,🌳🌳🌳🌳
🌳🌻🌻
🌳🌻
🌳
🌻 از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند:
یوم الحسره، کدام روز است که خدا می فرماید: بترسان ایشان را از روز حسرت؟
حضرت جواب دادند:
آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند.
پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟
حضرت فرمودند: آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد.
🌳
🌳🌻
🌳🌻🌻
🌳🌳🌳🌳
🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
🍃🍀🍃🍀
با سلام
عزیزان به توفیق الهی خطبه غدیریه ،خطبه نورانیت ،خطبة البیان وخطبه افتخاریه به پایان رسید. انشاءالله، از امشب با "خطبة طُطُنجیه" مولا همراه ما باشید.
با این امید که در این عصر غربت و غیبت امام زمان(عجلاللهفرجه)، شاهد ظهور ولایت کلیه حضرات معصومین(علیهمالسلام) باشیم.
تلگرام:
t.me/ketabezendagi
گپ:
https://gap.im/ketabezendagii
ایتا:
https://eitaa.com/ketabezendagi
🌴🍃🌴🍃🌴🍃🌴
🍃🌴🍃🌴
🌴🍃
🍃بسمه تعالی🍃
🍃🌴 مقدمه
از آن جا که حضرت على علیه السلام در قسمتى از این خطبه مى فرمایند:
«اَنَا الْواقِفُ عَلَى التُّطُنْجَیْنِ» ، من بر تطنجین ایستاده ام ؛
این خطبه را تطنجیه گویند و تُطُنج به
معناى خلیج است.
در برخى کتب از این خطبه به عنوان خطبه اقالیم نام برده شده است.
مأخذ ما در مورد خطبه «تطنجیه»، کتاب على علیه السلام و خطبه تطنجیه تألیف
مرحوم دکتر عبدالعلى گویا به نقل از کتاب «الزام الناصب فى اثبات الحجةالغائب»
تألیف مرحوم شیخ على حائرى یزدى است.
ناگفته نماند که غالب گذشتگان، این خطبه را از مرحوم حافظ رجب بُرسى نقل کرده و ما نیز از قدیمى ترین مؤلفینى که به خطبه «تطنجیه» اشاره نموده اند، تنها از حافظ رجب برسى یاد مى کنیم که در کتاب
«مشارق انوارالیقین فى اسرار امیرالمؤمنین علیه السلام » این خطبه را آورده است.
حافظ رجب برسى در کتاب مذکور، پاره اى دیگر از خطب نادره ى على علیه السلام را
نیز نظیر «خطبة البیان»، خطبه ى «افتخاریه» و خطبه «نورانیه» و ... آورده است.
علامه مجلسى در بحارالانوار و سید هاشم بحرانى، صاحب تفسیر برهان در آثار
خود، مخصوصا کتاب لوامع النورانیه، از کتاب هاى حافظ رجب برسى استفاده کرده اند و مرحوم علامه امینى هم ضمن مدح و ستایش حافظ رجب، بعضى از اشعار فصیح و بلیغ او را در دوره ى الغدیر نقل کرده است.
به هرحال، این واقعیت را باید پذیرفت که مندرجات خطبه ى «تطنجیه» در
سطح بسیار بالایى قرار دارد و همه ى اصول اعتقادى مکتب واقعى اسلام را که
متَّبَعِ همه ى انبیا و رسل مى باشد واجد است و براى افراد باهوش و محبّین اهل
بیت علیهم السلام مزایاى زایدالوصفى را داراست. خوانندگان این خطبه، در هر درجه و مقامى از تقوى و محبّت باشند، مى توانند به اندازه ى وعاء وجودى خود از آن بهره مند شوند.
این خطبه، سیر مقاله ى «حمد» را در طول تاریخ انبیا بیان مى کند. در تفضیل این
مقاله ى حمد، ابتدا سخن از خلق اوّل و صادر اوّل مى باشد که در لسان حدیث
به صورت «اَوَّلُ ما خَلَقَ اللّه ُ الْعَقْلُ»(۱) بیان مى گردد و این مقام عقل که در ابعاد
مختلف داراى مظاهر مختلفى است، از لحاظ ارتباط با موجودات و ماسوى اللّه
به صورت نفسِ «لاهوتیه ملکوتیه کلیه ى الهیه» عنوان مى گردد.
