کتابخانه بچه های آسمان
اما فایده نداشت.
بقیه ی عروسکا هم که نمی تونستن کاری انجام بدن، از بابادانا کمک خواستن.
بابادانا گفت شما خودتون باید قوی بشین و یادبگیرین که اون عروسکا رو شکست بدین.
اما عروسکا یا می ترسیدن یا تنبلی می کردن...
کم کم تعداد دیگه ای از عروسکا هم به حرفای خوبِ بابادانا بیتفاوت شدن.
جنگل زیبا، دیگه مثل قبل، زیبا و شاداب نبود. عروسکا همدیگه رو اذیت میکردن و به فکر هم نبودن.
دیگه کمتر به حرفای بابادانا گوش می دادن و بعضیا حتی آقابابا و کتاب خوبش رو فراموش کرده بودن.
تا اینکه یه روز آقابابا فهمید که اون عروسکای بد، می خوان بابادانا رو اذیت کنن.
می خوان بابادانا رو از بین ببرن تا دیگه هیچکس نتونه خوب زندگی کردن رو یاد بگیره.
بقیه ی عروسکا هم که شجاعت و حوصله نداشتن از بابادانا دفاع کنن.
برای همین، آقابابا به بابادانا گفت که باید به سفر بره. یه سفر طولانی؛
تا روزی که عروسکا بفهمن چقدر به بابادانا احتیاج دارن. تا روزی که بفهمن بدون بابادانا و حرفای آقابابا نمیتونن زندگی خوبی داشته باشن؛
و اینطوری شد که بابادانا رفت...
.
روزها گذشت و عروسکایی که هنوز بابادانا رو دوست داشتن، دلشون تنگ شده بود و نمیدونستن حالا باید سؤالاشون رو از کی بپرسن. نمی دونستن با عروسکای بدِ جنگل چکار کنن. نمی دونستن چه کار کنن تا بابادانا برگرده پیششون.
یک روز یکی از عروسک های قدیمی جنگل، بقیه رو جمع کرد و گفت: «یادتونه اون روزایی که بابادانا پیشمون بود، بهمون چی گفت؟ گفت وقتایی که من نیستم یا میرم سفر، باید سؤالاتون رو از شاگردای خوبِ من بپرسین. عروسکایی که من بهشون خیلی چیزا یاد دادم و میتونن جواب خیلی سؤالاتون رو بدن. به حرف اونا گوش بدین. تو کارهاتون ازشون راهنمایی بخواین.»
بقیه ی عروسکا حرف عروسک پیر رو تأیید کردن و همه باهم به سراغ «پیربابا» رفتن.
پیربابا عروسک مهربونی بود که از همه ی عروسکا بیشتر درسهای بابادانا رو یاد گرفته بود و از همه بیشتر به فکر عروسکای جنگل بود.
پیربابا، به عروسکا گفت: «من راهنمای شما می شم اما یادتون باشه که تا وقتی بابادانا از سفر برنگرده، ما نمیتونیم دوباره مثل قبل زندگی خوبی داشته باشیم.
ما باید سعی کنیم عروسکای خوبی بشیم و عروسکای بد رو شکست بدیم تا بابادانا دوباره پیشمون بیاد. هر چه قدر ما بیشتر کارهای خوب بکنیم، بابادانا زودتر برمی گرده.»
عروسکا از این خبر خوشحال شدن و به پیربابا قول دادن که همیشه به حرفاش گوش بدن تا هم زندگی بهتری داشته باشن و هم بابادانا زودتر برگرده.
پایان.
#قصه
#داستان
@ketabkhanehkoodak
سلام بچه های گل!
قصه ی عروسکها رو شنیدین؟! دوست داشتین؟
حالا کمی بهش فکر کنین.
اگه شما به جای اون عروسکا بودین چکار میکردین؟
توی اون جنگل، عروسک کوچولوهای زیادی هم بودن. فرض کنین شما یکی از عروسکای جنگلِ قصه هستین و اسمتون «آدی»(پسر) یا «آدیا»(دختر) ست!😊
خب! آدیِ عزیز! آدیای گلم!
