#حق_با_علی_است(۱)
۱) آیات ۱ تا ۳، از سورهی نجم:
«و النَّجْمِ إِذَا هَوی، مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی
سوگند به ستاره هنگامىكه افول مىكند *
كه هرگز صاحب شما (رسول خدا) گمراه نشده و هدفش را نیز گم نکرده *
و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد.»
حضرت امام جعفر صادق (علیهالسلام) ذیل این آیات شریف فرموده است:
«هنگامیکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در روز غدیر، دست امیرمؤمنان علی (علیه السلام) را بلند کردند (و ایشان را به عنوان جانشین خود معرفی کرد)، مردم سه دسته شدند:
گروهی گفتند: محمّد (صلی الله علیه و آله) گمراه شد.
و گروهی گفتند: محمّد (صلی الله علیه و آله) هدفش را گم کرده است.
و گروه دیگری گفتند: محمّد (صلی الله علیه و آله) با هویوهوس خود دربارهی اهل بیتش (علیهم السلام) و پسر عموی خود (علی علیه السلام) سخن میگوید.
آنگاه خداوند سبحان این آیات را نازل کرد
«سوگند به ستاره هنگامىكه افول مىكند *
كه هرگز صاحب شما (رسول خدا) گمراه نشده و هدفش را گم نکرد *
و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد.»
منبع:
شرح الأخبار (قاضی نعمان مغربی): ج۱، ص۲۴۳؛ تأويل الآيات (سید شرف الدین): ج۱، ص۶۰۴؛ تفسیر البرهان (علامه بحرانی): ج۵، ص۱۸۸.
نکته!
خیلی از ما قرآن میخونیم
شاید سورهی نجم رو هم بارها خوندیم و معنیشام دیدیم
اما چرا به دستور خود قرآن عمل نمیکنیم که در آیه 44 از سوره نمل فرموده برای فهمیدن درست آیات باید بریم سراغ تبیینگر قرآن یعنی رسول خدا (و وارثان حقیقی علمشان)
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
#حق_با_علی_است(2) (بخش اول)
بهزودی در غدیر خواهند فهمید!
یکی از آیاتی که شاید کمتر کسی گمان کند که شأن نزولش (طبق منابع شیعه و سنی) دربارهی ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است، آیات آغازین سورهی نبأ است.
در این آیات خدا میفرماید:
«عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ * كَلَّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ[1] - آنها از چه چيز از يكديگر سؤال میكنند؟! * از آن خبر بزرگ * آن خبری که همواره دربارهی آن با یکدیگر اختلاف دارند * نه چنین است [که میپندارند] به زودی آگاه خواهند شد. * باز هم نه چنین است [که میپندارند] به زودی آگاه خواهند شد.»
حاکم حسکانی، عالم بزرگ حنفی مذهب اهل سنت (متوفای در قرن 5) در شواهد التنزیل در خصوص شأن نزول این آیات، حدیث ذیل را از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نقل کرده:
ابوسفیان (که نام حقیقی او صخر بن حرب است) بر پیامبر صلیاللهعلیهوآله وارد شد و نزدیک حضرتش نشست و گفت:
ای محمد! آیا این منصب (رهبری) بعد از تو از آن ماست؟
حضرت فرمود: این امر بعد از من، از آن کسی است که جایگاه او نسبت به من مانند جایگاه هارون نسبت به موسی است.
