#معرفی_کتاب #ستاره‌ها_چیدنی_نیستند روز #عفاف و #حجاب کتاب «ستاره ها چیدنی نیستند» به قلم محمدعلی حبیب‌اللهیان هست و نشر معارف این کتاب رو چاپ کرده. این کتاب، زندگینامه یک دختر آمریکایی بنام سارا رو روایت میکنه که در ابتدا در یک سازمان فمنیستی فعالیت میکرده و ضداسلام مطلب میزده اما ذهن جستجوگری که داره، اون رو به مرکز مطالعات اسلامی شهر نیویورک میکشونه و در سلسله نشست های علمی «برای همه خانم های دنیا» شرکت میکنه. در این میون، اتفاقات جالبی براش میوفته و تحولات شگفت انگیزی در زندگیش رخ میده و مسیر زندگیش رو عوض میکنه در ابتدا در این کتاب، نگاه مثبت و نگاهی منفی ای که در طول تاریخ در تمام جهان، نسبت به زنان بوده به طور کامل مورد تشریح قرار میگیره. بعد از اون، ویژگی هایی که نگاه مثبت و نگاه منفی به دنبال دارن بیان میشه و به یکی از اساسی ترین ویژگی های نگاه مثبت، یعنی مسئله پوشش میرسه و چندین دلیل محکم برای وجوب پوشش کامل و حجاب میاره. •┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈• ➕ پشتیبانی: 🆔 @bashgah_ketabkhani 🕌 مسجد امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) 📚 باشگـــاه کتابــخوانی 📖 ╭┅──────────────────┅╮ 🌐 https://eitaa.com/ketabei1400 ╰┅──────────────────┅╯

#معرفی_کتاب #ستاره‌ها_چیدنی_نیستند روز #عفاف و #حجاب 💠 معرفی کتاب "ستاره‌ها چیدنی نیستند" توسط دکتر مسعود عالی، دکتر ناصر رفیعی و دکتر مرتضی آقاتهرانی •┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈• ➕ پشتیبانی: 🆔 @bashgah_ketabkhani 🕌 مسجد امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) 📚 باشگاه کتابخوانی ╭┅──────────────────┅╮ 🌐 https://eitaa.com/ketabei1400 ╰┅──────────────────┅╯

💞 قرآن برای همه 💚 مخاطب قرآن، همه بشریت است ➕ پشتیبانی: 🆔 @bashgah_ketabkhani 🕌 مسجد امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) 📚 باشگـــاه کتابــخوانی 📖 ╭┅──────────────────┅╮ 🌐 https://eitaa.com/ketabei1400 ╰┅──────────────────┅╯

#معرفی_کتاب #نشان_حُسن 🍃 نشان حُسن روایتی متفاوت از زندگی خاندان امام حسن مجتبی علیه السلام است. کتابی که به حضور و تاثیر گذاری فرزندان امام حسن در کربلا می‌پردازد. سیر داستان از زمانه زندگی امام حسن مجتبی شروع می‌شود و تا واقعه کربلا ادامه دارد. 👈این کتاب به کسانی که علاقمند به مطالعه زندگی فرزندان امام حسن مجتبی هستند توصیه می‌شوند. ➕ پشتیبانی: 🆔 @bashgah_ketabkhani 🕌 مسجد امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) 📚 باشگـــاه کتابــخوانی 📖 ╭┅──────────────────┅╮ 🌐 https://eitaa.com/ketabei1400 ╰┅──────────────────┅╯

#نشان_حُسن 🍃برشی از کتاب: 👈 "ربنا افرغ علینا صبراً و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین" با صدای نافذش می‌خواند. رو به‌سوی بیابان دارد و از خیمه‌گاه دور شده است. باد زلف سفیدش را به بازی گرفته است و او باز می‌خواند. شنیده‌ام او را ام‌القرای کوفه می‌نامند. حسن می‌گوید او مخزن‌الاسرار علی بوده است. سکوت می‌کنم تا باز هم صدایش را بشنوم.الحق که خوش می‌خواند! - الحق که خوش می‌خوانی، قاسم! سرش را از روی قرآن بلند می‌کند و با چهرۀ همیشه متبسمش نگاهم می‌کند. چهرۀ گندمگون و چشمان سیاهی دارد. همه می‌گویند شبیه پیامبر است؛ اما نه به‌قدر علی‌اکبر. می‌گویند قاسم هم چهره‌ای شبیه به رسول خدا دارد. بلندی قد عمرو را ندارد و به‌قدر من چهارشانه نیست. اما ورزیده و چابک است. نمی‌دانم خدا چه در وجود این بشر نهانده است که همیشه بانشاط است و اخلاق نیکو دارد. می‌داند با همۀ اهل خانه چگونه رفتار کند. ➕ پشتیبانی: 🆔 @bashgah_ketabkhani 🕌 مسجد امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) 📚 باشگـــاه کتابــخوانی 📖 ╭┅──────────────────┅╮ 🌐 https://eitaa.com/ketabei1400 ╰┅──────────────────┅╯

