فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-
در نبرد دشمن جان نثارم
-
-
جبرائیل هربار خدمت آل رسول میرسید
هدیهای میآورد، دفعهای یک سیب به
هدیه آورد نزد امیرالمؤمنین، آن سیب
نزد امام حسن -عليه السلام- بود و هر
چه که استفاده میشد باز به صورت اول
باز میگشت، اما این سیب بعد شهادت
حضرت به برادرش حضرت امام حسین
-علیهالسلام- رسید و نزد ایشان ماند.
روز عاشورا شدّت عطش کار را به جایی
رساند که دیگر آسمان تیره و تار مانند
دود میدید و صدایش دیگر رمقی نداشت
و به زحمت حرکت میکرد و خون زیادی
رفته بود،همین حین توجهای به آن سیب
کرد تا عطش کمی کم شود، بعد آن سیب
را به آسمان پرتاب کرد.
امام سجاد -علیه السلام- فرمودند: حین
عبور از گودال قتلگاه و مشاهده آن پیکر
غرق در خون بویسیب را استشمام نمودم
مرحوم سبزواری اضافه میکند که هر کس
از شيعيان که میخواهد بوی آن سیب را
استشمام کند حین سحر شب جمعه در
حرمکربلا رود تا بوی آن سیب را حس کند.
@ketabkhaneh_fazael
-
نامت برای دفع بلا روی طاقچه است!
ورنـه کـسـی نـگـاه بـه آقــا نـمـیکـنـد..
-
وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ
اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
-
-
حضرت صدّیقه در ایّام ولادت او
[امام حسین -علیهالسلام-] صورت
قبری برای آن مظلوم در منزل خود
ساخته و به تعزیه او نشسته بود!
📚کتاب خطی سرّ الاسرارفی مصائب
الابرار (محمد هاشم مرندی)ص ١٦٦
@ketabkhaneh_fazael
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-
زدی ضربتی، ضربتی نوش کن!
-
-
در مسجد کوفه روزی بالای منبر
امیرالمؤمنین -عزّ عزّه- فرمودند:
پسران مهاجرین و انصار برخیزند
و جماعت کثیره برخواستند فرمودند:
کسانی که می گویند چرا حق خود
را روز سقیفه نخواستی، اگر من
آن روز حقّ خود را می خواستم،
پدران این جوانان کشته می شدند!
📚کتاب خطي سرّ الأسرار في مصائب
الأبرار (محمد هاشم مرندي)ص ٥٤
@ketabkhaneh_fazael
-
-
شیطان لعین چنین گفت: و از برای
نجات در آخرت: واستعن علي الاخرة
بحب علي بن أبي طالب -علیه السلام-
و بغض أعدائه، من به خداوند عالم
عبادت کردم در هفت آسمان و معصیت
خدا را کردم در هفت زمین، ملک مقرب
و نه نبی مرسل نیافتم در هیچ مقامات
رسیده باشند مگر اینکه متقرب شدهاند
بحب علی بن ابی طالب -علیه السلام- و
به صدق نبی نمیشده و ملک مقرب نبوده
و بهشت خلق نشده و جهنم را نیافرید،
بلکه جمیع کائنات و مکونات خلق نشده
مگر از برای حجت حضرت امیرالمومنین
-علیه السلام- بعد از ان ابلیس غایب شد.
📚انیس المحبین در فضائل
امیرالمؤمنین، احمد بن علی، ص۱۰۸
@ketabkhaneh_fazael
•مَنْ قالَ فينا بَيْتَ شِعْرٍ بَنَي
اللّه ُ تَعالي لَهُ بَيتا فِي الْجَنَّةِ•
-
-
جناب امام حسین -علیهالسلام- شعر
میگفت و حکایت مشاعره عرب عربا
مشهور است و آن عرب که سه شعر
گفت، امام حسین -علیهالسلام- چهار
هزار اشرفی داد، حضرت جواب شعرش
را هم فرمودند.
هر يك از ائمه شاعری داشتند، فرزدق
شاعر سید سجاد -علیه السلام- بود،
کمیت شاعر حضرت باقر -علیه السلام-
بود، حمیری شاعر حضرت صادق -علیه
السلام- بود، که صله میدادند و آنچه
روز عید جهت امام موسای کاظم آوردند
برای سه شعر به پیر مرد بخشید ، دعبل
شاعر امام رضا -علیهالسلام- بود.
