eitaa logo
🏴کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت🏴
1.4هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
2.1هزار فایل
آیدی مدیر کانال @Mohamadjalili1 ادمین پاسخگو @Mesbaholhodaaa 👈 انتشار مطالب و فایل ها با ذکر آیدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ☘این تدبیر می توانست فکر شیعی را هم در ردیف بقیه عقاید و افکاری که در جامعه طرفدارانی داشت قرار دهد و آن را از حدّ یک تفکر مخالف دستگاه که اگرچه از نظر دستگاه ها ، ممنوع و مبغوض است، از نظر مردم بخصوص ضُعفا ، پرجاذبه و استفهام برانگیز است، خارج سازد. 2⃣ دوم تخطئه ۱ مدعای تشیّع مبنی بر غاصبانه بودن خلافت های اموی و عباسی و مشروعیت دادن به این خلافت ها بود. 🔺 مأمون با این کار به همه شیعیان مُزوّرانه۲ ثابت می کرد که ادعای غاصبانه و نامشروع بودن خلافت های مسلط که همواره جزو اصول اعتقادی شیعه به حساب می رفته یک حرف بی پایه و ناشی از ضعف وعقده های حقارت بوده است چه اگر خلافت های دیگران نامشروع و جابرانه بود خلافت مأمون هم که جانشین آنها است می باید نامشروع و غاصبانه باشد 🔹و چون علی بن موسی الرضا با ورود در آن دستگاه و قبول جانشینی مأمون، او را قانونی و مشروع دانسته پس باید بقیه خلفا هم از مشروعیت برخوردار بوده باشند 👆 و این نقضِ همهٔ ادعاهای شیعیان است. 🔷با این کار نه فقط مأمون از علی بن موسی الرضا بر مشروعیت حکومت خود و گذشتگانش اعتراف می گرفت بلکه یکی از ارکان اعتقادی تشیع را که همان ظالمانه بودنِ پایهٔ حکومت های قبلی است نیز در هم می کوبید. 👆 علاوه بر این، ادعای دیگر شیعیان مبنی بر زهد و پارسایی و بی اعتنایی أئمه به دنیا نیز با این کار نقض می شد و چنین وانمود می شد که آن حضرت فقط در شرایطی که به دنیا دسترسی نداشته اند نسبت به آن زهد می ورزیدند و اکنون که درهای بهشت دنیا به روی ایشان باز شد ، بسوی آن شتافتند و مثل دیگران خود را از آن مغتنم کردند. 3⃣ اینکه مأمون با این کار، امام را که همواره یک کانون معارضه و مبارزه بود در کنترل دستگاه های خود قرار می داد و به جز خود آن حضرت، همهٔ سران و گردنکشان و سلحشوران علوی را در سیطره خود در می آورد 👆و این ، موفقیتی بود که هرگز هیچ یک از اسلاف مأمون چه بنی امیه و چه بنی عباس بر آن دست نیافته بودند. ادامه‌دارد....✏️ ۱-(خ ط و) نسبت نادرست به کسی دادن ۲-(ز و ر) با دورویی ۲۶۰ @ketabkhanehmodafean
📚 ⭕️حقّاً باید گفت سیاست مأمون از پختگی و عمق بی نظیری برخوردار بود ، اما آن سوی دیگر این صحنه نبرد، امام علی بن موسی الرضا است و همین است که علیرغم زیرکی شیطنت آمیز مأمون، تدبیرِ پخته و همه‌جانبه او را به حرکتی بی اثر و بازیچه ای کودکانه بدل می کند. 💢مأمون با قبول آن همه زحمت و با وجود سرمایه گذاری عظیمی که در این راه کرد از این عمل نه تنها طَرفی برنبست۱ بلکه سیاستِ او بر ضد او بدل شد. 🏹تیری که با آن ، اعتبار و حیثیت و مدعاهای امام علی بن موسی الرضا را هدف گرفته بود، خودِ او را آماج قرار داد، بطوری که بعد از گذشت مدتی کوتاه ناگزیر شد همه تدابیر گذشته خود را کأن لم یکن ۲ شمرده، بالاخره همان شیوه ای را در برابر امام در پیش بگیرد که همه گذشتگانش در پیش گرفته بودند. 