eitaa logo
کتاب باز
2.3هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
122 ویدیو
1.6هزار فایل
❤️ ﷽ ❤️ #رمان #عاشقانه #استاد_دانشجو #جنایی #معمایی #تخیلی و...... بهترین رمان های جهان کامل داخل پی دی اف لف نده کلی کار داریم هنوز ☺️🙏 ارتباط با ادمین : @admin_for
مشاهده در ایتا
دانلود
آشنایی با تاریخچه شب یلدا شب یلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن می‌گیرند. این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود. مراسم شب یلدا (شب چله) از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می‌شد. واژه «یلدا» به معنای «زایش زادروز» و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند از این رو به دهمین ماه سال دی (دی در دین زرتشتی به معنی دادار و آفریننده) می‌گفتند که ماه تولد خورشید بود. یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داد و در طول سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند. آنان ملاحظه می‌کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می‌شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می‌توانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش‌اند. بدین‌سان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می‌شد و در اوستا واژه Sareda, «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده می‌کند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است. در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده‌ است: «یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب‌هاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می‌کند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می‌باشد و بعضی گفته‌اند شب یلدا یازدهم جدی است». سفره شب یلدا، «میَزد» نام داشت و شامل میوه‌های تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می‌شد. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ می‌خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود. فردوسی به استناد منابع خود، یلدا و خور روز، را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران (کیانیان که از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در این زمینه از جمله گفته است: که ما را ز دین بهی ننگ نیست به گیتی، به از دین هوشنگ نیست همه راه داد است و آیین مهر نظر کردن اندر شمار سپهر زنده باد ایران ❤️ @ketabbuz
هیچ وقت در مورد هیچ چیز نمی‌تونی کاملاً مطمئن باشی. فقط باید شجاعتشو داشته باشی تا اون کاری رو که فکر می‌کنی درسته انجام بدی. ممکنه بعدها بفهمی که اشتباه کردی ولی لااقل آنچه را که فکر می‌کردی درسته انجام دادی و این مهمه. 📕 ✍🏻 @ketabbuz
📚برشی از کتاب به‌طور کلی صلاح در این است که آدمی شعور خویش را با نگفتن نشان دهد نه با گفتن، زیرا سکوت از هوشمندی است و گفتن از خودپسندی ..! 📕اثر: باب حکمت زندگی ✍🏻نویسنده: @ketabbuz
آدم باید در این دنیا یک ڪار بزرگترے از زندگے روزمره بڪند. باید بتواند چیزے را تغییر بدهد. حالا ڪه ڪارے نمانده بڪنم پس عشق می‌ورزم ! سووشون @ketabbuz
زن ها گاهی اوقات حرفی نمیزنند چون به نظرشان لازم نیست که چیزی گفته شود تنها با نگاهشان حرف میزنند ، به اندازه یک دنیا با نگاهشان حرف میزنند اگر زنی برایتان اهمیت دارد ؛ از چشمانش به سادگی نگذرید به هیچ وجه...! 📕 ✍️ @ketabbuz
کتاب روز و شب یوسف یک رمان کوتاه ۸۰ صفحه‌ای از محمود دولت‌آبادی است. دولت‌آبادی می‌گوید زمانی که مشغول نوشتن رمان بلند و معروف خود که همان کلیدر است بوده، داستان‌هایی در ذهنش رژه میرفته‌اند و آزارش می‌دادند که دلش می‌خواسته آن‌ها را هم روی کاغذ بیاورد تا بلکه از آن‌ها رهایی یابد. روز و شب یوسف یکی از همان داستان‌هاست. داستانی که دولت‌آبادی به گفته خودش، در مقطعی، بخاطر آن از نوشتن ادامه کلیدر دست کشید. گفتنی است که رمان روز و شب یوسف بعد از سی سال، از میان دست نوشته‌های دولت‌آبادی پیدا شد و به چاپ رسید. @ketabbuz
اگر چه همیشه می توانم دوستانی پیدا کنم ، اما هیچ وقت نمی توانم دوباره دوست قدیمی پیدا کنم. 📖 ✍🏻 @ketabbuz
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است سلطان جهانم به چنین روز غلام است گو شمع میارید در این جمع که امشب در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است خوشی‌هاتون به بلندای یلدا🍉🌙 @ketabbuz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاییز ِ من، موسم ِ هزار رنگ ِ برگها، رفیق ِ عصرهای بارانی و دلتنگی های بی پایان؛ سفرت به خیر... به تلاقی ِ یلدا که رسیدی سلام مرا به زمستان برسان... از موسم ِ نو برایم طلب ِ مهربانی کن؛ طلب ِ روزگاری به سپیدیِ برف ِ سنگین ِ میانه های بهمن، و به گرمای دل انگیز زیر کرسی چوبی کنج هشتیِ خانه ی مادر بزرگ... سفرت بخیر خزان ِ مهربان؛ رفیق ِ دلتنگ ِ به آخر رسیده... وعده ی مان باشد انتهای کوچه ی شهریور؛ همانجا که درختان ِ خسته ی به تنگ آمده، به انتظار نوازشی از دستان ِ بارانی ات به آسمان شهر چشم بدوزند. @ketabbuz
آخرين ساعات و لحظاتِ پاييز است🍂 امشب بلندترين شبِ سال را جشن ميگيريم جشنى سراسرعشقِ فقط براى يك دقيقه بلندىِ شب آرى زندگى آنقدركوتاهست كه يك دقيقه بيشترباهم بودن جشن و سروردارد یلدا مبارک 🍉 @ketabbuz ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