eitaa logo
کتاب نما
119 دنبال‌کننده
85 عکس
13 ویدیو
0 فایل
🔸ارتباط با ادمین کانال : @Adm_ketab لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768
مشاهده در ایتا
دانلود
📕معرفی کتاب: مهاجر سرزمین آفتاب کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»، جدیدترین اثر حمید حسام و مسعود امیرخانی که روایت خاطرات کونیکو یامامورا (سبا بایی)، یگانه مادر شهید ژاپنی در ایران است، این کتاب به روایت خاطرات کونیکو یامامورا می​ پردازد. وی تنها مادر شهید است که اصالتی ژاپنی دارد و فرزند شهیدش جوان نوزده ساله​ای بود که هم در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت‌های زیادی داشت و هم در زمان جنگ تحمیلی با وجود سن کم، راهی جبهه​ ها شد تا از اسلام و ایران دفاع کند که در عملیات والفجر یک، در منطقه فکه به شهادت رسید. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚برشی از کتاب مهاجر سرزمین آفتاب پدر و مادرم می‌کوشیدند من و سایر اعضای خانواده را با سنت‌های ژاپنی، که رنگ ملی و آیینی داشت، آشنا کنند. من از هر گونه جشنی خوشم می‌آمد و سنت‌های ژاپنی پُر بود از جشن‌های خرد و کلان. در کنار بازی و شیطنت در جشن‌ها، همیشه پرسش‌هایی در ذهنم شکل می‌گرفت. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب «حوض خون» نوشته فاطمه سادات میرعالی روایتی زیبا ، از زبان زنانی که در رخت‌شور خانه پشت جبهه‌ها با یأس، ترس و اندوه مبارزه کردند و یاد شهیدای شهر اندیمشک را زنده نگاه داشته‌اند. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
✳️قابل توجه بزرگوارانی که قصد ثبت نام در کارگاه داستان نویسی را دارند: هزینه ثبت نام 450 هزار تومان می باشد که این هزینه صرف برگزاری دوره و آماده سازی موارد مورد نیاز در جلسات می گردد. ✳️جهت ثبت نام دوره می توانید به یکی از طرق زیر اقدام نمایید: ♦️ثبت نام در سایت کتاب سفید 🌐http://www.ktbsefid.ir ♦️ثبت نام از طریق پیام به ادمین کانال در پیامرسان ایتا 🆔@Admin_ketabnema ♦️ثبت نام از طریق تماس با شماره تلفن همراه 09927170056 ✅ @https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768 ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب: تنها گریه کن روایت زندگی اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریاناست ، که به تازگی از سوی انتشارات حماسه یاران به چاپ رسیده است. این اثر کوشیده تصویری کوتاه و مختصر از یک عمر زندگی و ولایت‌پذیری و فرمان‌برداری زنی را نمایش دهد که در تاریخ انقلاب رشد کرد و اثرگذار شد. کتاب، متنی ادبی را در ستایش از شهید معماریان سوژه اصلی کتاب و نیز مادر آن شهید بزرگوار ارائه داد. همراه با 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚برشی از کتاب تنها گریه کن: مچ دست هایش را گرفتم ،قدرتم را جمع کردم و همانطور که عقب عقب میرفتم ،به زحمت می کشیدمش سمت خودم .پاهایش تکان میخورد و ردّ خون می ماند روی زمین.نگاهش از خاطرم دور نمی شود.مات شده بود.زدم توی صورتش و فریاد کشیدم :« نفس بکش!»ولی بی جان تر از این حرف ها بود.محکم تر زدم شاید له هوش بیاید؛فایده نداشت.دست انداختم و بچه را از شکمِ پاره ی زن بیرون آوردم،به این امید که حداقل بتوانم طفل معصومش را نجات دهم؛ولی بدن سرخ و سفید نوزاد ماند روی دستم؛بی اینکه مجال داشته باشد گریه کند و یا حتی یک نفس در این دنیا بکشد! 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
سلام وقت همگی بخیر🌹 با توجه به اینکه برخی از اعضای کانال کتاب نما نویسنده و یا تصویرساز هستند خواهش می‌کنیم که اگر تمایل دارید بخشی از دستنوشته(داستان ،رمان، داستانک ،شعر) و یا آثار تصویرسازی شده که کار خودتون هست را برای ما بفرستید ما هم در کانال کتاب نما به نام خودتون منتشر میکنیم تا یک هم افزایی و تبادل مطالب شکل بگیرد تا ما هم بتوانیم ، شما هنرمندان و نویسندگان گرامی را معرفی نماییم. لطفا مطالبتون را به ادمین کانال در پیامرسان ایتا بفرستید 💐 🆔@Admin_ketabnema لینک عضویت در کانال کتاب نما: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768 ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
