eitaa logo
کتابخانه فضائل
1.3هزار دنبال‌کننده
593 عکس
292 ویدیو
5 فایل
|بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم| امام‌صادق‌علیه‌السلام: هر‌كه‌‌بخواند‌‌نوشته‌اى‌از‌ فضائل‌علی‌بن‌ابیطالب‌‌ر‌ا‌ خداوند‌گناهانى‌‌راكه‌او‌از‌ راه‌چشم‌مرتكب‌شده‌مى‏‌آمرزد. الأمالی‌ص١٣٨ @Rajab_110 #تاروز‌حَشـر‌هرچـه‌بگویم‌عـلـے‌ڪم‌است•• #اللهم‌عجل‌الولیڪ‌الفرج••
مشاهده در ایتا
دانلود
- - «واعظ شهیر و خطیب بی نظیر آذربایجان، مرحوم میرزا حسن ناصرزاده، متوفای ۱۱ شوال ۱۴۰۰ قمری برابر ۵۹/۵/۳۱ شمسی، بر فراز منبر نقل فرمود: روز عاشورایی به منزل یک خانواده مسیحی دعوت شدم. وقتی وارد مجلس شدم، دیدم صدها بانوی مسیحی در مجلس حضور دارند و قنداقه بچه شیرخواره ای را در وسط مجلس گذاشته اند و این مجلس برای شفای آن بچه برگزار شده است که دکترها جواب کرده اند. مقداری از آیات و احادیث و مباحث اخلاقی مطرح کردم. هنگامی که وقت روضه شد، با خودم فکر کردم که برای این اجتماع مسیحیان چه روضه ای بخوانم؟ یادم آمد که ما یک شهید بین الملل داریم و او حضرت علی اصغر علیه السلام است؛ زیرا در هیچ دین و آیینی بچه شیرخواره مقصر نمی باشد. روضه حضرت علی اصغر علیه السلام خواندم. بسیار گریستند و مجلس با حالی شد. فردا صبح صاحب خانه یک دست لباس کامل شامل: عمامه، پارچه ای قبا، پیراهن، جوراب و کفش برایم آورد و گفت: نذر ما قبول شد.» 📚 جرعه ای از کرامات امام حسین علیه السلام، مهدی پور، ص۲۱۳
- - جناب سیدالشهدا -علیه السلام- از رسیدن آب بر آن طفل دل‌کباب مأيوس شد و به روی گریان علی اصغر نظر کرد، از حالتش تعقل نمود اگر این طفل ساعتی به همین منوال بماند بالقطع از شدّت عطش شهید خواهد شد، پس گذاشت به گریستن احوال آن طفل، آن‌وقت طایفه به حسین -علیه السلام- صدا زدند که یا حسین ناله مکنید! به زودی ما به اصغرت آب رسانیم، آن بی‌دینان به یکدیگر خبر دادند برای سیراب کردن آن طفل، تیرها به کمان نهادند، در مقابل حضرت ایستادند و جواب دادند: دَع یا حسین ما الذّی تقول! لو کان کلّ وجه الأرض ماءً ما إسقيناکم منه قطرة الّا أن تموت -آه همه آه- ای حسین آنچه که میگویی رها کن! اگر تمام سطح زمین را آب بگیرد قطره‌ای از آن به شما نخواهیم داد تا از تشنگی جان بدهید! 📚مقتل مجهول‌المولف، ص۱۸٦کتابخانه ملی ۱۰۶۴۱۵۰ @ketabkhaneh_fazael
- - روى في عين البكاء و اصل البکاء سألوا ابليس"هل ندمت أو ندمت على شيء من أفعالك، لأنك أغويت و أفسدت وأفسدت الناس وحرضت الناس على الإثم؟" چنانچه در اصل‌البکاء و عین‌البکاء منقول است که از شیطان سوال نمودند که: این قدر مردم را اغوا و شیطنت و فساد و تحریک بر معصیت که کرده‌ای، آیا هیچ از عمل خود نادم و پشیمان شده‌ای یا نه؟ قال: لا، إلا في أمر قتل، فقيل: ما هو؟ قال: قد أحرصت الأشقياء على قتال الحسين فندمت على ذلك فإن من بكى عليه غفر الله له ذنوبه جميعاً ابلیس گفت: هرگز پشیمان نشدم مگر در امر قتل! گفته شد چه قتلی؟ ابلیس گفت به تحقیق من شقاوتمندان را تحریص و تشویق کردم بر کشتن حسین -علیه السلام- و همانا پشیمان هستم بر آن، چون‌که هر که بر او گریه کند خداوند تمام گناهانش را می‌بخشد و می‌آمرزد. 📚بحرالمصائب، تبريزي، ج٥، ص١٦٥
