-
-
در مودة دوازدهم کتاب مودة القربی از کتاب
ینابیع المودة مرویست از حضرت امیر که
قاتل امام حسین صلوات الله علیه شریرترین
امت است و کشنده حسین صلوات الله علیه
در تابوتی است از آتش و بر او می شود نصف
عذاب اهل جهنم و محکم بسته می شود.
دست ها و پاهایش با زنجیرهای آتشین. پس
برده و او را به آتش می اندازند تا این که
می افتد میان آتش جهنم و او را بوی بدی
باشد چنان گندیده شود که از شدّت
گندیدنش اهل جهنم به خدا پناه می برند
و شکایت می کنند و از اذیت گندیدنش و
در جهنم مخلد باشد و هر چه که پوستش
سوخته می شود خداوند عالم پوستش را
با قدرت خود رویانده و محکم می گرداند
تا این که بچشد عذاب الیم خدا را و هیچ
ساعتی از عذاب ساکت نمی شود و سست
نمی شود از عذاب کردنش و از حمیم جهنم
به او می نوشاند هر وقت که گوید: عطش
دارم. پس وای بر او و عذاب خدا که آخر
ندارد الحمدلله.
📚سحاب الدموع، نخجوانی، ج۳، ص۲۵۲
@ketabkhaneh_fazael
-
-
فاضل بسطامی در صفحات ٤٠٣ کتاب تحفة
الحسینیه نوشته است که از قراری که از
کتب سیر و تواریخ معلوم می شود این
است که آن ملعون یزید لعنهالله،مذهب
نصاری داشت و شراب را آشکارا مباح و
حلال میدانست و سگ را پاک و طاهر
میدانست و بسیار اخلاص به سگ داشت.
📚سحاب الدموع، نخجوانی، ج۳، ص۲۵۲
@ketabkhaneh_fazael
-
-
بدن نجس یزید ملعون به مرتبهای
گندیده و متعفن شده بود که بوی
گندیده و عفونت او تا چهل خانه از
همسایگان او میرفت و بوی آن ملعون
به هرکسی که می رسید فوراً می مرد.
📚سحاب الدموع، نخجوانی، ج۳، ص۲۵۲
@ketabkhaneh_fazael
-
-
از بوی گند یزید ملعون مرض طاعون
به شهر شام افتاد و هفتاد هزار کس
از شومی بوی آن ملعون هلاک شدند.
📚سحاب الدموع، نخجوانی، ج۳،ص۲۵۲
@ketabkhaneh_fazael
کتابخانه فضائل
-
-
-
.. و یکی دیگر خوبرق یهودی است که
مردی زرگر بود در مدینه و جناب حسین
-علیه السلام- را دوست میداشت
هر وقت آن حضرت را میدید، سلام
میکرد و به روی آن جناب تبسم مینمود
و تا در خانه همراهی آن بزرگوار میکرد،
جناب سیدالشهداء احوال آن یهودی زرگر
را از جدش پرسید فرمود: من از جبرئیل
پرسیدم، او مرا خبر داد که چون اسلام
نیاورد او را به جهنم میبرند لیکن چون
حسین را دوست میداشت آتش او را
نمیسوزاند! خوشا حال کسیکه حسین
-علیه السلام- را امام و حجت خدا بداند
و او را دوست بدارد،
و در عزای او بگرید، جهنم را نخواهد
دید! مگر وقت عبور از پل صراط و آن
وقت جهنم به او التماس میکند که:
یا مؤمن جز عنى فان نورك اطفأ نارى!
ای مومن عبور کن از من، چرا که نور تو
مرا خاموش ساخت و رفع آتش نمود!
از مهر حسین طینت هر کس که سرشت
هر چند بود منزل او دیر و کنشت
در دوزخ اگر در آورندش بمثل
جاگرم نکرده میبرندش به بهشت
صد هزاران آفرین بر جان او
بر روان پاک فرزندان او
گر ز معرب بر زند خورشید سر
عین خورشید است نمی چیز دگر
شاخ گل هر جا که میروید گل است
خم می هر جا که میجوشد مل است
مجوسی که خوشه انگور میدهد در
راه علی ثمرش و اثرش به او میرسد!
