402.12.14 مقتل گریه جدید.pdf
2.87M
-
-
•انتشار با رضایت صاحب اثر است•
📚 مقتل گریه
نویسنده: محقق ارجمند جناب
آقای سید امیر ابراهیمی
تعداد صفحات: ۴۷۷
به زبان فارسی و تفکیک
عالی جهت بهره مبلغین
کتابخانه فضائل
-
-
-
منقول است چون روز قيامت شود،
قبایح اعمال امّت را ظاهر گردانند،
بعضی را به جهت اسراف نمودن در
معاصی و تجاوز نمودن از حدّ امر به
دوزخ شود، حضرت رسول چون بشنود
به جناب اقدس الهی بنالد و بگوید:
الهی میان من امّت من شرط است
که از من جدا نشوند و من از ایشان
جدا نشوم، اکنون معامله از دو یکی
است و یا آن است که مرا با ایشان
به دوزخ فرست و یا آنکه ایشانرا
با من به بهشت ارسال فرمای! فرمان
در رسد که ای حبیب من مشیّت
بالغه ما چنین تعلّق گرفته بود که
اهل عقوبت را به رحمت برسانیم
-سبقت رحمتي غضبي- و اهل رحمت
را به عقوبت نرسانیم -إنّا لا نضيع
أجر المحسنين- ایشانرا با تو به
بهشت فرستادن شاید، امّا تو را
به دوزخ با ایشان فرستادن نشاید!
آنرا کـه اطاعـت محـمّـد باشـد
گنجش ز قناعـت محـمّـد باشـد
گر هست امید رحمتی عاصیرا
آنهم به شفاعـت محـمّـد باشـد
📚 أنيس العهد، قزويني، ص۶۷
@ketabkhaneh_fazael
-
-
امام جواد -علیه السلام- فرمود:
«هنگام شهادت پدرم، امام رضا، صدای
حضرت زهرا -علیهما السلام- به گوشم
رسید که برای غریبی پدرم می گریست!»
📚 نجاة الخافقین، قائنی، باب۱۴
@ketabkhaneh_fazael
-
-
امام رضا -علیه السلام- در لحظات
پایانی عمر خویش به سجده رفت
و برای شیعیان فراوان دعا نمود!
📚نجاة الخافقین، قائنی، باب۱۴
@ketabkhaneh_fazael
-
-
شک ندارم که پس از مرگ ملائک گویند
از دل قبر خودت خیز که مهمان داری
ما سراسیمه بپرسیم که آنمهمانکیست
و بگویند که مهمان ز خراسان داری..
[ به احترام مصائب ذوات مقدسه،
با معرفت و در شرایط مناسب خوانده شود. ]
-
-
امیرمؤمنان -علیه السلام- با اشاره
به در خانه خود به عمار فرمود:
«...یا عَمّارُ هُنا قَتَلوا حَبیبَتي
فاطِمَةَ، هُنا عَصَروا فاطِمَةَ،
هُنا أَسقَطوا جَنینَها...»
عمار! اینجا محبوبم فاطمه -عليهاالسلام-
را [میان در و دیوار] فشردند و کشتند!
این جا فرزندش را سقط کردند!
📚 العبرة الساکته، دهینی، ج۲، ص۸۲.
@ketabkhaneh_fazael
-
-
یک روزی که یزید لعین مرخص کرد
اهل بیت را، در محملها نشستند.
حضرت سکینه -علیها السلام- خود
را از محمل انداخت و دوید کنار قبر
خواهرش رقیه -علیها السلام- به جهت
وداع کردن، فرمود:خواهر! بی تو با
چه رویی به مدینه برگردم؟ خواهرت
فاطمه بیمار از من بپرسد چه بگویم؟
ای کاش من هم مرده بودم و کنار تو
به خاک سپرده شده بودم تا تنها نباشی!
📚جامع النورین، سبزواری۳۴۳
@ketabkhaneh_fazael
-
-
سکینه خاتون -علیها السلام- بر سر
نعش پدرش امامحسین -علیهالسلام-
چنان گریه کردند که تمامی دوست
و دشمن از گریه او گریه کردند.
📚مقتل هدية الذاكرين
آقا قلعهای، ص ۱۱
@ketabkhaneh_fazael
-
-
شخصی بود به نام سعید میگوید وارد
در سرّ من رای [شهر سامّرا] شدم، دیدم
قیامت شده، مردم ناله و فریاد میکنند،
پرسیدم این چه ناله و فریاد است؟
گفتند: جناب امام حسن عسکری -علیه
السلام- از دنیا رفته است و شیعیان بر
در دولت سَرایش نوحه میکنند.
با خود فکر کردم که آیا حجّت خدا بر
ما بعد از این حضرت که خواهد بود!
ناگاه دیدم کودکی از خانه آمد که از
نور روی مبارکش دیده خیره میشود،
و دستمالی در دست دارد و گریه میکند
و مردم او را تعزیة میگویند، گفتم آیا
این کودک که باشد؟ حضرت فرمود:
ای سعید بیا، چون رفتم پیشانی مرا
بوسید، فرمود: ای سعید من حجّت توام!
محمد بن حسن -علیهما السلام- عرض
کردم: ای آقا چرا از میان این جماعت
پیشانی مرا بوسیدی؟
فرمود: از جهت این که تو تعزیهی جدّم
حسین -علیه السّلام- را میداری، شیعیان
مرا از من دعا برسان که ماتم جدّم را در
دوشنبه و جمعه فراموش نکنند!
📚 بیاض مقتل ۳۶۹ کتابخانهملّی، ص۲۲۴
@ketabkhaneh_fazael
14.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-
دسته عزای امام عسکری علیهالسلام
کربلایی عینی فرد