eitaa logo
فرهنگ کتابخوانی
121 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
545 ویدیو
89 فایل
نشر و گسترش #فرهنگ_کتابخوانی و #ارزشهای_اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 | تسلیم اراده خداوند حکیم و علیم باشیم 🍁 «عَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ».[1] 🌸 چه بسا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید. ✅ تسليم فرمان خدايى باشيم كه بر اساس علم بى‌نهايت به ما دستور مى‌دهد، گرچه ما دليل آنرا ندانيم.[2] 📚 پی‌نوشت: [1]. بقره:216. [2]. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ج1، ص336.
🌷🍀🌷🍀 🍀🌷🍀 🌷🍀 🍀 🍃🌻🍃 حکمت 107 🍄🌼🍄 رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَا يَنْفَعُهُ 🌱💐🌱 چه بسا عالمى كه جهلش او را می کشد و حال آنكه علمش با او بود و سودی برایش نداشت 🌿 🌺🌿 🌿🌺🌿 🌺🌿🌺🌿
🍀سلام و وقت بخیر 🍀 ✨جواب در قرآن شماره ۹۵: 🌺«پاسخ سؤال صفحۀ نود و پنج قرآن کریم» ✅ : فقط پاسخ گزینه «۱۰۲ » است ، گزینه ۱۰۳ نمی باشد . ✅👈تدبر کننده عزیز مهین عباسی ✅👈تدبر کننده عزیز حنانه منصوری ✅👈تدبر کننده عزیز کبری ملکی ✅👈تدبر کننده عزیز آسیه منصوری ✅👈تدبر کننده عزیز الهه جمالیان ✅👈تدبر کننده عزیز ثریا مهدی نوه سی ✅👈تدبر کننده عزیز میلاد شوری ✅👈تدبر کننده عزیز فاطمه منصوری ✅👈تدبر کننده عزیز معصومه منصوری ✅👈تدبر کننده عزیز زهرا مهدی پور ✅👈تدبر کننده عزیز حمیده بلوکات ✅👈تدبر کننده عزیز مریم ابراهیمی ✅👈تدبر کننده عزیز نسرین روزبهانی ✅👈تدبر کننده عزیز زینب فلاح ✅👈تدبر کننده عزیز فاطمه قدیری ✅👈تدبر کننده عزیز حوری ملکی 🍀🌺🍀🌺🍀 https://eitaa.com/ketabkhani1
فرهنگ کتابخوانی
📚گزیده ای از کتاب؛ #لهوف 🖤حوادثی که بعد از #شهادت_امام_حسین علیه السلام رخ داد: «قسمت سیزدهم » .
📚گزیده ای از کتاب؛ 🖤حوادثی که بعد از علیه السلام رخ داد: «قسمت چهاردهم » 🔴 ارسال خبر شهادت امام علیه السلام به مدینه و شام: 🗣راوی می گوید: عبیدالله بن زیاد خبر شهادت امام حسین علیه السلام و وضعیت اهل بیت آن حضرت را در نامه‌ای برای یزید بن معاویه( لعنت الله )نوشت. نامه ای نیز به همین مضمون برای عمرو بن سعید بن عاص حاکم مدینه نوشت . وقتی نامه ابن زیاد به دست عمرو( حاکم مدینه) رسید ,بالای منبر رفته و برای مردم سخنرانی کرد و خبر شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش را به آنها داد که در این هنگام صدای شیون و زاری بنی هاشم بلند شد و مراسم عزا و سوگواری برپا کردند. زینب دختر عقیل بن ابی طالب برای امام حسین علیه‌السلام نوحه سرایی کرده و در ضمن اشعاری چنین می خواند: « چه خواهید گفت به پیامبر صلی الله علیه و آله هنگامی که از شما می پرسد؛ شما که آخرین امت بودید چه رفتاری داشتید؟» « با خاندان و اهل بیت من پس از وفات من چه کردید که برخی اسیر و برخی به خون خود آغشته شدند.» «پاداش من که شما را پندو اندرز می دادم این بود ،که بعد از مرگم با خویشان من بدرفتاری کنید.» 