eitaa logo
یک کتاب خوان معمولی
104 دنبال‌کننده
160 عکس
15 ویدیو
5 فایل
اینجا درمورد کتابهایی که خوانده‌ام مینویسم، نظراتِ یک کتاب خوان معمولی اینجا هستم @raziyehtaheri
مشاهده در ایتا
دانلود
لوح نقش برجسته نادعلی کد 228 43 * 43 * 3 cm شما توی زندگی‌تان کسی را دارید که وقتی غم به سراغتان می‌آید یادش دلتان را شاد کند؟ کسی را می‌شناسید که بودنش، فقط و فقط بودنش غبارِ هم و غم را از دلتان پاک کند؟ کسی هست توی زندگیتان که آدمِ امن باشد و بشود کنارش آرام گرفت، بی دلشوره بی ناراحتی و حتی اندکی حزن؟ یا کسی که شنیدنِ اسمش غم های دلتان را ذوب کند؟! شاید جواب همه‌ی سوالهای بالا توی ذهنتان این باشد… (نه، خیلی وقت است چنین آدمی در زندگی‌ام ندارم. یا شاید بگویید نه، من اصلا چنین کسی را تا به حال نداشته‌ام) من اما مردی را می‌شناسم که مطمئنم همه‌ی ما نامش را شنیده ایم، و چه بسیارند وقت‌هایی که بودنش قلبمان را آرام کرده، چه بسیار است زمان‌هایی که کلامش آبی بوده روی آتشِ وجودمان که او آرامِ دلِ کسی بود که خودش دل آرامِ جهان است. خوشبختیم ما که شیعه‌ی مرتضی علی(ع) هستیم و دلخوشیم به داشتنِ مولایی که ما را رها نکرده در طول زمان… اطلاعات بیشتر مراجعه به سایت👇 lohehonar.com
این مجموعه داستان ۱۲ داستان کوتاه دارد که چنتای آن ایده های خلاقانه و خوبی دارند اما مابقی به نظرم تکرارِ مکررات است، ماجرای عشق و عاشقی و اینطور چیزها که همه نوشته اند و همگی خوانده ایم. قابل تحسین است که نو نویسنده ای ۱۲ داستانش را قابل چاپ دانسته و تلاش کرده و تبدیلشان کرده به کتاب. اما حرف من اینست که ما زنان نویسنده کم نداریم در حالیکه داستان نویس کم داریم! زنان نویسنده از جهان خودشان می نویسند جهانی که مگر چیست جز درد، عشق، تولد، مرگ؟ کاش زنانِ داستان نویسِ بیشتری داشتیم آنهایی که از جهانِ زنانه‌ی خود بیرون می آیند و داستان می‌گویند. نکته: البته باید بگویم من داستانهایی از این مجموعه که راوی مرد داشته اند را هم خواندم اما نویسنده‌ی زن همچنان در آن داستانها هم خودش و زن بودنش را فریاد میزد. . . .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراقب باش!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در نگاه اول بسیار جذاب است، دختری دو سه ساله مولانا بخواند و بقیه لذت ببرند! اما من با آن جایی از فیلم کار دارم که دخترک بارها خم می‌شود مقابل آنهایی که دارند تشویقش می کنند، دخترک نگاه می‌کند با خواندن شعر اینهمه توجه و احترام می‌گیرد و این در ذهنش شکل می‌گیرد که من با این عمل با شعر خواندنم مورد توجه هستم، من وقتی شعری را با آب و تاب می‌خوانم دوست داشتنی هستم! پدرو مادرش این را میخواهند؟ قطعا نه! ولی بخواهند و نخواهند با این عمل دارند به او همین را القا میکنند.(تا زمانی که شنگول و منگول میخوانی و متناسبِ سنِ خودت رفتار میکنی آنقدرها دوست داشتنی نیستی، وقتی عزیزتری که چندین و چند گام از خودت بالاتر بروی) نیازی به کارگاه و دوره و کتابِ عزت نفس برای کودکان نیست، فقط باید بپذیریم که کودکانِ ما وسیله‌ و ابزارِ رسیدنِ ما به خواسته ها و آمال ها و آرزوهای از دست رفته‌مان نیستند.
گفتم یه وقت زشت نباشه من تبلیغ مدامِ عزیز رو نکنم 😁 البته که بسیار امیدوارم از میان کسانی که این تبلیغ رو میذارن اشتراک یکساله هدیه بدن 🤪 آره آره خالص نیست نیتم 😅
از تخفیف‌هام خبر دارین؟
در صورت سفارش ۵ عددی هم ارسالتون رایگانه 😊
به نظرم جهان به تیستوهای سبز انگشتی نیاز دارد🥺🥲 . . . کتابی بی نهایت جذاب که خواندنش قطعا برای نوجوانان مفید و لازم است.
