کتاب روزی که عمه خورشید مرد با مرگ عمه خورشید شروع میشه... عمه خورشید دختر یکی از ارباب های مازندرانیه؛🤴🏼 اون و برادرش رستم و خونواده رستم تو یه خونه خیلی بزرگ زندگی میکنن 🏛ولی همسر رستم، اشرف السلطنه،🧝🏻‍♀ خورشید رو به یه اتاق تو انتهای باغ فرستاد تا اون به تنهایی زندگی کنه. عمه خورشید تو تنهایی میمیره⚰ و اشرف السلطنه به اون ننگ دیوونگی زده بود و در حال نقشه کشیدن بود تا ثروت عمه خورشیدو بگیره!💰💎 عمه خورشید قبل مرگش دفتر خاطراتشو به دست یکی از نوکرای خونواده میسپره تا اونو به برادر زادش سهراب بده..👱🏼‍♂📓 سهرابم باید تا بیست سالگی صبر کنه تا بتونه دفترچه خاطرات عمشو بخونه و رازهای خونوادگیشونو بدونه..🔮 بنظرت تهش چی میشه؟ سهراب میتونه دفترچه خاطرات عمشو بخونه یا نه؟ نتیجه مال و ثروت عمه خورشید چی میشه؟👀 خونواده از نقشه شوم اشرف السلطنه باخبر میشن؟ تهه این داستان چیه؟🔎 واسه گرفتن جواب این سؤالاتت حتما کتابو بخون و از داستان هیجان انگیزش و ماجراجویانش لذت ببر ^^🌱 #معرفی_کتاب📖 #روزی‌که_عمه‌خورشید_مرد👵🏼 ☕️@ketabnoosh01

{📗🦆} گاهی برای یک سفر چیز زیادی نمی‌خواهی نه وسیله زیادی نه هزینه خاصی و ن سختی ای تنها یک جایی برای نشستن نیاز داری و یک پتو و یک چند ورقی از یک کتاب و تنها با گذاشتن دقایق اندکی میتوانی کیلومتر ها سفر کنی... #دنیایی‌به‌رنگ‌کتاب☁️🌈 ☕️@ketabnoosh01

*🌿📜* هر جا که شیعیان برای رضای خداوند قیام کنند و تمام توان خود را به کار گیرند، اما کم بیاورند و از خدا کمک بخواهند، خداوند گروهی از این فرشتگان مسلح را مأمور می‌کند که به یاری آنها بروند. #یه_نوش_کتاب🥤 #شنود🔮 ☕️@ketabnoosh01

#عکس_نگاشت📜 #روزی‌که_عمه‌خورشید_مرد👵🏼 ☕️@ketabnoosh01

از دانش روی تو فروزان دل انسان مسکین‌ به غنا‌ می‌رسد تا یار کتاب است🍓

قسمت بعدی..👇🏻 با هم گوش میدیم🍓🌼

❮'قسمت هشتم❄️'❯ ‌◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ #کتاب_گویا📣 #سلیمانی_عزیز🍁 ☕️@ketabnoosh01

°¦✨🔮¦° روزی موقع خرید جهیزیه، خانم فروشنده به عکسِ صفحه گوشی ام اشاره کرد و پرسید:«این عکس کدوم شهیده؟» خندیدم که «این هنوز شهید نشده، شوهرمه!» #یه_نوش_کتاب🥤 #قصه_دلبری💕 ☕️@ketabnoosh01

بعضی وقتا دلت میخواد که رها بشی،🌪 از کارای تکراری ای که هر روز می‌کنی، از فکرای الکی ای که وقتشو برات میزاری، ⏰آدمایی که باید کلی باهاشون کلنجار بری، از خیلی چیزایی که حوصلتو سر می بره😣 و بعد از یه مدت احساس خستگی رخنه می‌کنه تو وجودت؛ و فرصت طلایی زندگی که احساس می‌کنی داره از دستت می‌ره...⏳ بعضی وقتا دلت کسیو میخواد که دستتو بگیره و با یه نگاه یا حرف دلنشین با نشون دادن آینده بهتری آرومت کنه،☁️🍀 امیدی بده ک راهتو شیرین کنه.🍬 اونم چه کسی؟!! امیری که واقعی تر از هر کسی دوستت داره، فراتر از حد تصورت...❤️ بنظرت وجود چنین کسی خیلی غیر واقعیه؟ پس بزن بریم توی این کتاب یکم باهاش آشنا بشیم.📗 به امتحانش می ارزه رفیق، شک نکن!😉 #معرفی_کتاب📖 #امیر_من💚 ☕️@ketabnoosh01