🗣راوی می گوید : شب که فرارسید، مردم مدینه شنیدند که هاتفی آنها را خطاب کرده و می‌گوید : «ای کسانی که امام حسین علیه‌السلام را کشتید! بشارت باد بر شما عذاب و بدبختی». « تمام اهل آسمان از جمله ابنبیاء ، رسولان الهی و شهیدان بر او می گریند». « همانا شما از زبان سلیمان بن داوود علیه السلام و حضرت موسی علیه السلام و حضرت عیسی علیه السلام از قبل نفرین شده اید.» و اما یزید بن معاویه، وقتی نامه ابن زیاد به او رسید از مضمون آن آگاه شد در جواب آن، نامه ای نوشت و در آن به ابن زیاد دستور داد تا سر مقدس امام حسین علیه‌السلام و سرهای مقدس شهیدان دیگر به همراه تمام اموال و زنان حرم و خاندان اباعبدالله علیه السلام نزد او (در شام) منتقل شود. 📚لهوف «ادامه دارد...» 🍀🌺🍀🌸🍀 https://eitaa.com/ketabkhani1
فرهنگ کتابخوانی
📚گزیده ای از کتاب؛ #لهوف 🖤حوادثی که بعد از #شهادت_امام_حسین علیه السلام رخ داد: «قسمت چهاردهم »
📚گزیده ای از کتاب؛ 🖤حوادثی که بعد از علیه السلام رخ داد «قسمت پانزدهم » 🔴 ارسال سرهای مقدس شهدا و کاروان اسرا به شام و حوادث بین راه ابن زیاد (لعنت الله) محفر بن ثعلبه عائذی را احضار کرد و سرهای مقدس شهدا و اسیران و زنان حرم امام حسین علیه السلام را به او سپرد. محفر (لعنت الله) نیز آنان را مانند اسیران بی دین در حالی که چهره هایشان را مردمان بین راه می دیدند به شام برد. ابن لهیعه و شخصی دیگر روایتی نقل کرده اند که ما اندکی از آن را می آوریم: مشغول طواف خانه خدا بودم، مردی را دیدم که چنین دعا می کرد: خدایا ! گناهان مرا ببخش هرچند می دانم که نمی بخشی. من به او گفتم : ای بنده خدا ! از خدا بترس و این گونه سخن مگو؛ چون که اگر گناهان تو به اندازه قطرات باران تمام شهر ها و برگ تمام درختان هم که باشد، اگر از خدا طلب بخشش کنی، خداوند تمام آنها را خواهد بخشید؛ زیرا که او بخشنده مهربان است. 🗣راوی می گوید: آن مرد به من گفت که پیش من بیا تا داستانم را برایت بگویم. من هم نزد او رفتم و او چنین گفت: ما ۵۰ نفر بودیم که سر امام حسین علیه السلام را به شام بردیم و در بین راه کارمان این بود که هرگاه شب فرا می رسید، سر مقدس اباعبدالله علیه السلام را در تابوت گذاشته و در اطراف آن مشغول خوردن شراب می شدیم. شبی همراهان من آنقدر شراب خوردند که مست شدند، ولی من با آنان شراب نخوردم .وقتی تاریکی شب همه جا را فرا گرفت ،صدای رعد و برق را شنیده و نور آن را دیدم و ناگهان مشاهده کردم که درهای آسمان باز شد و حضرت آدم، نوح، ابراهیم، اسحاق ، اسماعیل و پیامبران حضرت محمد صلی الله علیه و آله همراه با جبرئیل و گروهی از ملائکه پایین آمدند . حضرت جبرئیل نزدیک تابوت رفته و سر مقدس ابا عبدالله علیه السلام را بیرون آورد؛ سپس آن را در آغوش گرفته و بوسید؛ آنگاه تمام پیامبران این کار را تکرار کردند . در همین حال پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله بالای سر امام حسین علیه السلام می‌گریست و پیامبران دیگر به آن حضرت تسلیت می گفتند. جبرئیل علیه السلام به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله عرض کرد: ای محمد صلی الله علیه و آله ! خداوند متعال به من امر فرموده که در مورد امتت تابع و مطیع تو باشم؛ اگر دستور دهی زمین را با آنها به لرزه در آورده و آن را با اهلش زیر و رو می کنم؛ همانطور که با قوم لوط چنین کردم. 