👈یعنی«قتل» و مأمون که در آرزوی چهرهٔ قداست مآب خلیفه ای موجه و مقدس و خردمند ، این همه تلاش کرده بود، سرانجام در همان مزبله ای۳ که همهٔ خلفای پیش از او در آن سقوط کرده بودند، یعنی فساد و فحشا و عیش و عشرت توام با ظلم و کبر ، فروغلطید. 🔳دریده شدن پرده ریای مأمون در زندگی ۱۵سالهٔ او پس از حادثه ولیعهدی را ده ها نمونه می توان مشاهده کرد که از جمله به خدمت گرفتن قاضی القضاتی فاسق و فاجر و عیاش همچون یحیی بن أکثم و همنشینی و مجالست با عموی خواننده و خنیاگرش، ابراهیم بن مهدی و آراستن بساط عیش و نوش وپرده دری در دارالخلافه او در بغداد است.. ادامه دارد...✏️ ۲۶۲ ۱-بهره ای نبرد ۲-گویی هرگزوجود نداشته ۳-(ز ب ل) زباله دان @ketabkhanehmodafean
📚 💠اکنون به تشریح سیاست ها و تدابیر امام علی بن موسی الرضا در این حادثه می پردازیم: 1⃣ هنگامی که امام را از مدینه به خراسان دعوت کردند آن حضرت فضای مدینه را از کراهت و نارضایتی خود پر کرد ، بطوری که همه کس در پیرامون امام یقین کردند که مأمون با نیّت سوء، حضرت را از وطنِ خود دور می کند ✳️ امام بدبینی خود به مأمون را با هر زبانِ ممکن به گوش همه می رساند. 🕌 در وداع با حرم پیغمبر، در وداع با خانواده اش، هنگام خروج از مدینه، در طواف کعبه که برای وداع انجام می داد ، با گفتار و رفتار با زبانِ دعا و زبانِ اشک ، بر همه ثابت کرد که این سفر، سفـرِ مرگِ اوست😭 همه کسانی که باید طبق انتظار مأمون نسبت به او خوش بین و نسبت به امام به خاطر پذیرشِ پیشنهاد او بدبین می شدند، در اولین لحظات این سفر، دلشان از کینهٔ مأمون که امام عزیزمان را اینطور ظالمانه از آنان جدا می کرد و به قتلگاه می برد، لبریز شد.💔 2⃣ هنگامی که در مرو پیشنهاد ولایتعهدی آن حضرت مطرح شد ، حضرت به شدت استنکاف کردند و تا وقتی مأمون صریحاً آن حضرت را تهدید به قتل نکرد ، آن را نپذیرفتند. ⬅️ این مطلب همه جا پیچید که علی بن موسی الرضا ولیعهدی و پیش از آن خلافت را که مأمون به او با اصرار پیشنهاد کرده بود نپذیرفته است. دست اندرکاران امور که به ظرافت تدبیر مأمون واقف نبودند ناشیانه عدمِ قبولِ امام را همه جا منتشر کردند، حتی فضل بن سهل در جمعی از کارگزاران و مأموران حکومت گفت: من هرگز خلافت را چنین خوار ندیده ام،أمیرالمؤمنین آن را به علی بن موسی الرضا تقدیم می کند و علی بن موسی دستِ رد به سینه او می زند. ✳️ خود امام از هر فرصتی، اجباری بودن این منصب را به گوش این و آن می رساند. همواره می گفت من تهدید به قتل شدم تا ولیعهدی را قبول کردم. ادامه دارد...✏️ ۲۶۳ @ketabkhanehmodafean
📚 🌼طبیعی بود که این سخن همچون عجیب ترین پدیده سیاسی، دهان به دهان و شهر به شهر پراکنده شود و همه آفاق اسلام در آن روز یا بعدها بفهمند که در همان زمان که کسی مثل مأمون فقط به دلیل آنکه از ولیعهدی برادرش امین عزل شده است، به جنگی چند ساله دست می زند و هزاران نفر از جمله برادرش امین را به خاطر آن به قتل می رساند و سر برادرش را از روی خشم شهر به شهر می گرداند، کسی مثل علی بن موسی الرضا پیدا می شود که به ولیعهدی با بی اعتنایی نگاه می کند و آن را جز با کراهت و در صورت تهدید به قتل نمی پذیرد. ↔️ مقایسه ای که از این رهگذر میان امام علی بن موسی الرضا و مأمون عباسی در ذهن ها نقش می بست، درست عکس آن چیزی را نتیجه می داد که مأمون بخاطر آن ، این سرمایه گذاری را کرده بود. 3⃣ با این همه علی بن موسی الرضا فقط بدین شرط ولیعهدی را پذیرفت که در هیچ یک از شئون حکومت دخالت نکند و به