کتاب متاب🌿📖
درباره کتاب کمی دیرتر🌱🤍 کتاب «کمی دیرتر» داستانی از «سید مهدی شجاعی» نویسندهی ایرانی است .. این اث
یه برگ کتاب☘
جوان با یک حالت تاثر و غمزدگی گفت:
- خب! به آقا که نمیرسی! ولی چون حرف از #بیتالمال زدی، یک مطلبی رو بد نیست بدونی.
گفتم:
- چه مطلبی؟!
- من اتفاقی چشمم افتاد به #کارنامهات که زیر دست آقا بود!
- خب؟ خب؟
- توش پر از #صفر بود. به خصوص تو بخش بیتالمال.
با قاطعیت گفتم:
- محاله همچین چیزی! من به خصوص در مورد #بیتالمال به قدری حواسم جمعه که یک ریالشو تو خونهام پیدا نمیکنی!
گفت:
- ولی تو خونهی معاونها و مدیرات پره!
- اگرم باشه، من #بیخبرم!
- بخشی از صفرهات مال همینه!
- البته خیلیاشم خبر دارم ولی...
- یک بخش دیگه از صفرهاتم مال همینه!...
گفتم:
- ولی کاریش نمیشه کرد، الان همه جا با وجود قحط الرجال...
نگذاشت حرفم را ادامه بدهم:
- سعی نکن برای من جواب جور کنی! من که طرف #حسابت نیستم. من فقط خواستم کمکت کرده باشم، به تعبیر شماها یه جور #تقلب رسوندن!
📚کمی دیرتر...
کتاب متاب🌿📖
"سمفونی مردگان"🌱🌼 📌 داستان خانواده شش نفرهای است که در اردبیل زندگی میکنند..👨👩👧👦 پدر صاحب حجره
.
توی کتاب سمفونی مردگان یه متنی بود که خیلی منو توی فکر فرو برد:🕊🍃
به درختهای خشک پیاده رو خیره شد.. برف شاخهها را خم کرده بود❄️ و در بارش بعد، حتما میشکست شأن آدمها هم مثل درختها بودند.. یک برف سنگین همیشه بر شانههای آدم وجود داشت و سنگینی اش تا بهار دیگر حس میشد.. بدی اش این بود که آدمها، فقط یک بار میمردند و همین یک بار چه فاجعه دردناکی بود..✨🥀
#سمفونی_مردگان
آفتاب نیمه شب🌤🌱
کتاب «آفتاب نیمه شب» برشهایی کوتاه از زندگی و زمانه #امام_حسن_عسکری (علیه السلام) است.. امام یازدهم #شیعیان به دلیل آنکه پدر آخرین #وصی پیامبر بودند تحت نظارت کامل حکومت بنی عباس بوده و در یک پایگاه نظامی زندگی میکردند.. ایشان با یکی از شاهزادگان روم ازدواج کردند و در یک ماجرای بسیار مخفیانه و معجزهوار فرزندشان حضرت مهدی (عجل الله) به دنیا آمدند..🕊
✍🏻نویسنده:فاطمه مستغنی
▫️ناشر:شهید کاظمی
▫️قالب کتاب:داستان کوتاه
📖تعداد صفحات:۱۱۲
💳 قیمت ۴۰ ت❤️
ثبت سفارش🌱👇
@ketabkhon78
#آفتاب_نیمه_شب
#تولد_امام_حسن_عسکری
┅┅┅❅🌱📙❅┅┅┅
@ketabmetabb
کتاب متاب🌿📖
آفتاب نیمه شب🌤🌱 کتاب «آفتاب نیمه شب» برشهایی کوتاه از زندگی و زمانه #امام_حسن_عسکری (علیه السلام)
.
ایشان در طی مدت کوتاه #امامت تلاش کردند با تنظیم و تعیین شبکه نمایندگان و تلاش برای کم کردن ارتباط خود با مردم آنها را آماده دوران غیبت نمایند✨🌙 و شیوه زندگی در زمانه امامت فرزندشان را به ایشان بیاموزند.. در این کتاب در قالب داستانهایی مینیمال سعی شده تا لحظات و اتفاقاتی از زندگی ایشان که کمتر به سمع و نظر محبان اهل بیت رسیده را بیان کنند...🌱🌱🌱
#آفتاب_نیمه_شب☀️
#تولد_امام_حسن_عسکری
مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّه
هر چه از نیکویی به تو رسد
از جانب خداست..✨🌚
-نسا ۷۹🌱
سرود سرخ انار🌳🌸
کتاب #سرود_سرخ_انار دربردارنده داستان بلندی است که بر مبنای یکی از ملاقات های افراد با #امام_زمان(علیه السلام) در 8 قسمت تنظیم شده و اصل این واقعه در کتاب بحارالانوار ثبت شده است که نشان از یاری و کرامت اهل بیت(علیهم السلام) و به ویژه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) به افراد است...🌱🌱🌱
این کتاب به بیان داستانی از ماجرای انار و حیله وزیر در استفاده از این میوه برای تخریب شیعه می پردازد و به صورت مفصل داستان انار و گرفتاری شیعیان و یاری امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) به آنها را بیان می کند..💙
✍🏻نویسنده:الهه بهشتی
▫️ناشر:جمکران
