🌊💧🌊💧🌊💧🌊
💧🌊💧🌊
🌊💧
💧ادامه ی حوادث بعد از رحلت پیامبر (ص)💧
《افشاى اسرار اصحاب صحيفه ملعونه 》
...على عليه السّلام به آنان فرمود :
وفا كرديد به صحيفه ملعونه اى كه در كعبه بر آن هم پيمان شديد كه:
«اگر خداوند محمّد را بكشد يا بميرد، امر خلافت را از ما اهل بيت بگيريد».
ابو بكر گفت: از كجا اين مطلب را دانستى؟
ما تو را از آن مطلع نكرده بوديم !
حضرت فرمود:
اى زبير و تو اى سلمان و تو اى اباذر و تو اى مقداد !
شما را به خدا و به اسلام، می پرسم آيا از پيامبر (ص) نشنيديد كه در حضور شما می فرمود:
«فلانى و فلانى، تا آنكه حضرت همين پنج نفر را نام برد، ما بين خود نوشته اى نوشته اند و در آن هم پيمان شده اند و بر كارى كه كرده اند قسمها خورده اند كه اگر من كشته شوم يا بميرم ...
آنان گفتند: آرى ما از پيامبر (ص) شنيديم كه اين مطلب را به تو می فرمود كه «آنان بر آنچه انجام دادند معاهده كرده و هم پيمان شده اند، و در بين خود قراردادى نوشته اند كه اگر من كشته شدم يا مردم، بر عليه تو اى على متّحد شوند و اين خلافت را از تو بگيرند».
تو گفتى: پدر و مادرم فدايت يا رسول اللَّه، هر گاه چنين شد دستور می دهید چه كنم؟
فرمود: اگر يارانى بر عليه آنان يافتى با آنها جهاد كن و اعلام جنگ نما، و اگر يارانى نيافتى بيعت كن و خون خود را حفظ نما.
على عليه السّلام فرمود: بخدا قسم، اگر آن چهل نفر كه با من بيعت كردند وفا می نمودند ، در راه خدا با شما جهاد می كردم.
ولى بخدا قسم بدانيد كه احدى از نسل شما تا روز قيامت به خلافت، دست پيدا نخواهد كرد.
دوستان همیشه همراه، حقیقت ماجرای صحیفه ملعونه چیست؟ در پست بعدی...
ادامه دارد......
🌊💧
💧🌊💧🌊
🌊💧🌊💧🌊💧🌊
🌺🔵🌺🔵🌺🔵🌺
🔵🌺🔵🌺
🌺🔵
🌺ادامه ی خطبه تُطُنجیه 🌺
🔵🌺.....و لأردنّ إلى كل مسلم حياة جديدة، و لأسلمن إليه صاحبه و قاتله، إلى أن يشفى غليل صدري منه،
و لأقتلن بعمّار بن ياسر و بأويس القرني ألف قتيل أو لا يقال لا و كيف و أين و متى و أنى و حتى
، فكيف إذا رأيتم صاحب الشام ينشر بالمناشير، و يقطع بالمساطير،
ثم لأذيقنّه أليم العقاب، ألا فابشروا، فإليّ يرد أمر الخلق غدا بأمر ربي، فلا يستعظم ما قلت، فإنا أعطينا علم المنايا و البلايا،
و التأويل و التنزيل، و فصل الخطاب و علم النوازل، و الوقائع و البلايا، فلا يعزب عنّا شيء.
🔵🌺....به هر مسلمانی یک حیات مجدد خواهم بخشید ، قاتلش را به او تحویل خواهم داد تا اینکه جوشش خشم درونم از او آرام شود .
در برابر کشته شدن عمار بن یاسر و اویس قرنی ، هزار نفر را خواهم کشت .
گفته خواهد شد نه ، چنین چیزي ممکن نیست ، چگونه ، کجا ، کی ، چه موقع ، تا کی … وقتی بشنوید ، که صاحب شام با قیچی تکه تکه می شود ، با ساطور تکه تکه می شود ، بعد عذابی دردناك را به او خواهم چشاند ، در این صورت چه خواهید گفت ؟
اما بشارت می دهم که فردا با دستور پروردگارم امور مخلوقات به من سپرده خواهد شد ، پس آنچه را گفتم بزرگنمایی ندانید.
