eitaa logo
کتاب نما
118 دنبال‌کننده
85 عکس
13 ویدیو
0 فایل
🔸ارتباط با ادمین کانال : @Adm_ketab لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768
مشاهده در ایتا
دانلود
📖عمویم جمشید خان 📝معرفی کتاب عشق کاری می‌کند که انسان همه‌ی استعدادهای پنهانی‌اش را به کار بیندازد و تمام توانش را برای مبهوت کردن معشوقه‌اش به کار ببندد. ✍🏻نویسنده: 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
❇️با عرض سلام و تبریک این ایام و اعیاد ‼️با توجه به اینکه اعضای این کانال بعضا نویسنده و طراح هستند و برخی از بزرگواران نیز در طرح کتاب سفید ثبت نام کرده اند ذکر چند مطلب را خدمت شما لازم و ضروری میدانیم : ✳️طرح کتاب سفید تا پایان سال جاری امکان شرکت و ارسال آثار را دارد پس علاوه بر آشنایی خودتان با این طرح و شرکت در آن ، لطف بفرمایید از دوستانتان نیز دعوت کنید در این طرح شرکت کنند و ارسال آثار داشته باشند. ✳️جهت کارشناسی و بررسی آثار ارسال شده بنا بر این هست پایان شهریور ماه آثار توسط کارشناسان و کارگروه کتاب سفید بررسی شود ، و در آن زمان ان شاالله اعلام وضعیت خواهیم داشت . ✅پس در نشر حداکثری این طرح با ما سهیم باشید. ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ ارتباط با ادمین : 🆔@Admin_ketabnema جهت اطلاع از طرح و نحوه برگزاری: 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
✍️امام هادى عليه السلام: همانا حرام رشد نمى كند و اگر هم رشد كند، بركت ندارد، و اگر آن را انفاق كند، پاداشى نمى برد، و آنچه بر جاى مى گذارد، توشه اش به سوى آتش خواهد بود 📚الكافی جلد5 صفحه125
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸آقا جان یا امام هادی (علیه السلام) سعید دربان متوکل مامور شده بود که شبانه خانه ات را غارت کند به خانه ات که رسید نردبان گذاشت روی بام خانه رفت توی تاریکی دنبال جای پا می گشت که از بام پایین بیاید کسی به اسم صدایش زد صدای مهربان تو بود گفتی : سعید! تاریک است صبر کن برایت چراغ بیاورم برای ما هم چراغ بیاور راهــ تاریــڪـ اســت...😔 میلاد با سعادت دهمین اختر تابناک آسمان امامت آقا جانمان امام هادی (علیه السلام) مبارک🌷
📚برشی از کتاب رفیقی داشتم که می گفت: «اینجا جزیرۀ مجنون جای دیوانه هاست. دیوانه هایی که عاشقاند. عاشقانی که می خواهند از راه میانبر به خدا برسند.» تابستان سال ۱۳۶۵ بود و من با این رفیق راه، راه را گم کرده بودم. کجا؟ در جزیرۀ مجنون؛ وقتی که از خط برمی گشتیم. همان دمدمای صبح. گرما بالای سی درجه بود و رطوبت هوا بالای هفتاد درصد و ما برای رهایی از گرما و شرجی، بالاپوشمان، فقط یک زیرپیراهن سفید و خیس بود. آنجا، کسی را دیدم که کلاه پشمی زمستانی را تا پایین ابرو پایین کشیده و کنار نیزارها دراز به دراز خوابیده بود. نگاه عاقل اندر سفیهی به او کردم و به رفیقم گفتم: «راست گفتی که مجنون جای دیوانه هاست.» 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
بالا نشسته‌ای و جهان زیر دست تو یاعلی‌مولا یاعلی‌مولا علی علی ✨خرّم تر از این لحظه ندیدست علی از امر خدا به خلق گردیده ولی بیعت همه کردند به ذکر صلوات تفسیر الست ربکم بود و بلی✨ عید سعید غدیر خم برتمامی شیعیان مبارک‌ 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚برشی از کتاب خودم را درون خانه انداختم.هنوز پشتم را به ستون تکیه نداده بودم،که صدایم کردند.رفتم.درکوچه دوباره گرگ‌ها آمدند.چشم هایم را بستم.دیگر بدون علیرضا این دنیا برایم گرگ شده بود.ذکرم شده بود یاعلی یاعلی،این هارا از من دورکن،خدایا کمکم کن به توصیه مادرشهیدقاسمی دانا که گفت: وقتی خیلی سختت شد غسل صبرکن! سه بار غسل صبر کردم. 