جنگ و صلح و عزل و نصب و تدبیر امور نپردازد و مأمون که فکر می کرد فعلأ در شروع کار، این شرط قابل تحمل است و بعدها به تدریج می توان امام را به صحنه فعالیت‌های خلافت کشانید. این شرط را از آن حضرت قبول کرد. ♻️ روشن است که با تحقق این شرط ،نقشه مأمون نقش بر آب می شد و بیشترین هدف های او نابرآورده می گشت. ✳️ امام در همان حال که نام ولیعهد داشت و قهراً از امکانات دستگاه خلافت نیز برخوردار می بودچهره ای به خود می گرفت که گویی با دستگاه خلافت، مخالف و به آن معترض است نه امری ،نه نهی ای ، نه تصدی مسئولیتی، نه قبول شغلی، نه دفاعی از حکومت و طبعاً نه هیچگونه توجیهی برای کارهای آن دستگاه. 🔅 روشن است که عضوی در دستگاه حکومت که چنین با اختیار و اراده خود، از همه مسئولیت ها کناره می گیرد نمی تواند نسبت به آن دستگاه صمیمی و طرفدار باشد. ادامه‌دارد.....✏️ ۲۶۴ @ketabkhanehmodafean
📚 مأمون به خوبی این نقیصه را حس می کرد و لذا پس از آن که کارِ ولیعهدی انجام گرفت، بارها در صدد برآمد امام را بر خلاف تعهد قبلی با لطائف الحِیَل۱ به مشاغل خلافتی بکشاند و سیاست مبارزه منفیِ امام را نقض کند اما هر دفعه امام هشیارانه نقشه او را خنثی می کرد. ⚜ یک نمونه همان است که معمّربن خلّاد از خود امام هشتم نقل میکند که مأمون به امام می گوید اگر ممکن است به کسانی که از او حرف شنوی دارند در باب مناطقی که اوضاع آن پریشان است، چیزی بنویسد و امام استنکاف می کند و قرار قبلی که همان عدم دخالت مطلق است را به یادش می آورد. 💠نمونه بسیار مهم و جالب دیگر ماجرای نماز عید است که مأمون به این بهانه« که مردم قدر تو را بشناسند و دلهای آنان آرام گیرد» امام را به امامت نماز عید دعوت می کند. امام استنکاف می کند و پس از این که مأمون اصرار را به نهایت می رساند، امام به این شرط قبول می کند که نماز را به شیوه پیغمبر و علی بن ابیطالب به جا آورد و آنگاه امام از این فرصت چنان بهره ای می گیرد که مأمون را از اصرار خود پشیمان می سازد و امام را از نیمه راه نماز برمی گرداند، یعنی به ناچار ضربه دیگری بر ظاهر ریاکارانه دستگاه خود وارد می سازد ۲ 4⃣ اما بهره برداری اصلی از این ماجرا بسی از این ها مهمتر است. امام با قبول ولیعهدی، دست به حرکتی میزند که در تاریخ زندگی أئمه پس از پایان خلافت اهل بیت در سال چهلم هجری تا آن روز و تا آخر دوران خلافت بی نظیر بوده است و آن⬅️ برملاکردن داعیه امامت شیعی در سطح عظیم اسلام و دریدن پرده غیظ تقیّه و رساندن پیام تشیّع به گوش همه مسلمان هاست. 📢 تریبون عظیم خلافت در اختیار امام قرار گرفت و امام در آن، سخنانی را که در طول ۱۵۰سال در خفا و با تقیه و به خصیصین ۳ و یارانِ نزدیک گفته نشده بود، به صدای بلند فریاد کرد و با استفاده از امکانات معمولی آن زمان که جز در اختیار خلفا و نزدیکان درجه یک آنها قرار نمی گرفت، آن را به گوش همه رساند. ادامه‌دارد...✏️ ۲۶۵ ۱-چاره جویی های زیرکانه ۲-ألإرشاد للمفید/ج۲/ص۲۵۷_۲۵۸ ۳-(خ ص ص) افراد بسیارخاص @ketabkhanehmodafean
