eitaa logo
کتاب باز
2.3هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
122 ویدیو
1.6هزار فایل
❤️ ﷽ ❤️ #رمان #عاشقانه #استاد_دانشجو #جنایی #معمایی #تخیلی و...... بهترین رمان های جهان کامل داخل پی دی اف لف نده کلی کار داریم هنوز ☺️🙏 ارتباط با ادمین : @admin_for
مشاهده در ایتا
دانلود
امّا هیچ‌چیز در این دنیا پایدار و ابدی نیست. حتی خوشی‌های ما لحظه به لحظه رنگ می‌بازند و هرگز در لحظهٔ دوم چون لحظهٔ اول شاد نیستیم و لحظهٔ بعدش نیز کاملاً به حال عادی و همیشگی باز می‌گردیم‌. درست مانند امواجی که در اثر انداختن سنگی در آب ایجاد می‌شوند و رفته رفته محو می‌شوند‌. ✍🏽 📕 یادداشت‌های یک دیوانه @ketabbuz
وقتی آدم یک نفر را دوست دارد، ترس‌های جدیدی پیدا می‌شوند که قبل از آن آدم از آنها بی‌خبر بوده است. 📖 ✍🏻 @ketabbuz
تا دندون دارید بخندید تا چشم دارید ببینید تا گوش دارید گوش کنید تا سالمید زندگی کنید یادت باشه دنیا منتظر هیچکس نمی‌مونه به لبخند زدن ادامه بده، يه روزى زندگى از ناراحت كردنت خسته ميشه @ketabbuz
براى آنچه كه دوستش دارى از جان بايد بگذرى. بعد، ميماند زندگى و آنچه كه دوستش دارى. ✍ @ketabbuz
‌ نگاه خیره شان را به‌ خودت نگیر ای کوه...!! طلوع خورشید را منتظرند...!! 👤 علی روشن @ketabbuz
‌ برایت آرزو می‌کنم زندگی کنی... شب آرزوها🤩💖😇 @ketabbuz
✍ نویسنده : 🎙راوی : این داستان از زاویه دید اول شخص روایت می شود.شروع داستان با عبارت ” این هفدمین روز پیاپی هست که خوابم نمی برد.”به خواننده نگرشی از انچه داخل داستان اتفاق خواهد افتاد می دهد و در عین حال کنجکاوی ذهن خواننده را برمی انگیزد.این داستان درباره زنی متاهل و دارای فرزند هست که دچار بی خوابی میشود ولی به کسی نمی گوید. اما همسر و فرزندش به چیزی مشکوک نمی شوند. “در روند زندگی مان تغییری نکرده است . آرام و یکنواخت صبح ها وقتی همسرم و پسرم را بدرقه می کنم... 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @ketabbuz
آیدای خودم، آیدای احمد. شریک سرنوشت و رفیق راه من! از شوق اشک می‌ریزم. دنبال کلماتی می‌گردم که بتوانند آتشی را که در جانم شعله می‌زند برای تو بازگو کنند، امّا در همهٔ چشم‌اندازِ اندیشه و خیال من، جز تصویر چشم‌های زنده و عاشق خودت هیچی نیست. دست مرا بگیر. با تو می‌خواهم برخیزم. تو رستاخیز حیات منی. ✍🏽 📕 مثل خون در رگ‌های من @ketabbuz