📕اثر:خاتون و قوماندان 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب: مهاجر سرزمین آفتاب کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»، جدیدترین اثر حمید حسام و مسعود امیرخانی که روایت خاطرات کونیکو یامامورا (سبا بایی)، یگانه مادر شهید ژاپنی در ایران است، این کتاب به روایت خاطرات کونیکو یامامورا می​ پردازد. وی تنها مادر شهید است که اصالتی ژاپنی دارد و فرزند شهیدش جوان نوزده ساله​ای بود که هم در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت‌های زیادی داشت و هم در زمان جنگ تحمیلی با وجود سن کم، راهی جبهه​ ها شد تا از اسلام و ایران دفاع کند که در عملیات والفجر یک، در منطقه فکه به شهادت رسید. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚برشی از کتاب مهاجر سرزمین آفتاب پدر و مادرم می‌کوشیدند من و سایر اعضای خانواده را با سنت‌های ژاپنی، که رنگ ملی و آیینی داشت، آشنا کنند. من از هر گونه جشنی خوشم می‌آمد و سنت‌های ژاپنی پُر بود از جشن‌های خرد و کلان. در کنار بازی و شیطنت در جشن‌ها، همیشه پرسش‌هایی در ذهنم شکل می‌گرفت. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب «حوض خون» نوشته فاطمه سادات میرعالی روایتی زیبا ، از زبان زنانی که در رخت‌شور خانه پشت جبهه‌ها با یأس، ترس و اندوه مبارزه کردند و یاد شهیدای شهر اندیمشک را زنده نگاه داشته‌اند. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
✳️قابل توجه بزرگوارانی که قصد ثبت نام در کارگاه داستان نویسی را دارند: هزینه ثبت نام 450 هزار تومان می باشد که این هزینه صرف برگزاری دوره و آماده سازی موارد مورد نیاز در جلسات می گردد. ✳️جهت ثبت نام دوره می توانید به یکی از طرق زیر اقدام نمایید: ♦️ثبت نام در سایت کتاب سفید 🌐http://www.ktbsefid.ir ♦️ثبت نام از طریق پیام به ادمین کانال در پیامرسان ایتا 🆔@Admin_ketabnema ♦️ثبت نام از طریق تماس با شماره تلفن همراه 09927170056 ✅ @https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768 ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب: تنها گریه کن روایت زندگی اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریاناست ، که به تازگی از سوی انتشارات حماسه یاران به چاپ رسیده است. این اثر کوشیده تصویری کوتاه و مختصر از یک عمر زندگی و ولایت‌پذیری و فرمان‌برداری زنی را نمایش دهد که در تاریخ انقلاب رشد کرد و اثرگذار شد. کتاب، متنی ادبی را در ستایش از شهید معماریان سوژه اصلی کتاب و نیز مادر آن شهید بزرگوار ارائه داد. همراه با 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚برشی از کتاب تنها گریه کن: مچ دست هایش را گرفتم ،قدرتم را جمع کردم و همانطور که عقب عقب میرفتم ،به زحمت می کشیدمش سمت خودم .پاهایش تکان میخورد و ردّ خون می ماند روی زمین.نگاهش از خاطرم دور نمی شود.مات شده بود.زدم توی صورتش و فریاد کشیدم :« نفس بکش!»ولی بی جان تر از این حرف ها بود.محکم تر زدم شاید له هوش بیاید؛فایده نداشت.دست انداختم و بچه را از شکمِ پاره ی زن بیرون آوردم،به این امید که حداقل بتوانم طفل معصومش را نجات دهم؛ولی بدن سرخ و سفید نوزاد ماند روی دستم؛بی اینکه مجال داشته باشد گریه کند و یا حتی یک نفس در این دنیا بکشد! 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
سلام وقت همگی بخیر🌹 با توجه به اینکه برخی از اعضای کانال کتاب نما نویسنده و یا تصویرساز هستند خواهش می‌کنیم که اگر تمایل دارید بخشی از دستنوشته(داستان ،رمان، داستانک ،شعر) و یا آثار تصویرسازی شده که کار خودتون هست را برای ما بفرستید ما هم در کانال کتاب نما به نام خودتون منتشر میکنیم تا یک هم افزایی و تبادل مطالب شکل بگیرد تا ما هم بتوانیم ، شما هنرمندان و نویسندگان گرامی را معرفی نماییم. لطفا مطالبتون را به ادمین کانال در پیامرسان ایتا بفرستید 💐 🆔@Admin_ketabnema لینک عضویت در کانال کتاب نما: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768 ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
