eitaa logo
کتاب فاطمیون
809 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
382 ویدیو
209 فایل
☘️بسم الله الرحمن الرحیم☘️ شما نهضت کتابخوانی باید راه‌ بیندازید، واقعاً کتاب بخوانید، مطالعه کنید. امام خامنه ای عزیز کانال مطالعاتی کتاب فاطمیون #ارتباط_با_ما 09127819822 @Eshq_Agahi_Masouliyat
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ حوض خون : @houzekhoon ⭕️ روایتی اصیل از رخت‌شویی بانوان مبارز و ایثارگر در سال‌های دفاع مقدس و پشتیبانی جبهه ⭕️ با حضور بانوی ایثارگر صغری بستاک ( از راویان اثر ) 🆔 @Bostak1337
Babak_Bayat-Gheteh_21-(WWW.IRMP3.IR).mp3
2.38M
🌷چند خط از کتاب حوض خون😭 «زیر نور لامپ حوض‌های پر از خون را دیدم. هر روز آن صحنه‌ها را می‌دیدم. ولی آن ‌بار، توی تاریکی و سکوت شب، خیلی عجیب و دردناک بود. سرخی خون زیر نور لامپ برق می‌زد. نمی‌خواستم باورش کنم. چند بار چشم‌هایم را بازوبسته کردم. به‌جای آب تلألؤ خون را می‌دیدم. جگرم سوخت. دیدم ننه‌غلام و زهرا هم مثل من روی حوض خون ماتشان برده.» https://eitaa.com/ketabfa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️تقریظ امام خامنه ای عزیز بر «» در مراسم دوازدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت، تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «حوض خون» منتشر شد. متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب به شرح زیر است: بسم الله الرّحمن الرّحیم ـ اولین احساس، پس از خواندن بخش‌هائی از این کتاب، احساس شرم از بی‌عملی در مقایسه با مجاهدت این مجاهدانِ خاموش و بی‌ریا و گمنام بود. آنچه در این کتاب آمده بخش ناشناخته و ناگفته‌ئی از ماجرای عظیم دفاع مقدس است. باید از بانوی پرکار و صبور و خوش‌سلیقه‌ئی که این کار پرزحمت را به‌عهده گرفته و بخوبی از عهده برآمده است و نیز از مؤسسه‌ی جبهه‌ی فرهنگی عمیقاً تشکر شود. مهر ماه ۱۴۰۰ https://eitaa.com/ketabfa
گاهی روایت هایی می آیند که شرحشان درد است؛ درد واقعی.. دردهایی نشسته بر شانه های واقعیت و واقعیت گرایی.😢 تارشان از غرور است و پودشان از رنج مدام رج می خورد. این که می گویم غرور، واقعا غرور است. همان سرِ افراشته و قلبِ مطمئن. اوج غرور است که زن باشی و طوری پای کار بمانی که جز تو از هیچ کس برنیاید. می بینی و می مانی و دم نمی زنی تا خون بشود به دلت.💔 حوض خون همان خونِ دل است.. 📖| برگی از چند دقیقه آرام می شدم، دوباره با دیدن لباسی ترکش خورده به مادرهای شهدا نگاه می کردم و می زدم زیر گریه😭. غصهٔ دو سه سال جنگ و ترس از ماندن زیر آوار، گوشهٔ دلم بود😢. ولی دیدن لباس های خونی هزار برابر سخت تر از آن همه ترس و اضطراب بود. آن روز آن قدر گریه کردم که چشم هایم شدند کاسه خون........ ═══✧❁🌸هیأت فاطمیّون🌸❁✧═══