پس البته شيعه که مال خود را در
عزاداری حسین بن علی صرف میکند
هم در دنیا و هم در آخرت ثمرش را
خواهد دید.
با کریمی گر کنی احسان سزد
هر درم را او عوض هفتصد دهد
این بود مردم فرزند میفروختند
که خرج تعزیه داری کنند!
گر نه دیدندی هزاران بار پیش
عاقلان کی جان کشیدندی به پیش
کر ترا شکی و ریبی سر زند
تاجران انبیاء را کن سند
📚مجمع النورین، سبزواری، ص٢٧٥
@ketabkhaneh_fazael
-
-
حرارت آفتاب روز عاشورا از خواهش
ابلیس لعین مشهور در اکثر کتب
مصیبت مذکور است، خصوصا در
اسرارالشهادة فاضل دربندی نوشته.
گرما کشیدهی کربلا به کسی در آن
حال نفرین نکرد، بلکه در آن حال
با بدن مجروح غش مینمود و بیهوش
میماند و میفرمود: الهی رضاً بقضائک
و تسلیما لامرک لا معبود سواک.
در وقتیکه شمر لعین خنجر به حنجر
آن مظلوم میگذاشت، لبهای خشکیده
مبارکش مانند برگ گلسرخ حرکت میکرد
و میگفت: الهی وفیت بعهدی فاوف
بعهدک، یعنی خدایا من به عهدی که در
روز الست کرده بودم وفا نمودم تو هم
خدایا بر عهد خود که آمرزش گناهان
امّت جدّم رسول خداست وفا بکن..
📚سحاب الدموع، نخجوانی، ج۳، ص۳۲۴
@ketabkhaneh_fazael
-
-
شخصی حضرت امیرالمومنین
-صلوات الله علیه و آله- را در
خواب میبیند،حضرت میفرمایند:
این قدر نام دختر مرا نبرید و
آنچه بر او وارد آمده را نگویید،
شخص غیور نمیتواند تحمل کند!
📚ما سمعت ممن رایت، بحرینی، ج۱،
خاطرات شیخ عبدالحسین واعظ زاده
خراسانی، کسی که اسمش به انتخاب
حضرت زهرا -سلام الله علیها- بوده و
روضه خوان بیوت مراجع بزرگ عراق
و ایران بودند و پدرشان شاگرد شیخ
جعفر شوشتری ره بوده است.
@ketabkhaneh_fazael
•بدتر بوده است!•
-
-
روضهخوان از مصائب کربلا میخواند.
بندۀ خدایی هم از تهران آمده بود و
نشسته بود کنار آقا [آیت الله بهجت]
و زیر لب مدام به روضه اشکال میگرفت.
میگفت: اینجا را دارد اشتباه میگوید!
اینطور که میگوید، نبوده!
آقای بهجت سر بلند کرد و گفتند:
چی میگی آقا؟! از این بدتر کردند!
بدتر هم کردند..
📚 به شیوه باران، ایرانشاهی، ص٤٧
@ketabkhaneh_fazael
-
-
سه اسم باعث بکاء [گریه] میشود:
اول نام حسین -صلوات اللّه علیه-
دوم نام زینب -صلوات الله علیها-
سوم نام کربلا -أرض الله العالیة-
📚مقتل خطی وسیلة النجاة، بسطامی، ص۲۳
@ketabkhaneh_fazael
•نادر شاه و کنترل روضه خوانها•
چنانچه در زمان نادر شاه هر
روضهخانی که بالای ممبر میرفت،
روضه میخواند، پایین که میآمد او
را نسق[سوال از منبرش] مینمود؛ تا روزی روضهخانی رفت بالای ممبر و از ترس نادر چیزی نگفت. همین قدر گفت: حضرت فاطمه چنین فرمودند و زینت خاتون و سکینه خاتون چنین و چنان فرمودند.