مقصود این است که این [شعر سرودن]
کمالیست ولكن باید بجایش خرج کرد
در مدح امام -علیه السلام- خصوصاً اگر
مصیبت باشد که ثواب دارد، من قال
فينا شعراً و ثواب من أبكني واختم
بقصيدة دعبل وقرائته عند الرضا و
اختم بشهادة امام رضا علیهالسلام.
📚 جنّت و نار، ملّا اسمعیل سبزواری، ص١٥٤
@ketabkhaneh_fazael
-
-
در مستطرفات سرائر از أميرالمؤمنين
منقول است که فرمودند: ما من شئ و
لا من آدمي و لا انسي و لا جني، ولا ملك
في السموات الّا و نحن الحجج عليهم،
و ما خلق الله خلقا الا و قد عرض ولايتنا
عليه، واحتج بنا عليه، فمؤمن بنا و كافر
جاحد حتى السموات والارض و الجبال
هیچ چیزی نیست از آدمیان گرفته
تا انس و جن، و هیچ ملکی نیست
در آسمانان مگر اینکه ما اهل بیت
حجت بر آنها هستیم!
و خلق نکرد خداوند هیچ خلقی را،
مگر اینکه ولایت ما اهل بیت را بر
آن عرضه کرد و به توسط ما بود که
به آن احتجاج کرد، پس هر که بر ما
ایمان آورد مؤمن است و هر کس که
رد کرد کافر است، حتّی آسمانها و
زمين و کوهها!
📚 انیس المحبین در فضائل
امیرالمؤمنین، احمد بن علی، ص۲۷۰
@ketabkhaneh_fazael
کتابخانه فضائل
-
-
-
وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ مَیْمُونٍ قَالَ:
کَتَبْتُإِلَیْهِ أَشْکُوالْفَقْرَ ثُمَّ قُلْتُ فِینَفْسِی
أَلَیْسَ قَدْ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْفَقْرُ مَعَنَا
خَیْرٌ مِنَ الْغِنَی مَعَ غَیْرِنَا وَ الْقَتْلُ مَعَنَا
خَیْرٌ مِنَ الْحَیَاةِ مَعَ عَدُوِّنَا فَرَجَعَ الْجَوَابُ
إِنَّ اللَّهَعَزَّوَجَلَّ یَخُصُّ أَوْلِیَاءَنَا إِذَا تَکَاثَفَتْ
ذُنُوبُهُمْ بِالْفَقْرِ وَ قَدْ یَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ مِنْهُمْ
کَمَا حَدَّثَتْکَ نَفْسُکَ الْفَقْرُ مَعَنَا خَیْرٌ مِنَ
الْغِنَی مَعَ عَدُوِّنَا وَ نَحْنُ کَهْفٌ لِمَنِ الْتَجَأَ
إِلَیْنَا وَ نُورٌ لِمَنِ اسْتَبْصَرَ بِنَا وَ عِصْمَةٌ لِمَنِ
اعْتَصَمَ بِنَا مَنْ أَحَبَّنَا کَانَ مَعَنَا فِی السَّنَامِ
الْأَعْلَی وَ مَنِ انْحَرَفَ عَنَّا فَإِلَی النَّارِ
محمّد بن حسن بن میمون چنین میگوید:
نامهای برای حضرت عسکری -علیهالسّلام-
نوشتم و از فقر و تنگدستی شکایت کردم
و سپس با خود چنین گفتم، مگر امام صادق
-علیهالسلام- نفرموده که فقر با ما خانواده
بهتر از ثروت با غیر از ما خانواده، و کشته
شدن با ما بهتر از زندگی با دشمنانما است؟!
جواب آمد که خداوند دوستان ما را
وقتی که زیاد گناه کنند، مبتلا به فقر
میکند و ما پناه آن هایی هستیم که
بهما پناهنده شوند و روشناییهستیم
برای کسی که بخواهد راه حقیقت را
به وسیلهی ما تشخیص دهد و نگهدار
آن کسی هستیم که به ما پناه آورد.
هر کس که ما را دوست داشته باشد،
در درجات عالی بهشت با ما خواهد
بود و هر کس که از ما رو برگرداند،
به سوی آتش جهنم رهسپار میشود!
📚 بحارالأنوار، مجلسي، ج٥٠، ص٢٩٨
📚 المناقب، ابن شهر آشوب، ج٤، ص٤٣٥
📚 كشف الغمة، إربلي، ج٣، ص٣٠٠
@ketabkhaneh_fazael
-
-
پس از خاکسپاری حضرت معصومه
-سلام الله علیها- صدای گریه حضرت
خدیجه و حضرت زهرا -علیهما السلام-
از درون آرامگاه ایشان بلند شد!