🍃 ما صاحب علم سرنوشتها و بلاها و تأویل و تنزیل و فصل الخطاب و علم نوازل و حوادث و بلاها هستیم 🍃.....
ادامه دارد...
#خطبه_تطنجیه
#ادامه_خطبه_تطنجیه9
@ketabezendagi
🌺🔵
🔵🌺🔵🌺
🌺🔵🌺🔵🌺🔵🌺
💦🌧💦🌧💦🌧💦
🌧💦🌧💦
🌧💦 ادامه ی حوادث بعد از رحلت پیامبر (ص)🌧💦
🌧حقیقت ماجرای صحیفه ملعونه چیست؟🌧
«تفصيل داستان صحيفه ملعونه را در بحار:
ج 28 ص 111- 96 بنقل از حذيفه نقل كرده كه خلاصهاش چنين است:
اوّل كسانى كه بر غصب خلافت هم پيمان شدند ابو بكر و عمر بودند، و اساس و پايهاى كه طبق آن پيمان بستند و ساير پيمانهايشان هم بر آن پايه بود،
اين بود كه ؛
«اگر محمّد بميرد يا كشته شود اين امر خلافت را از اهل بيتش بگيريم بطورى كه تا ما هستيم احدى از آنان به خلافت دست نيابد».
بعد از آن ابو عبيده جراح و معاذ بن جبل و در آخر ، سالم مولى ابى حذيفه هم به آنان پيوستند و پنج نفر شدند.
اينان جمع شدند و داخل كعبه رفتند و در بين خود نوشته اى در اين باره نوشتند كه:
«اگر محمد بميرد يا كشته شود ...»....
و در تمام اين قضايا عايشه و حفصه جاسوس پدرانشان در خانه پيامبر (ص) بودند.
سپس ابو بكر و عمر جمع شدند و سراغ منافقين و آزادشدگان فرستادند و ما بين خود مشورت و نظر خواهى كردند و بر اين رأى متّفق شدند كه، هنگام بازگشت پيامبر (ص) از حجة الوداع در گردنه «هرشى» كه در راه مكه در نزديكى جُحفه است شتر حضرت را برهانند و به اين طريق حضرت را بقتل برسانند.
كسانى كه اجراى نقشه را بر عهده داشتند چهارده نفر بودند كه در جنگ تبوك هم همين نقش را بر عهده داشتند ولى اين نقشه آنان بر آب شد.
امير المؤمنين (ع) از طرف خداوند در غدير خم منصوب شد و سپس پيامبر صلى اللَّه عليه و آله حركت كرد تا به گردنه «هرشى» رسيد و آن عده جلوتر رفتند و بر سر راه پنهان شدند، ولى اين بار هم خداوند آنان را مفتضح كرد و پيامبرش را حفظ نمود.
وقتى وارد مدينه شدند همگى در خانه ابو بكر جمع شدند و در بين خود نوشته اى نوشتند و آنچه در باره خلافت تعهّد كرده بودند در آن ذكر كردند،
و اوّلين مطلب آن شكستن پيمان و ولايت على بن ابى طالب عليه السّلام بود، و اينكه خلافت از آن ابو بكر و عمر و ابو عبيده است و سالم نيز با آنان است و از اين عده خارج نمی شود.
اين صحيفه دوم را سى و چهار نفر امضاء كردند كه چهارده نفر همان كمين كنندگان در گردنه هرشى بودند كه عبارت بودند از ابو بكر و عمر و عثمان و معاويه و عمرو عاص و طلحه و ابو عبيده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولى ابى حذيفه و معاذ بن جبل و ابو موسى اشعرى و مغيرة بن شعبه و سعد بن ابى وقاص و اوس بن حدثان و بيست نفر ديگر که هر كدام از اينان جمعيّت عظيمى را بدنبال خود داشتند كه سخنشان را می پذيرفتند و از آنان اطاعت می كردند.
نويسنده اين صحيفه سعيد بن عاص اموى بود و در محرم سال دهم هجرت آن را نوشت.
