eitaa logo
کتاب متاب🌿📖
1.8هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
218 ویدیو
6 فایل
رقیه هستم🧕اینجا کلی کتاب خوب و پرمحتوا براتون معرفی میکنم☺️🌱 کپی؟ با ذکر صلوات برای تعجیل در ظهور آقا 🍃🍓راه ارتباطی👇: @ketabkhon78 📞09330976675 کانال رضایت👇 https://eitaa.com/kafehdenge667 ارسال به سراسر کشور🛵🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب متاب🌿📖
. آرام جان🕊💚 داستان زندگی #شهیدِ حریمِ #امنیت محمد حسین حدادیان به روایت مادر محمد حسین متولد 1374
. برشی از کتاب🕊📙 خیلی خوشش می‌آمد غذاها را به‌نیت اهل‌بیت می‌پزم..🍲 اکثر روزها بهشان می‌گفتم که امروز غذا متعلق است به کدام معصوم... موقع آشپزی نیت می‌کردم: «خدایا! هر کی از این غذا می‌خوره و به اهل‌بیت روزبه‌روز بیشتر بشه، ذره‌ذرهٔ این غذا در بدن هر کی می‌ره، قوتی بشه که عبادت و خدمتی کنه برای تو و معصیت تو رو نکنه...!🌱🌱 ✨🌸
. 🫀🤍 اگر یکی را نگاه می‌کرد، متوجه می‌شد اهل جامعهٔ کبیره هستم.. آن قسمت از کتاب دست‌خورده‌تر بود.. اگر دقیق می‌شدی، یک جاهایی رد اشکم لو می‌رفت:🥲 «و بذلتم انفسکم فی مرضاته، و صبرتم علی ما اصابکم فی جنبه.» برای خواندن این زیارت ولع به خرج می‌دادم تا سلول به سلول جنین در شکمم عطروبوی بگیرد.. می‌خواستم کلیه و کبدش با «فصل الخطاب عندکم» جوش بخورد؛ اولین ضربان قلبش با «و ما خصنا به من ولایتکم طیبا لخلقنا و طهاره لانفسنا و تزکیه لنا» همراه شود، دست‌وپایش با «فثبتنی الله ابدا ما حییت علی موالاتکم و محبتکم و دینکم» جوانه بزند..🌱🍓 .
کتاب متاب🌿📖
. آرام جان🌱💚 داستان زندگی #شهید حریم امنیت محمد حسین حدادیان به روایت مادر محمد شهید حدادیان دانشجو
قاچی از کتاب🍉🙂 نیم خیز نشست جلویم.. بهش می گفتم: «خب راحت بشین روی زمین!» سرسفره و موقع تماشای تلویزیون🖥 هم نداشت، انگار داشت دیرش می شد.. تسبیح شاه مقصودش را توی دست جمع کرد: «حاج خانم!» از حاج خانم گفتنش فهمیدم قضیه جدی است.. نظرتون دربارهٔ سوریه رفتن من چیه؟ دستم را گذاشتم روی سینه ام.. سرش را بوسیدم و گفتم: ««یک عمره توی زیارت به امام حسین می گم انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم.» تسبیحش را انداخت بالا و توی هوا چنگ زد.. بغلم گرفت و گفت: «قربونت برم مشمول جان!»🌱🌱 🤍
✨❤️ 🌻 🌱📔 پ ن:دختر فعالمون احسنت😌🍓 .