📚 💡مناظرات امام در مجمع علما و در محضر مأمون که در آن قوی ترین استدلال های امامت را بیان فرموده است، نامه« جوامع الشریعه» که در آن همهٔ رئوس مطالب عقیدتی و فقهی شیعی را برای فضل بن سهل نوشته است، حدیث معروف امامت که در مرو برای عبدالعزیز بن مسلم بیان کرده است، قصاید فراوانی که در مدح آن حضرت به مناسبت ولایتعهدی سروده شده و برخی از آن مانند قصیده دِعبِل و أبو نُواس همیشه در شمار قصاید برجسته عربی به شمار رفته است، نمایشگر این موفقیت عظیم امام است. 🌴در آن سال در مدینه و شاید در بسیاری از آفاقِ اسلامی هنگامی که خبر ولایتعهدی علی بن موسی الرضا رسید در خطبه فضایل اهل بیت بر زبان رانده شد. 🍀أهل بیت پیغمبر که ۷۰سال علناً بر منبرها دشنام داده شدند و سالهای متمادی دیگر کسی جرأت بر زبان آوردن فضایل آنها را نداشت، اکنون همه جا به عظمت و نیکی یاد شدند دوستان آنان از این حادثه روحیه و قوت قلب گرفتند، بی خبرها و بی تفاوت ها با آن آشنا شدند و به آن گرایش یافتند ♨️و دشمنان سوگند خورده احساس ضعف و شکست کردند محدثین و متفکرین شیعه معارفی را که تا آن روز جز در خلوت نمیشد به زبان آورد ، در جلسات درسی بزرگ و مجامع عمومی بر زبان راندند. 5⃣ در حالی که مأمون امام را جدا از مردم می پسندید و این جدایی را در نهایت وسیله ای برای قطع رابطه معنوی و عاطفی میان امام و مردم می خواست، امام در هر فرصتی خود را در معرض ارتباط با مردم قرار می داد با این که مأمون آگاهانه مسیر حرکت امام از مدینه تا مرو را به طرزی انتخاب کرده بود که شهرهای معروف به محبت اهل بیت مانند کوفه و قم در سر راه قرار نگیرند. ✳️ امام در همان مسیر تعیین شده، از هر فرصتی برای ایجاد رابطه جدیدی میان خود و مردم استفاده کرد. 🔅در اهواز آیات امامت را نشان داد 🔅در بصره خود را در معرض محبت دل هایی که با او نامهربان بودند، قرار داد 🔅در نیشابور حدیث«سلسلةالذّهب» را برای همیشه به یادگار گذاشت و علاوه بر آن نشانه های معجزه آسای دیگری نیز آشکار ساخت و در جابجای این سفر طولانی فرصت ارشاد مردم را مغتنم شمرد 🔆در مرو که سرمنزل اصلی و اقامتگاه خلافت بود هم فرصتی دست داد حصارهای دستگاه حکومت را برای حضور در انبوه جمعیت مردم شکافت. ادامه دارد....✏️ ۲۶۶ @ketabkhanehmodafean
📚 6⃣ نه تنها سرجنبانانِ تشیّع از سوی امام به سکوت و سازش تشویق نشدند، بلکه قراین حاکی از آن است که وضع جدید امام موجب دلگرمی آنان شد و شورشگرانی که بیشترین دوران های عمر خود را در کوه های صعب العبور و آبادی های دوردست و با سختی و دشواری می گذراندند با حمایت امام علی بن موسی الرضا حتی مورد احترام و تجلیل کارگزاران حکومت در شهرهای مختلف نیز قرار گرفتند. 📄 شاعر ناسازگار و‌تندزبانی چون دعبل که هرگز به هیچ خلیفه و وزیر و امیری روی خوش نشان نداده و در دستگاه آنان رحل اقامت نیافکنده بود و هیچ کس از سرجنبانانِ خلافت از تیزی زبان او مصون نمانده بود و به همین دلیل همیشه مورد تعقیب و تفتیش دستگاه های دولتی به سر می برد و سالیان دراز، درِ خود را بر دوش خود حمل می کرد و میان شهرها و آبادی ها سرگردان و فراری می گذرانید ، توانست به حضور امام و مقتدای محبوب خود برسد و معروف ترین و شیواترین قصیده خود را که ادعانامه نهضت علوی بر ضد دستگاه های خلافت اموی و عباسی است برای آن حضرت بسراید و شعر او در زمانی کوتاه به همه اقطار عالم اسلام برسد، بطوری که در بازگشت از محضر امام آن را از زبان رییس راهزنان میان راه بشنود. 🖇اکنون بار دیگر نگاهی بر وضع کلی صحنه این نبرد پنهانی که مأمون آن را به ابتکار خود آراسته و امام علی بن موسی را با انگیزه هایی که اشاره شد به آن میدان کشانده بود می افکنیم. 📍یکسال پس از اعلام ولیعهدی وضعیت چنین است. ♦️ مأمون، علی بن موسی الرضا را از امکانات و حرمت بی حدّو مرز برخوردار کرده است، اما همه می دانند که این ولیعهد عالی مقام در هیچ یک از کارهای دولتی یا حکومتی دخالت نمی کند و به میل خود از هر آنچه به دستگاه خلافت مربوط می شود روگردان است و همه می دانند که او ولیعهدی را به همین شرط که به هیچ کار دست نزند ، قبول کرده است. ادامه دارد...✏️ ۲۶۷ @ketabkhanehmodafean
