگی و گرمای راه! می‌گذرد و تمام می‌شود. هنوز اول راهم. اگر بنا باشد تا پایان مسیر ادامه دهم و «بأبی أنت و أمی» را در عمل اثبات کنم، راه زیادی در پیش دارم. 🔶ورد زبانم شده: «مرگ حسینی می‌خواهم؛ شفاعت و جوار تو را می‌خواهم»، اما برای این درّ گرانبها آورده‌ی چندانی ندارم. بی‌زحمت و تلاش دنبال آرزوهای بزرگ هستم. بدون کسب لیاقت می‌خواهم خریدار داشته باشم. ⚡️از راه دور آمده‌ام و به شوق تو ـ اماما ـ قدم‌هایم را خسته کرده ایم. حالا کم کم دارم خودم را به کربلای تو نزدیک می‌کنم. کاش راه و روشم هم به سمت و سوی تو بود. کاش به قرب واقعی تو نزدیک می شدم. ☄️ باید عجله کنم. راه زیاد مانده است! نمک شناس که باشم از همین امروز سعی می‌کنم به کارهایم رنگ و بوی حسینی بدهم. چه فرصتی بهتر از این روزها، روزهایی که همه در تلاش‌اند که به نحوی خود را شبیه مولایشان کنند، تا شاید به چشم ارباب بیایند. چه تمرینی مفیدتر از این زیارت اربعین. بیا همدیگر را در این مسیر یاری کنیم. بیا حق نمک را بشناسیم... ✅ به امید اینکه شور اربعین حسینی با متن زندگی ما ممزوج شود و رنگ و بوی حسینی به حیات و ممات ما بدهد 📗@ketab7d
طرح 🔰پردۀ پنجم: پا به پای قافله 🔻🔻🔻
⛔️جگر شیر نداری سفر عشق نرو! 🛑 کجا آمده‌ای؟ حواست هست؟ این راهی است که زینب و ام کلثوم در آن قدم گذاشته‌اند. تنیده به رنج و دردها است! جز با این سختی‌ها، این مسیر تفسیر نمی‌شود! 🔻با قدم‌های رقیه و سکینه همراه شدی! قدم‌های دوان دوان؛ میان خار مغیلان! با همسفریِ نامردان! استقبال سرد شامیان هنوز در خاطر این راه تداعی می‌شود... ⚡️این سفرِ عشق است. لیاقت می‌خواهد. ارزان به دستت داده‌اند. ارزان از دست نده! آرام و با طمأنینه گام بردار. مثل گام‌های خسته‌ی زینب و رقیه که مجبور به دویدن نیستی! آرام آرام گام بردار. این گام‌ها با تو سخن می‌گویند. 🔸«گامها» دیده‌ها و شنیده‌ها دارند. حرف‌ها در دل نگه داشته‌اند و چشم به راه یک هم‌صحبت، که سر صحبت را با او باز کنند؛ خاطره‌ها دارند؛ از قدم‌های سستی که با حسین پیش آمدند و نیمه‌ی راه، در تاریکی شب، پا پس کشیدند و فرار کردند؛ از سپاهیانی که رفته رفته رنگ عوض می‌کردند و در سپاه دشمن گرد می‌آمدند... 🔸گام‌ها با تو سخن می‌گویند. از تو سؤال دارند: چطور قدم بر می‌داری که تو را حقیقتاً به حسین (علیه السلام) نزدیک کند؟ اهل گام‌های مهمل و بی‌معنایی؟ نمی‌دانی چرا اینجا آمده‌ای؟ برایت مهم نیست که این گام‌ها به کجا ختم می‌شود؟ ⚠️ اشتباه آمده‌ای! هم قدمی کاروان حسین سفر خطرناکی است. کمتر کسی آخر این راه را دیده است! آخر راه قربانی شدن است! اگر قرار است با این کاروان همراه بشوی باید از همه چیز خوت دست بشویی... 👈 اگر قرار است مثل آن‌همه یاران نیمه‌راه حسین (علیه السلام) باشی که تعارفی با کاروان حسین همراه شدند و پسِ پرده‌ی شب خودشان را استتار کردند و مخفیانه فرار کردند، بهتر که هیچ نیایی! چون شاید در میانه‌ی راه ندای «هل من ناصر» امامت را بشنوی! آن‌جاست که راه پس و پیش نداری جز اینکه یا هستی‌ات را فدا کنی و یا گرفتار عذاب دوزخ شوی! 🍂 بار اضافه‌ات را رها کن. چند قدمی با این قافله همراه شو. گام‌ها با تو حرف‌ها دارند. با تو سخن می‌گویند... ✅ گام به گام تا رسیدن به سر مقصد ارباب دو عالم، حسین (علیه السلام) 📗@ketab7d
