eitaa logo
کتاب متاب🌿📖
1.8هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
218 ویدیو
6 فایل
رقیه هستم🧕اینجا کلی کتاب خوب و پرمحتوا براتون معرفی میکنم☺️🌱 کپی؟ با ذکر صلوات برای تعجیل در ظهور آقا 🍃🍓راه ارتباطی👇: @ketabkhon78 📞09330976675 کانال رضایت👇 https://eitaa.com/kafehdenge667 ارسال به سراسر کشور🛵🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
. میگم کانالا دیگه مگه آبمیوه🧃 پخش میکنن😁😢دارین لفت میدین🙊
فرشته ها هم عاشق می شوند🌈 داستان با فرشته آغاز می‌شود، دختری که با وجود موانع و مشکلات مختلف سعی می‌کند تا عفاف و نجابت خودش را حفظ کند 🌱 در بخشی از کتاب می‌خوانیم: ((تو دانشکده🏢 با اینکه چهره خانم‌ها را نگاه نمی کردم و درست نمی شناختمشون ولی همیشه احساس می کردم دخترایی که که اطراف خانم افتخاری هستند با بقیه فرق می‌کنن ,چون خانم افتخاری با بقیه فرق می‌کنه. چند بار هم که پیش اومد شما سراغش رو از من گرفتین متوجه شدم که از شما دو نفر (من و مریم ) یکی‌تون چادریه , چادری بودنت برام مهم بود.🍃🌸 ✍🏻نویسنده:نعیمه اسلاملو ▫️ناشر:تلاوت آرامش ▫️قالب کتاب:رمان 💳 قیمت ۶۰ ت 🎁 با تخفیف ۵۴ ت ثبت سفارش📲 و ارسال📦 @ketabkhon78
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ناگزیر سفرم بی سر و سامان چو " باد" به "گرفتارِ رهایی" نتوان گفت آزاد ✨🌾 .
. سلام و عرض ادب👋😌 بریم برا معرفی کتاب امشب🍃🚌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معشوق بی نشان 🌱✨ 🗞کتاب «» سرگذشت نامه شهید حسن زمانی فرمانده نجیب و مظلوم گردان حمزه سیدالشهدا (علیه السلام) است.. او فرمانده جوانی بود که از آغازین روزهای جدایی طلبی و به کردستان رفت و در دفع این فتنه کوشا بود.. او از یاران شهید حاج احمد متوسلیان که در تاسیس تیپ همکاری داشته است. شهیدان رضا چراغی و دستواره از نزدیک‌ترین دوستان این شهید هستند و در عملیات‌های بسیاری درکنار یکدیگر به رزم پرداختند..🌿 ▫️ناشر:روایت ۲۷ بعثت ▫️قالب کتاب:زندگینامه 📖تعداد صفحات:۳۳۶ صفحه ✍🏻نویسنده:حسین بهزاد_گل علی بابایی 💳 قیمت۱۱۰ ت با تخفیف ۹۹ ت 🌱 ثبت سفارش📲 و ارسال📦 @ketabkhon78
کتاب متاب🌿📖
معشوق بی نشان 🌱✨ 🗞کتاب «#معشوق_بی_نشان» سرگذشت نامه شهید حسن زمانی فرمانده نجیب و مظلوم گردان حمزه
یه قاچ از کتاب🍉🌿 آمدم بیرون سنگر و توی تاریکی چند بار صدایش زدم اما جوابی نشنیدم دفعه آخر از پشت سر جوابم را داد.. برگشتم دیدم به دیوار سنگر تکیه داده و گریه می‌کند..🥺 برای من دیدن اشک‌های فرمانده گردان خیلی تازگی،داشت زل زده بود به بسیجی‌های گردان که توی محوطه پراکنده بودند و قطرات درشت اشک از چشم‌هایش سرازیر بود..تمام عشق او به بچه‌ها را می‌توانستی در آن لحظه به چشم ببینی دیگر طاقت نیاوردم.. رفتم جلو و مثل جان، شیرین فرمانده نازنین گردان‌مان را که همان طور داشت اشک می‌ریخت در آغوش گرفتم...🫂🌾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. وَ لاَ تُعَنِّنِي بِطَلَبِ مَا لَمْ تُقَدِّرْ لِي فِيهِ رِزْقاً...🧡 و مرا در طلب چيزى كه بر من روزى مقدر نفرموده ‏اى به مشقت مينداز ...🌸🌾 شبتون قشنگ🕊✨