eitaa logo
انسان در اندیشه آیت‌الله‌العظمی‌خامنه‌ای
215 دنبال‌کننده
72 عکس
1 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
انسان نیازهای مختلفی دارد؛ نیازهای معنوی، مادی؛ نیازهای اجتماعی و فردی، نیازهای فطری و غیرفطری. که نیازهای فطری و معنوی انسان، ضرورت و اولویت بالاتری دارند البته نباید از این امر غفلت کرد که لازمه‌ی برآورده کردن این سنخ نیازها، برآورده کردن نیازهایی از سنخ دیگر است، مثلاً برآورده شدن نیازهای معنوی انسان، در گرو این است که برخی نیازهای مادی انسان تا حدودی برآورده شود. @ketab_ensan
به طور کلی، نیازهای اصلی انسانِ امروز با نیازهای انسانِ ده هزار سال قبل، هیچ تفاوتی نکرده است، مثلاً عدالت، آزادی، پیشرفت، رفاه، ارتباط مستحکم با مبدأ آفرینش ... . خواسته‌های اصلی بشریت از فطرت انسان برمی‌خیزد و فقط به برکت دین خدا است که تأمین می‌شود و لاغیر. @ketab_ensan
بشر در برهه‌ای از زمان و در هر شأنی از شئون اجتماعی، به ارتباط با خداوند و دعا و توجّه و تضرّع به درگاه کبریایی‌اش نیازمند است. این نیاز، یک نیاز اساسی و واقعی است. @ketab_ensan
معنویت در وجود انسان، مایه‌ی هدفدار شدن اوست، به زندگی‌اش معنا و جهت می‌دهد، همچنان که آرمان‌های معنوی و اخلاقی، زندگی جامعه را جهت‌دار می‌کند و برای انسان هویت می‌سازد. در عوض اگر ذخیره معنوی در وجود انسان، از حدّ لازم پایین‌تر بیاید، انسان دچار لغزش‌ها و گمراهی‌های بزرگی خواهد شد. @ketab_ensan
بدون ارتباط با خدا، انسان در درون خود تهی است؛ بی‌مغز و بی‌معنا و بی‌محتوا است و توجّه به خداوند و ارتباط با او، روحی در کالبد انسان واقعی و حقیقی است،حتی مادّیاتِ انسان هم از معنویات تغذیه می‌شود و از این‌رو امکان ندارد بتوانیم نقش معنویات را از زندگی بشر حذف کنیم. @ketab_ensan
انسان نیازمند این است که در سایه‌ی معنویات، انسانی متخلق به خلقیات اسلامی می‌شود که در روایات، از آن به جنود عقل تعبیر شده است، تهیدستی از این خلقیات، انسانیت را به پریشانی می‌کشاند. چنین تخلقی در سایه‌ی معنویت، انجام فرائض، یاد خدا، اجتناب از محرمات، انس با قرآن، مطالعه‌ی سرگذشت بزرگان و تمرین و ممارست محقق می‌شود. @ketab_ensan
عدالت، نیاز فطری انسان و خواسته‌ی اساسی و دیرین بشریت است؛ عدالت، توزیع عادلانه و عاقلانه امکانات موجود است. عدالت در همه‌ جا لزوماً به معنای «برابری» نیست؛ اینکه هر چیزی در جای خود قرار گیرد و حق هر چیزی و هرکسی داده شود و میان انسان‌ها تبعیض و ظلمی وجود نداشته باشد. @ketab_ensan
انسان در جمیع شئون حیاتی خود باید آزاد باشد و مانعی برای پیشرفت و پرورش هیچ یک از استعدادهای او وجود نداشته باشد. به برکت آزادی است که اندیشه‌ها رشد پیدا می‌کند و استعدادها شکوفا می‌شود. استبداد، ضدّ استعداد است. هرجا استبداد باشد؛ شکوفایی استعداد نیست. @ketab_ensan
خداوند یکی از خصوصیات پیامبر صلوات‌الله‌علیه را این قرار می‌دهد که غل و زنجیرها را از گردن انسان‌ها برمی‌دارد که شامل بسیاری از عقاید باطل و خرافی و بسیاری از قیود اجتماعی غلطی که دست‌های استبداد یا تحریف یا تحمیق بر مردم تحمیل کرده بود، می‌شود. @ketab_ensan
سعادت انسان در این است که از تلاطم و اضطراب روحی در امان و آرامش روحی باشد. آسایش انسان، ناشی از آن روحیه و اخلاقی است که باید از دین استمداد بشود و سرچشمه بگیرد. @ketab_ensan
یاد خدا به انسان آرامش می‌دهد و دل را نورانی می‌کند و غبارهای کینه و نفرت و خودخواهی را از دلها می‌زداید و لنگری برای دل‌های متلاطم و مضطرب به وجود می‌آورد؛ آرامش می‌بخشد و اطمینان و اعتماد ایجاد می‌کند. @ketab_ensan
از دیگر نیازهای انسان، امید است. امید، بزرگ‌ترین قوّه محرکه انسان است که انسان را به حرکت وادار می‌کند؛ امید به پیروزی، امید به پیشرفت و امید به موفقیت. اگر امید از انسان گرفته شود، فعالیت و سرزندگی و شادابی از او گرفته خواهد شد و زانوان فعال و استوار به لرزه خواهد افتاد. @ketab_ensan