🟦نگاهی گذرا به زندگینامه‌ی حضرت آیت‌الله‌العظمی سید علی حسینی خامنه‌ای 🔹شماره 24 -فعالیت‌های منجر به تبعید او در ۲ شهریور ۱۳۵۴ از زندان آزاد شد، اما تحت مراقبت مأموران امنیتی بود و اقامه‌ی جماعت، سخنرانی، تدریس و جلسات تفسیر وی حتی در منزلش ممنوع شده بود. اما او به‌رغم همه‌ی محدودیتهای سیاسی و امنیتی جلسات تفسیر و فعالیتها و اقدامات روشنگرانه‌ی انقلابی خود را به صورت مخفیانه پیگرفت و پرداخت شهریه‌ی امام خمینی به طلاب علوم دینی را نیز ادامه داد. در اواخر سال ۱۳۵۴ مخفیانه کتاب طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن را با نام مستعار سیدعلی حسینی منتشر کرد. او در خرداد ۱۳۵۵، به دنبال وقوع سیل در قوچان، گروهی را تشکیل داد که از مشهد برای کمکرسانی به مردم سیل‌زده به آن شهر اعزام شده و با استقرار در مدرسه‌ی عوضیه‌ی آن شهر به امدادرسانی پرداختند. در اسناد ساواک گزارش‌هایی درباره‌ی فعالیتهای سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای و پدرش در اواخر سال ۱۳۵۵ در مشهد وجود دارد که به طرف‌داری از امام خمینی و تبلیغ نهضت اسلامی پرداخته‌اند. آیت‌الله خامنه‌ای در محرم ۱۳۹۶/دی ۱۳۵۵ سخنرانیهایی علیه رژیم ایراد کرد و ضمن برگزاری سلسله‌جلسات مباحثه درباره‌ی تبیین فضای فکری ـ فرهنگی، به‌ویژه برای دانشجویان و جوانان و نیز حضور در جلسات علما و روحانیون تهران روند مبارزه را شدت بخشید. از سوی دیگر، ساواک هم می‌کوشید برای به دست آوردن مستنداتی علیه او و مبارزان دیگر در آن جلسات نفوذ کند. به دنبال درگذشت علی شریعتی در لندن در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ آیت‌الله خامنه‌ای در بزرگداشت و مراسم ترحیم وی حضور داشت. این حضور او به دلیل آشنایی و ارتباط دیرینه‌اش با شریعتی و پدرش بود. 🌐 https://farsi.khamenei.ir/ 🌐 https://eitaa.com/takliffa 🌐 https://eitaa.com/ketabfa
25.mp3
6.77M
📚🔊 همسفر دانا 📗 | 🔹شماره 25 🌿انتشارات شهید احمد کاظمی 🌐 @takliffa 🌐 @ketabfa
26.mp3
7.77M
📚🔊 همسفر دانا 📗 | 🔹شماره 26 🌿انتشارات شهید احمد کاظمی 🌐 @takliffa 🌐 @ketabfa
🟦نگاهی گذرا به زندگینامه‌ی حضرت آیت‌الله‌العظمی سید علی حسینی خامنه‌ای 🔹شماره 25 - تبعید به ایرانشهر به دنبال درگذشت آیت‌الله سید مصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶ در نجف اشرف، آیت‌الله خامنه‌ای به همراه برخی از مبارزان مراسم ختمی در ۶ آبان در مسجد ملاهاشم برپا کرد. همان ایام به همراه عده‌ای از علمای مشهد تلگرام تسلیتی به امام خمینی در نجف مخابره کردند. با درگذشت آیت‌الله سید مصطفی خمینی و تحولاتی که در پی آن پدید آمد، نهضت اسلامی وارد مرحله‌ی نهایی خود شد و حرکتهای جدی برای پیروزی انقلاب آغاز گردید. رژیم پهلوی هم در واکنش به این فعالیتها، به‌رغم اعلام سیاست فضای باز سیاسی، با سرکوب و خفقان فعالیتهای مبارزان را محدودتر کرد. به دنبال اجرای این سیاست، برخی از مبارزان سرشناس به تبعید محکوم شدند که آیت‌الله خامنه‌ای هم در زمره‌ی آنان بود. او از سوی کمیسیون امنیت اجتماعی خراسان به سه سال تبعید در ایرانشهر محکوم گردید و مأموران ساواک در ۲۳ آذر ۱۳۵۶ به منزل او یورش برده و او را دستگیر و به ایرانشهر انتقال دادند. هدف رژیم از این اقدام، قطع ارتباط او با مردم و مبارزان و به دنبال آن، عدم توفیق