اینجا بود که این آیات شریفه نازل گردید: «آنها از چه چیز از یکدیگر سؤال میکنند (نبأ:1)»
(یعنی اهل مکه از خلافت علی بن ابیطالب از تو میپرسند)؛
«از خبر بزرگ * همان که پیوسته دربارهاش اختلاف دارند (نبأ:2و3)»
(یعنی بعضی ولایت و خلافت علی را قبول دارند و بعضی دیگر آن را تکذیب میکنند)؛
«هرگز چنین نیست که آنها میپندارند (نبأ:4)»
این رد بر آنهاست؛ (یعنی به زودی "در غدیر[2]"خواهند فهمید که خلافت علیبن ابیطالب پس از تو حقّی است که محقّق نیز خواهد شد)؛
«سپس به زودی میفهمند که اینگونه که میپندارند نیست (نبأ:5)» (یعنی به زودی هنگام مرگ و ورود به قبر، حقیقتاً خواهند دانست و میبینند که خلافت و ولایت او حقّ است و از این مسئله مورد سؤال واقع میشوند. پس هیچ مردهای در شرق و غرب عالم و یا در دریا و خشکی باقی نخواهد ماند، مگر آنکه نکیر و منکر از او بعد از مرگش، دربارهی ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام پرسش کنند و از او خواهند پرسید: پروردگارت کیست؟ دینت چیست؟ پیامبرت کیست و امامت چه کسی است[3]؟
پانوشت:
[1] نبأ:1تا5
[2] از علقمه روایت شده که گفت: روزی در جنگ صفین مردی از سپاه شام غرق در سلاح و قرآنی بر سر، در حالی که آیات: «عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ» را میخواند، هماورد طلبید.
خواستم به جنگ او بروم، اما علی (علیهالسلام) به من فرمود: بایست!
سپس خود به رویارویی آن مرد رفته و به وی فرمود:
آیا میدانی مصداق نبأ عظیم (و خبر بزرگی) که مردم دربارهاش اختلاف کردهاند «الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ (نبأ:3)» کیست؟
گفت: نه، نمیدانم!
امام (علیهالسلام) فرمود: به خدا سوگند من آن خبر عظیمی هستم که دربارهاش به اختلاف افتادید و بر سر ولایتش به جنگ پرداختید و بعد از پذیرش ولایتش روی بر تافتید،
و پس از نجات از شمشیرم، به جهت سرکشیکردنتان در برابر امر خدا دربارهام، هلاک گشتید؛
و در روز غدیر (حقانیت مرا) دانستید
و روز قیامت نیز حقیقت آنچه در دنیا دانستید را به عینه خواهید دید... (المناقب (ابن شهر آشوب): ج۳، ص۷۹)
[3] شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج2، ص418؛ طرائف، سید بن طاووس، ج1، ص95
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
#حق_با_علی_است(۴) (بخش سوم)
نام بردن از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و امیر مؤمنان علیهالسلام در کتب آسمانی پیشین:
همانطور که بر طبق آیات قرآن و روایات، ایمان به انبیای گذشته، جزو شروط الزامی، برای تحقق ایمان و رستگاری مؤمنان ذکر شده است؛ نظیر آیه ۱۳۶ سورهی نساء:
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبرش، و کتابی که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانی) که پیش از این فرستاده است، ایمان بیاورید،
کسی که خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهی دور و درازی افتاده است.»
و یا آیات دیگری نظیر: آیه ۲۸۵ سوره بقره - آیه ۴ سوره بقره - آیه ۱۲ از سوره مائده - آیه ۱۹ از سوره حدید و...
به همین ترتیب، زمانی هم که در کتب آسمانیِ ادیان پیشین، از رسول خدا و وصی ایشان سخن به میان میآید، مردمان آن دوران نیز، باید به نبوت آن پیغمبر آخرالزمان و وصایت وصی او اقرار کنند، تا جزو مؤمنین و رستگاران شمرده شوند!
بنا بر فرمایش صریح قرآن کریم، در کتب آسمانی گذشته، نام رسول الله صلیاللهعلیهوآله ذکر شده است:
«همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی میکنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، مییابند؛...»[۱]
همچنین بیان شد که بر طبق روایات شیعه[۲] و سنی[۳]، در کتب آسمانی گذشته، علاوه بر نام رسول الله صلیاللهعلیهوآله، نام امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز به عنوان جانشین حضرت آمده و انبیا نیز مأمور به اخذ اقرار از پیروانشان در این خصوص بودهاند.
علاوه بر این، از آیات قرآن و روایات استفاده میشود كه علاوه ذکر نام، اوصاف و فضایل پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله و جانشین بر حقَش علی عیلهالسَلام نیز در كتب آسمانی پیشین (به ویژه انجیل و تورات) بیان شده است.