سپس آن را به ابو عبيده جراح سپردند و او آن را به مكه فرستاد. آن صحيفه همچنان در كعبه مدفون بود تا زمان عمر كه آن را از محلش بيرون آورد....
ادامه دارد....
🌧💦🌧💦
💦🌧💦🌧💦🌧💦
💙💦💙💦💙💦💙
💦💙💦💙
💙💦
💦 ادامه ی خطبه تُطُنجیه💦
💙💦...كأني بهذا و أشار إلى الحسين عليه السّلام قد ثار نوره بين عينيه،
فأحضره لوقته بحين طويل يزلزلها و يخسفها، و ثار معه المؤمنون في كل مكان، و أيم اللّه لو شئت سمّيتهم رجلا رجلا بأسمائهم و أسماء آبائهم فهم يتناسلون من أصلاب الرجال و أرحام النساء، إلى يوم الوقت المعلوم.
ثم قال: يا جابر، أنتم مع الحق و معه تكونون، و فيه تموتون، يا جابر إذا صاح الناقوس، و كبس الكابوس، و تكلّم الجاموس،
فعند ذلك عجائب و أي عجائب....
💙💦.....پس هیچ چیزی از ما پنهان نیست.
گویا من این را می بینم [اشاره به امام حسین (ع) نمود] که نورش بین دو چشمش برانگیخته شده است ،
من همان موقع نزد او حاضر می شوم ، در هنگامی طولانی مدت خواهد بود ، در دنیا زلزله و خسوف بوجود می آورد ،مؤمنان در کنار او از هر مکان برانگیخته می شوند .
به خداوند سوگند !
اگر بخواهم می توانم نام آن مردها را یکی یکی با نام پدرانشان باز گویم در حالی که آنها هنوز در صلب پدران و رحم زنان هستند و تا روز وقت معلوم متولد خواهند شد .
و بعد فرمود : ای جابر !
شما در کنار حق قرار دارید ، در کنار او باقی خواهید بود و در راه حق خواهید مرد .
ای جابر ! وقتی که ناقوس فریاد زند ، کابوس بیاید ، جاموس صحبت کند ، در آن هنگام عجایبی رخ خواهد داد ، چه عجایبی !....
ادامه دارد......
#خطبه_تطنجیه
#ادامه_خطبه_تطنجیه10
@ketabezendagi
💙💦
💦💙💦💙
💙💦💙💦💙💦💙
🍁🌴🍁🌴🍁🌴🍁
🌴🍁🌴🍁🌴
🍁ادامه ی حوادث بعد از رحلت پیامبر(ص)🍁
🍁تهديد عمر به قتل براى بيعت عمر،
در حالى كه ابو بكر بالاى منبر نشسته بود به او گفت: چطور بالاى منبر نشسته اى و اين مرد نشسته و روى جنگ دارد و بر نمی خيزد با تو بيعت كند.
دستور بده گردنش را بزنيم!
اين در حالى بود كه امام حسن و امام حسين (ع) ايستاده بودند. وقتى گفته عمر را شنيدند به گريه افتادند.
امير المؤمنين (ع) آن دو را به سينه چسبانيد و فرمود: گريه نكنيد، بخدا قسم بر قتل پدرتان قدرت ندارند.
دفاع امّ ايمن و بريده اسلمى از امير المؤمنين (ع)
ام ايمن پرستار پيامبر (ص) آمد و گفت: «اى ابو بكر، چه زود حسد و نفاق خود را ظاهر ساختيد»!
عمر دستور داد تا او را از مسجد بيرون كردند و گفت: «ما را با زنان چه كار است»؟!
بريده اسلمى برخاست و گفت: اى عمر، آيا بر برادر پيامبر و پدر فرزندانش حمله می كنى؟
تو در ميان قريش همان كسى هستى كه تو را آن طور كه بايد می شناسيم!
آيا شما دو نفر همان كسانى نيستيد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به شما فرمود:
«نزد على برويد و بعنوان امير المؤمنين بر او سلام كنيد»؟ شما هم گفتيد:
آيا از امر خدا و امر رسولش است؟
فرمود: آرى.