شما که حالا تو جنگل قصه ی ما هستین، بگین ببینم دوست داشتین بابادانا بره یا پیشتون بمونه؟
اصلا چی شد که بابادانا اومد؟ چی شد که رفت؟
شما اگه آدی یا آدیا بودین، چکار میکردین تا نذارین بابادانا بره؟
وقتی بابادانا رفت، سؤالاتون رو از کی میپرسیدین؟
چکار می کردین که بابادانا زودتر برگرده؟
به این سؤالا فکر کنین عروسکای باهوشِ آقابابا❤️
@ketabkhanehkoodak
والدین عزیز!
همانطور که احتمالا متوجه شده اید، این قصه اشاره ی کوتاهی به مفهوم «ولایت فقیه» در زمان غیبت امام زمان عجل الله فرجه دارد.
پیشنهاد می شود برای بچه های زیر هشت سال به همین حد از گفتگو(پرسش درباره ی قصه) بسنده کنید و وارد مفاهیم اصلی قصه نشوید.
اما برای بچه های بزرگتر، می توانید با اشارات ظریف، ذهن کودک را به سمت مفاهیم اصلی سوق دهید. اما در این صورت هم از القای مستقیم خودداری کرده و اجازه دهید کودک با ذهن خودش، مصداق ها را پیدا کند.
.
پ.ن: انتخاب دو اسم آدی و آدیا، صرفا جهت قرارگرفتن بچه ها در فضای قصه است و به معنای «تیزبین و ژرف نگر» می باشد.😊
#قصه
#داستان
#تفکر
#گفتگو
#ولایت_فقیه
#ولی_فقیه
#ولایت_فقیه_برای_بچه_ها
@ketabkhanehkoodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام و صد سلام به همه ی خونواده های گل!
چه خبر احوال؟!
ما که حسابی دلتنگ شماییم.
یک بازی قشنگ و ساده آوردیم که همه ی اعضای خونواده میتونن باهاش کیف کنن.
ازتون خوااااااهش می کنیم این بازی های خونوادگی رو حتما همه باهم انجام بدین و بذارین بچه ها از کنار شما بودن، لذت ببرن.
چی لازم داریم؟
به تعداد بازیکنان بادکنک؛
برای هر بازیکن ۴-۵ تا توپ یا عروسک؛
برای هر بازیکن یک ظرف یا سبد بزرگ.
آماده این؟!
خوش بگذره.😊
#بازی_خونوادگی
#هنوز_خانه_بمانیم
#شاد_قوی_پرامید
@ketabkhanehkoodak
به نام خدای عزیز
هرکی گفت بوی چی میاد؟!
😎😎😎
بله، درسته...
بوی ساعت ها و روزهای «حوصله م سررفته!»
.
.
بله، اینم درسته که امسال این ساعت ها و روزها، خیلی زودتر از اونی که فکرش رو میکردیم رسید؛ منظورمون «تعطیلات» یهویی کروناست که همه مون رو غافلگیر کرد و بچه های گل رو خونه نشین!
این تعطیلات زودهنگام می تونه هم خوب باشه، هم بد؛ اگر تو چند ماه گذشته، تونسته باشیم همراه بچه ها با شرایط سازگار بشیم و یاد بگیریم چکار کنیم، تابستون امسال، از همیشه راحت تر هستیم و چند قدم جلوتر!😍
اماااا اگر توی این چند ماه هیچ فکری به حال اوقات فراغت خودمون و بچه ها نکردیم، یا اینکه حسابی برنامه ریختیم و حالا دیگه کفگیر به تهِ دیگ خورده؛ احتمالا تابستون سختی خواهیم داشت.😕😐
ما سعی می کنیم، راهکارها و پیشنهادهایی که به ذهنمون می رسه رو تقدیمتون کنیم و همراه هم به یک تابستون دااااغ اما دلچسب برسیم.
