هدایت شده از کتابنوش | معرفیوفروشکتاب
•••
-با تعامل درست میتونی اطرافیانت رو بدون هیچ تلاشی تغییر بدی!
تو خرجی برای اونا نمیکنی، ولی اونا تغییر میکنن؛ مثل اینکه وقتی ظرف میشوری دستتم تمیز میشه!
⌞🥝🌿⌝
21.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌚⃟🦢
بلای خود را در آغوش بگیر و بفشار؛ آنگونه که با آن درهم بیامیزی. او از آنِ توست و تو از آنِ او؛ و این مقام رضاست!
#ویدئو📽
#بهوقتکتاب⏳
☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفیوفروشکتاب
-تاحالا به این فکر کردین که اگر بخواین نویسنده کتاب زندگی خودتون باشین، چه اسمی براش انتخاب میکنین⁉️
「🍉🌩」
اگر امید را دمی رها نکردیم، نه بدان دلیل بود که آن را در خود داشتیم؛ بل بدان سبب بود که امید را چون ودیعهیی به دست ما سپرده بودند تا به دست دیگران بسپاریم!
#یه_نوش_کتاب🧃
#ابن_مشغله🌪
☕️ @ketabnoosh01
کتابنوش | معرفیوفروشکتاب
🎶میدانی تو 🎙علیرضا قربانی #دلگویه🫀 #اله_من.. ‹👣🏮› ╰┈➤ @menhaj_40
- ولی این خیلی حرف دل بود..🚶🏻♂
کتابنوش | معرفیوفروشکتاب
📌شبهه : اهل بیت که انقدر اهل ایثار و بخشش بودن، چطور مادرشون که امأئمه بود نتونست از یه زمین (فدک)
📌شبهه ٢ :
چه سندی وجود داره که ثابت کنه حضرت زهرا مالک فدک بوده⁉️
🔹این زمین با اختیار حضرت اداره میشد و تو هیچ قانون، شرع و جامعهای، کسی رو که مالک چیزیه، بدون دلیل از اون محروم نمیکنن؛🤷🏻♀ حضرت فرمودن که فدک در " دست من است بنابراین شمایید که باید دلیل بر تملک خود بیاورید نه من! "👀
🔹حضرت از طریق بخشش و هدیه وارد شدن و فرمودن پدرم فدک رو در زمان خودش به من بخشید؛✨ پس من مالک اونم!👌🏻
🔹حضرت چون دیدن که ابوبکر به دو دلیل قبلی ترتیب اثر نداد و قبول نکرد، از راه ارث وارد شدن و فرمودن روی زمین من تنها فرزند پدرم هستم و فدک از این طریق حق و ملک منه!📜
ابوبکر گفت از پیامبر به کسی ارث نمیرسه؛ حضرت زهرا آیهای از قرآن مبنی بر اینه که از حضرت داوود به فرزندش ارث رسیده رو خوندن..😏
🔹ابوبکر گفت باید اقامهی شهود کنی؛ یعنی شاهد بیاری که زمین واسه توعه!🗣 حضرت زهرا أُمّ أَیمَن رو برای شهادت آوردن؛ ام ایمن گفت من قبل از اینکه شهادت بدم مجبورم ازت بپرسم آیا تو قبول داری که پیامبر گفت ام ایمن زنی از زنان بهشته یا نه؟🧕🏻🌸 ابوبکر گفت آره قبول دارم! ام ایمن گفت شهادت میدم که آیهی " فآت ذی القربی حقه" از طرف خدا به پیامبر وحی شد و پیامبر هم فدک رو به دستور خدا به فاطمه بخشید و مخصوص اون کرد!🤷🏻♀
🔹بعد از شهادت دادن ام ایمن، ابوبکر گفت تو چون زنی شهادتت قبول نیست!😐 بعد حضرت علی اومدن واسه شهادت دادن؛ البته کیفیت و چگونگی شهادت حضرت علی تو اون مجلس مناظره در تاریخ ثبت نشده؛🔍
شاید چون ابوبکر و عمر بعد از اینکه حرفای امایمن رو شنیدن، میدونستن که اگه علی شهادت بده کار رو یکسره و حجت رو بر همه تموم میکنه!🔥
بهمین دلیلم بهونه آوردن که علی نمیتونه شهادت بده چون شوهر زهراست و شهادتش قبول نیست!😏 و قبل از اینکه حضرت علی چیزی بگن اونها مجلس رو خاتمه دادن..😂
🔹در اینجا، حضرت زهرا بین مردم خطبهی جانانهای داشتن که مردم خیلی متأثر شدن!🥲 و ابوبکر که واکنش و حس مردم رو دید، مغلوب شد و یه نامهای مبنی بر اینکه مالک فدک زهراست و بهش برگشت نوشت و به حضرت داد؛📝
🔹حضرت زهرا تو راه برگشت به خونه بودن که تو کوچه عمر حضرت رو میبینه و ازشون میپرسه این چیه تو دستت؟👀 حضرت میگن نامهایه که ابوبکر مبنی بر اینکه مالک فدک خودمم و بهم برگشت، داد! عمر نامه رو بزور از حضرت میگیره و پاره میکنه.. و این بود ماجرای کوچه!🙂