این مقام عقل اوّل، همان «حقیقت محمّدیه» است که نام هاى دیگر آن به اتکاى
چند حدیث نبوى به صورت «اَوَّلُ ما خَلَقَ اللّه ُ رُوحى»یا «اَوَّلُ ما خَلَقَ اللّه ُنُورى» و ... بیان شده است. همچنین به اتکاى خطبه «نورانیه» این «عقل» یا
«حقیقت محمدیه» همان «ولایت علویه مرتضویه» مى باشد.
به هر حال، خلق اوّل که همان مقام عقل است، با خلق موجودات در ارتباط
است و على علیه السلام در این مقام تحت عنوان «صادر اول» یا «نفس لاهوتیه ملکوتیه
کلیه ى الهیه» در ماسوى اللّه ظاهر شده است که یکى از جلوه هاى ساده ى آن،
فرمایش رسول خداست که خطاب به آن حضرت مى فرماید:
«یا عَلِىُّ اِنَّ اللّه َتَعالى قالَ لى:
یا مُحَمَّدُ بَعَثْتُ عَلِیّا مَعَ الاَْنْبِیاءِ باطِنا وَ مَعَکَ ظاهِرا».
اى على، همانا خداوند تعالى به من فرمود:
اى محمّد، من على را با پیامبران در باطن برانگیختم و با تو در ظاهر مبعوث نمودم.
حال، این صادر اول در خطبه ى «تطنجیه» به نطق آمده و به صورت:
«اَلْیَوْمَ اُنْطِقُ لَکُمُ الْعَجْماءُ ذاتَ الْبَیانِ»
پرده از رخ برگرفته و اسرارى را بازگو نموده
است....
#خطبه_تطنجیه
@ketabezendagi
🌴🍃
🍃🌴🍃🌴
🌴🍃🌴🍃🌴🍃🌴
⭕️ فرزند سردار شهید قاسم سلیمانی: بین بایدن و ترامپ تفاوتی وجود ندارد سخنان شنیدنی زینب سلیمانی در راشاتودی: 🔹ترامپ دستور کشتن پدر من را صادر و بایدن از آن حمایت کرد؛ بین ترامپ و بایدن تفاوتی وجود ندارد. 🔹 پدرم از همه مردم محافظت می کرد؛ نه تنها مردم کشور خود و خاورمیانه بلکه همه کشورها؛ او داعش را نابود کرد چون نمیخواست حتی مردم بی گناه در اروپا توسط چنین ویروس مهلکی کشته شوند؛ او به خاطر همه جنگید.
🍁🍁🍁🍁
🍁🍂🍂
🍁🍂
🍁
🍁🍂 ادامه ی خطبه فدکیه در امتداد حوادث بعد از رحلت پیامبر (ص) 🍂🍁
🍁🍂...آنگاه رو به قبر شريف پيامبر نموده و اين مرثيه را سرود:
ثُمَّ عَطَفَتْ عَلَى قَبْرِ النَّبِيِّ ص وَ قَالَتْ-
قَدْ كَانَ بَعْدَكَ أَنْبَاءٌ وَ هَنْبَثَةٌ
لَوْ كُنْتَ شَاهِدَهَا لَمْ تَكْثُرِ الْخَطْبُ
إِنَّا فَقَدْنَاكَ فَقْدَ الْأَرْضِ وَابِلَهَا
وَ اخْتَلَّ قَوْمُكَ فَاشْهَدْهُمْ وَ لَا تَغِب
وَ كُلُّ أَهْلٍ لَهُ قُرْبَى وَ مَنْزِلَةٌ
عِنْدَ الْإِلَهِ عَلَى الْأَدْنَيْنَ مُقْتَرِبٌ
أَبْدَتْ رِجَالٌ لَنَا نَجْوَى صُدُورِهِمْ
لَمَّا مَضَيْتَ وَ حَالَتْ دُونَكَ التُّرْبُ
تَجَهَّمَتْنَا رِجَالٌ وَ اسْتُخِفَّ بِنَا
لَمَّا فُقِدْتَ وَ كُلُّ الْأَرْضِ مُغْتَصَبٌ
وَ كُنْتَ بَدْراً وَ نُوراً يُسْتَضَاءُ بِهِ
عَلَيْكَ يَنْزِلُ مِنْ ذِي الْعِزَّةِ الْكُتُبُ