📚 📛 مأمون چه در متن فرمان ولایتعهدی و چه در گفته ها و اظهارات دیگر، او را به فضل و تقوا و نَسَبِ رفیع و مقام علمی منیع ستوده است و او اکنون در چشم مردمی که برخی از او فقط نامی شنیده و جمعی به همین اندازه هم او را نشناخته و شاید گروهی بغض او را همواره در دل پرورانده بودند، به عنوان یک چهره درخورِ تعظیم و تجلیل و یک انسان شایسته خلافت که از خلیفه به سال و علم و تقوا و خویشی با پیغمبر، بزرگ تر و شایسته تر است شناخته اند. ⭕️ مأمون نه تنها با حضور او نتوانسته معارضان شیعی خود را به خود خوش بین و دست و زبانِ تند آنان را از خود و خلافت خود منصرف سازدبلکه حتی علی بن موسی الرضا مایهٔ امان و اطمینان و تقویت روحیه آنان نیز شده است، در مدینه و مکه و دیگر اقطار مهم اسلامی نه فقط نام علی بن موسی به تهمت حرص به دنیا و عشق به مقام و منصب از رونق نیفتاده ، بلکه حشمت ظاهری بر عزت معنوی او افزوده شده و زبانِ ستایشگران پس از دهها سال به فضل و رتبه معنوی پدرانِ مظلوم و معصوم او گشوده شده است. 💢کوتاه سخن آنکه مأمون در این قمارِ بزرگ نه تنها چیزی به دست نیاورده که بسیاری چیزها را از دست داده و در انتظار است که بقیه را نیز از دست بدهد. ☝️و اینجا بود که مأمون احساس شکست و خسران کرد و درصدد برآمد که خطای فاحش خود را جبران کند و خود را محتاج آن دید که پس از این همه سرمایه گذاری سرانجام برای مقابله با دشمنان آشتی ناپذیر دستگاه های خلافت یعنی أئمه أهل بیت علیهم السلام به همان شیوه ای متوسل شود که همیشه گذشتگان ظالم و فاجر او متوسل شده بودند، یعـنی قتل. ♦️ بدیهی است قتل امام هشتم پس از چنان موقعیت ممتاز به آسانی میسور نبود. قراین نشان می دهد که مأمون پیش از اقدام قطعی خود برای به شهادت رساندن امام به کارهای دیگری دست زده است که شاید بتواند این آخرین علاج را آسان تر به کار برد، شایعه پراکنی و نقل سخنان دروغ از قول امام از جمله این تدابیر است. 🔸به گمان زیاد اینکه ناگهان در مرو شایع شد که علی بن موسی همه مردم را بردگان خود می داند جز با دست اندرکاری عمّال مأمون ممکن نبود. ادامه‌دارد....✏️ ۲۶۸ @ketabkhanehmodafean
📚 💠هنگامی که ابی الصلت این خبر را برای امام آورد، حضرت فرمود:« بارالها، ای پدیدآورنده آسمان ها و زمین، تو شاهدی که نه من و نه هیچ یک از پدرانم هرگز چنین سخنی نگفته ایم و این یکی از همان ستم هایی است که از سوی اینان به ما می شود.» تشکیل مجالس مناظره باهر آن کسی که کمتر امیدی به غلبه او بر امام میرفت نیز از جمله همان تدابیر است. ✳️ هنگامی که امام، مناظره کنندگان ادیان و مذاهب مختلف را در بحث عمومی خود منکوب کرد و آوازه دانش و حجت قاطعش در همه جا پیچید، مأمون در صدد برآمد که هر متکلم و اهل مجادله ای را به مجلس مناظره با امام بکشاند شاید یک نفر در این بین بتواند امام را مجاب کند. 