🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
🍃🍀🍃🍀
🍃 ادامه ی حوادث بعد از رحلت پیامبر(ص)🍃
🍀🍃على عليه السّلام، از خانه تا مسجد
سپس على عليه السّلام را بردند و به شدت او را می كشيدند، از خانه بیرون آوردند و او را به سرعت مى بردند.
(در یک جا ابوبکر احمد بن عبدالعزیز جوهرى به اسنادش از لیث بن سعد نقل مى کند که على (علیه السلام) از بیعت با خلیفه اول خوددارى ورزید.
پس او را «مُلبّیاًـ» یعنى در حالى که پیراهنش را در گردنش جمع کرده بودند و او را مى کشاندند).
تا آنكه نزد ابو بكر رسانيدند. و اين در حالى بود كه عمر بالاى سر ابو بكر با شمشير ايستاده بود.
و سایر مردم در اطاف ابوبکر نشسته بودند و اسلحه همراهشان بود.
ورود بىاجازه به خانه حضرت زهرا عليها السّلام
سليم می گويد: به سلمان گفتم
آيا بدون اجازه به خانه فاطمه عليها السّلام وارد شدند؟!
گفت: آرى بخدا قسم، و اين در حالى بود كه «خمار» نداشت.
حضرت زهرا عليها السّلام صدا زد: «وا ابتاه، وا رسول اللَّه، اى پدر،
ابو بكر و عمر بعد از تو با بازماندگانت بدرفتارى كردند در حالى كه هنوز چشمان تو در قبرت باز نشده است»
و اين سخنان را حضرت با بلندترين صدايش ندا می نمود.
سلمان می گويد:
ابو بكر و اطرافيانش را ديدم كه مىگريستند و صدايشان به گريه بلند شده بود.
در ميان آنان كسى نبود مگر آنكه گريه می كرد جز عمر و خالد بن وليد و مغيرة بن شعبه، و عمر می گفت: ما را با زنان و رأى آنان كارى نيست!!
ادامه دارد....
🍃🍀🍃🍀
🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
🌸🔵🌸🔵🌸🔵🌸
🔵🌸🔵🌸
🌸🔵
🌸 ادامه ی خطبه تُطُنجیه 🌸
🔵🌸.....أنا صاحب الطوفان الأوّل، أنا صاحب الطوفان الثاني،
أنا صاحب سيل العرم، أنا صاحب الأسرار المكنونات،
أنا صاحب عاد و الجنات، أنا صاحب ثمود و الآيات،
أنا مدمّرها، أنا مزلزلها، أنا مرجعها، أنا مهلكها، أنا مدبرها، أنا بانيها، أنا داحيها، أنا مميتها،
أنا محييها،
أنا الأوّل، أنا الآخر، أنا الظاهر، أنا الباطل، أنا مع الكور قبل الكور، أنا مع الدور قبل الدور،
أنا مع القلم قبل القلم، أنا مع اللوح قبل اللوح،
أنا صاحب الأزلية الأولية، أنا صاحب جابلقا و جابرسا،
أنا صاحب الرفوف و بهرم، أنا مدبر العالم الأول حين لا سماؤكم هذه و لا غبراؤكم.
🔵🌸......من صاحب طوفان اول و طوفان دوم بودم ، من صاحب سیل عرم ،
صاحب اسرار محرمانه ، همراه قوم عاد و آن باغها ، همراه قوم ثمود و آن آیات بودم .
من آنها را ویران کردم ، من براي آنها زلزله ایجاد کردم ، من آنها را باز خواهم گرداند ،
من آنها را نابود کردم ، من آنها را تدبیر کردم ، من آنها را بنا کردم ، من آنها را گستراندم ،
من آنها را میراندم ، من آنها را زنده خواهم کرد ، من اولین هستم ، من آخرین هستم ،من ظاهر هستم ،من باطن هستم .
در کنار ستارگان جنوبی و قبل از آنها ، در کنار خانه ها و قبل از آنها ، در کنار قلم و قبل از آن ، در کنار لوح و قبل از آن ، و صاحب اَزلیّت اول هستم ،
صاحب دو شهر جابلقا و جابرسا ، صاحب رفوف و بهرم ، تدبیر کننده عالم اول هستم ،
آن هنگام که نه این آسمان شما وجود داشت و نه از این دشتها خبری بود.....
ادامه دارد.....
#خطبه_تطنجیه
#ادامه_خطبه_تطنجیه7
@ketabezendagi
🔵🌸
🌸🔵🌸🔵
🔵🌸🔵🌸🔵🌸🔵
🌎🌐🌎🌐🌎🌐🌎🌐
🌐🌎🌐🌎
🌐 ادامه حوادث بعد از رحلت پیامبر(ص) 🌐
سخنان امير المؤمنين (ع) هنگام ورود به مسجد
سلمان می گويد:
على (ع) را نزد ابو بكر رسانيدند در حالى كه می فرمود:
بخدا قسم ! اگر شمشيرم در دستم قرار می گرفت می دانستيد كه هرگز به اين كار دست نمی يابيد.