به عنوان نمونه خداوند متعال در قرآن میفرماید:
«كسانی كه كتاب آسمانی به آنان دادهایم او (پیامبر) را همچون فرزندان خود میشناسند، گرچه جمعی از آنان حق را آگاهانه كتمان میكنند.»[۴]
این آیه، پرده از حقیقت مهمی بر میدارد و آن این كه بیان صفات روحی و جسمی و ویژگیهای پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله در كتب پیشین، به قدری صریح و روشن بوده است كه تصویر كاملی از آن در اذهان كسانی كه با آن كتب سر و كار داشتهاند، نقش بسته بود، آنچنان که ایشان پیامبر صلیاللهعلیهوآله را مانند فرزندان خودشان به خوبی میشناختند.
برای نمونه در روایتی بسیار تأمّل برانگیز که شیعه و سنی آن را از جابر بن عبدالله انصاری نقل کردهاند، در عصر حیات خود رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، یکی از علمای یهود به نام جندل بن جنادة بن جبیر، از حضرت سؤالاتی میپرسد و پس از آنکه ایشان به همهی پرسشهای جندل پاسخ میدهند و او به حقانیت ایشان واقف میشود، خطاب به حضرت میگوید:
ای رسول خدا، مرا از جانشینان خود آگاه فرما تا به ایشان تمسّک بجویم.
حضرت در پاسخش میفرمایند:
جانشینان من دوازده نفر هستند.
او در پاسخ کلام بسیار مهمی بیان میکند و میگوید:
بله، اینچنین است و ما این مطلب (که جانشینان شما پیغمبر آخرالزمان ۱۲ نفر هستند) را در تورات یافتهایم.
[این جواب جندل، پاسخ بسیار مهمی است که مبنای مباحث بعدی را تشکیل میدهد و فعلاً در حد همین اشاره از آن عبور میکنیم.]
در ادامه رسول خدا یکیک امامان بعد از خود را برای جندل معرفی میکنند...[۵]
در ادامه ضمن اشاره به برخی دیگر از این روایات (که نشان میدهد نام پیامبر و امیرالمؤمنین در کتب آسمانی گذشته بیان شده) به این بحث جالب توجّه پرداخته میشود که آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین و دیگر امامان صلواتاللهعلیهماجمعین باقیمانده است؟!
[۱] اعراف:۱۵۷.
[۲] بصائر الدرجات، صفّار قمی، ص۷۲.
[۳] تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۲۴۱.
[۴] بقره:۱۴۶
[۵] کفایةالأثر، خزّاز قمی، ج۱، ص۵۶؛ ینابیعالمودة، قندوزی حنفی، ج۳، ص۲۸۴.
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
#حق_با_علی_است(5) (بخش چهارم)
آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین باقیمانده است؟!
(قسمت اول: مئود مئود در تورات عبری)
در بحث گذشته به حدیثی اشاره شد که در آن جندل یهودی در پاسخ به پیامبر صلیاللهعلیهوآله که به فرمود: جانشینان من 12 نفر هستند،
پاسخ گفت که:
بله من این مطلب را در تورات دیدهام!
حال ببینیم آیا چنین مطلبی در تورات کنونی وجود دارد یا خیر؟!
در سِفر پیدایشِ تورات، فصل 17 آیه 20 به زبان عِبری، چنین آمده:
ולישמעאל שמעתיך הנה ברכתי אתו והפריתי אתו והרביתי אתו במאד מאד שנים עשר נשיאם יוליד ונתתיו לגוי גדול׃
در آیهی فوق کلمه: "שנים עשר" به معنای دوازده است و کلمه: "נשיא" به معنای پیشوا و رهبر است.
در نسخههای ترجمه شدهی تورات به زبانهای انگلیسی، عربی و فارسی، این آیه چنین ترجمه شده:
And as for Ishmael, I have heard thee: Behold, I have blessed him, and will make him fruitful, and will multiply him exceedingly; twelve princes shall he beget, and I will make him a great nation
وَأَمَّا اسماعیل فَقَدْ سَمِعْتُ لَک فِیهِ. ها أَنَا أُبَارِکهُ وَأُثْمِرُهُ وَأُکثِّرُهُ کثِیراً جِدّاً. اِثْنَی عَشَرَ رَئِیساً یلِدُ، وَأَجْعَلُهُ أُمَّةً کبِیرَةً.