اثر ارسالی جهت انتشار در کانال توسط یکی از هنرمندان کانال💐 نام اثر: دنیای قصه ها تصویرگر: سرکار خانم الهام بیات آثار خودتان را جهت انتشار در کانال کتاب نما برای ادمین بفرستید 💐 🆔@Admin_ketabnema لینک کانال کتاب نما: 🆔https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768 ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
اثر ارسالی جهت انتشار در کانال توسط یکی از هنرمندان کانال💐 لبی پاک میخواهم که بوسه زنم بر نگین انگشتر معشوق .... لب گنهکار آغشته به شراب هوس دنیا به چه کارم اید ؟... وقتی معشوق از بازدم هشتم حق دمیده باشد ... SQS نام اثر : نگین خراسان نوع اثر : قطعه ادبی آثار خودتان را جهت انتشار در کانال کتاب نما برای ادمین بفرستید 💐 🆔@Admin_ketabnema لینک کانال کتاب نما: 🆔https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768 ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب:در کمین گل سرخ زندگی‌نامهٔ داستانی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی به قلم محسن مؤمنی است. روایت بخش‌های پیش از انقلاب زندگی سپهبد از کتاب «خاطرات سپهبد شهید صیادشیرازی» و بخش‌های مربوط به کردستان و سال‌هایی از جنگ از کتاب «ناگفته‌های جنگ» و بخش‌های پایانی جنگ از کتاب «یادداشت‌های ویژه شهید صیادشیرازی» انتخاب شده‌ است. روایت نویسنده نیز علاوه بر منابع یادشده، مبتنی است بر ساعت‌ها گفت‌وگو و تحقیق و استفاده از منابع مکتوب. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚بریده‌ای از کتاب در کمین گل سرخ نزدیک ﺗﺮ ﻛﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺗﻮﻗﻒ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺭﺍیش تاکتیکی، ﮔﻔﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﻣﻨﻪ به‌صورت ﺩﺭﺍﺯﻛﺶ ﺑﺨﻮﺍﺑﻨﺪ ﻭ کسی ﺑﻪ هیچ ﻋﻨﻮﺍﻥ تیراندازی ﻧﻜﻨﺪ. آنگاه ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻞ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﭼﻨﺪ قدمی بیشﺗﺮ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭘﺎﻫﺎی ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺷﻞ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ دیگر ﺟﻠﻮﺗﺮ نمی‌آیم. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
💥💥 💠 عنوان داستان: توت فرنگی در یکی از روستاهای کوهستانی "دیاربکر" ترکیه، آموزگار دبستانی بنام احمد در درس ریاضی به شاگردانش میگوید که اگر در یک کاسه ۱۰ عدد توت فرنگی باشد، در ۵ کاسه چند عدد توت فرنگی داریم؟ دانش آموزان: آقا اجازه، توت فرنگی چیه؟ معلم: شما نمیدانید توت فرنگی چیه؟ دانش آموزان: ما تابحال توت فرنگی ندیده‌ ایم. معلم فکری به نظرش میرسد، مقداری از خاک آن روستا را به یک مؤسسه کشت و صنعت در شهر "بورسا" فرستاده و از آنها سوال میکند که آیا این خاک برای کشت توت فرنگی مناسب است یا نه؟ آن مؤسسه پاسخ میدهد که این خاک و آب و هوای دیاربکر برای کشت توت فرنگی مناسب بوده و همچنین مقداری بوته توت فرنگی و دستورالعمل کاشت و داشت محصول را برای وی میفرستد. معلم بچه ها را به حیاط مدرسه برده و طرز کاشتن بوته‌های توت فرنگی را به دانش آموزان یاد میدهد و به آنها میگوید که امسال از شما امتحان ریاضی نخواهم گرفت. بجای آن به هر کدام از شما چهار بوته توت فرنگی میدهم که آنها را به خانه برده و کاشت آنها را همانطوری که یاد گرفته‌اید، به پدر و مادرتان یاد بدهید. وقتی که توت فرنگیها رسیدند آنها را توی بشقاب گذاشته و به مدرسه می‌آورید. برای هر ۱۰ عدد توت فرنگی یک نمره خواهید گرفت. وقتی میوه‌ ها رسیدند، بچه‌ها آنها را در بشقابی گذاشته و به مدرسه ‌آوردند. معلم میپرسد که مزه‌شان چطور بود؟ بچه ها میگویند که چون پای نمره در میان بود، اصلا از آنها نخورده ایم. معلم میخندد و میگوید همه شما نمره کامل را میگیرید، میتوانید بخورید. بچه‌ ها با ولعی شیرین توت فرنگیها را میخورند. بعد از دو سال از آن ماجرا، مردم آن روستایی که تا به آن زمان توت فرنگی ندیده بودند، در بازارهای محلیشان، توت فرنگی میفروشند. معلم بودن یعنی این... فقط روی تخته سیاه آموزش ضرب و تقسیم نیست. معلم بودن شاید از خود اثری برجا گذاشتن باشد. پس بیاییم در زندگی اثری از خود بجا بگذاریم. بیایم زندگی مردم را به سمت شادی تغییر دهیم. کاری کنیم بعد از مرگمان ما را بخاطر بیارند... 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