بخدا قسم ! خود را در جهاد با شما سرزنش نمی کنم، و اگر چهل نفر برايم ممكن می شد جمعيت شما را متفرّق می ساختم،
ولى خدا لعنت كند اقوامى را كه با من بيعت كردند و سپس مرا خوار نمودند.
ابو بكر تا چشمش به على (ع) افتاد فرياد زد:
«او را رها كنيد» !
على (ع) فرمود:
اى ابو بكر، چه زود جاى پيامبر را ظالمانه غصب كرديد !
تو به چه حقّى و با داشتن چه مقامى مردم را به بيعت خويش دعوت می نمايى؟
آيا ديروز به امر خدا و پيامبر با من بيعت نكردى؟
🌐حديث جعل كردن ابو بكر
وقتى ابو بكر ترسيد مردم على(ع) را يارى كنند و مانع او شوند پيشدستى كرد و (خطاب به حضرت) گفت: آنچه گفتى حق است كه با گوش خود شنيده ايم و فهميده ايم و قلبهايمان آن را در خود جاى داده است، و لكن بعد از آن من از پيامبر شنيدم كه می گفت:
🍃«ما اهل بيتى هستيم كه خداوند ما را انتخاب كرده و ما را بزرگوار داشته و آخرت را براى ما بر دنيا ترجيح داده است. و خداوند براى ما اهل بيت نبوّت و خلافت را جمع نخواهد كرد».🍃
على (ع) فرمود:
آيا كسى از اصحاب پيامبر هست كه با تو در اين مطلب حضور داشته؟
عمر گفت: خليفه پيامبر راست می گويد. من هم از پيامبر شنيدم همان طور كه ابو بكر گفت. ابو عبيده و سالم مولى ابى حذيفه و معاذ بن جبل هم گفتند: راست می گويد، ما اين مطلب را از پيامبر شنيديم.
علی علیه السلام فرمود: ...
ادامه دارد....
🌐🌎🌐🌎
🌎🌐🌎🌐🌎🌐🌎🌐
🌳🌳🌳🌳
🌳🌻🌻
🌳🌻
🌳
🌻 ادامه ی خطبه تُطُنجیه 🌻
🌳🌻.....قال: فقام إليه ابن صويرمة فقال: أنت أنت يا أمير المؤمنين؟
فقال:
أنا أنا لا إله إلّا اللّه ربّي و رب الخلائق أجمعين،
له الخلق و الأمر، الذي دبّر الأمور بحكمته،
و قامت السّماوات و الأرض بقدرته،
كأني بضعيفكم يقول أ لا تسمعون إلى ما يدّعيه ابن أبي طالب في نفسه، و بالأمس تكفهر عليه عساكر أهل الشام فلا يخرج إليها؟
و باعث محمد و إبراهيم! لأقتلن أهل الشام بكم ؟قتلات و أي قتلات، و حقي و عظمتي لأقتلنّ أهل الشام بكم قتلات و أي قتلات، و لأقتلن أهل صفين بكل قتلة سبعين قتلة.....
🌳🌻.....در این لحظه ابن صویرمه برخاست و گفت تو اینگونه بودی ای امیرالمؤمنین ، تو ! ؟؟
امام فرمود :
من ، خود من ، خدایی جز االله پروردگار من و پروردگار همه مخلوقات وجود ندارد .
او صاحب خلق و امر است ، خدایی که با حکمت خویش امور را تدبیر نمود و آسمانها و زمین با قدرت او بر پا شد .
گویا من افراد ضعیف شما را می بینم که می گویند آیا نمی بینید پسر ابی طالب چه چیزهایی برای خود ادعا می کند ، در حالی که دیروز سپاه شام بر او یورش بردند و او نتوانست بسوی آنها هجوم برد .
به خدایی که محمد (ص) و ابراهیم (ع) را به پیامبری مبعوث نمود سوگند می خورم ،
که من اهل شام را با کمک شما به قتل خواهم رساند در چندین جنگ و چه جنگهایی .
به حق خودم و به عظمت خودم سوگند می خورم ! که با کمک شما اهل شام را به قتل خواهم رساند در چندین جنگ و چه جنگهایی ، و اهل صفین را به قتل خواهم رساند و در برابر هر یک کشته از سپاه خود ، هفتاد کشته از آنها خواهم گرفت .....
ادامه دارد.....