از اینجا 👇شماره‌ی اولِ مدام رو بخرید با ده درصد تخفیف و ارسال رایگان😍 چی از این بهتر؟😉😏 میدونم دارید به این فکر می‌کنید که کاش یکی بهتون هدیه بده، ولی این خَبِرا نیست دوستان دست تو جیبتون کنید🙄
آغاز پیش‌فروش اولین شمارهٔ مجلهٔ مدام؛ به مدت یک هفته از یکشنبه سوم تیرماه تا یکشنبه دهم تیرماه، می‌توانید شمارهٔ اول مجله را با ده درصد تخفیف و ارسال رایگان در وب‌گاه مدام، پیش‌خرید کنید. مدام در ابتدای هفتهٔ آینده برایتان ارسال خواهد شد. www.modaammag.ir قابل توجه همراهان تهرانی مدام👇 یکشنبه دهم تیرماه، یک دورهمی و رونمایی درجه‌یک خواهیم داشت. می‌توانید شمارهٔ اول را به صورت حضوری نیز تهیه کنید. تصویر بخشی از عکس روی جلد اثر حمید ضرابی مدام؛ یک‌ ماجرای دنباله‌دار | @modaam_magazine
داستان‌هایی به انتخابِ دقیق و موشکافانه‌ی مژده دقیقی👌 داستان‌ها فضاهای متفاوتی داشتند، راوی های مختلف، زاویه دیدهای مختلف و این باعث میشود که شما خسته و دلزده از خواندن نشوید😊 مژده دقیقی کتابهای زیادی ترجمه کرده که حاصل گشت و گذارش در میان مجلات معتبر دنیاست کتابهایش را از دست ندهید😉 نوشته‌ی پشت کتاب را در عکس 👆بخوانید.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نظرم بلقیس سلیمانی ذاتا نویسنده‌ست، از آنهایی که میتوانند بی وقفه بنویسند از همه چیز، از همه کس بی آنکه بترسد از خوانده نشدن و خواندنی نبودن! من از گورانی ها می ترسم از نگاهم بیشتر از آنکه بخواهد رنجِ مقابله‌ی سنت و مدرنیته را به نمایش بکشد، در حالِ نشان دادنِ رنج های زنان در میانسالی‌ است، زنانی تنها که هر رفتارشان زیر ذره بینِ مردم است، مردمی که زنان را مقصر میدانند، تحقیر میکنند و اجازه نمیدهند بدون سانسورِ خودشان زندگی کنند.
محبوبه عکس را برایم فرستاد و لابد نمیدانست با دیدنش دقیقا چه حالی دارم، راستش خودم هم نمیدانم دقیقا چه حالی است که دارم ترکیبی از شادی عمیق، هیجان، لذت و البته کمی هم غم. برای احساس غمی که دارم دلیل موجهی ندارم احساس می‌کنم خیلی دیر به یکی از آرزوهایم رسیده ام احساس می‌کنم دورم از همه چیز و انگار که تا رسیدن به آنچه توی مغزم هست خیلی راه مانده و منم خیلی خسته ام 🥲 الحمدلله که نقشی کم و کوچک دارم در کاری بزرگ تبریک به همه‌ی اهالی ادبیات این مرز و بوم مخصوصا استاد جوان، خانم طاهری عزیزم و آقای جواهری
کور سرخی دومین کتابی‌ست که از عالیه عطایی می‌خوانم و چقدر فاصله دارد این کتاب با رمان قبلی که خواندم. این کتاب نُه روایتِ پر خون و جذاب دارد که شما را با خودش میبرد به یک قطعه از خاورمیانه جایی که رنگِ خوشی و آرامش به خودش ندیده و انگار قرار نیست ببیند! عالیه عطایی از مشاهداتش گفته از انار و ملالی،محبوبه، محجوب و ... و این مشاهدات چنان تکان دهنده‌اند که گاهی بین هر روایت باید فاصله بیاندازی بروی نفسی تازه کنی و برگردی. روایتهای عطایی سراسر رنج است و درد‌و فراق که انگار قرار نیست مردمان افغان را رها کند... به گمانم مردمانِ افغانستان سن و سالِ روحشان بسیار بیشتر از جسمشان است. آنچه عطاییِ چهل ساله دیده و زندگی کرده از او زنی پخته ساخته، زنی درست شبیه به افغانستان!
این وبینار رو دوست عزیزم زحمتش رو کشیده با مبلغی فوق العاده ناچیز 🤦‍♀️اگر بچه‌ی کلاس اولی دارید این وبینار میتونه بهتون راهکاری بده برای آماده شدن خودتون و فرزندتون پس از دستش ندین😊
دومین کتابی که از نسیبه فضل الهی خواندم و باز تکرارِ شکارچیان در برف! این کتاب شامل ۵ داستانِ بلند است که بهترینش یوسف جنگل حرّاست، ما بقی ِ داستانها درگیجی و سردرگمی غوطه ور هستند، گرچه فضل الهی استفاده‌ی درست و به جا از نمادها را خوب میفهمد اما باز هم این دانسته هایش نتوانسته به او کمک کند تا داستانهایش را به سمت درستی هدایت کند و پایانِ قابل باور و خوبی از داستانها حاصل شود این افسوس بزرگ من است برای قلم گیرا و توانمندِ نسیبه. فضل الهی حتی وقتی از واقعیت برای داستانش الهام میگیرد جز توصیفات عالی، فضاسازی، نماد پردازی به جا چیزی دستگیرِ ما نمی شود انگار که همه‌ی این موارد نتوانسته اند کارشان را درست انجام دهند و همچنان قصه چیزی یا چیزهایی کم دارد!
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شما را نمی‌دانم من اما وقتِ بی حوصلگی، وقتِ غم، وقتِ نا امیدی و رنج به "هنر" پناه میبرم، به رنگ به خط به لحظاتِ رهایی و آفرینش🥲