و اما در خصوص اسماعیل، تو را اجابت فرمودم. اینك او را بركت داده، بارور گردانم، و او را بسیار كثیر گردانم. دوازده رئیس از وی پدید آیند، و امتی عظیم از وی به وجود آورم.
چنانچه مشاهده میکنید، کلمه "נשיא" در معنای شاهزاده و رئیس ترجمه شدهاند ولی پیشوا و رهبر ترجمههای دقیقتری برای معنی این کلمه در زبان عِبری است.
و این همان 12 پیشوایی است که جندل یهودی خطاب به پیامبر صلیاللهعلیهوآله گفت این مطلب را در تورات دیده است.
اما طبق ترجمههای انگلیسی، عربی و فارسی، در آیه، اثری از ذکر نام خود رسول خدا، که این 12 پیشوا از ایشان پدید میآیند نیست و بحث اصلی ما اینجا اتفاقاً در خصوص همین مطلب است!
کلید حل این معما در عبارت "במאד מאד" (بمئود مئود) نهفته است!
جستجو در کتاب مقدّس نشان میدهد که واژۀ عبری "מְאֹֽד" (مِئود)، در هیچ آیهای از عهد عتیق، به همراه حرف اضافۀ باء (ב) به صورت "בִּמְאֹ֥ד" (بمئود) به کار نرفته است.
هرگاه این کلمه به صورت قید به کار رود، به معنای «خیلی» یا «زیاد» است و در این صورت، دیگر نیازی به حرف اضافهی باء ندارد!
بنابراین میتوان حکم کرد که کاربرد "בִּמְאֹ֥ד מְאֹֽד" (بمئود مئود) به معنای «بسیار زیاد»، علی القاعده نادرست است و به ناچار باید به دنبال معنای دیگری برای آن بگردیم. اگر بنا باشد، "בִּמְאֹ֥ד מְאֹֽד" (بمئود مئود) قید نباشد، ناگزیر باید اسم عَلَم باشد! در این صورت، معنای آیه چنین میشود:
و اما در خصوص اسماعیل، تو را اجابت فرمودم. اینك او را بركت داده، بارور گردانم، و به واسطهی (مئود مئود) دوازده پیشوا از وی پدید آیند، و امتی عظیم از وی به وجود آورم.
اما این مئودمئود کیست؟
آیا شخصی از نسل اسماعیل وجود دارد که نامش مئودمئود باشد؟
قرائن درونمتنی و برونمتنیِ فراوانی وجود دارد که میتوان از آنها نتیجه گرفت که مئود مئود، همان مشهورترین فرزند از نسل اسماعیل، یعنی پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله است.
از جملهی قرائن درونمتنی میتوان به واژگان هم ریشهی این لغت و دیگر کاربردهای آن در کتاب مقدّس اشاره کرد. "מוֹדֶה" (مُودِه) صیغهی اول شخصِ مضارع (مفرد مذکر) در باب هیفیل (Hiphil) از ریشهی عبری ידה (یادا)[1] دقیقاً بهمعنای احمد است.
و بنابراین واژهی مئود مئود (که در روایات اسلامی (به عنوان قرائن برونمتنی) بهصورت مودمود آمده[2]) معادل شکل مضائف مئود (به معنی احمد) است که معنایش میشود بسیار ستوده شده که در عربی میشود همان (محمّد)!
از این جالبتر، معادل واژهی "مئودمئود" در نسخهی سریانی تورات (به عنوان یکی از قدیمیترین نُسَخ تورات) است که در ادامه، بحث بسیار آن را تقدیم خواهیم کرد.
پانوشتها:
[1] این ریشه و مشتقات آن، در هر آیه از کتاب مقدس که به کار رفته در ترجمههای عربی به «حمد» برگردان شده است (سِفر تکوین ۳۵: ۲۹، اشعیا ۱: ۱۲، ۱: ۲۵ و بیش از دوازده آیه از مزامیر داود). برای معنای ریشهی این کلمه، نگاه کنید به Strong, James, Strong’s Hebrew ذیل کد H3034.
