می خواهم با کسی بروم که دوستش می دارم . نمیخواهم بهای همراهی را با حساب کتاب بسنجم . یا در اندیشه ی خوب و بدش باشم . نمی خواهم بدانم دوستم می دارد یا نمی دارد. می خواهم با کسی بروم که دوستش می دارم.
✍#برتولت_برشت
📕هرگز_مگو_هرگز
@ketabbuz
ﻣﺮﺩ ﺍﺣﻤﻖ، ﻣﺮﺩیست که ﻫﻤﯿﺸﻪ فکر ﻣﻮﺍﻇﺒﺖ ﺍﺯ ﺯﻥ ﺍﺳﺖ تا مبادا به ﺍﻭ ﺧﯿﺎﻧﺖ کند.
ﻭ ﻣﺮﺩ عاقل، ﻣﺮﺩﯾﺴﺖ که ﻗﻠﺐ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ پر میکند ﺗﺎ جا ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺮﺳﻪ ﺯﺩﻥ ﻣﺮﺩﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﺎند.
#امیلی_برونته
#بلندیهای_بادگیر
@ketabbuz
#تیکه_کتاب
یک شکارچی، پرندهای را به دام انداخت. پرنده گفت:«ای مرد بزرگوار! تو در طول زندگی خود گوشت گاو و گوسفند بسیار خوردهای و هیچ وقت سیر نشدهای. از خوردن بدن کوچک و ریز من هم سیر نمیشوی. اگر مرا آزاد کنی، سه پند ارزشمند به تو میدهم تا به سعادت و خوشبختی برسی. پند اول را در دستان تو میدهم. اگر آزادم کنی پند دوم را وقتی که روی بام خانهات بنشینم به تو میدهم. پند سوم را وقتی که بر درخت بنشینم.»
مرد قبول کرد. پرنده گفت: «پند اول اینکه سخن محال را از کسی باور مکن.»مرد بلافاصله او را آزاد کرد و پرنده بر سر بام نشست.
گفت پند دوم اینکه: «هرگز غم گذشته را مخور، برچیزی که از دست دادی حسرت مخور.»
پرنده روی شاخ درخت پرید و گفت : «ای بزرگوار! در شکم من یک مروارید گرانبها به وزن ده درم هست. ولی متاسفانه روزی و قسمت تو و فرزندانت نبود. و گرنه با آن ثروتمند و خوشبخت میشدی. »
مرد شکارچی از شنیدن این سخن بسیار ناراحت شد و آه و نالهاش بلند شد.
پرنده با خنده به او گفت: «مگر تو را نصیحت نکردم که بر گذشته افسوس نخور؟ آیا پند مرا نفهمیدی یا ناشنوا هستی؟ پند دوم این بود که سخن ناممکن را باور نکنی. ای ساده لوح ! همه ی وزن من سه درم بیشتر نیست، چگونه ممکن است که یک مروارید ده درمی در شکم من باشد؟»
مرد به خود آمد و گفت:«ای پرنده دانا پندهای تو بسیار گرانبهاست. پند سوم را هم به من بگو.»
پرنده گفت : «آیا تو به آن دو پند قبلی عمل کردی که پند سوم را هم بگویم.» پند گفتن به فرد نادان خوابآلود مانند بذر پاشیدن در شورهزار است.
📕 #مثنوی_معنوی
✍ #مولانا
@ketabbuz
ولی انسان
برای شکست آفریده نشده....
📕 پیرمرد و دریا
👤 #ارنست_همینگوی
@ketabbuz
#تیکه_کتاب
حقیقت این است که درون ما چیزی که بتواند آزارمان دهد وجود ندارد، تنها ترس از تجربه کردن احساساتمان میتواند ما را در تله نگاه دارد...!
📕 #تجسم_خلاق
✍ #شاکتی_گواین
@ketabbuz
سعی کردم به خودم هشدار دهم. سعی کردم
به یاد بیاورم که امید بیرحمترین احساس دنیاست.
میتواند روح انسان را متلاشی کند. ولی الان نمیخواستم به اینها فکر کنم. امید را میخواستم. میخواستم به آن بچسبم و اجازه دهم برای مدتی احساس سبکی به من دست دهد.
👤 #هارلن_کوبن
📙 #جنگل
@ketabbuz
#آشنایی_با_ویتگنشتاین
📕 #مجموعه_آشنایی_با_فیلسوفان
✍ نویسنده : #پل_استراترن
📝 ترجمه : #علی_جوادزاده
🎙 راوی : #رهیش
«آشنایی با فیلسوفان» مجموعهای از کتابهای زندگینامه فلاسفه مشهور جهان است که در هر عنوانش، اطلاعاتی از زندگی و افکار اینفیلسوفان را در بر میگیرد.
جریانها و تحولات فکری و اجتماعی معاصر اینفلاسفه از دیگر موضوعاتی هستند که در مطالب اینکتابها به آنها پرداخته شده است.
@ketabbuz
حقیقت این است که درون ما چیزی که بتواند آزارمان دهد وجود ندارد، تنها ترس از تجربه کردن احساساتمان میتواند ما را در تله نگاه دارد...!
📕 #تجسم_خلاق
✍ #شاکتی_گواین
@ketabbuz
عشق یک کلمه است
تا وقتی که یک نفر بیاید
و به آن معنی ببخشد...
✍🏼 #پائولو_کوئیلو
@ketabbuz
هر چیزی که قیمت آن
از دست رفتن آرامشت باشد
بسیار گران است...
👤 #پائولو_کوئلیو
@ketabbuz