پس منتظر پیشنهادات ما باشید.
خودتون هم حسابی فکر کنید...
#تعطیلات_تابستان
#حوصله_م_سررفته
#بازم_تعطیلات
#برنامه_ریزی
#تابستان_بدون_کلاس
#اوقات_فراغت
@ketabkhanehkoodak
🍀پنجره ی جمعیتی ایران عزیز، در حال بسته شدن است. اگر امروز تصمیم درست نگیریم و همه باهم برای بازشدن یک پنجره ی جمعیتی جدید در سال های آینده، کاری نکنیم، باید به خودمان، فرزندانمان و جامعه پاسخگو باشیم.
🍀سرعت پیری جامعه ی ایران،واقعا رعب انگیز و نگران کننده است.(نمودار را ببینید)
🍀پیری یک جامعه، یعنی از دست رفتن همه ی سرمایه های اقتصادی، اجتماعی، دفاعی و فرهنگی.
🍀جامعه از «من» ها ساخته شده است، نمی توانم فکر کنم چرا «من» باید به فکر آینده ی ایران باشم؛ چون با این تفکر، همه ی «من» ها حق دارند مثل «من» فکر کنند و به فکر آینده نباشند!
🍀طبق مطالعات، هر خانواده ی ایرانی، باید به حداقل «سه» فرزند بیاندیشد؛ در غیر اینصورت تغییری در آینده روی نخواهد داد.
🍀زوج های نابارور، مجردین قطعی و سن ازدواج بالا، از مسائلی هستند که مسأله ی رشد جمعیت را پیچیده تر می کنند. پس کسانی که درگیر این سه مسأله نیستند، باید بیشتر به وظیفه ی خود در قبال جامعه بیاندیشند.
🍀همه ی بدخواهان جامعه ی ایران_ نه فقط جمهوری اسلامی_ ، به پیرشدن جمعیت ایران عزیز، دلبسته اند. آیا قرار است همراه و هم صدای آنها باشیم؟!
☘و حرف آخر اینکه، فرزندآوری سخت اما شیرین است. هیچ کس، حتی همه ی کسانی که مشتاقانه به ششمین و هفتمین فرزند خود فکر می کنند،منکر سختی های روزمره و کلی فرزندآوری نیستند. اما مسئولیت پذیری، انسانیت، عشق، محبت و کمال گرایی انسان، او را به سمت این اندیشه ی زیبا سوق می دهد؛ مگر اینکه در شناخت مسئولیت های انسانی دچار اشتباه شده و مسیر راحت طلبی را برای زندگی انتخاب کرده باشد.
.
«نقش من در تغییر نمودار پیری جمعیت ایران عزیز، چیست؟»
.
#جمعیت
#ایران_جوان_بمان
#فرزندآوری
#انسان
#من_مسئولم
@ketabkhanehkoodak
به نام خدای بزرگ بخشنده ی مهربان
سلام.
در چند بخش از این نوشتار، همراه هم بودیم و به بهانه ی سی ام اردیبهشت ماه، درباره ی «جمعیت» اندیشیدیم.
.
سؤالات مختلفی مطرح شد تا بتوانیم به خودشناسی در زمینه ی فرزندآوری برسیم و مسیر صحیح را برای زندگی خود، همسر و فرزندانمان انتخاب کنیم.
.
در بخش پایانی، فقط به ذکر چند جمله می پردازم تا جمعبندی مختصری در ذهنمان انجام شود:
⏬⏬⏬
دعایمان کن سردار که وجود کوچک و زمینی ما هم غرق در این آرامش عظیم و آسمانی شود...
دلمان برایتان تنگ شده قهرمان!
کاش می شد الان هنوز اول زمستان ۹۸ باشد و زمین و زمان از حرکت بایستد.......
.
.
#به_وقت_عروج
#شب_جمعه_ست_هوایت_نکنم_میمیرم
#حسرت
#آرزو
#قهرمان_من
#آرامش
@ketabkhanehkoodak