📚دفاتر الغموم، برغانی، دفتر۱۰۹، ص۶۳۷
@ketabkhaneh_fazael
-
-
حضرت معصومه -علیها السلام- شانزده
و یا هفده روز در قم زندگانی نمودند، در
حالتی که علیله و مریضه بوده، و مشغول
معالجه و دوا خوردن بوده.
یکی از علمای اعلام قم حکایت نمود از
عمدة العلماء، مرحمت و غفران پناه،
آقای آشیخ محمد حسن قمی که در
محله چهارمردان قم بوده، که او نقل
نموده که در قبرستان علی بن جعفر
-علیه السلام- سنگ تاریخی نمودار
شده بود، و در آن سنگ نوشته بود که
این قبر عطاری است که دواهای فاطمه،
دختر موسی بن جعفر -علیه السلام-،
را مجّاناً می داده.
📚انوار المشعشعین، کچویی، ج۲، ص۲۷۷
@ketabkhaneh_fazael
-
-
روي عن الرضا -علیه السلام-
لو کانت فاطمة -علیها السلام-
رجلاََ، کان أحقّ منّي بالامامة
مرویست از امام رضا -علیه السلام-
اگر [خواهرم] فاطمه -علیها السلام-
مرد بود از من سزاوارتر بود به امامت!
📚 اسرار فاطمیه، تنکابنی، ص۲۳
@ketabkhaneh_fazael
-
-
رواه الصّدوق عن الرضا -علیهالسلام-
انّه قال: من زار فاطمة -علیها السلام-
بقم فكانّما زار الحسين -عليه السلام-
بكربلا أو فقد زار الحسين -عليهالسلام-
مرویست از امام رضا -علیهالسلام-
هر کس که [خواهرم] حضرت فاطمه
-عليها السلام- را در قم زیارت کند،
به مانند کسی است که امام حسین
-علیهالسلام- را در کربلا زیارت کرده باشد.
📚 اسرار فاطمیه، تنکابنی، ص۲۳
@ketabkhaneh_fazael
-
-
#لذتبخشترینزندگى را
کسی دارد كه، به آنچه خدا
قسمتش كرده •خشنود باشد!
●مولاناأمیرالمؤمنینعليعلیهالسلام
- غررالحكم،حدیث۳۳۹۷
@ketabkhaneh_fazael
-
-
و در آخرین لحظات عمر
شریفش در قتلگاه فرمود:
•رضاً بقضائك و تسلیماً لأمرك و
لا معبود سواك یا غیاث المستغیثین!
•خشنود به قضای تو و تسلیم
به أمر و فرمانت هستم و معبودی
غیر تو نیست، ای فریادرس فریادجویان!
- مقتل الحسین عليهالسلام، مقرّم، ص ۳٦٧
@ketabkhaneh_fazael
-
-
شیخ عارف ما -سلّمهالله- میفرمود
که مـن در احـادیث دیـدم کـه لفـظ
•محب را سه یا چهار مرتبه فرمودهاند.
مـحـبّ مـحـبّ مـحـبّ
محبّ محبّنا في الجنّة!
دوستانِ دوستانِ دوستانِ
دوستــانِ ما در بهشتاند!