وَ كَانَ جَبْرَئِيلُ بِالْآيَاتِ يُؤْنِسُنَا
فَقَدْ فُقِدْتَ وَ كُلُّ الْخَيْرِ مُحْتَجَبٌ
فَلَيْتَ قَبْلَكَ كَانَ الْمَوْتُ صَادَفَنَا
لَمَّا مَضَيْتَ وَ حَالَتْ دُونَكَ الْكُثُبُ
🍁🍂.... .آنگاه رو به قبر شريف پيامبر نموده و اين مرثيه را سرود:
پس از تو اخبار و اكاذيبى منتشر شد كه اگر شما حاضر بودى كار مردم تا اين حدّ سخت نمی شد،
ما تو را از دست داديم همچون زمينى كه بارانى نافع را از دست دهد، قوم تو به اختلاف افتادند، پس تو خود شاهد امور ايشان باش،
هر يك از خويشان او داراى احترام و منزلتند، و نزد خدا آن گرامی تر است كه به او نزديكتر،
گروهى از مردم آنچه در سينه ها [از حقد و كينه] داشتند به ما نماياندند، آنگه كه تو درگذشتى و خاكها ميان ما و شما حائل شد،
گروهى از مردمان نسبت به ما روى ترش كرده و مقام ما را كوچك و سبك شمردند، چون از ميان ما غايب شدى امروز ما مورد غضب و خشم واقع شديم،
تو همچون ماه شب چارده و نورى بودى كه از تو بهره مند می شدند، و بر تو از جانب خداوند عزيز آيات نازل می شد،
در گذشته فرشته وحى جبريل با آيات خدا مونس ما اهل بيت بود، چون از ميان ما رفتى او نيز غايب شده و تمام خوبي ها از ما پوشيده شد،
اى كاش مرگ، پيش از تو سراغ ما می آمد، وقتى شما از اين دنيا رحلت نموده و ميان ما و شما حائل شد، به ما مصيبتى رسيده كه به هيچ فرد اندوهناكى از عرب و عجم نرسيده بود.
ادامه دارد......
🍁
🍁🍂
🍁🍂🍂
🍁🍂🍂🍁
💙💦💙💦💙💦💙
💦💙💦💙
💙💦
💦 فصل [خطبة التُطنجية] 💦
💙💦.....من خطبة له عليه السّلام تسمّى التطنجية، ظاهرها أنيق، و باطنها عميق،
فليحذر قارئها من سوء ظنّه، فإن فيها من تنزيه الخالق ما لا يطيقه أحد من الخلائق،
خطبها أمير المؤمنين عليه السّلام بين الكوفة و المدينة، فقال:
الحمد للّه الذي فتق الأجواء و خرق الهواء، و علق الأرجاء و أضاء الضياء،
و أحيى الموتى و أمات الأحياء، أحمده حمدا سطع فأرفع، و شعشع فلمع، حمدا يتصاعد في السماء إرساله،
و يذهب في الجو اعتداله، خلق السّماوات بلا دعائم، و أقامها بغير قوائم، و زيّنها بالكواكب المضيئات، و حبس في الجو سحائب مكفهرات، و خلق البحار و الجبال على تلاطم تيار رفيق رئيق، فتق رتجاها فتغطمطت أمواجها،
أحمده و له الحمد، و أشهد أن لا إله إلّا هو، و أشهد أن محمدا عبده و رسوله، انتجبه من البحبوحة العليا، و أرسله في العرب، و ابتعثه هاديا مهديا حلاحلا طلسميا،
فأقام الدلائل، و ختم الرسائل، بصّر به المسلمين، و أظهر به الدين، صلّى اللّه عليه و آله الطاهرين.....
