eitaa logo
کتاب زندگی
2.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
32 فایل
@Niloufarkalhor ارتباط با ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼 🍀🌼🍀🌼 🌼🍀 🍀 ادامه ی خطبه تُطُنجیه 🍀 🌼🍀....هيهات هيهات، إذا كشف المستور، و حصل ما في الصدور، و علم أين الضمير، و أيم اللّه لقد كوزتم كوزات، و كررتم كرات، و كم بين كرة و كرة من آية و آيات، ما بين مقتول و ميّت، فبعض في حواصل الطيور، و بعض في بطون الوحش، و الناس ما بين ماض و زاج ، و رايح و غاد، و لو كشف لكم ما كان منّي في القديم الأول، و ما يكون منّي في الآخرة، لرأيتم عجائب مستعظمات، و أمورا مستعجبات، و صنائع و إحاطات، أنا صاحب الخلق الأوّل قبل نوح الأول، و لو علمتم ما كان بين آدم و نوح من عجائب اصطنعتها، و أمم أهلكتها: فحق عليهم القول، فبئس ما كانوا يفعلون.... 🌼🍀....هرگز ، هرگز ، وقتی پرده ها کنار رود ، آنچه در سینه هاست به ثمر بنشیند ، آنگاه معلوم می گردد که گرایش درون به چیست، و به خداوند سوگند ! شما بارها رجوع کردید و بین هر رجوع چه بسیار آیه و آیاتی وجود دارد، عده ای به قتل می رسند و عده ای می میرند ، برخی در لانه پرندگان هستند ، برخی در شکم حیوانات وحشی ، مردم عده ای رفته اند و عده ای در غرور زنده اند ، عده ای می روند و عده ای می آیند. اگر برای شما نمایان شود آنچه من در قدیم اول انجام داده ام و آنچه در آخرت انجام خواهم داد، چیزهای عجیب و بزرگ و اموری تعجب برانگیز خواهید دید و صنایع و قدرتهایی را مشاهده خواهید نمود. من همراه مخلوقات اول قبل از نوح اول بودم . اگر بدانید که بین آدم و نوح چه اعمال عجیبی را انجام دادم ، چه امّت هایی را هلاك کردم،... پس عذاب به حق به آنان تعلق گرفت ، چه بد اعمالی از خود ارائه دادند..... ادامه دارد..... @ketabezendagi 🌼🍀 🍀🌼🍀🌼 🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼
🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀 🍃🍀🍃🍀 🍃 ادامه ی حوادث بعد از رحلت پیامبر(ص)🍃 🍀🍃على عليه السّلام، از خانه تا مسجد سپس على عليه السّلام را بردند و به شدت او را می كشيدند، از خانه بیرون آوردند و او را به سرعت مى بردند. (در یک جا ابوبکر احمد بن عبدالعزیز جوهرى به اسنادش از لیث بن سعد نقل مى کند که على (علیه السلام) از بیعت با خلیفه اول خوددارى ورزید. پس او را «مُلبّیاًـ» یعنى در حالى که پیراهنش را در گردنش جمع کرده بودند و او را مى کشاندند). تا آنكه نزد ابو بكر رسانيدند. و اين در حالى بود كه عمر بالاى سر ابو بكر با شمشير ايستاده بود. و سایر مردم در اطاف ابوبکر نشسته بودند و اسلحه همراهشان بود. ورود بى‌‏اجازه به خانه حضرت زهرا عليها السّلام‏ سليم می گويد: به سلمان گفتم آيا بدون اجازه به خانه فاطمه عليها السّلام وارد شدند؟! گفت: آرى بخدا قسم، و اين در حالى بود كه «خمار» نداشت. حضرت زهرا عليها السّلام صدا زد: «وا ابتاه، وا رسول اللَّه، اى پدر، ابو بكر و عمر بعد از تو با بازماندگانت بدرفتارى كردند در حالى كه هنوز چشمان تو در قبرت باز نشده است» و اين سخنان را حضرت با بلندترين صدايش ندا می نمود. سلمان می گويد: ابو بكر و اطرافيانش را ديدم كه مى‌‏گريستند و صدايشان به گريه بلند شده بود. در ميان آنان كسى نبود مگر آنكه گريه می كرد جز عمر و خالد بن وليد و مغيرة بن شعبه، و عمر می گفت: ما را با زنان و رأى آنان كارى نيست!! ادامه دارد.... 🍃🍀🍃🍀 🍀🍃🍀🍃🍀🍃🍀
