برشی از متن کتاب 🌀 عشق در برابر عشق 🌀💞
هرمز گفت: همیشه فکر میکردم کسی که مرا آفریده رهایم کرده، ولی وقتی در بیابان داشتم میمردم به یکباره از چیزی که نمیدیدم ولی میدیدم از عمق جانم کمک خواستم و نجات یافتم.
فرزند خورشید لبخندی زد و گفت: خدا تو را بیهوده نیافریده و رها نکرده.
هرمز برای اولین بار در همه عمرش با قلبش به او نگاه کرد و بعد انگار عظمت آسمان دلش را فراگرفت.
فرزند خورشید خدمتکار را صدا زد و خیلی آهسته چیزی به او گفت.
خدمتکار بعد از چند لحظه با چهار کیسه پنج هزار دیناری برگشت و آنها را گذاشت پیش روی هرمز و رفت.
هرمز با تعجب به کیسهها نگاه کرد و گفت: ولی من!😳😳😳
فرزند خورشید گفت: بزرگی به بخشش قبل از درخواست است...👌😊
برادران شیردل
رمانی زیبا و جذاب،😊
حاوی نکات آموزنده فراوان👌👌👌
بویژه در مورد آشنایی با مفهوم 🌀 مرگ🌀
کتاب « برادران شیردل» داستانی است درباره عشق، خیر و شر، ترس و شجاعت، مبارزه برای آزادی و البته مرگ.
کتاب ، داستان دو برادر به نامهای یوناتان و کارل است.
یوناتان، برادر بزرگتر در یک آتشسوزی کشته میشود. کارل برادر کوچکتر که بیمار است مدتی پس از یوناتان میمیرد و در جایی به نام دره گیلاس، به برادرش میپیوندد و زندگی شادی را در کنار برادرش آغاز میکند.
اما به زودی متوجه میشود در سرزمین دره گل سرخ که در همسایگی آنها قرار دارد، تنگیل، پادشاه ستمگر و بیرحمی حکومت میکند که آرامش و آزادی را از مردم گرفته است. کارل و برادرش به یاری مردمان دره گل سرخ میروند و برای آزادی مردمان دره گل سرخ مبارزه میکنند.
#برادران_شیردل
#آستریدلیندگرن
#نشرمحراب_قلم
#جمال_اکرمی (مترجم )
#رمان
#تخیلی
#نوجوان
کرایه کتاب 3000تومان
تعداد صفحات 📚 📚
آسترید لیندگرن کتاب « برادران شیردل» را در سال ۱۹۷۳ نوشت. در آن سالها نوشتن درباره مرگ برای کودکان متداول نبود و انتشار آن سوالهایی را در این زمینه به وجود آورد. 🤨🧐
با این حال، کودکان از این کتاب استقبال کردند. آسترید لیندگرن نامههای بسیاری را از کودکان دریافت کرد که از او خواسته بودند ادامه داستان این دو برادر را بنویسد.🙂😍
🌀🌀🌀📚🌀🌀🌀📚🌀🌀🌀📚🌀🌀🌀
کانالی برای معرفی و کرایه کتاب📚 در شهر خرم آباد
و با شرایط ویژه،برای شهرهای دیگر
ادمین مشاوره کتاب @Z_Monazami
ادمین سفارش کتاب @Velayat313fq
لینک کانال در ایتا
https://eitaa.com/ketabvich
لینک کانال در تلگرام
https://t.me/ketabvich
من میتوانم
اگردرگیردرس و کار فرهنگی و خانواده و.....هستید و حسابی گیج شده اید،این کتاب را پیشنهاد می کنبم👌
داستان هایی ساده از زندگی معمولی
کوتاه و امیدبخش
حال خوب کن و آمورنده
مجموعه ۲۴ داستان کوتاه با محوریت مهارت های یادگیری است که هرکدام از آنها حاصل تجارب و خاطرات نویسنده کتاب است.