- - امام حسین پس از شهادت حضرت علی اکبر -علیهما السلام- به گونه ای بلند گریست که یکی از فرشتگان آسمان -برای ابراز همدردی با ایشان در داغ فرزندش- نزد حضرت آمد و عرض کرد: «اباعبدالله! آرام و شکیبا باش! گریه نکن زیرا به خدا سوگند هنگام عبورم دیدم آسمانیان با گریه شما گریه می کنند!» 📚 بشارة الباکین، تبریزی، ص۱۷۲
- - [شب عاشورا] امام از خیمه سراسیمه، خاطر پژمرده بیرون آمد، دید جوان رشیدش علی اکبر، سر به طناب خیمه گذارده، مثل باران بهاری اشک می‌بارد. حضرت پیش آمده، سر پسر را از روی طناب خیمه برداشت، اشک از دیده نور دیده‌اش پاک نمود، فرمود: ای فرزند دلبند من، برای چه زار و نالانی؟ علی اکبر عرض کرد: بابا! این زندگی بر علی اکبر حرام باد که من زنده باشم، خواهران من از تشنگی بمیرند!» 📚مقتل هدیة الذاکرین، ص٤۰۳ @ketabkhaneh_fazael
- - از اشخاصِ بسیار شنیدم که خود دیده‌ام که در قزوین درخت چناری‌ست که در روزِ عاشورا از شاخه‌های او خون می‌جهد چون فصد کردنی، بعد از آن تا شام به تنهٔ درخت نشر می کند و جمعی کثیر از اطراف ولایات می آیند در آنجا تعزیه داری می کنند و سفره می دهند. و از اشخاص ثقه شنیده‌ام که در هندوستان شیری هست که در روز عاشورا از چشم او خون جاری می شود و این را هم جمعی دیده و در کتب خود نوشته اند. 📚دیوان العروس ،میرزا أبوالقاسم وفا ،نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ ملّی ایران ،صفحهٔ ۶۹ @ketabkhaneh_fazael
- - یکی از نگهبانان آب فرات گفت: «وَ کانَ مِن کَثرَةِ وَفائِهِ أَنَّهُ کُلَّما اُدمِيَ بِسَهمٍ جَعَلَ صَدرَهُ وَکَتِفَهُ وَظَهرَهُ جُنَّةً لِلماءِ لِكَي يَصِلَ الماءَ إلى أخيهِ الحُسَينِ.» «هر گاه عباس با تیری زخمی می شد [و تیری به سویش می آمد]، از روی وفاداری زیادش سینه و کتف و کمرش را برای [مشک] آب سپر می کرد تا آن را به برادرش، حسین، برساند!» 📚 فواکه المتعلمین، قائنی، ص۳۰۶ @ketabkhaneh_fazael
- - مرحوم شیخ جعفر مجتهدی با چندی از طلاب و شاگردان داخل حجره نشسته بودند و مشغول کار، شیخ جعفر کاغذ و قلمی طلب میکنند، چشمانش چند دقیقه ای بسته میشود و بعد شروع میکند به گریه شدید، دو بیت شعر روی کاغذ می نویسند، طلاب سئوال میکنند آقا یعنی این دوبیت انقدر تاثیر داشت به روی شما؟ شیخ می‌فرمایند : این شعر را خود حضرت صاحب الزمان عجل‌الله‌فرجه در مورد عمویشان عباس -علیه السلام- فرمودند و من یادداشت کردم. آن دو بیت چنین بود: یادم ز وفای اشجع الناس آید وز چشم ترم سوده الماس آید آید به جهان اگر حسین دگری هیهات برادری چو عباس آید
- - ذکر کرده‌اند که سبب رفتن ابی‌‌الفضل - علیه السلام- از جهت آب‌آوردن از برای اطفال این بود که خیمه‌ای بود که مشک‌ها را در آن می‌ریختند، جناب ابی‌الفضل -علیه السلام- وارد آن خیمه شد، دید که اطفال از شدّت تشنگی این مَشک‌ها را برداشته و شکم‌های خود را برهنه کرده و به روی خاک‌های نم‌دار میمالیدند! همین‌که این جناب این را مشاهده نمود، فرمودند که نور دیدگان چنین منمائید! حال می‌روم و آب از برای شما می‌آورم، این‌ بود که مشک را برداشت و چون آن حالت را دیده بود دستی داشت که آب را به تشنگان برساند، دست‌هایش را قطع کردند! اعتنا نداشت مشک به دندان گرفته و با رکاب دشمنان را دور می‌کرد که آب را به خیمگاه برساند تا اینکه بر مشکش زدند و آب‌های مشک ریخت.. 📚 عنوان الکلام، فشارکی، ص۲۱۰ @ketabkhaneh_fazael