ابو بكر گفت: چنين بود ولى پيامبر بعد از آن فرمود:
«براى اهل بيت من نبوّت و خلافت جمع نمی شود»! بريده گفت:
«بخدا قسم پيامبر اين را نگفته است.
بخدا قسم در شهرى كه تو در آن امير باشى سكونت نمی كنم».
عمر دستور داد تا او را هم زدند و بيرون كردند!
🍁كيفيت بيعت اجبارى امير المؤمنين (ع)
َ ثُمَّ قَالَ قُمْ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ فَبَايِعْ فَقَالَ ع فَإِنْ لَمْ أَفْعَلْ قَالَ إِذاً وَ اللَّهِ نَضْرِبُ عُنُقَكَ فَاحْتَجَّ عَلَيْهِمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ ثُمَّ مَدَّ يَدَهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَفْتَحَ كَفَّهُ فَضَرَبَ عَلَيْهَا أَبُو بَكْرٍ وَ رَضِيَ بِذَلِكَ مِنْهُ فَنَادَى عَلِيٌّ ع قَبْلَ أَنْ يُبَايِعَ وَ الْحَبْلُ فِي عُنُقِهِ يَا «ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي».
سپس عمر گفت: برخيز اى فرزند ابى طالب و بيعت كن!
حضرت فرمود: اگر انجام ندهم چه خواهيد كرد؟
گفت: بخدا قسم در اين صورت گردنت را می زنيم!
امير المؤمنين (ع) سه مرتبه حجّت را بر آنان تمام كرد، و سپس بدون آنكه كف دستش را باز كند دستش را دراز كرد. ا
ابو بكر هم روى دست او زد و به همين مقدار از او قانع شد.
على (ع) قبل از آنكه بيعت كند در حالى كه طناب بر گردنش بود خطاب به پيامبر (ص) صدا زد:
«اى پسر مادرم، اين قوم مرا خوار كردند و نزديك بود مرا بكشند».
(حضرت در اينجا سخنى را فرموده كه حضرت هارون به حضرت موسى گفت: ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي. سوره اعراف: آيه 150.)......
ادامه دارد.....
🌴🍁🌴🍁🌴
🍁🌴🍁🌴🍁🌴🍁
💐🌼💐🌼💐🌼💐
🌼💐🌼💐
💐🌼
💐 ادامه ی خطبه تُطُنجیه💐
🌼💐...... اذا أنارت النار ببصری و ظهرت الراية العثمانية بوادي سوداء، و اضطربت البصرة و غلب بعضهم بعضا،
و صبا كل قوم إلى قوم، و تحرّكت عساكر خراسان، و تبع شعيب بن صالح التيمي من بطن الطالقان،
و بويع لسعيد السوسي بخوزستان، و عقدت الراية لعماليق كردان، و تغلبت العرب على بلاد الأرمن و السقلاب،
و أذعن هرقل بقسطنطينة لبطارقة سينان، فتوقعوا ظهور مكلم موسى من الشجرة على الطور، فيظهر هذا ظاهر مكشوف، و معاين موصوف،.....
🌼💐.....وقتی که آتش در بصره روشن شود و پرچم عثمانی در وادی سیاه ظاهر شود و در بصره شورش شود و برخی بر برخی دیگر غالب شوند ،
هر قومی به قوم دیگر هجوم برند ، سپاهیان خراسان حرکت کنند ،
شعیب بن صالح از مرکز طالقان مورد پیروی قرار گیرد ، با سعید سوسی در خوزستان بیعت شود ،
بزرگان کردستان پرچمی برافراشته کنند ،
اعراب بر سرزمین ارامنه و سقلب پیروز شوند و هرقل در قسطنطنیه ( ترکیه ) فرماندهان روم و یهود سینان را به رسمیت بشناسند ،
در آن هنگام منتظر ظهور درختی باشید که با موسی (ع) در طور تکلم نمود .
این بصورت ظاهر و آشکار اتفاق خواهد افتاد و با چشم دیده می شود و قابل توصیف است .....
ادامه دارد.....
#خطبه_تطنجیه
#ادامه_خطبه_تطنجیه11
@ketabezendagi
💐🌼
🌼💐🌼💐
💐🌼💐🌼💐🌼💐