در زیست توسعه یافته، لذت است که اصالت دارد. مادر اگر فرزندان کمتری داشته باشد یا اصلا فرزند نداشته باشد، لذت و تمتعش در دنیا بیشتر است. اگر مبنا لذت باشد، عقل حکم می کند بچه دار نشود....
بشری که در زندگی اش لذت اصل باشد، مسئولیت نمی پذیرد. تفاوتی بنیادی در کار است: دنیای توسعه یافته مبتنی بر رهایی و لذت است، و دنیای متدین مبتنی بر تکلیف.
مرد ایرانی ازدواج می کرد که مادری برای فرزندان آینده اش یافته باشد. روایات مربوط به ازدواج، معطوف به چیست؟ معنای ازدواج در دنیای توسعه یافته دچار دگرگونی می شود و همسر تبدیل می شود به همدم قصه های عشقی. دنبال آدمی هستیم که با او گره های دراماتیک و قصه عشقی بسازیم. در نهایت پیدا هم نمی شود.
معمولا همه این ها مربوط به پیش از ازدواج است یا اندکی پس از آن. می گویند: همسران تا شش ماه عاشقانه زندگی می کنند و بعد، پنجاه سال همدیگر را تحمل می کنند! پشت این طنز تلخ، واقعیتی جدی است.
اگر زندگی بشر واقعا مبتنی بر لذت باشد، دلیلی برای فرزند آوری وجود ندارد. همه وجوه زندگی بشرِ توسعه یافته، مبتنی بر تلذذ است.
✍ماجرای فکر آوینی/صفحه ۱۳۷
هدایت شده از KHAMENEI.IR
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببينيد | شعرخوانی مرحوم #حميد_سبزواری در حضور رهبرانقلاب
🏴 سالگرد درگذشت مرحوم حمید سبزواری
💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 پیرو تحسین و نگارش تقریظ حضرت آیتالله خامنهای بر کتاب مهاجر سرزمین آفتاب صورت گرفت
👈🏻 ابلاغ سلام و دعای رهبر انقلاب به راوی ژاپنی کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»
🔻 معاون دفتر مقام معظّم رهبری و نمایندگان دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای عصر امروز (چهارشنبه) با حضور در بیمارستان خاتمالانبیاء(ص) تهران ضمن عیادت از خانم سبا بابایی (کونیکو یامامورا) مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس، سلام و دعای رهبر انقلاب را به ایشان ابلاغ کردند.
🔹 در این ملاقات، حجتالاسلاموالمسلمین محمد محمدیان معاون دفتر مقام معظم رهبری ضمن اهدای چفیه معظّمله به این بانوی فداکار و انقلابی و ابلاغ سلام حضرت آیتالله خامنهای به وی اظهار داشت: «حضرت آقا به شما سلام رساندند و برای سلامتی شما که عمر خود را در مسیر اسلام و انقلاب صرف نمودهاید، دعا کردند.»
🔹 وی همچنین با بیان اینکه اخیرا رهبر انقلاب کتاب خاطرات خانم بابایی را مطالعه کرده و ضمن تحسین کتاب، تقریظی هم بر آن نوشتهاند، از انتشار این تقریظ توسط موسسه حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب خبر داد.
🔹 آقایان علیرضا مختارپور رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی و ایمان عطارزاده معاون هماهنگی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در این عیادت همراه معاون ارتباطات حوزوی دفتر مقام معظم رهبری بودند.
🔹 سرکار خانم کونیکو یامامورا در سنین جوانی پس از آشنایی با معارف دین مبین اسلام و ازدواج با یک جوان مؤمن ایرانی، آیین شینتو را کنار گذاشت، به دین اسلام و مذهب تشیع گروید و نام سبا بابایی را برای خود برگزید. این بانوی فداکار در ایام پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس با همه وجود در میدان دفاع از انقلاب اسلامی حاضر بود و فرزندش را هم تقدیم انقلاب اسلامی کرد.
🔺 زندگانی پرفراز و نشیب این مادر شهید در قالب کتابی با عنوان «مهاجر سرزمین آفتاب» به قلم آقایان حمید حسام و مسعود امیرخانی به رشتهی تحریر درآمده و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
🀄🀄
زمان پرواز مصادف با اذان صبح است. اولینبار است که میبایست در هواپیما نماز بخوانم. هواپیماییِ امارات هر چند دقیقه یک بار جهت قبله را روی صفحۀ نمایشگرهای نصبشده در جلوی مسافرها نشان میدهد. جهت قبله دقیقاً برعکس جهت حرکت هواپیماست؛ یعنی باید بهسمت دُم هواپیما بایستم. هواپیما که اوج میگیرد، کمربند را باز میکنم و بلند میشوم تا در انتهای ردیف صندلیها سجاده بیندازم. مهماندارِ موطلایی جلو میآید و میگوید: «تا وقتیکه چراغ کمربندها خاموش نشود، نمیتوانید کمربندتان را باز کنید و از جایتان بلند شوید!» خب این را که هرکسی می داند. نمیدانم این مهماندارها چرا همیشه چیزهای تکراری را به مسافران توضیح می دهند. قاعدتاً او می بایست درک میکرد حتماً موضوع مهمی است که من از جای خود بلند شده ام. محسن یزدی هم دو صندلی آنطرف تر کلافه است و با ایما و اشاره میپرسد نماز را چه کنیم؟ سعی میکنم برای مهماندار توضیح بدهم که وقت نماز میگذرد؛ اما او با خونسردی توصیه میکند کارم را به وقت مناسب دیگری موکول کنم. البته او درست میگوید؛ اما هواپیما با سرعت نهصد کیلومتر در ساعت بهسمت شرق در حال پرواز است و هوا هر لحظه روشن و روشنتر میشود. شاید چیزی حدود ده دقیقه فرصت دارم. اینکه بخواهم مفهوم قضا شدن نماز را برای مهماندارهای اروپایی هواپیما توضیح بدهم، خیلی سخت است؛ برای همین به صندلیام برمیگردم تا فکر چارهای کنم.