💳 قیمت ۲۸ ت 💙
ثبت سفارش🌱👇
@ketabkhon78
┅┅┅❅🌱📙❅┅┅┅
@ketabmetabb
برشی از کتاب😌🍉
#سرود_سرخ_انار⛅️
حاکم نام دوازده امام #شیعه را برد و به #ولایت آنها شهادت داد.. با شیخ از کاخ حاکم بیرون آمدیم.. تا رسیدن به خانه شیخ کلمه ای حرف نزدیم.. بازویم را گرفته بود.. صورتش آرامش عجیبی داشت و چشمانش برق می زد..✨ گفتم: شک دارم لیاقتش را داشته باشم.. خم شد شانه ام را بوسید و گفت: چه کسی لایق تر از تو که هم اهل کتابی، هم خط خوش داری و مهم تر از همه واسطه این فیض عظیمی..🌱🌱
گفتم: (سعی می کنم چنان بنویسم که باید…)، دستانم را گرفت و گفت: از حس و حالت بنویس، از لحظه لحظه ای که بر تو رفته. از روز اول تا به الآن. بگذار همه کسانی که حکایت را می خوانند، بفهمند مؤمن واقعی کیست؟»🌼🍃
دیدم که جانم می رود🌻🕊
دیدم که جانم می رود» خاطراتی از شهید مصطفی کاظم زاده، به روایت حمید داودآبادی( -۱۳۴۴) است.. شهید مصطفی کاظم زاده، متولد ۱۳۴۴ است که در عملیات مسلم بن عقیل در ۲۲ مهر ماه ۱۳۶۱ به #شهادت رسید..☁️✨
حمید داودآبادی و شهید مصطفی کاظم زاده در سال ۵۸ با هم آشنا می شوند و این رفاقت تا ۲۲ مهر سال ۶۱ ادامه پیدا می کند. آنها با آن سن و سال کم در چادر وحدت جلوی دانشگاه تهران با منافقین بحث می کنند، با هم به هر طریقی شده رضایت خانواده ها را برای رفتن به جبهه جلب می کنند، با هم در گیلان غرب همسنگر می شوند و با هم… نه، دیگر با هم نه؛ این بار مصطفی شهید می شود و حمید می ماند. ساعت شانزده و چهل و پنج دقیقه ی روز ۲۲ مهرماه سال ۶۱ در سومار...🌱🌱
✍🏻نویسنده:حمید داوود آبادی
▫️ناشر:شهید کاظمی
▫️قالب کتاب:خاطرات
📖تعداد صفحات:۳۲۰
💳 قیمت ۱۳۵ ت با تخفیف ۱۲۵ ت💙
ثبت سفارش🌱👇
@ketabkhon78
┅┅┅❅🌱📙❅┅┅┅
@ketabmetabb
یه قاچ از کتابِ📙
#دیدم_که_جانم_می_رود✨🌻
چهکار باید میکردم، اصلاً چهکار میتوانستم بکنم؟ مصطفی داشت میرفت: تنهای تنها..اما من نمیخواستم بروم..اصلاً من اهل رفتن نبودم..نه میخواستم خودم بروم نه مصطفی..تازه او را کشف کرده بودم..برنامهها داشتم برای فرداهای دوستیمان..حالا او داشت میرفت..او داشت میشد رفیق نیمهراه.. من که ماندم! من که اصلاً اهل رفتن نبودم.. ماندن مصطفی برای من خیلی مهم و باارزشتر بود تا رفتنش.. حالا باید او را چطوری از رفتن منصرف میکردم؟ بدون شک خودش بود.. مگر نهاینکه من نخواستم بروم و نرفتم؟! پس اگر او هم از ته دل به خدا التماس میکرد که نرود، حتماً میتوانست دل خدا را به دست بیاورد. پس باید کاری میکردم که نگاه و خواست مصطفی عوض شود. باید با خواست و تمایل او، نظر خدا را هم برمیگرداندم!✨🍃
.
#عصرهای_کریسکان🌱🌱
#کریسکان نام یکی از زندانهای مخوف گروهک تروریستی کومله است و این اثر خاطرات تنها زندانی گریخته از آن جهنم مجسم می پردازد..✨☁️
امیر سعیدزاده، رزمندهای کُرد است که طعم تلخ #اسارت را چشیده است اما نه در چنگال نیروهای بعث بلکه او مدتی طولانی در این زندان روزهای سخت #شکنجه⭕️ و #مقاومت را پشت سر نهاده و می توان گفت که او تنها نجات یافته از چنگال دادگاههای فرضی و اعدامهای بدون اتهام، در حزب #دموکرات است...🌼
✍🏻نویسنده:کیانوش گلزار راغب
▫️ناشر:سوره مهر
▫️قالب کتاب:خاطرات
💳قیمت ۱۳۰ ت با تخفیف ۱۲۰ ت💙
ثبت سفارش🌱👇
@ketabkhon78
#معرفی_کتاب
#عصر_های_کریسکان
یه قاچ از کتاب🍉
عراق با کمبود آذوقه مواجه شده و #منافقین میخواهند احتیاجاتشان را از کردستان ایران تأمین کنند.. من هم وارد تشکیلاتشان میشوم و قول میدهم نیازهایشان را برآورده کنم.. همانجا متوجه تحرکات نظامی منافقین میشوم و میبینم در محوطه وسیعی از پادگان اشرف، ماکت هواپیماهای نظامی چیدهاند که واقعی نیستند. یکی از هواپیماهای ایرانی هم گول…🌱🌱
#عصر_های_کریسکان