eitaa logo
کتابنوش | معرفی‌و‌فروش‌کتاب
1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
453 ویدیو
4 فایل
❚ کتابنوش☕️ : "کامی که تلخی چای رو با شیرینی قند میپسنده:)" • معرفی‌‌وفروش‌کتاب‌، برش‌از‌کتاب، استوری‌مود، روزمرگی • ❚ کتابخونه هیأت دختران یُمنا◡◡🌸 @yomna313_98 👈🏻 یُمناتوایتاواینستا @ketabnooshh 👈🏻 کتابنوش‌تواینستا • گوشِ‌جان☁💕 : @ketabchyy
مشاهده در ایتا
دانلود
15.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کتاب‌ها کشتی هایی هستند که دریا های دور زمان را در مینوردند..🌊 📽🎞 ⏳ ☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفی‌و‌فروش‌کتاب
رفیق؟! دوست داری بدونی زندگی یه دختری که رفته اونور آب درس بخونه چجوریه؟🧕🏻✈️ تاحالا برخورد داشتی با
{✨🐬} سوار اتوبوس شدم. ننشستم. از بالای پنجره که باز بود دستم رو بردم بیرون و براشون تکون دادم. لحظات آخر امبروژا بلند گفت:«اگه همدیگه رو ندیدیم ...» اتوبوس حرکت کرد. بلندتر داد زد:«اگه دیگه هم رو ندیدیم ... روز ظهور همدیگه رو پیدا می کنیم. باشه؟ » حتما امبروژا! قول می دم همرزم خوبم. و این بود خداحافظی دو بچه شیعه از هم. هنوز اون لحظه رو یادمه ... انگار همین امروز صبح بود. 🥤 🗺 ☕️@ketabnoosh01
سلیمانی عزیز ۱۸.mp3
3.07M
❮'قسمت هجدهم❄️'❯ ‌◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ 📣 🍁 ☕️@ketabnoosh01
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مردی که هیچوقت آروم و قرار نداشت.. همیشه دنبال این بود که چجوری میتونه مفید واقع بشه..👌🏻✨ یه مرد خوش پوش و خوش سیما،🎩👞 اخلاق بود و خوش خنده(: انگار همه خوش هارو جمع کرده بود کنار هم🦋☁️ خیلی کلاس داره وقتی جواب کنکور بیاد📄 و رتبه خوب بیاری🥇، ببینی پزشکی قبول شدی تو یه داشنگاه معتبر و خارج از کشور..🎟 اصلا حالش قابل توصیف نیست نه؟🙂 دیگه چی از خدا میخوای اون لحظه..⁉️ حاضری این موقعیت و موفقیتو با چه چیز بزرگتری عوض کنی؟ مثلا پول کلونی بدن و بگن نرو؛ پذیرش خارج از کشور بدن و بگن نرو! چیکار میکنی؟🔎 مهدی همه اینارو ندید گرفت و از نگاه خودش جایی رفت که بهتر از همه اینا بود(:🌱 -دوست داری بدونی اون فرد کی بود؟! -گفت دانشگاه خارج از کشورو ول کرد و رفت یه جای بهتر درسته؟ یعنی کجا میتونه بهتر از تحصیل تو یه دانشگاه معتبر خارج از کشور باشه؟👀🔎 پایه ای ببینیم اون فرد کی بوده و چی رو به درس خوندن تو یه دانشگاه توپ خارج از کشور ترجیح داده؟^^🍃 حتما یه سر به این کتاب بزن رفیق🤝 📖 🌧🚶🏻‍♀ 📜 ☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفی‌و‌فروش‌کتاب
مردی که هیچوقت آروم و قرار نداشت.. همیشه دنبال این بود که چجوری میتونه مفید واقع بشه..👌🏻✨ یه مرد خوش
<🏰🦇> تابوت، پر از نور بود. جوانی از میان آن بلند شد و نشست. صورتش مثل ماه می‌درخشید. تنش را هاله‌ای از نور سبز پوشانده بود. نگاه نافذی داشت. با من حرف می‌زد، اما صدایش را نمی‌شنیدم. حرف‌هایش که تمام شد، دو‌ مرتبه توی تابوت خوابید و آن نور هم رفت. 🥤 🌧🚶🏻‍♀ ☕️@ketabnoosh01
سخن حاجی (کتاب نوش).mp3
2.83M
❮'قسمت نوزدهم❄️'❯ ‌◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ 📣 🍁 ☕️@ketabnoosh01