اثر ارسالی جهت انتشار در کانال توسط یکی از هنرمندان کانال💐 نام اثر: دنیای قصه ها تصویرگر: سرکار خانم الهام بیات آثار خودتان را جهت انتشار در کانال کتاب نما برای ادمین بفرستید 💐 🆔@Admin_ketabnema لینک کانال کتاب نما: 🆔https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768 ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
اثر ارسالی جهت انتشار در کانال توسط یکی از هنرمندان کانال💐 لبی پاک میخواهم که بوسه زنم بر نگین انگشتر معشوق .... لب گنهکار آغشته به شراب هوس دنیا به چه کارم اید ؟... وقتی معشوق از بازدم هشتم حق دمیده باشد ... SQS نام اثر : نگین خراسان نوع اثر : قطعه ادبی آثار خودتان را جهت انتشار در کانال کتاب نما برای ادمین بفرستید 💐 🆔@Admin_ketabnema لینک کانال کتاب نما: 🆔https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768 ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب:در کمین گل سرخ زندگی‌نامهٔ داستانی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی به قلم محسن مؤمنی است. روایت بخش‌های پیش از انقلاب زندگی سپهبد از کتاب «خاطرات سپهبد شهید صیادشیرازی» و بخش‌های مربوط به کردستان و سال‌هایی از جنگ از کتاب «ناگفته‌های جنگ» و بخش‌های پایانی جنگ از کتاب «یادداشت‌های ویژه شهید صیادشیرازی» انتخاب شده‌ است. روایت نویسنده نیز علاوه بر منابع یادشده، مبتنی است بر ساعت‌ها گفت‌وگو و تحقیق و استفاده از منابع مکتوب. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚بریده‌ای از کتاب در کمین گل سرخ نزدیک ﺗﺮ ﻛﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺗﻮﻗﻒ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺭﺍیش تاکتیکی، ﮔﻔﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﻣﻨﻪ به‌صورت ﺩﺭﺍﺯﻛﺶ ﺑﺨﻮﺍﺑﻨﺪ ﻭ کسی ﺑﻪ هیچ ﻋﻨﻮﺍﻥ تیراندازی ﻧﻜﻨﺪ. آنگاه ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻞ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﭼﻨﺪ قدمی بیشﺗﺮ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭘﺎﻫﺎی ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺷﻞ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ دیگر ﺟﻠﻮﺗﺮ نمی‌آیم. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
💥💥 💠 عنوان داستان: توت فرنگی در یکی از روستاهای کوهستانی "دیاربکر" ترکیه، آموزگار دبستانی بنام احمد در درس ریاضی به شاگردانش میگوید که اگر در یک کاسه ۱۰ عدد توت فرنگی باشد، در ۵ کاسه چند عدد توت فرنگی داریم؟ دانش آموزان: آقا اجازه، توت فرنگی چیه؟ معلم: شما نمیدانید توت فرنگی چیه؟ دانش آموزان: ما تابحال توت فرنگی ندیده‌ ایم. معلم فکری به نظرش میرسد، مقداری از خاک آن روستا را به یک مؤسسه کشت و صنعت در شهر "بورسا" فرستاده و از آنها سوال میکند که آیا این خاک برای کشت توت فرنگی مناسب است یا نه؟ آن مؤسسه پاسخ میدهد که این خاک و آب و هوای دیاربکر برای کشت توت فرنگی مناسب بوده و همچنین مقداری بوته توت فرنگی و دستورالعمل کاشت و داشت محصول را برای وی میفرستد. معلم بچه ها را به حیاط مدرسه برده و طرز کاشتن بوته‌های توت فرنگی را به دانش آموزان یاد میدهد و به آنها میگوید که امسال از شما امتحان ریاضی نخواهم گرفت. بجای آن به هر کدام از شما چهار بوته توت فرنگی میدهم که آنها را به خانه برده و کاشت آنها را همانطوری که یاد گرفته‌اید، به پدر و مادرتان یاد بدهید. وقتی که توت فرنگیها رسیدند آنها را توی بشقاب گذاشته و به مدرسه می‌آورید. برای هر ۱۰ عدد توت فرنگی یک نمره خواهید گرفت. وقتی میوه‌ ها رسیدند، بچه‌ها آنها را در بشقابی گذاشته و به مدرسه ‌آوردند. معلم میپرسد که مزه‌شان چطور بود؟ بچه ها میگویند که چون پای نمره در میان بود، اصلا از آنها نخورده ایم. معلم میخندد و میگوید همه شما نمره کامل را میگیرید، میتوانید بخورید. بچه‌ ها با ولعی شیرین توت فرنگیها را میخورند. بعد از دو سال از آن ماجرا، مردم آن روستایی که تا به آن زمان توت فرنگی ندیده بودند، در بازارهای محلیشان، توت فرنگی میفروشند. معلم بودن یعنی این... فقط روی تخته سیاه آموزش ضرب و تقسیم نیست. معلم بودن شاید از خود اثری برجا گذاشتن باشد. پس بیاییم در زندگی اثری از خود بجا بگذاریم. بیایم زندگی مردم را به سمت شادی تغییر دهیم. کاری کنیم بعد از مرگمان ما را بخاطر بیارند... 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
مرغ تخم طلا.mp3
6.01M
اثر ارسالی جهت انتشار در کانال توسط یکی از نویسندگان عضو کانال💐 نام اثر : مرغ تخم طلا نویسنده: سرکار خانم محمدی از قم نوع اثر : داستان کوتاه با صدای: نویسنده تنظیم:استودیو آرنا آثار خودتان را جهت انتشار در کانال کتاب نما برای ادمین بفرستید 💐 🆔@Admin_ketabnema لینک کانال کتاب نما: 🆔https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768 ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب عصرهای کریسکان کتاب عصرهای کریسکان به قلم کیانوش گلزار راغب، خاطرات امیر سعیدزاده از رزمندگان جنگ ایران و عراق را به تصویر می‌کشد. در این اثر با سرنوشت غمناک و حزن‌آلود او همراه شوید تا به عمق فجایع ضد انقلاب دموکرات و کومله پی ببرید. درباره کتاب عصرهای کریسکان: راوی این کتاب یکی از خاص‌ترین رزمندگان نیروهای دفاع مقدس، امیر سعیدزاده است؛ زیرا در هیچ سازمانی عضویت ندارد. نیرویی آزاد محسوب می‌شود، با این حال در مأموریت‌های اطلاعاتی و عملیاتی حضور پیدا می‌کند و همچنین به مأموریت‌های خارج از کشور برای شناسایی نیز می‌رود. بعد از آن وراد سپاه می‌شود. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚برشی از کتاب عصرهای کریسکان عراق با کمبود آذوقه مواجه شده و منافقین می‌خواهند احتیاجاتشان را از کردستان ایران تأمین کنند. من هم وارد تشکیلاتشان می‌شوم و قول می‌‌دهم نیازهایشان را برآورده کنم. همان‌جا متوجه تحرکات نظامی منافقین می‌شوم و می‌بینم در محوطه وسیعی از پادگان اشرف، ماکت هواپیماهای نظامی چیده‌اند که واقعی نیستند. یکی از هواپیماهای ایرانی هم گول خورده و به این ماکت‌ها حمله کرده و متأسفانه سقوط کرده بود. سراسر پادگان لبریز از ادوات نظامی و توپ و تانک و خودروهای مجهز به سیستم‌های راداری است. منافقین با رفتارهای خشک نظامی با یکدیگر برخورد می‌کنند. گزارشات لازم را برای سرپُلم می‌فرستم و تحرکات نظامی را در عملیات مرصاد رصد کرده و گزارش می‌دهم 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب مربع های قرمز این اثر به خاطرات حاج حسین یکتا، فرمانده قرارگاه فرهنگی خاتم الاوصیاء (صلی الله) از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس پرداخته و برهه حضور وی در دفاع مقدس در این کتاب برجسته شده است. کتاب «مربع های قرمز»، عنوان سؤال برانگیزی است که جلد کتاب نیز بر اساس آن طراحی شده است. ⚫️ حاج حسین یکتا در مقدمه این کتاب چنین می‌نویسد: پنج سال می شد که قصد کرده بودم خاطراتم را مکتوب کنم. مخصوصا وقتی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله) مطلبی را مبنی بر ناتمام ماندن جنگ یک رزمنده تا نوشتن خاطراتش، فرمودند، برای نوشتن و نشر خاطراتم مصمم تر شدم. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚 برشی از کتاب مربع های قرمز: سید مهدی من را روی زمین خواباند. تا تنم به خاک رسید، چشم هایم دوباره بسته شد. فقط گرمی بوسه اش را روی پیشانی ام حس کردم. دوید و از من دور شد. صداهای دور و برم کم رنگ می شد. در خلسه سنگینی فرو رفتم. نفهمیدم چقدر در آن حالت بودم که سرفه ای پرخون خیزاند و خواباندم. دوباره به جان دادن افتادم. روی زمین پا می کشیدم. با هر حرکت، چاله ای که زیر پایم درست شده بود، گودتر می شد. نمی دانم چند جان داشتم که خلاص نشدم. از هوش می رفتم و به هوش می آمدم. دوباره به التماس افتادم: - خدایا غلط کردم گناه کردم! 