.
«زندگی🌸 را ورق بزن..» 🕊
زندگی را باید زندگی کرد آنطور که دل می گوید🙂🫀
'مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بگذاری'...
شبتون قشنگ..😻🌙
.
این کتاب را میتوان نخستین «روایت ایرانی» از واقعۀ تسخیر سفارت آمریکا در تهران دانست.
در توضیح عنوان این اثر، در مقدمۀ کتاب آمده: «نام کتاب، ایستگاه خیابان روزولت، گویای آن است که نمایندگی سیاسی آمریکا در تهران که در امتداد خیابان شهید مفتح (روزولت سابق) قرار داشت، بیش از آن که یک سفارتخانه با مأموریتهای دیپلماتیک باشد، ایستگاه سازمان سیآیای با مأموریتهای اطلاعاتی و عملیاتی بود. دیگر آن که واقعۀ 13 آبان 1358 یک مقطع حیاتی در سپهر سیاست ایران است و بازیگران و ناظران سیاسی لاجرم باید در این ایستگاه توقف کنند و موضع خود در برابر این رویداد را روشن سازند.»
از دیگر برجستگیهای این اثر، رمزگشایی از اسناد رشتهشده و رونمایی از برخی عوامل و همکاران ایرانی سیآیای پس از پیروزی انقلاب اسلامی است؛ افرادی که تا پیش از این هویت نامعلومی داشتند.
کتاب “ده راز آشباریا” یا “ده اصل طلایی که به من آموخت چگونه مخ مردم را بار فرغون کنم” یک داستان طنز بلند است که ماجرای سفر یک روزنامهنگار بخت برگشته را به سرزمین ناشناختۀ آشباریا تعریف میکند. جایی که آدمها داخل آن به جای روززنامه و تلویزیون و اینترنت و موبایل، به وسیلۀ یک مادۀ خوردنی که از طریق لولهکشیهای سراسری به خانههای آنها ارسال میشود اخبار و پیامها را رد و بدل میکنند. اینطور که پیداست خوب هم میدانند چگونه از این سیستم اختصاصی استفاده کنند تا سر یکدیگر کلاه بگذارند. این کتاب در حقیقت، روایت شخصیت اصلی است از ترفندهایی که در اشباریا برای این شکل از فریب مردم استفاده میشود. روایتی که شاید برای ما هم چندان ناآشنا نباشد.
خواندن این کتاب را به عموم مخاطبان، خصوصاً نوجوانان، دوستداران ادبیات طنز، علاقمندان به مباحث سواد رسانه و مدرسین رسانه توصیه میکنیم.
دریافت کتاب از طریق 👇👇👇:
@mrjalal