از ممبر که پایین آمد، او را طلبید، فرمود: روضه خود را خاندی؟ عرض کرد: بلی، نادر شاه فرمود: اسم مادر و خواهر و دختر خود را به من بگو که چیست؟ روضه خوان بر خود پیچید. نادر گفت: چرا نمیگویی؟ باز نگفت تا سه مرتبه، آخر فرمود ای زن فلان! تو که نزد من تنها شرم میکنی که اسم مادر و خواهر و دختر خود را بگویی چگونه بالای ممبر حضور دو هزار کس اسم دختر پیغمبر و دختر امیر و دختر حسین را به اسم می بری! بگو دختر پیغمبر صدیقه کبری، و بگو دختر بزرگ پیامبر، بگو دختر حسین فرمود او را چوب زیادی زدند و حکم فرمود که دیگر روضهخان بالای ممبر نروند.
@ketabkhaneh_fazael
-
-
امّ لیلا، علی اکبر -علیه السلام- را در
وقتی که علی اکبر کفن پوشیده بود و
میخواست روانه میدان شود، که مادرش
آمد و دست ها به گردن او در آورد و
صورت او را بوسید و بر چشم هایش
سرمه کشید و گیسوانش را شانه زد
و افتاد و مدهوش شد.
📚انوار الشهاده، يزدي، ص۸۷
@ketabkhaneh_fazael
-
-
از حضرت سیدالساجدین رسیده است
که هرگز پدر بزرگوارم را خرسندتر نیافتم
از روز عاشورا در صحرای کربلا، به شوق
لقای الهی کمر شهادت بر میان بسته
بودند و اصحاب کبار که آن سرور اخیار
را به آن قوت نفس و دلاوری یافته،
ارادت و اطمینان قلبشان بیشتر شد
و خوف و حزن از برای آن حضرت و
اصحاب به هیچ وجه در روز جزا
نیست و در چنین معرکه و مهلکه نبود.
📚 لسان الذاکرین، نائینی، ص۱۱
@ketabkhaneh_fazael
•قیامت پیدایَم کن•
-
-
یکی از دوستان بنده نقل میکرد که پنجاه
سال پیش کنار ضریح حضرت سيد الشهدا
مشغول زیارت بودم ناگهان متوجه پیرمردی
شدم که با لباسی که مملو از گرد و غبار بود
وارد حرم مطهر شد، پس به سمت ضریح آمد
و خطاب به حضرت سیدالشهدا عرض کرد:
«ثروتی نداشتم که با آن مرکبی کرایه کنم،
از منزل تا حرم را که چهل فرسخ بود به
عشق زیارت تو، با پای پیاده آمدم.»
این چه عشق و شوری است که پیرمرد
فقیر و ناتوان را به حرم معشوق میکشاند.
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش ها گر کند خار مغیلان، غم مخور
سپس آن پیرمرد به حضرت عرض کرد:
برای اولین بار به کربلا آمدم. از آن جایی
که آدرس نداشتم از دیگران مسیر حرم
شما را میپرسیدم تا به اینجا رسیدم،
سواد کافی ندارم تا زیارت نامه شما را
بخوانم، اما حسین جان در روز قیامت
در میان جمعیت انبوه نمیتوانم شما را
پیدا کنم. به اینجا آمدم تا به شما بگویم،
در روز قیامت خود در جستجوی من باش،
دست مرا بگیر و مرا در کنار خودت در
بهشت قرار بده.
📚 آیین اشک و عزا، حسین انصاریان، ص٢٢٦
@ketabkhaneh_fazael
هدایت شده از کتابخانه فضائل
-
-
روى في عين البكاء و اصل البکاء
سألوا ابليس"هل ندمت أو ندمت
على شيء من أفعالك، لأنك أغويت
و أفسدت وأفسدت الناس
وحرضت الناس على الإثم؟"
چنانچه در اصلالبکاء و عینالبکاء منقول
است که از شیطان سوال نمودند که:
این قدر مردم را اغوا و شیطنت و فساد و
تحریک بر معصیت که کردهای، آیا هیچ از
عمل خود نادم و پشیمان شدهای یا نه؟
قال: لا، إلا في أمر قتل، فقيل: ما هو؟
قال: قد أحرصت الأشقياء على قتال
الحسين فندمت على ذلك فإن من
بكى عليه غفر الله له ذنوبه جميعاً
ابلیس گفت: هرگز پشیمان نشدم مگر
در امر قتل! گفته شد چه قتلی؟
ابلیس گفت به تحقیق من شقاوتمندان را
تحریص و تشویق کردم بر کشتن حسین
-علیه السلام- و همانا پشیمان هستم بر
آن، چونکه هر که بر او گریه کند خداوند
تمام گناهانش را میبخشد و میآمرزد.