🌻پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: «نه، ای جبرئیل! ( این کار را نکن) زیرا در روز قیامت من و آنها در پیشگاه الهی در یکجا جمع خواهیم شد.» سپس فرشتگان الهی به سمت ما آمدند تا ما را بکشند ،من گفتم : امان می خواهم یا رسول الله صلی الله علیه و آله! حضرت فرمودند: « برو, ولی خدا تو را نیامرزد». 🔸🔸🔸 آن مرد می گوید بعد از آنکه پیامبر صلی الله علیه وآله پاسخ جبرئیل علیه السلام را داد ، برای امام حسین علیه السلام نماز خواندند. سپس گروهی از فرشتگان نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمده و گفتند: خداوند تبارک و تعالی به ما فرمان داد که این ۵۰ نفر را بکشیم. آن حضرت فرمودند: «هرکاری می خواهید با آنان بکنید ». آنها با گرزهایی شروع به زدن کردند و یکی از آنها می‌خواست با گرزش مرا بزند که من گفتم: الامان یا رسول الله! حضرت فرمودند: « برو که خدا تورا نیامرزد». وقتی به خودم آمدم ,همراهان را دیدم که بر زمین افتاده بودند. «ادامه دارد.....» 📚لهوف 🍀🌺🌸🍀🍀 https://eitaa.com/ketabkhani1
فرهنگ کتابخوانی
🛑 #بعد_از_کربلا چه گذشت...* «قسمت چهارم» 🖋عبیدالله ابن زیاد سرهای مقدس را به سمت شام و برای یزید ف
🛑 چه گذشت... «قسمت پنجم » 🖋چون اهل بیت علیه السلام وارد شهر شدند، ام کلثوم علیها السلام به شمر گفت: حاجتی دارم ممکن است آنرا انجام دهی؟ ما را از دروازه ای وارد کنید که تماشاچی کمتر باشد و به کسانی که سرها را حمل میکنند بگو سرها را از محفل زنها دور کنند که در معرض دید اینهمه تماشاچی نباشیم! شمر پست فطرت دقیقا برعکس دستور داد سرها را بالای نیزه ها نصب کنند و در کنار محمل زنها حرکت دهند و آنها را از دروازه بزرگ شهر وارد کردند... سهل ابن سعد میگوید: برای زیارت بیت المقدس رفته بودم عبورم به شام افتاد . دیدم تمام شهر آذین بسته شده و مردم به رقص و پایکوبی مشغولند! با خودم گفتم ایا برای مردم شام عیدی هست که من بیخبرم؟! ناگهان دیدم در گوشه ای چند نفر به آرامی مشغول صحبت هستند. گفتم: آیا برای شما شامی ها عیدی است که ما بی خبریم؟ گفتند : پیرمرد غریبی؟ گفتم من سهل از صحابه رسول خدایم. گفتند: سهل تعجب نمیکنی چرا از آسمان خون نمیبارد و زمین اهلش را فرو نمیبرد؟ گفتم: مگر چه شده؟ گفتند: سر حسین فرزند رسول خدا را برای یزید هدیه آورده اند! گفتم: الله اکبر! سرحسین را می اورند و مردم این چنین خوشحالی میکنند؟!! جلوی دروازه آمدم، سواری را دیدم که نیزه ای در دست دارد که سری روی آن است که شبیه ترین انسانها به رسول خدا است. نزدیک یکی از زنان اهل بیت رفتم و گفتم: ایا حاجتی داری که من بتوانم انجام دهم؟ حضرت سکینه فرمود: ای سهل به کسی که این سر را حمل میکند بگو اندکی جلوتر برود تا مردان کمتر مارا نگاه کنند.. جلوتر رفتم و به آن مرد گفتم: اگر سر را جلوتر ببری چهارصد دینار به تو میدهم. مرد پذیرفت و سر را جلوتر برد. از علی ابن الحسین روایت شده: هنگامیکه مارا بر یزید وارد کردند دوازده جوان و اطفال ذکور که همه را به ریسمان بسته بودند جلو یزید قرار گرفتیم و گفتیم: یزید تو رو به خدا چه فکر میکنی اگر رسول خدا ما را به این حالت ببیند؟ یزید دستور داد بند از ما برداشتند. فاطمه دختر ابی عبدالله فرمود: ای یزید! دختران رسول خدا و اسیری..؟ ناگهان زنی از بنی هاشم و دوستداران اهل بیت که در قصر یزید بود شیون کشید و گفت: ای حبیبم حسین، ای سید اهل بیت رسول خدا...ای پسر رسول خدا..ای کشته ی اولاد زنا.. ندبه و گریه های این زن همه زنان اهل مجلس را گریانید. مردی از اهل شام که فکر میکرد اهل بیت پیغمبر از خوارج هستند فاطمه دختر امام حسین را دید و از یزید خواست دختر را به او ببخشد. زینب دختر علی علیه السلام غضبناک شد و با پرخاش گفت: دعوی دروغ کردی و پست تر از انی هستی که چنین خواهشی کنی که نه برای تو و نه امیرت جایز نیست! یزید از گفتار حضرت زینب خشمگین شد و گفت: ادعای دروغ میکنی!اگر بخواهم میتوانم! زینب سلام الله فرمود: چنین نیست! خدا چنین اختیاری به تو نداده مگر اینکه از دین ما خارج بشی و به دین دیگری در آیی! مرد شامی دوباره درخواستش را تکرار کرد و گفت این دختر را به من ببخش. یزید نتوانست جوابی به حضرت زینب بدهد و چون سرشکسته شده بود به مرد شامی گفت: خفه شو خدا مرگ حتمی به تو ببخشد... «ادامه دارد...» 🍀🌺🍀🌸🍀 https://eitaa.com/ketabkhani1
فرهنگ کتابخوانی
🛑 #بعد_از_کربلا چه گذشت... «قسمت پنجم » 🖋چون اهل بیت علیه السلام وارد شهر شدند، ام کلثوم علیها ا
🛑 چه گذشت... «قسمت ششم » 🖋در همین وقت ماموران ابن زیاد وارد شدند و سرها را نزد یزید قرار دادند. سر حسین علیه السلام درون طشت طلا قرار داشت. سکینه و فاطمه دختران ابی عبدالله قد میکشیدند تا سر پدر را ببینند، همینکه چشمشان به سر پدر افتاد صدای شیونشان بلند شد... یزید خبیث با خوشحالی با چوب خیزران بر لب و دندان حسین علیه السلام میزد و میگفت: انتقام جنگ بدر را گرفتیم! سپس اشعاری خواند که مضمون اشعار بدین شرح است: آرزو میکند کشته های بدر که به جهنم واصل شده بودند ،حضور داشتند و این روز را میدیدند. به کشتن پسر پیغمبر افتخار میکند. تصور میکند دیگر مخالفی ندارد و حکومتش تثبیت شده و تزلزل ناپذیر است. منکر اصل دین و وحی و رسالت و تمام مسائل الهی میشود! حضرت زینب سلام الله مظلومانه با اینکه در دست دشمن اسیر است و حامی و پشتیبانی ندارد، اما با یک شجاعت بی نظیر و شهامت بی مثال بیاناتی میفرماید که بینی یزید را به خاک میمالد تا آنجا که میفرماید: من تورا انسانی بی ارزش و بی مقدار میبینم و بسیار سرزنش و توبیخ میکنم ، تو هرچه تلاش کنی و خدعه و نیرنگ به کار ببری که نام ما را از سر زبانها برداری ، و محبت مارا از قلبها خارج کنی هرگز نخواهی توانست. ننگ کار پلید تو تا ابد با هیچ آبی شسته نمیشود. یزید! گمان میکنی از اینکه تمام راههای آسمان و زمین را بر ما بستی و مارا مانند اسیران شهر به شهر میگردانی،نزد خدا بی مقدار شده ایم و تو مورد عنایت پروردگار قرار گرفته ای و مقامت نزد خدا افزون گشته که بر ما پیروز گشتی و این چنین اظهار خوشحالی میکنی؟ چون دنیا به کام توست و حکومت ما در دست تو قرار گرفته؟ نه چنین نیست! گفته ی خدا را فراموش نکن: "کفار گمان نکنند که مهلت دادن به آنها به خیر آنها است،بلکه به آنها مهلت میدهیم تا بر گناهانشان بیفزایند که برای آنان عذابی دردناک است" ای پسر آزاد شدگان! آیا رواست که کنیزکان خود را در پس پرده ی حجاب نگه داری و دختران رسول الله را در مسیر دید دشمنان باز بذاری تا به چهره آنان بنگرند در حالیکه مرد و محرمی ندارند تا از آنان حمایت کند؟! چگونه انتظار حمایت داشته باشیم از کسی که فرزند هند جگرخواره هست و گوشت او از خون شهدای ما روییده! کسی که با چوب خیزران بر لب و دندان سید جوانان اهل بهشت میزند .. صبر کن که بزودی به پدران خود ملحق خواهی شد در حالیکه آرزو میکنی ای کاش فلج و لال بودم و چنین حرفایی نمیزدم.. هرچند سخن گفتن با تو مصیبتم را تشدید میکند و اندوهم را افزون میسازد اما باید تورا خوار و کوچک سازم و از این گردن فرازی فرود آورم.. تمام کوشش خود را به کار بگیر ولی بدان بخدا قسم نمیتوانی یاد مارا از میان مردم محو کنی و احکام الهی را نابود سازی، ننگ عمل پلیدت تا ابدت ماندگار میشود،مدت زندگیت کوتاه و همدستانت اندک است و روز قیامت منادی ندا میدهد: آگاه باش که لعنت خدا بر ستمکاران محقق است... «ادامه دارد...» 🍀🌺🍀🌸🍀 https://eitaa.com/ketabkhani1
🌹 در قرآن شماره ۹۶: «سؤال از صفحۀ نود و شش قرآن کریم» «از دیدگاه قرآن کریم ، گناه فرد به چه کسی زیان وارد می کند؟» الف) خدا. ب) خود فرد. ج) مردم. د) موارد ب و ج. 🌼تدبر کنندگان، لطفا پاسخ خودتان را به همراه نام و نام خانوادگی، حداکثر تا ساعت ۱۲ به پی وی بنده ارسال نمائید .👇👇 @Ya_Shfaatolhossin 🍃🌺🍃🍃🌺🍃🌺🍃
🦋🦋🌻🦋🦋 ✍استاد فاطمی نیا عزيزان اگر لطيف نباشيد هيچ چيز نصيبتان نميشود؛ خود را معطل نكنيد! هر روز چند مرتبه در خانه يا محل كار عصباني ميشود و پرخاش ميكند و دل ديگران را ميشكند ، از آنطرف هم ميخواهد زبدة العارفين و عمدة المكاشفين شود! به حضرت زهراء سلام الله عليها قسم ، تا لطيف نشويد چيزي گيرتان نمي آيد! علامه طباطبايي تماما لطافت بود به حدي كه در طول عمر خود با كسي دعوا نكرد؛ روزي جواني با دوچرخه به مرحوم علامه برخورد كرد و ايشان به شدت آسيب ديد ، اگر ما بوديم حتما با آن جوان دعوا ميكرديم ! اما علامه بلافاصله به سمت جوان رفت و از او دلجويي كرد و پرسيد طوريت شده است يا خير؟ اگر ميخواهيد به جايي برسيد لطيف شويد. لطيف بودن را تمرين كنيد ، از خانه شروع كنيد و با خشم و غضب ، تن خانواده را نلرزانيد.
✋💞 🕊🌸 ❤ در لغتنامه قلبم مترادف دلتنگی است مولای عزیز و غریبم بیا و با دستهای گره گشای خودت.. معنای صبح هایم را عوض کن... ای غریب ترین دلتنگ عالم 🌎🥀 🌤🌹 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌹🌤 ☀️ 🌺🌹🌺 https://eitaa.com/ketabkhani1
[﷽♥️] 🌥🍒 ❣️امام حسين عليه السلام اَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعاءِ، وَاَبْخَلُ النّاسِ مَنْ بَخِلَ بالسَّلامِ. ناتوان ترين مردم كسى است كه از دعا عاجز باشد و بخيل ترين مردم كسى است كه درسلام بُخل ورزد. بحارالانوار،ج۹۳،ص۲۹ 🌷🌼🌷 https://eitaa.com/ketabkhani1
🍂🌳🍂🌳🍂 🥀 هر کجا نوش کنی آب روان به لب خشک حسین علیه‌السلام شاه شهیدان صلوات 💔 🚩 اَللّهُـمَّ صَـلِّ عَـلىٰ مُحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـدٍ و عَـجِّلْ فَرَجَهُـمْ وَ اَهْـلِکْ اَعْدَائَهُـمْ اَجْمَعِیـن 🚩