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️پرسیدم از هلال ماه چرا قامتت خم است‌؟ آهی کشید و گفت: که ماه محرم است🖤 ◾️ فرارسیدن ماه محرم ماه عزای‌سیدوسالار شهیدان علیه‌السلام به پیشگاه صاحب عزا امام زمان عجل‌الله تعالی‌فرجه وهمه شیعیانشان تسلیت عرض می‌نمایم.🙏🏻🥀 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب آن مرد با باران می‌آید: آن مرد با باران می‌آید داستان زندگی یک خانواده متوسط و یک گروه نوجوان را در ماه های پایانی پیروزی انقلاب اسلامی روایت می‌کند. وقایع داستان حول این گروه نوجوان می‌چرخد که در رأس آن ها نوجوانی به نام «بهزاد» قرار دارد. بهزاد پسری از جنس آدم‌های معمولی دور و بر ماست. کم سن و سال و بی دل و جرات است، سرش توی لاک خودش است و نسبت به اتفاقات اطرافش بی‌توجه است. اصراری هم به شجاعت و قهرمانی ندارد. اما بر اثر حسادت و رقابت با دوستش، بی اختیار قدم در راهی می گذارد که اتفاقات تلخ و شیرین و فراز و فرود هایش، کم کم او را به یک «بزرگ مرد» تبدیل می‌کند 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚 برشی از کتاب آن مرد با باران می‌آید: فریاد جمعیت بلندتر از قبل در تمام صحن خیابان می پیچد: شاه فراری شده، سوار گاری شده. سعید به طرفم برمی گردد و در حالی که در چشمانش برق شادی می درخشد، چیزهایی می گوید. صدایش در میان همهمه جمعیت گم می شود. فقط چند کلمه ای از حرف هایش را پراکنده می شنوم: بهروز... زندان... آزادی... بوی باران می آید. صورتم را که به طرف آسمان می گیرم، چند کبوتر از وسط کاج های وسط میدان پر می کشند و در دل آسمان ابری بالا می روند. چشمانم را می بندم. یک قطره باران می چکد روی پیشانی ام، یکی هم روی گونه ام. چشمانم را که باز می کنم، از پشت پرده تار و لغزان اشک، می بینم که به جای مجسمه شاه وسط میدان، که حالا تکه تکه روی زمین افتاده، پرچم سبز الله اکبری بالا رفته است. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب فرنگیس: خاطرات فرنگیس حیدرپور کتاب «فرنگیس» شامل خاطرات فرنگیس حیدرپور متولد سال ۱۳۴۱ است. در سال ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به محل تولد فرنگیس، مردم به دره‌های اطراف فرار می‌کنند. فرنگیس که در آن زمان ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز می‌گردند. اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته می‌شوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر می‌کند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل می‌دهد. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚 برشی از کتاب فرنگیس آن‌قدر زخم داریم و آن‌قدر غم داریم که دلمان هم مثل لباس‌هامان غمگین و سیاه است. هنوز هم گاهی یکی از بچه‌های ما روی مین می‌رود. گاهی توی دشت، موقع کشاورزی و... وقتی صدای بلندی می‌شنویم، قلبمان می‌لرزد. بیشتر مردم اینجا، یا شهید داده‌اند یا زخمی ‌شده‌اند. تمام این مردم مثل من زجر کشیده‌اند. با تک‌تکشان که حرف بزنی، می‌بینی که چقدر خاطره دارند. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
🔎 📢‌ با مشارکت اداره کل کتابخانه های عمومی استان قم؛ همایش ملی هشتصد و پنجاهمین سال تأسیس کتابخانه آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) برگزار می‌شود 🔹 همایش هشتصد و پنجاهمین سال تأسیس کتابخانه آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) با مشارکت و همکاری نهادهای حوزوی، نهادهای دانشگاهی و فرهنگی در دو بخش علمی و ترویجی برگزار خواهد شد. 🆔 @ketabnema