مرغ تخم طلا.mp3
6.01M
اثر ارسالی جهت انتشار در کانال توسط یکی از نویسندگان عضو کانال💐 نام اثر : مرغ تخم طلا نویسنده: سرکار خانم محمدی از قم نوع اثر : داستان کوتاه با صدای: نویسنده تنظیم:استودیو آرنا آثار خودتان را جهت انتشار در کانال کتاب نما برای ادمین بفرستید 💐 🆔@Admin_ketabnema لینک کانال کتاب نما: 🆔https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768 ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب عصرهای کریسکان کتاب عصرهای کریسکان به قلم کیانوش گلزار راغب، خاطرات امیر سعیدزاده از رزمندگان جنگ ایران و عراق را به تصویر می‌کشد. در این اثر با سرنوشت غمناک و حزن‌آلود او همراه شوید تا به عمق فجایع ضد انقلاب دموکرات و کومله پی ببرید. درباره کتاب عصرهای کریسکان: راوی این کتاب یکی از خاص‌ترین رزمندگان نیروهای دفاع مقدس، امیر سعیدزاده است؛ زیرا در هیچ سازمانی عضویت ندارد. نیرویی آزاد محسوب می‌شود، با این حال در مأموریت‌های اطلاعاتی و عملیاتی حضور پیدا می‌کند و همچنین به مأموریت‌های خارج از کشور برای شناسایی نیز می‌رود. بعد از آن وراد سپاه می‌شود. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚برشی از کتاب عصرهای کریسکان عراق با کمبود آذوقه مواجه شده و منافقین می‌خواهند احتیاجاتشان را از کردستان ایران تأمین کنند. من هم وارد تشکیلاتشان می‌شوم و قول می‌‌دهم نیازهایشان را برآورده کنم. همان‌جا متوجه تحرکات نظامی منافقین می‌شوم و می‌بینم در محوطه وسیعی از پادگان اشرف، ماکت هواپیماهای نظامی چیده‌اند که واقعی نیستند. یکی از هواپیماهای ایرانی هم گول خورده و به این ماکت‌ها حمله کرده و متأسفانه سقوط کرده بود. سراسر پادگان لبریز از ادوات نظامی و توپ و تانک و خودروهای مجهز به سیستم‌های راداری است. منافقین با رفتارهای خشک نظامی با یکدیگر برخورد می‌کنند. گزارشات لازم را برای سرپُلم می‌فرستم و تحرکات نظامی را در عملیات مرصاد رصد کرده و گزارش می‌دهم 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب مربع های قرمز این اثر به خاطرات حاج حسین یکتا، فرمانده قرارگاه فرهنگی خاتم الاوصیاء (صلی الله) از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس پرداخته و برهه حضور وی در دفاع مقدس در این کتاب برجسته شده است. کتاب «مربع های قرمز»، عنوان سؤال برانگیزی است که جلد کتاب نیز بر اساس آن طراحی شده است. ⚫️ حاج حسین یکتا در مقدمه این کتاب چنین می‌نویسد: پنج سال می شد که قصد کرده بودم خاطراتم را مکتوب کنم. مخصوصا وقتی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله) مطلبی را مبنی بر ناتمام ماندن جنگ یک رزمنده تا نوشتن خاطراتش، فرمودند، برای نوشتن و نشر خاطراتم مصمم تر شدم. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚 برشی از کتاب مربع های قرمز: سید مهدی من را روی زمین خواباند. تا تنم به خاک رسید، چشم هایم دوباره بسته شد. فقط گرمی بوسه اش را روی پیشانی ام حس کردم. دوید و از من دور شد. صداهای دور و برم کم رنگ می شد. در خلسه سنگینی فرو رفتم. نفهمیدم چقدر در آن حالت بودم که سرفه ای پرخون خیزاند و خواباندم. دوباره به جان دادن افتادم. روی زمین پا می کشیدم. با هر حرکت، چاله ای که زیر پایم درست شده بود، گودتر می شد. نمی دانم چند جان داشتم که خلاص نشدم. از هوش می رفتم و به هوش می آمدم. دوباره به التماس افتادم: - خدایا غلط کردم گناه کردم! 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