🔶البته چنان که می دانیم هرچه تشکیل مناظره ادامه می یافت قدرت علمی امام آشکارتر می شد و مأمون از تأثیر این وسیله نومیدتر. 📜 بنابر روایات، یک یا دوبار توطئه قتل امام بوسیلهٔ نوکران و ایادی خود را ریخت و یکبار هم حضرت را در سرخس به زندان افکند، اما این شیوه ها هم نتیجه ای جز جلب اعتقاد همان دست اندرکاران به رتبه معنوی امام را به بار نیاورد و مأمون درمانده تر و خشمگین تر شد. 📍در آخر چاره ای جز آن نیافت که به دست خود و بدون هیچ گونه واسطه ای امام را مسموم کند و همین کار را کرد ▪️و در ماه صفر ۲۰۳هجری یعنی قریب ۲سال پس از آوردن آن حضرت از مدینه به خراسان و یک سال و اندی پس از صدور فرمان ولیعهدی به نام آن حضرت، دست خود را به جنایت بزرگ و فراموش نشدنی قتل امام، آلود.▪️ 👆این گذری بر یکی از فصل های عمده زندگی نامه سیاسی ۲۵۰سالهٔ أئمه أهل بیت علیهم السلام بود که امید است محققان و اندیشمندان و کاوش گرانِ تاریخ قرن های اولیه اسلام، همت بر تنقیح۱ و تشریح و تحقیق هرچه بیشتر آن بگمارند.. ۱۳۶۳/۵/۱۸ ۱-(ن ق ح) اصلاح کردن چیزی از عیوب پایان فصل پانزدهم ۲۶۹ @ketabkhanehmodafean
📚 📌فصل شانزدهم، امام جواد، امام هادی و امام عسکری علیهم السلام 🔰 تلاش گسترده تشکیلاتی در جهت برنامه ای درازمدت ❇️ امام جواد علیه السلام مانند دیگر أئمه معصومین برای ما اسوه و نمونه و مقتداست. زندگی کوتاه این بنده شایسته خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سال هایی کوتاه ، جهادی فشرده ، با دشمن خدا کرد بطوریکه در سن ۲۵سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیرقابل تحمل شدو او را با زهر شهید کردند. ♻️همان طوری که أئمه دیگر ما علیهم السلام با جهادِ خودشان، هر کدام برگی بر تاریخ پرافتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشه مهمی از جهادِ همه جانبه اسلام را در عملِ خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت. 🔆 آن درسِ بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرت های منافق و ریاکار قرار می گیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابله با این قدرت ها برانگیزیم. 📛اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسان تر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهره ای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود می آراید، شناختن او برای مردم مشکل است. 🔵 در دوران ما و در همه دوران های تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کرده اند وقتی از مقابله رویاروی با مردم عاجز شدند، دست به حیلهٔ ریاکاری و نفاق بزنند. 💠 امام علی بن موسی الرضا و امام جواد صلوات الله علیهما همت بر این گماشتند که این ماسک تزویر و ریا را از چهره مأمون کنار بزنندو موفق شدند. ۱۳۵۹/۷/۱۸ ادامه دارد...✏️ ۲۷۰ @ketabkhanehmodafean
📚 ❇️ این بزرگوار نمودار و نشانه مقاومت است. انسان بزرگی است که تمام دوران کوتاه زندگی اش با قدرت مزوّر و ریاکار خلیفه عباسی- مأمون- مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقب نشینی نکردو تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همه شیوه های مبارزه ممکن ، مبارزه کرد. 