[2] ...وَ فِي التَّوْرَاةِ ميذميذ أَيْ غَفُورٌ رَحِيمٌ وَ قِيلَ ميدميد أَيْ مُحَمَّدٌ وَ قِيلَ مودمود... (مناقب، ابن شهر آشوب، ج1، ص151)
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
#حق_با_علی_است(6) (بخش پنجم)
آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین باقیمانده است؟!
(قسمت دوم: طاب طاب در تورات سریانی)
قبل از ادامهی بحث ذکر این نکته خالی از لطف نیست که:
همچنان که در منابع اهل سنت مطالب فراوانی وجود دارد که با استناد به آن، حقانیت تشیع اثبات میشود، خداوند که هادی است، در تمام ادیان و مذاهبی که ریشهی الهی دارند، ردپایی از حقیقتِ تحریف نشده قرار داده، که اگر کسی جویای حقیقت باشد، بتواند با مشاهدهی آن به سوی حق رهنمون شود و مطلب ذیل یکی از جالبترینِ این نمونهها است که از دیرباز[1] تا کنون[2] عامل هدایت و اسبتصار بسیاری از مسیحیان و یهودیان شده است.
معادل واژۀ (مئود مئود) که در تورات عِبری آمده، در نسخهی سریانیِ تورات میشود این عبارت: (ܛܳܒ ܛܳܒ)
از لینک ذیل میتوانید کتاب سِفر پیدایش، به زبان سریانی و انگلیسی را دانلود کنید:
https://ebin.pub/qdownload/the-syriac-peshita-bible-with-english-translation-genesis-9781463207410-1463207417.html
در فصل 17 از این سِفر، آیه 20 (که میشود معادل ص296و268 از فایل پیدیاف، و معادل شماره صفحاتِ 84و85 کتاب) به وضوح کلمه (ܛܳܒ ܛܳܒ) آمده است.
در این لینک:
https://en.wikipedia.org/wiki/Syriac_alphabet
میتوانید مشاهده کنید که این طبق حروف سریانی استفاده شده در این کلمه، تلفّظ این اسم عَلَم چگونه است.
حرف: (ܛ) به معنای (ṭ (also T or ţ) - یا معادل ت یا ط در فارسی)
حرف: ( ܳ ) به معنای (ā or â or å - یا معادل آ در فارسی)
حرف: (ܒ) به معنای (hard: b soft: ḇ - یا معادل ب در فارس)
بر این اساس ما در این آیه، شاهد وجود کلمه (طاب طاب) هستیم!
بر این اساس ترجمهی صحیح این آیه چنین است:
«و اما در خصوص اسماعیل، تو را اجابت فرمودم. اینك او را بركت داده، بارور گردانم، و از او به واسطهی طاب طاب، دوازده پیشوا پدید آیند، و امتی عظیم از وی به وجود آورم.»
حال ببینیم (طاب طاب) کیست که از نسل حضرت اسماعیل است و ۱۲ پیشوا از نسل او پدید آیند!
ابن حمزه طوسی از علمای بزرگ قرن پنج و شش ه.ق، در کتاب الثاقب فی المناقب نقل میکند که:
یکی از علمای یهود، بعد از آنکه پاسخهایش را در خلال یک گفتگوی طولانی از حضرت امیر صلواتالله علیه دریافت میکند، در اواخر گفتگو احتمال میدهد که مولی با این مرتبه از علم، همان وصی پیامبر آخرالزمان باشد، لذا از ایشان میپرسد:
نام پسر عموی تو محمد (صلیاللهعلیهوآله) در تورات چیست؟
همچنین نام خودت و نام فرزندانت در تورات چیست؟
در این هنگام امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرماید:
برای هدایت شدن بپرس، نه برای امتحان کردن!
بر تو باد رجوع به کتاب تورات که نام محمد (صلیاللهعلیهوآله) در آن «طاب طاب» است
و نام من در آن «ایلیا» است و نام فرزندانم «شُبِّر و شَبِیر».
و در این هنگام یهودی ایمان میآورد و ضمن شهادت به یگانگی خدا و رسالت حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله، به وصایت حضرت امیر صلوات الله علیه و حقانیتش اقرار میکند[3].
خوب اینجا سخن از ایلیا به میان آمد و حضرت امیر صلواتاللهعلیه فرمودند که در کتاب مقدّس نام مبارکشان ایلیا است!