💦 بسم االله الرحمن الرحيم💦
💙💦 خطبه تُطنجیه امیرالمؤمنین علی علیه السلام که دارای باطنی ژرف و اسراری عظیم است حضرت این خطبه را بین مدینه و کوفه انشاءفرمودند:
حمد و ستایش از آن خدایی است که فضاها را از هم گشود و هوا را شکافت ، گوشه ها را معلق کرد ، روشنایی را روشنی بخشید،
مردگان را زنده کرد و زندگان را میراند .
من او را حمد می کنم ، حمدی که ساطع شود و بالا رود ، تشعشع پیدا کند و بدرخشد ، حمدی که ارسال آن در آسمان بالا رود ، با اعتدال در فضا حرکت کند .
او آسمانها را بدون ستون آفرید و بدون ستون آن را بر پا داشت و آن را با ستارگان نورانی زینت داد و ابرها را در فضا محبوس نمود ، دریاها و کوه ها را با وجود تلاطم امواج نرم و دلنشین آفرید ، تنگناهای آن را باز کرد و امواج آن به بالا پرتاب شد.
من او را حمد می کنم و حمد متعلق به اوست ، شهادت می دهم که خدایی جز او نیست ، شهادت می دهم که محمد (ص)بنده و فرستاده اوست ، او را از فضای بالا انتخاب کرده است ، او را در بین اعراب به رسالت فرستاد ، او را هدایت کننده و هدایت شده مبعوث نمود ، حرکتی طلسم شکن ، دلیل ها ارائه داد ، رسالتها را به پایان رساند ، با او به مسلمانان بصیرت داد ، با او دین را اظهار کرد .
صلوات خداوند بر او و آل پاکش باد.....
💦اللهم صلّ علی محمد و آل محمد💦
ادامه دارد.....
#خطبه_تطنجیه
#ادامه_خطبه_تطنجیه_2
@ketabezendagi
💙💦
💦💙💦💙
💙💦💙💦💙💦💙
🦋 🌈 🦋 🌈 🦋 🌈 🦋
💧آخرین قسمت خطبه فدکیه در امتداد حوادث بعد از رحلت پیامبر(ص)💧
🦋...ثُمَّ انْكَفَأَتْ وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) يَتَوَقَّعُ رُجُوعَهَا إِلَيْهِ وَ يَتَطَلَّعُ طُلُوعَهَا عَلَيْهِ فَلَمَّا اسْتَقَرَّتْ بِهَا الدَّارُ
قَالَتْ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ اشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِينِ وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنِينِ نَقَضْتَ قَادِمَةَ الْأَجْدَلِ فَخَانَكَ رِيشُ الْأَعْزَلِ هَذَا ابْنُ أَبِي قُحَافَةَ يَبْتَزُّنِي نِحْلَةَ أَبِي وَ بُلْغَةَ ابْنَيَّ لَقَدْ أَجْهَدَ فِي خِصَامِي وَ أَلْفَيْتُهُ أَلَدَّ فِي كَلَامِي حَتَّى حَبَسَتْنِي قَيْلَةٌ نَصْرَهَا وَ الْمُهَاجِرَةُ وَصْلَهَا وَ غَضَّتِ الْجَمَاعَةُ دُونِي طَرْفَهَا فَلَا دَافِعَ وَ لَا مَانِعَ خَرَجْتُ كَاظِمَةً وَ عُدْتُ رَاغِمَةً أَضْرَعْتَ خَدَّكَ يَوْمَ أَضَعْتَ حَدَّكَ افْتَرَسْتَ الذِّئَابَ وَ افْتَرَشْتَ التُّرَابَ مَا كَفَفْتَ قَائِلًا وَ لَا أَغْنَيْتَ طَائِلًا وَ لَا خِيَارَ لِي لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هُنَيْئَتِي وَ دُونَ ذِلَّتِي عَذِيرِي اللَّهُ مِنْهُ عَادِياً وَ مِنْكَ حَامِياً وَيْلَاي فِي كُلِّ شَارِقٍ وَيْلَايَ فِي كُلِّ غَارِبٍ مَاتَ الْعَمَدُ وَ وَهَنَ الْعَضُدُ شَكْوَايَ إِلَى أَبِي وَ عَدْوَايَ إِلَى رَبِّي اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ حَوْلًا وَ أَشَدُّ بَأْساً وَ تَنْكِيلًا
فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) لَا وَيْلَ لَكِ بَلِ الْوَيْلُ لِشَانِئِكِ ثُمَّ نَهْنِهِي عَنْ وَجْدِكِ يَا ابْنَةَ الصَّفْوَةِ وَ بَقِيَّةَ النُّبُوَّةِ فَمَا وَنَيْتُ عَنْ دِينِي وَ لَا أَخْطَأْتُ مَقْدُورِي فَإِنْ كُنْتِ تُرِيدِينَ الْبُلْغَةَ فَرِزْقُكِ مَضْمُونٌ وَ كَفِيلُكِ مَأْمُونٌ وَ مَا أُعِدَّ لَكِ أَفْضَلُ مِمَّا قُطِعَ عَنْكِ فَاحْتَسِبِي اللَّهَ.