🔆اولین کسی بود که بطور علنی بحث آزاد را بنیان گذاری کرد. در محضر مأمون عباسی، با علما و داعیه داران و مدّعیان و موجّهان درباره دقیق ترین مسائل حرف زد و استدلال کرد و برتری خود را و حقانیت سخن خود را ثابت کرد. ⚪️ بحث آزاد میراث اسلامی ماست، بحث آزاد در زمان أئمه هدی رایج بوده است و در زمان امام جواد بوسیله آن امام بزرگوار با آن شکل نظیف انجام گرفته است ۱۳۶۰/۲/۲۵ 🔶در نبرد بین امام هادی علیه السلام و خلفایی که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهرا و باطناً پیروز شد، حضرت هادی علیه السلام بود. در زمان امامت آن بزرگوار،۶خلیفه یکی پس از دیگری آمدند و به درک واصل شدند. آخرین نفر آنها، مُعتزّ بود که حضرت را شهید کرد و خودش هم به فاصله کوتاهی مُرد. 👆این خلفا غالباً با ذلت مُردند ؛ یکی به دست پسرش کشته شد ، دیگری به دست برادرزاده اش و به همین ترتیب بنی عباس تارومار شدند، به عکسِ شیعه. 🔸شیعه در دوران حضرت هادی وحضرت عسکری علیهما السلام و در آن شدت عمل ، روز به روز وسعت پیدا کرد، قوی تر شد. ❇️ حضرت هادی علیه السلام ۴۲سال عمر کردند که ۲۰سالش را در سامراء بودند ؛ آنجا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگی می کردند. 🏛سامرا در واقع مثل یک پادگان بود و آن را معتصم ساخت تا غلامان ِ تُرکِ نزدیک به خود را - با تُرک های خودمان، تُرک های آذربایجان و سایر نقاط، اشتباه نشود- که از ترکستان و سمرقند و از همین منطقه مغولستان و آسیای شرقی آورده بود ، در سامراء نگه دارد. ادامه دارد....✏️ ۲۷۱ @ketabkhanehmodafean
📚 این عده چون تازه اسلام آورده بودند، أئمه و مومنان را نمی شناختند و از اسلام سر در نمی آوردند. به همین دلیل مزاحم مردم می شدند و با عرب ها- مردم بغداد- اختلاف پیدا کردند. 🔗در همین شهر سامرا عدهٔ قابل توجهی از بزرگان شیعه در زمان امام هادی علیه السلام جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیله آنها امامت را به سرتاسر دنیای اسلام- با نامه نگاری و...- برساند. 🗞این شبکه های شیعه در قم، خراسان، ری ، مدینه ، یمن ودر مناطق دوردست و در همه اقطار دنیا، همین عده توانستند رواج بدهند و روزبروز تعداد افرادی را که مؤمن به این مکتب هستند، زیادتر کنند. ✳️ امام هادی علیه السلام همهٔ این کارها را در زیرِ برقِ شمشیرِ تیز و‌خون ریز همان ۶خلیفه و علیرغم آنها انجام داده است. 📜 حدیث معروفی درباره وفات حضرت هادی علیه السلام هست که از عبارت آن معلوم می شود که عده قابل توجهی از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ بگونه ای که دستگاه خلافت هم آنها را نمی‌شناخت ؛ چون اگر می شناخت، همه شان را تارومار می کرد. 👆اما این عده چون شبکه قوی ای بوجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمی توانست به آنها دسترسی پیدا کند. 💡یک روزِ مجاهدت این بزرگواها - أئمه علیهم السلام- به قدرِ سال ها أثر می گذاشت. یک روز از زندگی مبارک اینها مثل جماعتی که سالها کار کنند، در جامعه أثر می گذاشت. 🔷این بزرگواران دین را همین طور حفظ کردند، و إلا دینی که در رأسش متوکل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصی باشند مثل یحیی بن أکثم ، که با آنکه عالم دستگاه بودند ، خودشان از فسّاق و فُجّارِ درجه یک علنی بودند ، أصلاً نباید بماند ؛ باید همان روزها به کُل ، کلکِ آنها کَنده می شد، تمام می شد. 🔹این مجاهدت و تلاش أئمه علیهم السلام نه فقط تشیع، بلکه قرآن، اسلام و معارف دینی را حفظ کرد. 👆این است خاصیت بندگان خالص و مخلص و اولیای خدا.. ادامه دارد...✍ ۲۷۲ @ketabkhanehmodafean