طرح بعد از مقدماتی که پشت سر گذاشتیم، حالا: 🔰گام نخست: همه با هم 🔻🔻🔻
🔶 چه چیزی شما را اینجا گرد هم آورده است؟ این هم¬قدمی‌ها، هم¬راهی‌ها، هم¬صدایی‌ها، این یک‌دستی و یکپارچگی از کجا پیدا شده است؟ غیر از این است که دور پرچم حسین (علیه السلام) گرد آمده‌ایم! آمدیم تا در عمل نشان بدهیم: «انی سلم لمن سالمکم؛ با هر که با شما در آشتی باشد در صلح و آشتی‌ام». ✔️همه‌ی اختلافات به این نقطه که می رسد تمام می‌شود. امام که محور امت قرار گرفت همه‌ی پراکندگی‌ها کنار می‌رود؛ امام همان بهانه‌ی وحدتی است که خدا برای یک‌دستی امت قرار داده و فرموده است: «وَ اعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَ لاَ تَفَرَّقُواْ؛ همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید» که این ریسمان الهی به امام تفسیر شده است. ⚠️اگر به فکر چیز دیگر هستید اشتباه آمده‌اید. اگر ملاک و معیار دیگری برای ارزیابی و گزینش در نظر دارید برگردید. اینجا جای کسانی است که فقط یک کلمه آن‌ها را دور هم جمع کرده است؛ فقط حسین! ♦️حبّ الحسین یجمعنا♦️ 🔻اگه جز حسین (علیه السلام) چیز دیگری برایت مهم است، اگر قوم و نژاد برایت مهم است، اگر فکر و سلیقه و قیافه و فرهنگ برایت ملاک است، اگر زبان و گویش برایت اهمیتی دارد، تو از کسانی هستی که در همان گام نخست خسته و زمین‌گیر شده‌ای. فکری به حال ادامه‌ی مسیر کن! 🛑 اتفاقی که برای هیچ‌یک از ائمه نیفتاد این بود که یاران و طرفداران ایشان، دور محور وحدت ـ که همان امام است ـ جمع نشدند تا به این بهانه، اختلافات و سلایق را نادیده بگیرند. هر روز به بهانه‌ای جدید شاخه‌ای جدید به وجود می‌آمد و خط خودش را از این چشمه‌ی جاری جدا می‌کرد. 🔶 امام معصوم (علیه السلام) باید غصه‌ی منحرفین و گمراهان را می‌خورد، کم بود! غصه‌ی کمیِ یاران را می‌خورد، کم بود! غصه‌ی ناسازگاری دوستان هم به آن اضافه شد. ⚡️امیر المؤمنین (علیه السلام) از اطرافیانش این شکایت را داشت: «به خدا گمانم بر این است که آن‌ها [: دشمنان] به زودی اختیار امور را از دست شما خارج خواهند کرد، چون آنان بر گرد باطل خود مجتمع و شما در مسیر حق خود متفرق هستید؛ چون آن‌ها از امام ناحق‌شان پیروی و شما از امام به‌حق‌تان سرپیچی می کنید». ⚡️در گزارشی از دوران امام باقر (علیه السلام) نیز سدیر به امام عرض کرد: «از موالیان شما در حالی جدا شدم که با هم به نزاع افتاده بودند و برخی از برخی دیگر بیزاری می جستند». امام (علیه السلام) فرمود: «مردم را چه به این کارها! مردم جز این تکلیفی ندارند که اولاً امام خود را بشناسند؛ و ثانیاً در پیشامدها تسلیم او باشند؛ و ثالثاً در اختلافات به او رجوع کنند». ☄️ عجیب اینکه این همدلی و همزبانی بر محور حقیقت، توقع امام زمان (عج) از شیعیان عصر غیبت نیز هست و گلایه‌ی خودشان را در این خصوص در یکی از توقیعاتشان این‌طور مطرح کردند: «اگر شیعیان ما توفیق اطاعت خدا را در وفای به عهدی که با ما دارند، با هم‌دلی و اجتماع قلوب، به دست می آوردند، سعادت لقاء ما از آن‌ها به تأخیر نمی‌افتاد». ✂️ وقتی امام معصوم کسی را زیر پرچم خود راه داده است ما چرا او را از خود طرد می کنیم؟ آن هم بعضاً به بهانه‌های دینی و مذهبی! شده‌ایم کاسه‌ی داغ¬تر از آش؛ در حالی که از ما خواسته اند با هر کس وحدت داشته باشیم، مگر با عامل تفرقه (حربٌ لمَن حاربَکُم)؛ یعنی چیزی مثل ماهواره که بزرگترین عامل تفرقه در عصر حاضر هستند؛ از ما خواسته اند با این مظاهر اختلاف و تفرقه قطع ارتباط کنیم و از آن‌ها بیزاری بجوییم، تا پیوند دوستی بین خودمان به هم نخورد و به اختلاف نیفتیم. ✅ 📗@ketab7d