در ادامه بررسی خواهیم کرد که آیا در کتاب مقدّس فعلی اثری از نام ایلیا هست؟ و اگر هست، آیا مفهوم آیه، قابل تطبیق بر شخصیت امیر مؤمنان علی علیهالسلام است؟
[1] شماری از دانشمندان اهل کتاب در قرون متقدم متأثر از این آیه به اسلام گرویدهاند از جمله شخصیتهایی نظیر: کعب الاحبار، سرج الیرموکی، عثوا ابن أوسوا، عمران بن خاقان، الحسین بن سلیمان، ابن ربّن طبری، سموئل مغربی، سعید بن حسن اسکندری...
[2] جالب آن که این امر مختص زمانهای گذشته نبوده و در عصر حاضر نیز برخی از مبشرین مسیحی نیز به ارتباط این بشارت با دین اسلام اعتراف کردهاند. به عنوان نمونه، جاناتان کالور، مبلغ مسیحی دارندهی مدرک دکترا از دانشکدهی تبشیر جهانی (School of World Mission) زیرمجموعه حوزهی علمیهی مسیحی فولر (Fuller Theological Seminary)، که بزرگترین حوزهی علمیهی مسیحی آمریکاست، در مقالهی خود دربارهی بشارت سفر پیدایش: ۱۷، این آیه را بشارتی دربارهی امت اسلام تلقی میکند. ر.ک: Jonathan Culver, The Ishmael Promise and Contextualization Among Muslims
[3] ...مَا اِسْمُ مُحَمَّدٍ اِبْنِ عَمِّكَ فِي اَلتَّوْرَاةِ؟ وَ مَا اِسْمُكَ فِيهَا؟ وَ مَا اِسْمُ وَلَدَيْكَ؟... «سَلْ اِسْتِرْشَاداً وَ لاَ تَسْأَلْ تَعَنُّتاً، عَلَيْكَ بِكِتَابِ اَلتَّوْرَاةِ، اِسْمُ مُحَمَّدٍ فِيهَا طَابَ طَابَ، وَ اِسْمِي إِيلِيَا، وَ اِسْمُ وَلَدَيَّ شَبَّرُ وَ شَبِيرٌ». (الثاقب فی المناقب (ابن حمزه طوسی): ج۱، ص۲۶۹)
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
#حق_با_علی_است(7) (بخش ششم)
آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین باقیمانده است؟!
ایلیای انجیل من هستم!
اما بازگردیم به بحث اصلی؛ اینکه نام امیرالمؤمنین علیهالسلام در کتب آسمانی گذشته بوده و خواستیم ببینیم، آیا در کتاب مقدّس فعلی پس از این همه تحریف اثری از این حقیقت باقی مانده یا خیر؟!
در انجیل یوحنا، فصل اول، آیات ۱۹ تا ۲۲ درباره حضرت یحیی علیهالسلام آمده است:
ترجمه فارسی:
۱۹ این است شهادت یحیی در وقتی که یهودیانِ از اورشلیم، کاهنان و لاویان را فرستادند تا از او سؤال کنند که تو کیستی؛
۲۰ که معترف شد و انکار ننمود، بلکه اقرار کرد که من مسیح نیستم.
۲۱ آنگاه از او سؤال کردند، پس چه؟ آیا تو الیاس هستی؟ گفت، نیستم. آیا تو آن نبی هستی؟ جواب داد که نه!
ترجمه آیه ۲۱ به انگلیسی:
And they asked him, What then? Art thou Elias? And he saith, I am not. Art thou that prophet? And he answered, No.
ترجمه آیه ۲۱ به عبری:
וישאלו אתו מי אפוא אתה האתה אליהו ויאמר אינני האתה הנביא ויען לא׃
همانطور که مشاهده میکنید، در ترجمههای انگلیسی و فارسی ما شاهد کلمه الیاس هستیم و علمای یهودی اورشلیم از یحیی علیهالسلام طبق این ترجمهها میپرسند آیا تو الیاس هستی؟
حال بازگردیم به متن اصلی به زبان عبری!