چشم میگردانم که ببینم بقیۀ همسفرها چه وضعیتی دارند. محسن یزدی که از تلاشهای من ناامید شده بهشکل برعکس، چهارزانو روی صندلی نشسته و نماز میخواند. وضعیت خندهداری است. چند زن ژاپنی درحالیکه سعی میکنند جلبتوجه نکنند، دارند رفتار عجیب او را دید میزنند. احتمالاً فکر میکنند این تکان دادن سر و خواندن وردهای آهسته در همان دقایق ابتدایی تِیکآف نوعی آیین رازآلود برای دور کردن شیاطین و جلوگیری از سقوط هواپیماست!
در همین هیروویرِ کلافگی به فرشتههایی فکر میکنم که در ارتفاع سیهزار پایی و سرعت صدها کیلومتر بر ساعت، باید نماز ما را ثبت کنند. سرعت آنها بیشتر است یا هواپیما؟ اگر آن فرشته هایی باشند که فاصلۀ آسمان آخر تا آسمان دنیا را در چشم بههمزدنی طی میکنند، طبعاً مشکلی با نماز در هواپیما ندارند. با خودم فکر میکنم این دو فرشتهای که الان روی شانههایم نشستهاند و اوضاع و احوال را ثبت میکنند، چهچیزی مینویسند؟! اصلاً با من سوار هواپیما شدهاند یا در ایران ماندهاند؟
زیرلب میخوانم: «ولِلّه جنود السّماوات و الارض ... .»
🎋🎋🎋
صفحه/۲۸
#کاهن_معبد_جینجا
#وحید_یامین_پور
@ketabe_khoub
📚نام کتاب: ساجی
🖋نویسنده: بهناز ضرابی زاده
📑انتشارات: سوره مهر
📓تعداد صفحات: ۳۲۲
📖توضیحات:
ساجی، عنوان کتابی است که از سالهای کودکی نسرین باقرزاده در خرمشهر شروع شده و تا زمان جنگ در این شهر ادامه پیدا میکند. چند روز نخست جنگ خانواده باقرزاده در خرمشهر بودند، اما به ناچار خرمشهر را ترک کرده و مانند دیگر زنان حاضر به شیراز روانه میشوند، ولی مردها در خرمشهر مانده و از این شهر حفاظت میکنند. در این دوران اتفاقات مختلفی میافتد که جذابیتهای خاصی دارد. بانوان یا به خرمشهر و بوشهر یا در شهرهای دیگر پراکنده میشوند، اما راوی این خاطرات به خاطر اینکه در خرمشهر میماند و کنار همسرش قرار دارد به شهرهای گوناگون مثل قم، ماهشهر و آبادان رفته و مدتی را در این شهرها زندگی میکند. وی روزها و شرایط سختی را میگذراند و سالهای پایانی دوباره به خوزستان باز میگردد تا اینکه در ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ سردار باقری به شهادت میرسد.
📗📘📙
@ketabe_khoub
اقبال فلسفه ای دارد که آن را فلسفه خودی می نامد. او معتقد است که شرق اسلامی هویت واقعی خود را که هویت اسلامی است از دست داده و باید آن را بازیابد. اقبال معتقد است همانطور که فرد احیانا دچار تزلزل شخصیت و یا گم کردن شخصیت می شود، از خود فاصله می گیرد و با خود بیگانه می گردد، غیر خود را به جای خود می گیرد و به قول مولانا که اقبال سخت مرید و شیفته او و تحت تاثیر جاذبه قوی اوست( در زمین دیگران خانه می سازد و به جای آن که کار خود کند کار بیگانه می کند) جامعه نیز چنین است.
جامعه مانند فرد، روح و شخصیت دارد؛ مانند فرد احیانا دچار تزلزل شخصیت و از دست دادن هویت می گردد، ایمان به خود را و حس احترام به ذات و کرامت ذات را از دست می دهد و یکسره سقوط می کند.
هر جامعه ای که ایمان به خویشتن و احترام به کیان ذات و کرامت ذات خویشتن را از دست بدهد محکوم به سقوط است.
اقبال معتقد است که جامعه اسلامی در حال حاضر در برخورد با تمدن و فرهنگ غربی دچار بیماری تزلزل شخصیت و از دست دادن هویت شده است. خود این جامعه و خویشتن اصیل این جامعه و رکن رکین شخصیت این روح جمعی، اسلام و فرهنگ اسلامی است.
نخستین کار لازمی که مصلحان باید انجام دهند بازگرداندن ایمان و اعتقاد این جامعه به خود واقعی او یعنی فرهنگ و معنویت اسلامی است و این است فلسفه خودی.
✴️انسان و سرنوشت
✅شهید مطهری