فَقَالَتْ حَسْبِيَ اللَّهُ وَ أَمْسَكَتْ.
...سپس آن حضرت (ع) به منزل بازگشت در حالى كه حضرت امير (ع) در انتظار مراجعت و درخشش سيماى مبارك او بود، چون در خانه قرار يافت؛ از شدّت تأثّر شروع به ملامت حضرت امير (ع) كرده و فرمود:
اى فرزند أبو طالب، چرا همچون كودك در جنين پنهان شده و مانند افراد تهمت زده در كنج خانه نشسته اى؟
تو كسى بودى كه شاه پرهاى بازها را درهم می شكستى، چطور شده كه اكنون از پر و بال مرغان ناتوان فرو مانده اى؟!
اين فرزند أبو قحافه، هديّه پدر و قوت و معيشت فرزندانم را به ظلم ستانده، و در مخالفت با من به سختى می كوشد، و جسورانه مجادله می كند، آنچنان كه جماعت انصار دست از يارى من برداشته و مهاجرين رشته دوستى را گسسته، و همه تنهايم گذاشته اند، نه مدافعى دارم و نه مانعى، از خانه با دلى آكنده از خشم خارج شدم و در نهايت خوارى بازگشتم،
آرى آن روزى شكست خوردى كه تندى و خشونت خود را ضايع نمودى،
آرى روزگارى در شكار گرگان بوده و پاره می كردى، و حال خاك نشينى را اختيار نموده اى!!
نه پاسخ گوينده اى را می دهى، و نه سخن ياوه اى را ممنوع می سازى،
من نيز ديگر هر چاره اى را از كف داده ام،
اى كاش پيش از اين خوارى مرده بودم، عذرخواه، من در تمام اين حرفها كه با تو گفتم و كم حرمتى كه صادر شد
همانا خداى من است، چه مرا وابگذارى و يا حمايت نمايى!
واى بر من در هر طلوع آفتاب!
تكيه گاهم از دنيا رفت، و بازويم ناتوان شد، شكايت نزد پدر می برم!
و از خداوند دادخواهى می كنم!
خدايا !
نيرو و قدرت تو از همه افزونتر؛ و عذاب و نكال تو از همه شديدتر است!.
آنگاه مولاى متّقيان از در تسليت به آن حضرت عليهما السلام گفت:
اى دختر بهترين انبياء بر تو هيچ ويل و واى مباد !
كه ويل و واى براى دشمن بدخواه تو است !
اى دختر برگزيده عالميان و يادگار آخر الزّمان، غم و اندوه خود فرو نشان، و بدان كه من هرگز در دينم سستى نكرده و از حدّ توانم خارج نشده ام،
اگر مقصود شما روزى به قدر كفاف است كه آن را خداوند ضمانت فرموده، و او ضامنى استوار و امين است، و آنچه براى تو مهيّا و آماده
فرموده برتر از آن است كه از شما به غارت رفته، پس كار را به خدا واگذار !.
پس حضرت زهرا عليها السّلام آرام گشته و عرض كرد: خدا مرا كافى است و او بهترين وكيل است، و ديگر چيزى نگفت.
پایان خطبه فدکیه
حوادث بعد از رحلت ادامه دارد....
🦋 🌈 🦋 🌈 🦋 🌈 🦋