- - امام حسین -علیه السلام- پس از وداع پایانی در روز عاشورا سوار اسب خود شد و چنین فرمود: ای ذوالجناح مرا حلال کن؛ چرا که امروز در این صحرا گرسنه و تشنه بودی! این‌دفعه آخر است که بر تو سوار شده‌ام! 📚انوارالشهاده، یزدی، ص۱۰۳ @ketabkhaneh_fazael
شب عاشوراست امشب
کربلا  غوغاست  امشب
- - در وقت وداع هفتاد مرتبه سیدالشهداء صلوات اللّه علیه پا در رکاب کرد و سوار شد و دوباره برای تسلی اهل بیت پیاده شد تا با آخر که زینب کبری صلوات اللّه علیها رکاب گرفت حضرت دید ذوالجناح حرکت نمی کند با او صحبت کرد به دست هایش اشاره کرد دید دختر سه ساله اش بر دست ذوالجناح افتاده حضرت او را بغل گرفت و به زینب کبری -علیهاالسلام- سپرد و سفارش زیادی کرد. 📚مقتل مبکی العیون، نجفی اصفهانی ص۷۱ @ketabkhaneh_fazael
آه ثُمَّ آه
- - قَالَ السَجّاد عَلَیه السَّلام: وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ النَّبِیَّ تَقَدَّمَ إِلَیْهِمْ فِی قِتَالِنَا کَمَا تَقَدَّمَ إِلَیْهِمْ فِی الْوِصَایَة بِنَا لَمَا زَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوا بِنَا سوگند به خداوند که اگر پیامبر به‌ جای سفارش‌هایی که در احترام گذاشتن به حقّ ما نمود، سفارش به جنگ کردن با ما مى‌کرد، زیادتر از آنچه با ما انجام دادند، نمى‌توانستند انجام دهند! 📚 لهوف، سیدبن‌طاووس، ص۲۰۲ @ketabkhaneh_fazael
- - به روایت مفتاح الجنة، پیامبر -صلی الله علیه وآله- به جهنّم بفرماید: به قطره های اشک چشم عزاداران که برای فرزند شهیدم حسین ریخته اند و به آه های سینه دوستان که در مصیبت اهل بیت من از دل سوزان کشیده اند که دور شو و به کناری برو که عزاداران حسین تاب و توان دیدن تو را ندارند. روایت است که چون جهنم نام تعزیه سیدالشهداء را می‌شنود، نعره‌ای می‌کشد که تمام اهل محشر از خوف و شدت آن به رو در افتند و جهنم به احترام عزاداران و آه کشان حسین هفتاد سال راه دور می‌شود! 📚سحاب الدموع، نخجوانی، ج۳، ص۲۱۳ @ketabkhaneh_fazael
وارد است كه از جناب حضرت صادق -علیه‌السلام- پرسيدند كه ناقه داخل بهشت مي‌شود يا نه؟ حضرت فرمود: ناقه صالح و هر ناقه‌اي كه در كربلا بميرد پس عرض كردند كه سگ داخل بهشت مي‌شود؟ حضرت فرمود: سگ اصحاب كهف و هر سگي كه در كربلا بميرد! پس عرض كردند كه خر به بهشت داخل مي‌شود؟ حضرت فرمود خر بلعم باعورا و هر خري كه در كربلا بميرد! پس از اين است كه اين حقير كربلا را اختيار كرده‌ام كه در وقت مردن شايد از سگ‌های كربلا يا خرهای آن محسوب باشم اما سگ‌هاي كربلا آن‌هائي به اينجا آمده‌اند و موفق به مردن اينجا شده‌اند قلب آنها مؤمن است و مَثَل آنها مثل آهني است كه آن را اكسير بزنند تا اعراض و غرائب زايل گردد . 💬سیدکاظم‌رشتی 📚خلاصه مواعظ ماه رمضان ۱۲۵۱ @ketabkhaneh_fazael
- - مروی‌ست از حضرت صادق -علیه السلام- شش حیوان داخل در بهشت می‌شوند، ۱.ناقه صالح پیمبر ۲.گوسفند ابراهیم خلیل ۳.گرگی که تهمت دریدن یوسف را به او زدند. ٤.خر بلعم باعورا ٥.دلدل جناب محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله ٦.سگ اصحاب کهف
محرم و صفر اگر جای دو ماه کل سال هم بود، انقدر فضائل دارد آیین اشک و عزا که باز نمیرسیدیم همه را بگوییم. به احترام متون مقاتل و حفظ حرمت عزا و تکریم شما از تبادل در این‌ایام خودداری کردم، لکن شما کانال را به دوستان‌ خود معرفی کنید. @ketabkhaneh_fazael @ketabkhaneh_fazael @ketabkhaneh_fazael دوستانی هم که کانال دارند از مطالب کتابخانه حدالامکان فوروارد کنند.