📚 الهمّوالغمّفيشهرالمحرّم، کرمانی، ص۱۲۸
@ketabkhaneh_fazael
-
بِــطـلــب جــان عـــلـــی اکــبـــرِ لــیــلا مُـــردم
شبجمعهست حـسـیـن، باز حرم کم دارم
کتابخانه فضائل
-
-
-
و از جمله کسانی که حـاضر شد به نزد
امـام حـسیـن -علیهالسلام- در صحرای
کربـلا مـسـعود بـن سـعید بـن عـبـدالله
کوفـی بود، که هنگام شهادت شـهزاده
علـي اکبـر -علیهالسلام- بـه بـالای سـر
سیـدالشـهداء رسیـد، چـنیـن مـیگوید:
رأيت مولاي الحسين عليهالسلام مكبوباً
علي جسد إبنه الرشيد، إنتهبته فسلّمت
عليه و وقفت بين يديه و كنت اعـزّيه و
هو يقول افّ علي الدنيا و أهلها يا علي،
علي الدنيا بعدك العفا يا علي، أنا أبوك
الحسين، لقد أزمنت لقتلك و صرعك يا
علي، كيف كيف أخبر عمّاتك و أخواتك
بصرعـك، قتل الله قومـاً صرعوك، والله
يا علـي، لقد ذاب لحـم عظـمي بصـرعك
و ذهـب النّـور مـن بصـري! ثـمّ قـال: يـا
مسعود صاحبني لأن أخرج ولدي و قوّة
بصـري و عضـدي مـن بين الـدّمـاء، قـال:
فصـاحبـه، فرأيـت مـولاي يـقول: ليتنـي
كنـت عمـياً يا بنـيّ! فألحقناه بالشهداء
مولایم حسـین -علیهالسلام- را دیدم
که خودش را بر پیکـر پسـر رشیدش
علـیاکـبـر -علیهالسلام- انداخته بود،
حضرت را از حضورم خبر دادم، سلام
نمودم و مقـابـل حضـرتش ایستـادم
و ایشان را آرام میکردم، در حالیکه
میفرمود: ای علـی اف بـر این دنیـا
و اهلش بعد از تو، خاک بر سر این
دنیا بعد از تو ای علـی، مـن هستم
پدرتحسین -علیهالسلام- کهبهخاطر
افـتادن و کشتـه شـدن تـو زمـین گـیر
شدم، چگونه به عمّـهها و خواهرانت
خبر افتادنت را بدهم، خداوند بکشد
قومی را که تو را کشتند، والله قسـم
ای علی گوشت استخوانم ذوب شد
و نور از چشمانم برفت! بعد فرمود:
ای مسعود، مرا کمک کن تا فرزنـدم
و نـور چشـم و بازوی خـود را از بیــن
خونها خارج کنم، إبن سـعید گفت:
من حضرت را کمک کردم، ولی دیدم که
مدام میفرماید: ای کاش من کور بودم
پسرم، پس با حضرت، پسرش علیاکبر
-علیهالسلام- را به شهداء ملحق کردیم.
📚 جواهر المقاتل، مجهولالمؤلف، ص٣٨٩
@ketabkhaneh_fazael
کتابخانه فضائل
-
-
-
حضـرت مـولانا الأعـظم أمیـرالمـؤمنین
-علیـه السلام- از دروازه کـوفه بیـرون
آمدند، حارثهـمدانی چنین میگوید،
حضرت را دیدم فرمود: ای حـارث، کیف
احوالک؟ عرض کردم که پـیر و شکسـته
شدهام، میترسم کهبمیرم و از مشاهده
جـمـال بـیمثالـت درمـانم!
فرمودند: یا حـار همدان من یمت یرنی
من مـؤمن أو منـافق قـبلاً، بعد دیـدم
شخصـی با جـمال خوش سیمائی آمد
و سلامکرد، آنحضرت جواب او فرمود
و سـؤال چنـدی کـرد و بـه زبـان غیـر
معـروف و جـواب از آنحضـرت شنیـد
و رفت. عرض کـردم که فـدایت شـوم
کـه بـود؟ فـرمـود: نشنـاختـی؟
عرض کردم خیر، فرمود: خضر نبی بود
۱۱۰ سـؤال از مـن کرد و جواب خـود را
شنید. عرض کردم یکسوال و جواب او
را بفرما. فرمود: سؤال کرد از عمر دنیا
چه قـدر گذشته است؟ گفتم: مگـر کـه
میدانی چه قدر از آن باقیست، که از
گذشـتهی آن مـیپرسی! گفـت: خیـر.
گفتم: چهار صد هزار کرّ گذشته که هر
کرّی، چهار صد هزار فرّ است، و در هر
فرّی چهار صد هزار ذر است، و هر ذری
چـهار صـد هـزار آدم اسـت و چهار صـد
هزار خـاتم و من با هر کـرّی و پیش از
آن بـودهام و با هـر فـرّی و پیـش از آن
بوده ام و با هر ذری و قبل آن بودهام و
با هر آدم و خاتمی و پیش از آن بودهام.
صَـدَقَ ولـيُّ الله! بـعـد از آن فـرمـودند:
منم مذکور در سابقِزمان، یعنی در اوّل
این عالم ظهور ذکر ولایت مـرا انبیـاء
با امتّان خود میکردند و عهد ولایت
مرا به أمر الهی از آنهـا میخواستند
و تشفّع مـیجسـتند به مـن در درگاه
أحدیّت به جهت حصول مطالب خود
و بهواسـطۀ توسّـل به اسامـی مـن و
اهلبیتِ من مطالبِایشان برآورده میشد.
📚أنهار جاریه، باب سوّم، شرح خطبه،
میرزا ابوالقاسم راز شیرازی، ص۸۱
@ketabkhaneh_fazael