انسان‌محوری‌اسلامی با تلقی غربی آن -اومانیسم غربی- به کلی متفاوت است. ریشه تفاوت انسان‌محوری‌ اسلام با انسان‌محوری‌غرب، انسان‌شناسی آن‌ها است. انسان در نگاه اسلامی، موجودی دو بعدی است؛ طبیعی و الهی، اما در نگاه غربی، انسان یک موجود مادی محض است و هدف او لذت‌جویی و بهره‌مندی از لذائذ زندگی دنیا است. @ketab_ensan
محور پیشرفت و توسعه در غرب، انسان سودمحور است و ثروت و قدرت و علم هدف‌اند و اگر انسان‌ها و ملت‌ها تحقیر بشوند و میلیون‌ها انسان در جنگ‌ها کشته شوند؛ برای اینکه کشوری به قدرت یا به ثروت برسد؛ ایرادی ندارد! اما در جهان‌بینی اسلام، ثروت و قدرت و علم، وسیله‌ای برای تعالی انسان هستند. @ketab_ensan
در تفکر انسان‌گرایی غربی، محور عالم وجود و محور اختیار در این عالم کون، انسان است، یعنی در واقع خدای عالم وجود، انسان است، و بحث انسان‌سالاری مطرح است، به خلاف تفکر انسان‌شناسی اسلامی که بحث خداسالاری است و با نگاه خداسالاری، انسان را محور جهان می‌داند و تکریم و رشد او را از گرایش‌های اصولی خود به حساب می‌آورد. @ketab_ensan
وقتی اعتقاد به خدا نبود، اخلاقیات و عدالت بی‌معنی می‌شود و جز لذت و سود شخصی، هیچ چیز دیگری معنا پیدا نمی‌کند. از این رو می‌توان انسان‌ها را دستخوش بدترین قساوت‌ها و ظلم‌ها قرار داد و هدف را فقط برآورده ساختن جنبه‌های مادی انسان، آن هم نه همه انسان‌ها، بلکه اقلیت انسان‌ها در نظر گرفت و قوانینی مخالف با فطرت - همچون هم‌جنس‌بازی- را بر جامعه حاکم کرد. @ketab_ensan
بنابر انسان‌شناسی اسلامی، هدف، اولاً برآورده کردن جنبه‌های غیرمادی و ثانیاً برآورده کردن و جهت‌دهی جنبه‌های مادی انسان است و از این رو توجه به همه جنبه‌های انسان را لازم می‌داند. @ketab_ensan
مبانی معرفتی در نوع پیشرفت مطلوب یا نامطلوب تاثیر دارد. هر جامعه و هر ملتی مبانی معرفتی، مبانی فلسفی و مبانی اخلاقی‌ای دارد که آن مبانی تعیین کننده است و به ما می‌گوید چه نوع پیشرفتی مطلوب است و چه نوع پیشرفتی نامطلوب است. @ketab_ensan
اساس نگاه اسلامی به پیشرفت، بر این پایه است که اسلام، انسان را یک موجود دو ساحتی می‌داند؛ دارای دنیا و آخرت. این مطلب، فارق و شاخص پیشرفت اسلامی و پیشرفت غربی است، کسی که انسان را دارای ابعاد مادی و غیرمادی می‌بیند، صرف پیشرفت در جنبه مادی، بدون پیشرفت در جنبه معنوی را نه تنها پیشرفت نمی‌بیند بلکه پسرفت می‌داند. @ketab_ensan
پیشرفت غربی در پی آبادانی دنیای انسان - آن هم قشر محدودی از انسان‌ها- است، اما پیشرفت اسلامی می‌خواهد هم دنیای انسان را آباد کند و هم آخرت انسان را؛ هدف پیشرفت اسلامی، انتفاع انسانیت است، نه انتفاع طبقه‌ای از انسان. @ketab_ensan
پیشرفت وقتی مادی شد معنایش این است که اخلاق و معنویت را می‌توان در راه چنین پیشرفتی قربانی کرد اما از نظر اسلام این پیشرفت نیست. البته پیشرفت مادی مطلوب است اما به عنوان وسیله. هدف رشد و تعالی انسان است. @ketab_ensan
یکی از شاخص‌های مهم پیشرفت غربی، افزایش درآمد ناخالص ملی کشورها است. در اسلام افزایش تولید ناخالص ملی بدون پر کردن شکاف اقتصادی در بین مردم و رفع تبعیض در استفاده از منابع گوناگون ملی مطلوب نیست. پیشرفت اگر همراه عدالت نباشد؛ مورد نظر نیست بلکه عدالت اجتماعی باید تامین شود. @ketab_ensan
ریشه آزادی در اسلام، جهان‌بینی توحیدی است. اصل توحید آزاد بودن انسان را تضمین می‌کند یعنی هر کسی که معتقد به وحدانیت خدا است و توحید را قبول دارد باید انسان را آزاد بگذارد. روح توحید عبارت است از اینکه عبودیت غیرخدا باید نفی بشود و فقط از خدای متعال اطاعت شود. @ketab_ensan
ریشه آزادی انسان در اسلام، توحید و معرفت خدا و شناخت خداوند است (یعنی) آزادی انسان از عبودیت هر آنچه غیرخدا است در حالی که ریشه آزادی غربی عبارت از تمنیات و تمایلات و خواست‌های پست انسانی یا همه جور خواست انسانی است. @ketab_ensan
مرزهای آزادی در لیبرالیسم غربی با آن فلسفه و آن ریشه فلسفی و آن نگرش مرزهای مادی است مرزهای اخلاقی نیست. اما آزادی در منطق اسلام علاوه بر حدود مادی، مرزهایی از ارزش‌های معنوی و اخلاقی هم دارد. @ketab_ensan