دقت کنید، در این آیه، به زبان عبری، عبارت אליהו به کار رفته که میشود ایلیا! نه الیاس!
چرا که رسم الخط الیاس در عِبری معادل: אליאס است، ولی مشاهده میشود که در متن این آیه، حرف سین که معادلش در عبری میشود ( ס )، اصلاً در کلمه אליהו که در آیه به کار رفته، وجود ندارد!
و جالب است که ترجمه عربی از این آیهی انجیل ایلیا را درست ذکر کرده است:
فَسَأَلُوهُ: «إِذاً مَاذَا؟ إِيلِيَّا أَنْتَ؟» فَقَالَ: «لَسْتُ أَنَا». «أَلنَّبِيُّ أَنْتَ؟» فَأَجَابَ: «لاَ»
ما در اینجا علمایی از یهود را میبینیم که گمان میکنند این شخصیتی که با آن مواجه شدند اگر عیسی علیهالسلام نباشد، یا باید ایلیا باشد، یا آن پیامبری که منتظر مبعوث شدنش هستند!
یعنی طبق اطلاعات علمای یهود، اگر این شخص که وجناتی الهی دارد، مسیح نباشد، احتمال دارد که یا ایلیا باشد یا پیامبری که از قبل انتظارش را میکشیدند! (یعنی میان ایلیای و آن پیامبر موعود ارتباط خاصی هست)
در اینجا دو حدیث جالب توجّه از منابع شیعه و سنی در این خصوص تقدیم میشود:
ابتدا حدیثی شور انگیز منقول در منابع اهل سنت:
مولی امیرالمومنین علی علیهالسلام در کوفه، بر فراز منبر رفتند و خطبه مفصلی برای مردم قرائت نمود، بعد از حمد و ثنای الهی و بيان مطالب ديگر در معرفی خود و فضايلشان، جملاتی بيان کرد، از جمله فرمود:
أنا إيليا الإنجيل[1].
ایلیای در انجیل من هست!
به عنوان حسن ختامِ سلسله مباحث اخیر، حدیث ارزشمند ذیل تقدیم میگردد:
شیخ طبرسي نقل میکند:
در دورهی خلافت ابوبکر، بزرگی از علمای مسيحی از روم با همراهانی به مدينه آمد و وارد مسجد شد.
سؤالاتی از ابوبکر و عمر و حاضرين نمود که هيچ کس نتوانست جواب دهد.
در اين زمان سلمان که عجز مسلمین را مشاهده کرد به سراغ امیرالمؤمنین علیهالسلام شتافت و ایشان را با خود به مسجد آورد، آن راهب از حضرت پرسید: ای جوان اسمت چیست؟!
حضرت فرمود: اسم من نزد قوم يهود اِليا، نزد مسيحيان ايليا، نزد پدرم علی و نزد مادرم حيدر است!
راهب پرسید: مقام و نسبت تو از پيامبر اسلام چيست؟
حضرت فرمود: من پسر عمو و داماد و همچون برادر پيغمبر هستم.
راهب گفت: به خداى عيسى قسم كه تو مطلوب من هستى، به من خبر بده از آنچه خدا ندارد و آنچه از خدا نيست و آنچه خدا آن را نداند؟
حضرت فرمود: ...اينكه گفتى «آنچه خدا ندارد» همان زوج و فرزند است كه خدا را عيال و فرزندى نیست.
و اينكه گفتى «آنچه از خدا نيست» عبارت است از ظلم كه خداوند در حقّ هيچ كس ظلم روا ندارد.
و اينكه گفتى «آنچه خدا آن را نداند»، خداوند براى خود هيچ شريكى را نمىشناسد.
راهب برخاسته و كمربند (نشان مذهبى) خود را باز كرد، و پيشانى آن حضرت را بوسيده و گفت:
من شهادت مىدهم كه خداوند شريكى نداشته و تنها است و شهادت مىدهم كه محمّد از جانب خدا به مقام نبوّت مبعوث گشته است و شهادت مىدهم كه تو خليفه و وصىّ پيغمبر و امين امّت اسلامى و معدن دين و حكمت و سرچشمۀ علم و برهان هستى!