📚بحرالمصائب، تبريزي، ج٥، ص١٦٥
•تشکیک در عزاداری•
-
-
ابن قولویه قمی روایت کرده است
که حضرت زینب -سلام الله علیها-
از أمیرالمؤمنین روایت کرده است
که در هنگام احتضار از وقائع عاشورا
صحبت نمودند و سپس فرمودند:
.. إنّ إبلیس فی ذلک الیوم یطیر فرحاً
فیحول الأرض کلّها فی شیاطینه و
عفاریته فیقول: یامعشر الشیاطین!
قد أدرکنا من ذریة آدم الطلبه و بلغنا
فی هلاکهم الغایة و أورثنا هم السوء
إلاّ من اعتصم بهذه العصابه فاجعلوا
شغلکم بتشکیک النّاس فیهم...
به درستی که ابلیس در این روز [بعد از
واقعه کربلا] حول زمین پرواز میکند در
حالی که شادمان است و تمامی شیاطین
و جنهای خبیث را جمع میکند و چنین
میگوید: ای گروه شیاطین! همانا که ما
انتقام و طلب خود را از ذریه آدم گرفتیم
و مردم را اهل جهنم کردیم مگر کسی
که در این مصیبت گریه کند و به دوستی
آل محمد -صلی الله علیه و آله- پایدار
باشد. پس تا میتوانید مردم را به شک
اندازید و از این مصیبت باز دارید، تا
زحمت و تلاش من به هدر نرود!
📚کامل الزیارات، إبن قولویه،
باب ۸۸، ح۱، ص ٤٨٨
@ketabkhaneh_fazael
•اختلاف در هیئتها•
-
-
عن الامام الصادق علیه السلام:
مَا اجتَمَعَ مِن أصحابِنا جَماعَهٌ فی
ذِکرِ اللّهِ أو فی شَیءٍ مِن ذِکرِنا ،
إلّا بَعَثَ إبلیسُ شَیطانا فی عُنُقِهِ
شَریطٌ لِیُفَرِّقَ جَماعَتَهُم
هیچگاه گروهی از یاران ما برای یاد کردن
از خداوند و یا برای یاد کردن از ما اهلبیت
گِرد یکدیگر نمیآیند، مگر آنکه ابلیس
لعین، شیطانی شلّاق به گردن را میفرستد
تا که جمع و گروه آنان را پراکنده کند!
📚شرح الاخبار، مغربی، ج۳، ص۴۵۹
@ketabkhaneh_fazael
مرویست امام سجاد -علیه السلام-
در مصائب پدر بزرگوارش چنین فرمود:
یا مَن علیه معوّلي طوِّل أحزاننا
واجري دموعنا، واحرق قلوبنا
علي مصيبة إبن بنت نبيّك الحسين
-عليهم صلوات الله أجمعين-
«ای تکیه گاه من! برای مصیبت
نوه پیامبرت، حسین -علیهما السلام-
غمهای ما را طولانی کرده، اشکهایمان
را روان ساخته، دل هایمان را بسوزان!»
📚 بشارة الباکین، تبریزی، ص۱۷۷
@ketabkhaneh_fazael
-
-
مرویست از امام سجاد -علیه السلام-
هنگام خاکسپاری پدر بزرگوارشان فرمود:
«أَمَّا الحُزنُ فَسَرمَدٌ وَ اللَّیلُ فَمُسَهَّدٌ حَتَّی
یَختارَ اللَّهُ لي دارَكَ الَّتي أَنتَ مُقیمٌ بِها»
«تا وقتی خدا برایم سرایی را برگزیند که
در آن هستی، اندوهم [در عزای شما]
دائم، و شبهایم همراه بیداری است!»
📚الدمعة الساکبه، بهبهانی، ج۵، ص۱۳
@ketabkhaneh_fazael