🌸🔵🌸🔵🌸🔵🌸 🔵🌸🔵🌸 🌸🔵 🌸 ادامه ی خطبه تُطُنجیه 🌸 🔵🌸.....أنا صاحب الطوفان الأوّل، أنا صاحب الطوفان الثاني، أنا صاحب سيل العرم، أنا صاحب الأسرار المكنونات، أنا صاحب عاد و الجنات، أنا صاحب ثمود و الآيات، أنا مدمّرها، أنا مزلزلها، أنا مرجعها، أنا مهلكها، أنا مدبرها، أنا بانيها، أنا داحيها، أنا مميتها، أنا محييها، أنا الأوّل، أنا الآخر، أنا الظاهر، أنا الباطل، أنا مع الكور قبل الكور، أنا مع الدور قبل الدور، أنا مع القلم قبل القلم، أنا مع اللوح قبل اللوح، أنا صاحب الأزلية الأولية، أنا صاحب جابلقا و جابرسا، أنا صاحب الرفوف و بهرم، أنا مدبر العالم الأول حين لا سماؤكم هذه و لا غبراؤكم. 🔵🌸......من صاحب طوفان اول و طوفان دوم بودم ، من صاحب سیل عرم ، صاحب اسرار محرمانه ، همراه قوم عاد و آن باغها ، همراه قوم ثمود و آن آیات بودم . من آنها را ویران کردم ، من براي آنها زلزله ایجاد کردم ، من آنها را باز خواهم گرداند ، من آنها را نابود کردم ، من آنها را تدبیر کردم ، من آنها را بنا کردم ، من آنها را گستراندم ، من آنها را میراندم ، من آنها را زنده خواهم کرد ، من اولین هستم ، من آخرین هستم ،من ظاهر هستم ،من باطن هستم . در کنار ستارگان جنوبی و قبل از آنها ، در کنار خانه ها و قبل از آنها ، در کنار قلم و قبل از آن ، در کنار لوح و قبل از آن ، و صاحب اَزلیّت اول هستم ، صاحب دو شهر جابلقا و جابرسا ، صاحب رفوف و بهرم ، تدبیر کننده عالم اول هستم ، آن هنگام که نه این آسمان شما وجود داشت و نه از این دشتها خبری بود..... ادامه دارد..... @ketabezendagi 🔵🌸 🌸🔵🌸🔵 🔵🌸🔵🌸🔵🌸🔵
🌎🌐🌎🌐🌎🌐🌎🌐 🌐🌎🌐🌎 🌐 ادامه حوادث بعد از رحلت پیامبر(ص) 🌐 سخنان امير المؤمنين (ع) هنگام ورود به مسجد سلمان می گويد: على (ع) را نزد ابو بكر رسانيدند در حالى كه می فرمود: بخدا قسم ! اگر شمشيرم در دستم قرار می گرفت می دانستيد كه هرگز به اين كار دست نمی يابيد. بخدا قسم ! خود را در جهاد با شما سرزنش نمی کنم، و اگر چهل نفر برايم ممكن می شد جمعيت شما را متفرّق می ساختم، ولى خدا لعنت كند اقوامى را كه با من بيعت كردند و سپس مرا خوار نمودند. ابو بكر تا چشمش به على (ع) افتاد فرياد زد: «او را رها كنيد» ! على (ع) فرمود: اى ابو بكر، چه زود جاى پيامبر را ظالمانه غصب كرديد ! تو به چه حقّى و با داشتن چه مقامى مردم را به بيعت خويش دعوت می نمايى؟ آيا ديروز به امر خدا و پيامبر با من بيعت نكردى؟ 🌐حديث جعل كردن ابو بكر وقتى ابو بكر ترسيد مردم على(ع) را يارى كنند و مانع او شوند پيش‏دستى كرد و (خطاب به حضرت) گفت: آنچه گفتى حق است كه با گوش خود شنيده‏ ايم و فهميده‏ ايم و قلبهايمان آن را در خود جاى داده است، و لكن بعد از آن من از پيامبر شنيدم كه می گفت: 🍃«ما اهل بيتى هستيم كه خداوند ما را انتخاب كرده و ما را بزرگوار داشته و آخرت را براى ما بر دنيا ترجيح داده است. و خداوند براى ما اهل بيت نبوّت و خلافت را جمع نخواهد كرد».🍃 على (ع) فرمود: آيا كسى از اصحاب پيامبر هست كه با تو در اين مطلب حضور داشته؟ عمر گفت: خليفه پيامبر راست می گويد. من هم از پيامبر شنيدم همان طور كه ابو بكر گفت. ابو عبيده و سالم مولى ابى حذيفه و معاذ بن جبل هم گفتند: راست می گويد، ما اين مطلب را از پيامبر شنيديم. علی علیه السلام فرمود: ... ادامه دارد.... 🌐🌎🌐🌎 🌎🌐🌎🌐🌎🌐🌎🌐