•هم مقام شهدا• - - فهری که یکی از اصحاب سیدالساجدین است برادری داشت اسماعیل نام، روزی اسماعیل به برادر خود گفت: چون به خدمت مولای خود سیدالساجدین مشرف می‌شوی، از آن حضرت سوال کن که آیا در میان اعمال، عملی هست که هرگاه کسی آن‌ را به عمل آورد و به درجه شهدا برسد؟ فهری چون شرف‌یاب حضور امام گردید، مسئلت برادر خود را فراموش نمود که عرض نماید، وقتی‌که خواست از خدمت امام بیرون برود، حضرت فرمودند: ای فهری مسئلت برادر خود را فراموش کردی! فهری عرض کرد بلی، پدر و مادرم فدای تو باد. ولیکن بر شما چیزی پوشیده و مخفی نیست. حضرت فرمودند: به او بگو کسی‌ که بگرید بر پدر مظلوم و غریبم به درجه شهدا‌ می‌رسد! 📚مقتل خطی مجهول‌‌المولف، کتابخانه ملی۲۱۵۶۰۳۴، ص۲۰۶ @ketabkhaneh_fazael
- - حضرت‌امیرالمومنین در هیچ جنگی پشتش از بار مصیبت خمیده نبود، داغ جوان ندیده بود، اما سیدالشهدا پشتش از داغ جوانان خمیده بود داغ علی اکبر بر جگر داشت، زخم عباس بر کمر داشت، امیرمومنان هر وقت بر سپاه حمله میکرد گاه گاهی به عقب نظر میکرد چشمش بر جمال پیغمبر می‌افتاد و قوت بازویش زیاد میشد، به پشت گرمی پیغمبر شمشیر میزد، اما پسر مظلومش هر وقت که بر سپاه کوفه و شام حمله می‌کرد همین‌که به عقب سر نظر میکرد چشمش به خیمه‌های حرم می‌افتاد، العطش کودکان را می‌دید، غربت و بی‌کسی زنان‌را می‌دید، از ملاحظه این حال دستش از کار باز می‌ماند، امیرمومنان در هیچ جنگی نرفت که لبش تشنه باشد، آب‌را به رویش نبسته بودند، اما پسر مظلومش سه روز لبش تشنه بود و آب را به رویش بسته بودند، صدا می‌زد جگرم از تشنگی می‌سوزد.. 📚مقتل خطی مجهول‌‌المولف، کتابخانه ملی۲۱۵۶۰۳۴، ص٢١٦ @ketabkhaneh_fazael
- - هریک به نوائی می‌نالیدند، یکی می‌گفت به کجا می‌روی؟ یکی می‌گفت ما را به که می‌سپاری؟ یکی می‌گفت پدر مرا یتیم میکنی! زینب مظلومه عرض می‌کرد: برادر ما بی‌کسان را در این بیابان به جنگ دشمنان بی‌معین و یار چگونه می‌گذاری؟ آن مظلوم چندین مرتبه پا به رکاب گذاشت که سوار شود و باز پا از رکاب خالی کرد و آن بی‌کسان را تسلی می‌داد، گفت ای بار خدا یک نفر و این همه درد یک تن فرد چنین بی‌کس! نمی‌دانم چه حالتی داشت که می‌دید اهل و عیال خود را از تشنگی و گرسنگی بی ‌تاب شده‌اند! بلکه بعضی اطفال خیمه تشنه لب را ملاحظه می‌فرمود که از شدت تشنگی شکم‌ها را برهنه کرده به روی خاک‌ها گذاشته‌اند و بعضی در گوشه خیمه افتاده غش کرده‌اند و فرزند علیلش سید الساجدین تب دارد و در بستر افتاده یک طرف از سوز تب یک طرف از سوز تشنگی! شربت بیمار آب است! بیماری که نه غذا داشته باشد نه دوا بلکه در آن بیابان گرم هم از آب ممنوع باشد چه حالتی پیدا می‌کند به عوض دوایش یک غل جامعه به گردن مبارکش گذاردند.. 📚مقتل خطی مجهول‌‌المولف، کتابخانه ملی۲۱۵۶۰۳۴، ص٢١٥ @ketabkhaneh_fazael
- - چندین چیز است که باعث عطش و تشنگی می‌شود، از آن جمله: حزن، اندوه، مصیبت، بیداری، گرد و غبار، زیاد حرکت کردن، رسیدن زخم بر بدن، گرمی هوا، تابش آفتاب دراز روز، غش کردن، گریستن و خجلت کشیدن. الی غیر ذالک.. این‌ها موجب حرارت و تشنگی می‌شود و این‌ها به نحو أتم و أکمل در آن‌حضرت موجود بود! 📚مقتل خطی مجهول‌‌المولف، کتابخانه ملی۲۱۵۶۰۳۴، ص۲١٦ @ketabkhaneh_fazael