هر یک از داستانهای “من میتوانم” به مشکلی اشاره میکند که امکان دارد مشکل هر انسانی باشد و در ماجرای همان داستان راه حل مشکل را نیز بیان میکند.
یکی از نقاط قوت “من میتوانم” این است که در پایان هر داستان چند حدیث و روایت مرتبط به داستان از امامان معصوم (علیهمالسلام) ذکر شده است.
#من_می_توانم
#سیداحمدموسوی
#جمکران
#نوجوان
#بزرگسال
کرایه کتاب 2000تومان
تعداد صفحات 📚 104 📚
غنچه برقالی
داستانی کودکانه و بسیار لطیف و زیبا
از آرزو و امید، پشتکار، عشق و استقامت و اراده😍🤝💪
داستان صفورا دخترک ترکمن
صفورا فکرهایش را کرده بود. تصمیم گرفته بود یک قالیچه کوچک ببافد؛ سجادهای برای پدر که نقش یک گل در زمینه سفیدش باشد.
وقتی این فکر را با پدرش در میان گذاشت، او حرفی نزد، فقط دستی به سر او کشید و لبخند زد، شاید او هم مثل مادر باور نمیکرد که در تمام ترکمن صحرا کسی بتواند گلی را روی سجاده نقش کند…
چشم های صفورا سنگینی میکرد. آن قدر روی دار قالی خم شده بود و یک ریز بافته بود که مهرههای پشتش درد میکرد و دست هایش بیحس شده بود. نگران خشک شدن گل بود؛ گلی که حالا گلبرگ هایش وارفته بودند و بافتنش مشکل تر شده بود، تا اینکه ناگهان… .
#غنچه_برقالی
#ابراهیم_حسن_بیگی
#کانون_پرورش_فکری
#کودک
کرایه کتاب 1000تومان
تعداد صفحات 📚 40 📚
شنود
تجربه نزدیک مرگ
یک کتاب و رمان خواندنی و زیبا و تاثیر گزار
با همان شیوه کتاب 🌀 3 دقیقه در قیامت 🌀
کتاب شنود خاطرات و تجربه نزدیک به مرگ را بازگو می کند.
یک تجربه ی عجیب اما واقعی که با اموزه های اسلام هم منطبق است و میتواند برای اهل ایمان راهگشا باشد.
💫 جسم او ده روزی را در بیمارستان و در بدترین فشارها
گذراند و به تایید پزشکان درکما بود.اما روحش به گشت
و گذار در عالم پرداخت و حقایق بسیاری را به چشم دید.💫
حقایقی که با گفتههای علمای ربانی درباره معاد و زندگی پس از مرگ نیز مطابقت دارد.
#شنود
#نشرشهیدابراهیم_هادی
#نوجوان
#بزرگسال
#رمان
کرایه کتاب 1000تومان
تعداد صفحات 📚 96 📚
آنچه در بخشی از کتاب 💠 شنود 💠می خوانیم :
سالها قبل، وقتی در دوره آموزشی مشغول غواصی بودم، در چند متر زير آب گير كردم و نزديك بود غرق شوم.🤪
آن لحظات وقتی به سطح آب نگاه میكردم، خورشيد☀️ را مانند يك گوی نورانی بر سطح آب میديدم كه هر لحظه آرزو داشتم به آن نزديك شوم.
آنجا مسير نور خورشيد را شبيه يک دالان نورانی به سمت بالا ميديدم.☄ حالا پس از سالها كه از آن روز میگذشت، يكبار ديگر همان اتفاق افتاد! تمام دنيا سياه شد.🌚
فقط بالای سرم را میديدم که يک نقطه بسيار روشن میدرخشيد.⚡️
سينهام سنگين بود. 😰
توجه من از آن نقطه نورانی به پايين پايم در همان اتاق کوچک جلب شد. يكباره ديدم پيرمردی بسيار نورانی و مهربان كه نمیتوانم زيبايی چهره و محبتش را وصف كنم، با فاصله کمی روی سينهام نشسته!😊
با مهربانی به من لبخند زد و گفت: میخواهی با من بيايی؟ آمدهام جان تو را بگيرم، آماده هستی؟😌
من كه وحشت تمام وجودم را گرفته بود، مات و مبهوت نگاهش كردم.😳 مثل نگاه ملتمسانه يک دانش آموز در سر جلسه امتحان، وقتی امتحان تمام شده و او هيچ جوابی ننوشته نگاهش کردم.😢
به خودم قوت قلب دادم و گفتم: بد نيست همراهش بروم.