#خطبه_تطنجیه
#ادامه_خطبه_تطنجیه8
@ketabezendagi
🌳
🌳🌻
🌳🌻🌻
🌳🌳🌳🌳
🌊💧🌊💧🌊💧🌊
💧🌊💧🌊
🌊💧
💧ادامه ی حوادث بعد از رحلت پیامبر (ص)💧
《افشاى اسرار اصحاب صحيفه ملعونه 》
...على عليه السّلام به آنان فرمود :
وفا كرديد به صحيفه ملعونه اى كه در كعبه بر آن هم پيمان شديد كه:
«اگر خداوند محمّد را بكشد يا بميرد، امر خلافت را از ما اهل بيت بگيريد».
ابو بكر گفت: از كجا اين مطلب را دانستى؟
ما تو را از آن مطلع نكرده بوديم !
حضرت فرمود:
اى زبير و تو اى سلمان و تو اى اباذر و تو اى مقداد !
شما را به خدا و به اسلام، می پرسم آيا از پيامبر (ص) نشنيديد كه در حضور شما می فرمود:
«فلانى و فلانى، تا آنكه حضرت همين پنج نفر را نام برد، ما بين خود نوشته اى نوشته اند و در آن هم پيمان شده اند و بر كارى كه كرده اند قسمها خورده اند كه اگر من كشته شوم يا بميرم ...
آنان گفتند: آرى ما از پيامبر (ص) شنيديم كه اين مطلب را به تو می فرمود كه «آنان بر آنچه انجام دادند معاهده كرده و هم پيمان شده اند، و در بين خود قراردادى نوشته اند كه اگر من كشته شدم يا مردم، بر عليه تو اى على متّحد شوند و اين خلافت را از تو بگيرند».
تو گفتى: پدر و مادرم فدايت يا رسول اللَّه، هر گاه چنين شد دستور می دهید چه كنم؟
فرمود: اگر يارانى بر عليه آنان يافتى با آنها جهاد كن و اعلام جنگ نما، و اگر يارانى نيافتى بيعت كن و خون خود را حفظ نما.
على عليه السّلام فرمود: بخدا قسم، اگر آن چهل نفر كه با من بيعت كردند وفا می نمودند ، در راه خدا با شما جهاد می كردم.
ولى بخدا قسم بدانيد كه احدى از نسل شما تا روز قيامت به خلافت، دست پيدا نخواهد كرد.
دوستان همیشه همراه، حقیقت ماجرای صحیفه ملعونه چیست؟ در پست بعدی...
ادامه دارد......
🌊💧
💧🌊💧🌊
🌊💧🌊💧🌊💧🌊
🌺🔵🌺🔵🌺🔵🌺
🔵🌺🔵🌺
🌺🔵
🌺ادامه ی خطبه تُطُنجیه 🌺
🔵🌺.....و لأردنّ إلى كل مسلم حياة جديدة، و لأسلمن إليه صاحبه و قاتله، إلى أن يشفى غليل صدري منه،
و لأقتلن بعمّار بن ياسر و بأويس القرني ألف قتيل أو لا يقال لا و كيف و أين و متى و أنى و حتى
، فكيف إذا رأيتم صاحب الشام ينشر بالمناشير، و يقطع بالمساطير،
ثم لأذيقنّه أليم العقاب، ألا فابشروا، فإليّ يرد أمر الخلق غدا بأمر ربي، فلا يستعظم ما قلت، فإنا أعطينا علم المنايا و البلايا،
و التأويل و التنزيل، و فصل الخطاب و علم النوازل، و الوقائع و البلايا، فلا يعزب عنّا شيء.
🔵🌺....به هر مسلمانی یک حیات مجدد خواهم بخشید ، قاتلش را به او تحویل خواهم داد تا اینکه جوشش خشم درونم از او آرام شود .
در برابر کشته شدن عمار بن یاسر و اویس قرنی ، هزار نفر را خواهم کشت .
گفته خواهد شد نه ، چنین چیزي ممکن نیست ، چگونه ، کجا ، کی ، چه موقع ، تا کی … وقتی بشنوید ، که صاحب شام با قیچی تکه تکه می شود ، با ساطور تکه تکه می شود ، بعد عذابی دردناك را به او خواهم چشاند ، در این صورت چه خواهید گفت ؟
اما بشارت می دهم که فردا با دستور پروردگارم امور مخلوقات به من سپرده خواهد شد ، پس آنچه را گفتم بزرگنمایی ندانید.
🍃 ما صاحب علم سرنوشتها و بلاها و تأویل و تنزیل و فصل الخطاب و علم نوازل و حوادث و بلاها هستیم 🍃.....
ادامه دارد...
#خطبه_تطنجیه
#ادامه_خطبه_تطنجیه9
@ketabezendagi
🌺🔵
🔵🌺🔵🌺
🌺🔵🌺🔵🌺🔵🌺