من نام تو را در تورات به عنوان «اليا» و در انجيل به عنوان «ايليا» و در قرآن به عنوان «علىّ» و در كتابهاى گذشته به عنوان «حيدر» خواندهام و من روى علم و یقین معتقدم كه تو وصىّ پيغمبرى، و امير اين حكومت، و از همه به اين جایگاه سزاوارترى...[2]
[1] ينابيع المودة، قندوزي حنفی، ج۳، ص۲۰۷
[2] احتجاج، طبرسی، ج۱، ص۲۰۵
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
#حق_با_علی_است(8) (بخش هفتم)
چرا با وجود افضل بودن پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، حضرت علی علیهالسلام میفرمایند که خداوند را خبری عظیمتر و نشانهای بزرگتر از من نیست؟!
همانطور که در خلال مباحث گذشته عرض شد، در احادیث متعددی منقول از حضرت امیر صلواتاللهعلیه و دیگر حضرات معصومین علیهمالسلام، که در تفسیر «نبأ عظیمِ» مورد نظر قرآن بیان شده، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را عظیمترین خبر و بزرگترین نشانهی الهی معرفی کردهاند[1].
و بر طبق روایات این مطلبی بوده است که حضرت علی علیهالسلام مکرّر آن را بیان میفرمودند و بر آن تأکید ویژه داشتند[2]!
حال ممکن است این سؤال پیش آید، با توجه به این که پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله یقیناً افضل از امیرالمؤمنین علیهالسلام هستند، چرا حضرت امیر علیهالسلام چنین بیان کردهاند که عظیمترین خبر و بزرگترین نشانهی الهی هستند!
جواب در آیهی مباهله[3] نفهفته که بنابر فرمایش امامان علیهمالسلام، بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین علیهالسلام در همین آیه بیان شده[4]،
چرا که بر طبق آن (به اتفاق روایات منقول در منابع شیعه[5] و سنی[6]) امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکم نفس و حقیقت باطنی وجود رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله معرفی شدهاند.
بر این اساس، وقتی حضرت امیر صلواتاللهعلیه میفرمایند من عظیمترین خبر خدا و بزرگترین آیت الهی هستم، یعنی حقیقت باطنی وجود پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله عظیمترین خبر و بزرگترین آیت الهی است.
پانوشتها:
[1] تفسير قمی، ج۲، ص۴۰۱.
[2] الکافی، ثقة الاسلام کلینی، ج۱، ص۲۰۷
[3] ...فقل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءكم ونساءنا ونساءكم وأنفسنا وأنفسكم ثم نبتهل...(آلعمران:۶۱)
...بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما نيز فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما نيز زنان خود را؛ ما از نفوس خود [و كسى كه همچون جان ماست] دعوت كنيم، شما نيز از نفوس خود؛ آنگاه مباهله [و نفرين] كنيم...
[4] روزی مأمون به امام رضا (علیهالسلام) گفت: «مرا از بزرگترین امتیاز امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که در قرآن آمده باخبر کن». امام رضا (علیهالسلام) فرمود: «امتیاز مباهله که خداوند در قرآن میفرماید:... (الفصول المختارهْ، شیخ مفید، ص۳۸.)
[5] به گفته قاضی نورالله شوشتری متکلم شیعه، مفسران اتفاقنظر دارند که... «اَنفُسَنا» (خودمان) به امام علی(علیهالسلام) اشاره دارد. (احقاق الحق، قاضی نورالله شوشتری، ج۳، ص۴۶)
[6] در کتاب اِحقاقالحق (ج۳، ص۴۶-۷۲)، حدود شصت منبع از اهلسنت ذکر شده است که تصریح کردهاند آیه مباهله درباره امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین (صلواتاللهعلیهماجمعین) نازل شده است؛ از جمله:
الکَشّاف (ج۱، ص۳۷۰) اثر زَمَخشَری،
التفسیر الکبیر (ج۸، ص۲۴۸) اثر فخر رازی،
اَنوارُ التَّنزیل و اَسرارُ التَّأویل (ج۲، ص۲۱) اثر عبدالله بن عمر بیضاوی و...
#مبلغ_غدیر_باشیم
#غدیریام
#عید_بزرگ_غدیر
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran