هاینریش بل نخستین رمان خود را با عنوان «قطار به موقع رسید» در سال 1949 به چاپ رسانید. در آن زمان، او به عضویت گروهی به نام «گروه 47» درآمد که متشکل از نویسندگان پس از جنگ جهانی دوم در آلمان بود. هاینریش بل توانست در سال 1951 جایزهی ادبی همین گروه را برای داستان «گوسفندان سیاه» دریافت کند. او در سال 1956 سفری به ایرلند داشت که کتاب «یادداشتهای روزانهی ایرلند» را نیز تحت تأثیر همین سفر نوشته است.
@ketabbuz
منتقدین دنیای ادبیات، همیشه بر مواضع اخلاقی محکم این نویسنده تأکید داشته اند؛ اخلاقیاتی که از فلسفه ی شخصیِ انسان دوستانه و حمایت او از ستم دیدگان جامعه ناشی می شد. هاینریش بل در کتاب «قطار به موقع رسید»، داستان به یاد ماندنی سربازی را روایت می کند که به گونه ای از چگونگی مرگ خود آگاه شده اما منفعلانه منتظر انتقال خود به جبهه های شرقی جنگ است.
بل با نوشتن این اثر به شکلی هنرمندانه بر ترس، پوچی و احقمانه بودن جنگ تأکید دارد. او به عنوان نویسنده ای تأثیرگذار، با خشم و سرزنش نسبت به جنگ واکنش نشان می داد. بل همزمان با فاش کردن نقش نهادهایی مورد احترام نزد مردم، مانند کلیسای کاتولیک، در موفقیت سیاسی هیتلر، به عواقب مصیبت بار سیاست های حکومت نازی می پردازد.
@ketabbuz
دیزی: تو که میدونی نمیتونیم باهم باشیم،
چرا نمیری؟!
گتسبی: میترسم...
دیزی: از چی میترسی؟!
گتسبی: از جدایی!
جدا شدن ازت مثل پریدن از یه ساختمون 8 طبقه است. شاید زمین بخورم و نمیرم، اما هنوز به زمین نرسیده، از ترس مردن، میمیرم.
📕 #گتسبی_بزرگ
✍🏻 #فیتز_جرالد
@ketabbuz
رمان های بل در خلال دهه های 1950 و 1960 میلادی، به تلاش آلمانی ها برای ساختن هویتی جدید و رهایی از خاطرات تلخ و جهنمی سال های جنگ جهانی دوم می پردازد. او در این سال ها همانند آثار اولیه اش، از منظری شخصی به سوژه های خود نزدیک می شود. بل که همیشه مشاهده گری تیزبین و هوشمند بوده، در این سال ها با بی رحمی تمام و بدون تعارف، پرده از بی اخلاقی، فراموشی تاریخ، درنده خویی، بی تفاوتی نسبت به ارزش های انسانی و مصرف گرایی عوامانه ی جامعه ای برمی دارد که برای فراموش کردن گذشته ای کابوس وار، به ماتریالیسم و پول پرستی پناه برده آورده است. در رمان «عقاید یک دلقک» که در سال 1963 منتشر شد، دلقکی مستأصل از تزویر و دورویی جامعه ای سرمایه محور، که شمال خانواده ی خودش نیز می شود، پرده برمی دارد؛ جامعه ای که دغدغه های مادی را بر مسائل اخلاقی و انسانی ارجح می داند.
@ketabbuz
#معرفی_کتاب
داستانی از ویلیام فاکنر در مورد خانواده سارتوریوس است که در کتاب سپتامبر بی باران نیز داستانی از آن ها نقل شده است.
راوی داستان بایارد سارتوریس، پسرک نوجوانی است که ماجرای زندگی خانواده خود در خلال جنگ داخلی شمال و جنوب آمریکا تعریف میکند.
@ketabbuz
بعد از هیتلر، همه ی آلمان درک کردند که او چه بلایی بر سر کشور و زیربناهای آن آورده است؛ اما یک چیز نابود شدهی اساسی بود که هرکسی نمیفهمید و آن، خیانت هیتلر به کلمات بود. خیلی از کلمات شریف، دیگر معنی خود را از دست داده بودند، پوچ و مسخره شده بودند. عوض شده بودند. آشغال شده بودند.
کلماتی مانند آزادی، آگاهی، پیشرفت و عدالت....
#هاینریش_بل
@ketabbuz
مدت هاست که دیگر با کسی درباره پول و هنر حرف نمی زنم. هروقت این دو باهم برخورد می کنند، یک جایِ کار لنگ است . هنر را یا گران می خرند یا ارزان !...
#هاینریش_بل
@ketabbuz
📖درخیابانی که تو زندگی میکنی
📝معرفی کتاب
امیلی گراهام دختری است که به دنبال اصل و نسبش میگردد. او خانهی اجدادیاش را که خانوادهاش در پی ناپدیدشدن یکی از دختران جوان خانواده فروختهاند را دوباره میخرد و سعی میکند آن را بازسازی کند. در طی عملیات بازسازی استخوانهایی در حیاط خانه کشف میشود که پس از تحقیقات زیاد مشخص میشود متعلق به دختر جوانی است که 4 سال قبل ناپدیدشده است.
✍🏻اثر:#مری_هگینز_کلارک
@ketabbuz
در کتاب مقدس آدم برفی ها یک خط نوشته بود؛
فقط برای زنده ماندن،
دلگرم کسی نشو...!
📘 #آدم_برفی
✍🏻 #هانس_کریستین
@ketabbuz