[ادامه از قبل...] ☘️ حالا بعد از 1000 سال، اربعین نمایشگاه وحدت شیعه شده است. در زیارت اربعین هم این جمله را جانانه می‌گوییم: 🌷اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاه‏؛ خدایا تو را گواه می‌گیرم که با هر کس امام (علیه السلام) را دوست داشته باشد، دوستم، و با هر کس امامم را دشمن بدارد، دشمنم.🌷 🔹در این گام عراقی های ایام اربعین یک گام از ما جلوترند. می گویند: زائر الحسین؛ و بعد چشم می بندند و هرچه از دستشان بر آید انجام می دهند. نه تنها غریبه ها را به حضور خود می پذیرند، بلکه خاضعانه و بی منت دارایی خود را در اختیار آنها قرار می دهند. اینها مدال افتخاری دارند که حقیقت «بأبی أنت و أمی و نفسی و مالی» را در عمل اثبات کرده اند و از زبان آوردن این شعار سربلند هستند! ⚡️اینها را می شناسم! در ایام دیگر آبشان با هم توی یک جوب نمی رود! اما امروز همه چیز را کنار گذاشته اند و فقط می گویند: لبیک یا حسین! این یک‌دستی و همدلی ما را یاد دوران ظهور می اندازد! دورانی که از ویژگی‌های شاخص و بارز آن این همدلی و همزبانی را گفته اند. «أین جامع الکلمه علی التقوی؛ کجاست امامی که همه را بر مدار تقوی گرد می آورد و هم‌سخن می‌کند». 💡💡البته این عادت ایام اربعینشان الگو است برای روزهای دیگر و جاهای دیگرمان. کاش این مواسات به دیگر زمینه‌ها هم سرایت می کرد و تمام زندگی ما و آن‌ها و تمام شیعیان را در بر می‌گرفت. کاش این انصاف و محبّت را در غیر از زمان اربعین و غیر از راه کربلا هم شاهد بودیم. 🔅کاش لا اقل وقتی مسافری را در گرما و سرمای هوا، کنار جاده می دیدیم، راضی نمی شدیم که بیخیال از کنار او عبور کنیم. می گفتیم: این هم محبّ حسین است؛ و به او خدمت می کردیم. 👈کاش وقتی گمشده ای می دیدیم که راه خیر و صلاح را گم کرده، برایش دل می سوزاندیم و از سر خیرخواهی او را دعوت به خیر و خوبی می کردیم. کاش نمی‌گفتیم: به من چه؛ و به من ربطی ندارد. کاش همه را عضو خانواده خود می دیدیم. 🌹والْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ؛ مردان و زنان باايمان، ولىّ (و ياور) هم‌ديگرند [از این رو یکدیگر را] امر به معروف، و نهى از منکر مى‏کنند.🌹 🔹اینطور- با امر به معروف- می شود که رنگ و بوی خود حسین (عله السلام) را به خود بگیریم؛ امامی که در امر به معروف و اصلاح امت هم امام و پیشوا است. ✅ گام به گام تلاش برای زندگی با رنگ و بوی حسین (ع) 📗@ketab7d
هدایت شده از  🌐 کفران یاور 🇮🇷
🔴ابو علی میگفت زمان صدام که مشایه ممنوع بود یکی از دوستانش با همراهی ۳ نفر دیگه یک ماشین خراب رو از بغداد تا کربلا هل دادند و هر وقت شرطه های صدام میپرسیدند دارید چه میکنین میگفتند ماشینمون خراب شده داریم هلش میدیم ▪️قدر این زیارت رفتن های بی خطر و در امنیت رو بدونید روح حاج قاسم و ابومهدی و همه شهدای مدافع حرم شاد @kafran_yavar