وی در امر مبارزه و افشاگری علیه حکومت بود. اما وی به علت تعامل با اهل تسنن اشتهار و محبوبیتی در میان مردم ایرانشهر یافت و با بهره‌گیری از این فرصتها پیام انقلاب را به مردم دورترین نقاط کشور رساند. سخنرانیهای او در مسجد آل‌رسول ایرانشهر و رفت و آمد علما و روحانیون مبارز، نیروهای انقلابی و اقشار مختلف مردم به منزل او، عوامل امنیتی را بر آن داشت که فعالیتهای او را محدود سازند و از رفت و آمد مردم ممانعت به‌عمل آورند. 🌐 https://farsi.khamenei.ir/ 🌐 https://eitaa.com/takliffa 🌐 https://eitaa.com/ketabfa
27.mp3
2.4M
📚🔊 همسفر دانا 📗 | 🔹شماره 27 🌿انتشارات شهید احمد کاظمی 🌐 @takliffa 🌐 @ketabfa
28.mp3
8.31M
📚🔊 همسفر دانا 📗 | 🔹شماره 28 🌿انتشارات شهید احمد کاظمی 🌐 @takliffa 🌐 @ketabfa
🌺به نام الله پاسدار خون شهیدان 🌸همراه با کتاب دوره چهاردهم فاطمیون ✳️آنچه در تمام روایت‌های کتاب مشهود است، رشد و تعالی روحی راویان در سیر فعالیت‌های پشت‌جبهه است. اکثر آن‌ها در ابتدای روایت‌ و خاطراتشان سرشار از ظرافت‌های زنانه‌اند؛ لبریز از ترس‌هایی که به اقتضای مادر و همسربودنشان همواره با آنان بود، اما مشاهده همه‌روزه خون و مجروح و تکه‌های گوشت و استخوان نگاه آن‌ها را نسبت به مسائل مختلف زندگی دگرگون می‌کند. از یک‌جایی به بعد، دیگر از هیچ‌چیز نمی‌ترسند؛ حتی مرگ نیز بر اندامشان رعشه نمی‌اندازد و کم‌کم جنس نگرانی‌هایشان تغییر می‌کند. از یک‌جایی به بعد، میان پسر خودشان و پسر همسایه تفاوتی نمی‌بینند و شرمسار از رخسار زنانی که عزیزانشان را در جنگ از دست داده‌اند، نگرانی برای عزیزان خود را نه‌تنها از دیگران پنهان می‌کنند که ابرازِ در خفای آن را نیز خودخواهی می‌دانند. ✳️ما در «حوض خون»، جنگ را از نگاه زنان و مادران به نظاره می‌نشینیم. در این روایت‌ها، خبری از خاکریز و سنگر و کمین نیست، اما پر از نگرانی مادران و زنان است برای مردانی که پشت خاکریز‌ها می‌جنگند. جنگ در نگاه این زنان به‌جز موشک‌هایی که خانه‌های شهرشان را به تلی از خاک بدل می‌کنند، ملحفه‌هایی است که رنگ حوض را به رنگ خون درمی‌آورند. ما در «حوض خون»، جنگ را لابه‌لای تکه‌های گوشت و استخوان‌هایی می‌بینیم که بین پتوها جا مانده است؛ جنگ را از میان لباس‌های سوراخ‌سوراخ‌شده رزمنده‌ها می‌نگریم و از میان مویه‌های آرام و زیرلب زنان هنگام رفوکردن لباس‌ها، صدای موشک و خمپاره می‌شنویم. ✳️از میان روایت‌ها، تصویر اندیمشکِ سال‌های ملتهب جنگ به‌خوبی برای مخاطب ترسیم می‌شود و مخاطبِ اندیمشک‌نرفته‌ای که سنش نیز به روزهای جنگ قد نمی‌دهد، شهر اندیمشک و مردمانش را از میان خاطراتی که بوی باروت و خون و گوشت سوخته می‌دهند، می‌شناسد... آنچه از خاطرات برمی‌آید این است که هم‌بستگی مهم‌ترین کلیدواژه آن روز‌ها بود. ردپای این کلیدواژه در صحبت تک‌تک زنان دیده می‌شود ... 🌷روایتی اصیل از رخت‌شویی بانوان مبارز و ایثارگر در سال‌های دفاع مقدس و پشتیبانی جبهه 🌷راوی: بانوی ایثارگر صغری بستاک https://eitaa.com/ketabfa https://eitaa.com/joinchat/485032128C2c842244f4