1⃣. ا❁﷽❁ا ☘️ #نفرین_امام 📜بخوانید: عاقبت نفرین #امام_حسین (علیه السلام) در حق #زرعه_بن_ابان و سفرش به زمانه ما! 🔽🔽🔽

2⃣. 🔸 حسین(علیه السلام) راهی فرات شد... 🌊 در روز عاشورا سال 61 هـ.ق، آن زمان که سپاه کوفه بر امام حسین(علیه السلام) حمله کرد و آن حضرت مانند شیر غران رو به روی آنها قرار گرفت و شمشیر به آنان کشید و گروه زیادی را مانند برگ خزان بر روی زمین ریخت، #تشنگی زیادی بر ایشان غالب گردید. از این رو به طرف #رود_فرات روان شد... 🔽🔽🔽

3⃣. 🔸 زرعه بن ابان دست به کار شد... ⚔️ کوفیان می دانستند که اگر آن حضرت جرعه ای آب بنوشد این بار چندین برابر از آنها می‌کشد و بسیاری را قلع و قمع می‌کند. همین جا بود که #زرعه بن ابان از قبیله بنی دارم دستور داد که: میان حسین(علیه السلام) و آب فرات حایل شوید و مگذارید که او بر آب دست پیدا کند. خودش بر اسب سوار شد و مردم هم دنبال او رفتند تا بین حسین(علیه السلام) و آب مانع شوند. 🔽🔽🔽

4⃣. 🔸 امام حسین(علیه السلام) زرعه را نفرین کرد... 🤲🏻 امام حسین(علیه السلام) او را #نفرین کرد و فرمود: «اللهم اقتله عطشا و لا تغفر له ابدا؛ خداوندا! او را در حال تشنگی بمیران و هرگز او را نیامرز.» #زرعه خشمگین شد و تیری بر چانه آن حضرت زد. امام(علیه السلام) تیر را بیرون کشید و دستش را زیر چانه گرفت، آنگاه فرمود: خدایا از آن چه با پسر دختر پیغمبرت انجام می دهند سوی تو شکایت می‌کنم، خدایا آنها را یک به یک بشمار و بکش و پراکنده کن و یک نفر از آنها را باقی مگذار... 🔽🔽🔽

5⃣. 🔸 نفرین امام(علیه السلام) دامن زرعه را گرفت... ✨ #زرعه بن ابان، مدت کمی بعد از شهادت امام حسین(علیه السلام) مبتلا به #عطش شد به گونه ای که از سرما و گرما فریاد میزد گویا آتشی از شکمش شعله می کشید و پشتش از سرما می لرزید. هرچه آب می خورد #سیراب نمی شد. آب را برای او سرد می کردند و با شکر مخلوط و پیاپی به او می دادند ولی دائما فریاد می زد آبم دهید. یک کوزه آب به او می دادند، می خورد و کوزه دیگر می رسید و او بر پشت می افتاد و باز تشنه می شد و فریاد می کرد که #تشنگی مرا کشت... 🔽🔽🔽

6⃣. 🔸 یا لیتنا کنّا معکم... ⁉️ خیلی اوقات ما چشمانمان را می بندیم و خودمان را کنار یاران باوفای امام حسین(علیه السلام) و مقابل دشمنان ایشان تصور می کنیم! اینکه اگر ما بودیم چه می کردیم و #سرنوشتمان چه می شد؟! حال تصور کنید ملعونی مثل #زرعه بن ابان وسط روزگار ما پیدایش شود و ما را با خود به کوفه سال 61 هجری قمری و کمی بعد از واقعه عاشورا ببرد... 🔽🔽🔽

7⃣. 🔸 ماجرا چیست؟! 📝 #زرعه که برای درمان مرض و عطش خود بدنبال پول است، بر اثر اتفاقی عجیب، ناگهان به زمانه ما می آید و برای #پیمان قصه ما، وحشت و دردسر می آفریند. زرعه، پیمان را با زور به زمانه خود در کوفه می برد تا او را به عنوان غلام به ابن زیاد بفروشد و پولی به دست بیاورد. پیمان از دست زرعه می گریزد و در #شهر_کوفه، سرگردان می شود. او گرفتار کوفیان بی وفاست و به دنبال راه نجات تا اینکه... 🔽🔽🔽