من که در زندگی خيلی کارهای مهم و خوب کردهام و آدم خيلی خوبی بودم. برای همين دستانم را به سمت حضرت عزرائيل بلند کردم تا مرا همراهش ببرد.👋
خيلی خيالم از خودم راحت بود. به خودم اعتماد داشتم و مطمئن بودم به بهشت خواهم رفت!😂🤣
بدنی شبيه من روی تخت بيمارستان بود و خودم در مقابل پيرمرد!
راز دعای مادر 📣📣 ویژه ماه مبارک رمضان
لطیف و معنوی 😇
شعر کودکانه👧👦
کتاب ،حکایت کودکی است که کنار سجاده نماز مادرش، در حال گوش دادن به دعاهای مادر است.
اشعار کاملا به زبان کودکانه و بیانگر پاکی و معصومیت کودکانه است.
#رازدعای_مادر
#محمدجوادآسمان
#کتاب_نشر
#کودک
#شعر
کرایه کتاب 1000تومان
تعداد صفحات 📚 12 📚
خمره
داستانی زیبا با فرهنگ بومی
مناسب تمام سنین👌👌👌
داستان خمره از آثار هوشنگ مرادی کرمانی است که تا کنون برنده جوایز زیادی شدهاست. این کتاب تاکنون بیش از یکصد هزار نسخه به چاپ رسیده و به زبانهای آلمانی، اسپانیایی، هلندی، فرانسوی، انگلیسی، آلبانیایی و ترکی استانبولی ترجمه شده است.
خمره چیست؟
خمره قدیم ها تو مدرسه بودکه مثل آبخوری بود و بچه ها ازش آب می خوردن. بچه های بزرگتر به بچه های کوچک تر آب می دادند.💧💧💧
یک داستان با فضای محلی و توصیفهای روان . کتابی شدیدا خوشخوان و داستانی بسیار قشنگ .
کاملا خودتون را توی فضای روستا احساس می کنید و فضای روستا و فقر مردم آنجا کاملا توسط نویسنده درک شده و بعد بسیار خوب انتقال داده شده .
این کتاب بیانگر دغدغه های یک مدیر تنهاست.😢
#خمره
#هوشنگ_مرادی_کرمانی
#کانون_پرورش_فکری
#کودک
#نوجوان
کرایه کتاب 1000تومان
تعداد صفحات 📚 150 📚
خلاصه داستان خمره
در یک روستای کوچک یک مدرسه بود که بچه ها در آن درس می خواندند؛ توی این مدرسه تنها یک مدیر یود که معلم تمام پنج پایه بود. اینطور زندگی کردن برای او سخت بود، همچنین بچه ها یاری نمی کردند. این مدیر در دفتر مدرسه زندگی می کرد و خانه نداشت. بچه ها از توی خمره آب می خوردند. این خمره خیلی قدیمی بود و احتمال شکستن آن بسیار بود. در یک شب که سرمای سوزانی مدرسه را فرا گرفته بود خمره ترک بزرگی برداشت و صبح که بچه آمدند تا از آن آب بخورند؛ آبی در آن نبود و همهاش از ترک بیرون ریخته بود! آقای صمدی (یعنی همان مدیر) بعد از شنیدن این خبر بسیار ناراحت شد. او منت تمام کسانی که در روستایشان خمره داشتند کشید اما بسیار خسیس بودند. آقای صمدی تصمیم گرفت که...