تیزر معرفی کتاب راض بابا🍓 #ویدئو📽 #تیزر🎞 #راض‌بابا🦋 ☕️@ketabnoosh01

#عکس_نگاشت📜 #شنود🔮 ☕️@ketabnoosh01

<📔🌽> لبخند به لب داشتند از این که وقتی قلبی میشکست، صدایش را جز خدا نمیشنید... #یه_نوش_کتاب🥤 #چایت‌را‌من‌شیرین‌میکنم🍬 ☕️@ketabnoosh01

{🍀☁️} اندیشیدم که زندگی هم مثل جریان آب و قایق میگذرد و غم ها و شادی هایش به فراموشی سپرده می‌شود.⛵️ #یه_نوش_کتاب🥤 #رویای‌نیمه‌شب🌙 ☕️@ketabnoosh01

⟆✨🐬⟅ شاید جایی میان علف های بلند علفزار زیر برق خورشید.. شاید جایی میان ابر های درگیر.. شاید در دل کهکشانی دیگر.. یا شاید, گوشه ای، کنار تختی,زیر پنجره ای, کنج دیواری, پیش یک کتاب قایم شده باشد حال خوبم را میگویم...! #انگیزشی🍒🤛🏻🤜🏻 #دنیایی‌به‌رنگ‌کتاب✨ ☕️@ketabnoosh01

ومن‌نبض‌یک‌رویش‌در‌سنگ‌ترین‌جای‌زمینم!^^🌿

رفیق؟ تاحالا احساس کردی شکستی؟ یا کمرت زیر بار غم و تنهایی خم شده؟ وقتی تو اوج تنهایی پی میبری باید یه تنه دنیارو حریف باشی چه حسی داره؟ اینکه شکستنت باعث دوباره جوونه زدنت بشه چطور؟🙂🌱 دقیقا لحظه ای که حس میکنی دیگه نمیتونی ادامه بدی، یه حسی درونت روشن میشه که جنسش از نوره(:✨ یه دختریو میشناسم اسمش رعناست؛ این دختر تو اوج تنهایی، خواسته قدرتشو به دنیا ثابت کنه! خواست بگه هرچقدم که بازیو سختش کنی بازم این منم ک برندم..😏🔥 بیا باهم با روحیه جنگنده و مبارز این دختر آشنا شیم تا بتونیم با دنیا بجنگیم و نذاریم که شکستمون بده.. ثابت کن که تویی متجلی صفات خدا رو زمین!🤛🏻🤜🏻 #معرفی_کتاب📖 #رعنا🍃 ☕️@ketabnoosh01

~. 🎋🐢. ~ _ اگر ناموس خودت هم توی این منجلاب بود، همین حرف رو میزدی؟ یک لحظه از حرف امیر لرزه بر تن مرد افتاد. حتی نمی‌توانست تصور کند ک تنها دخترش یک ساعت در این مؤسسه بین آن ها تعلیم ببیند؛ هما عکاس‌شان فرهاد با آن چشمان دریده و تکیه کلام های نادرستش که دخترها را وادار به ژست های مسخره میکرد بس بود که حاضر باشد دخترش بمیرد اما گذرش به مؤسسه نیفتد! #یه_نوش_کتاب🥤 #زنان‌عنکبوتی🕷 ☕️@ketabnoosh01

#بک‌_گراند🏷 #دنیایی‌به‌رنگ‌کتاب🎀 ☕️@ketabnoosh01

او چیز دگر داند و چیز دگر سازد ..🙂✨

قسمت بعدی..👇🏻 با هم گوش میدیم😌🌱

❮'قسمت دهم🌿'❯ ‌◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ #کتاب_گویا📣 #راز‌درخت‌کاج🌲 ☕️@ketabnoosh01

#عکس_نگاشت📜 #رعنا🌿 ☕️@ketabnoosh01

/🌚🍒/ مرور زندگی من، مانند این بود که در یک سینما نشسته و فیلمی از کل زندگی گذشته خود می بینم. این سخت ترین و دردناک ترین قسمت تجربه ام بود! واقعیت این است که هیچ کس مرا مورد قضاوت قرار نمی داد. خودم بودم که باید قاضی اعمالم می شدم، آن هم در زمانی که در حاله ای از عشق الهی احاطه شده بودم. من فهمی م که ما اعمال خود را مورد ارزیابی قرار می دهیم، آن هم نه از زاویه دید خود، بلکه از زاویه وجود الهی که از امنیت و احساسات خالی است. آنجا شرمندگی انسان بخاطر اشتباهات گذشته اش خیلی درد آور است. من سخت گیر ترین قاضی درمورد خودم بودم .. #یه_نوش_کتاب🥤 #شنود🔮 ☕️@ketabnoosh01

اصلا به هیچ چیز این دنیا نباید دل بست. دنیا جایی برای دل بستن ندارد؛ اخرت ابدی و پایدار! اینجا را تا چشم بر هم میزنی باید بروی...🚶🏻‍♀ #ویدئو📽🎞 #به‌وقت‌کتاب⏳ ☕️@ketabnoosh01

ای دانش عالم همه در سینه تو ضبط دانند همگان شهد گهربار کتاب است...🌻