بریده هایی از کتاب
👠👠 زنان_عنکبوتی 👠👠
من فقط عکسای خودمو می ذاشتم.📸 عکس های مهمونیا و گردشایی که می رفتم. یا گردش و تفریح.🏞
عکسای خودمو دوست داشتم. البته برام مهم بود که لایک ❤️و پیام هم داشته باشم💌.
پیجم مثل بچه ام شده بود. مثل خونه خودم. هم دوستش داشتم، هم توش راحت بودم💞. خیلی راحت...
همین که نامحدود بود و آزادی رو لمس می کردم، احساس قدرت می کردم.
😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱
اشک آرام آرام از گوشه ی چشمش👁 راه گرفت…
مثل همان اوایلی که جشن طلاق گرفته بود.
در جشن کلی خندیده بود و با بچه های دانشگاه خوش گذرانده بود و بعد هم کیک سیاه 🍩 🍽را خودش بریده بود.
اما همان شب تا صبح دو بار بالشش را عوض کرد، بس که اشک ریخته بود.💦
پذیرش شکست سخت است، برای یک زن سخت تر! چرا این طور شد:
_البته اون می گفت من عوض شدم. دعوامون زیاد شده بود. خیلی به رابطه ی من با بعضیا حساس شده بود.
کتاب دهکده خاک بر سر
روزنوشت های فائضه غفار حدادی از زندگی در لوزان سوئیس که به تعبیر خودش «دوره ریاضت» است. دوره ای که او با یک فرزند ۴ ساله و جنینی در شکم راهی کشوری غریب می شود که زبان آن را هم نمی داند. به همین خاطر او در توصیف کتاب خود نوشته «روایت هایی از یک سال زندگی در لوزان از زبان یک بی زبان».
لحن طنز مهم ترین نکته ای است که در روایت «دهکده خاک بر سر» توجه برانگیز است. نویسنده با رویکردی طنز به موضوعات ورود می کند و حتی وقتی مشغول روایت یک اتفاق جدی است که حتی گاهی نفس را در سینه خواننده حبس می کند و خودش نیز اشک می ریزد، اما دست از طنازی برنمی دارد و تلاش می کند که این فضا را حفظ کند.
این کتاب ،دید جدیدی به شما برای آشنایی با فرهنگ غرب می دهد.😏
#دهکده_خاک_برسر
#فائضه_غفارحدادی
#سوره_مهر
#نوجوان
#بزرگسال
#طنز
کرایه کتاب،3000 تومان(قیمت پشت جلد،40000 تومان)
تعداد صفحات📚408📚
خمپاره های فاسد
داستانی برای نوجوانان
از چهار، پنج پسر دبیرستانی که حال و هوای جبهه بدجور به سرشان زده و می خواهند هرطور که شده خودشان را میان رزمندگان جای بدهند و به خط مقدم برسند.
راوی قصه تجربه یکبار حضور در منطقه عملیاتی را داشته و نقشه ای می کشد تا با دوستانش به اهواز برسند و شاید به عملیات راه پیدا کنند. امیریان در “خمپاره های فاسد” با زبانی شیرین و طنز قصه ای پرماجرا را به تصویر می کشد که در عین انتقال سختی ها و فرهنگ بسیجی های جنگ،شما را وارد دنیایی از شادی و خنده می کند.😂😂😂😄😄😄
#خمپاره_های_فاسد
#داوودامیریان
#کتابستان_معرفت
#نوجوان
#طنز
کرایه کتاب 3000 تومان (قیمت پشت جلد،33000 تومان)
تعداد صفحات📚216📚
عروس و کاروانش
کتاب مصور حاضر، جلد دوم از مجموعه «قصههای دخترانه» و از سهگانه عروسی و داستانهای مذهبی باشد.
این جلد، از زندگی حضرت خدیجه (س) است که با زبانی ساده و روان برای کودکان نگاشته شده است.
#عروس_و_کاروانش
#زهرازواریان
#قدیانی
#نوجوان
#کودک
#زن
#خدیجه_علیها_السلام
کرایه کتاب، 1000 تومان
تعداد صفحات📚58📚
دوستان عزیز🌸
از آنجا که یکی از مهم ترین اهداف این کانال
بهبود امر تربیت و رشد جامعه می باشد.
علاوه بر کتابهایی که مستقیما در حوزه تربیت کودک تالیف شده،
بسیاری از کتابهای رمان ما ،تاثیری غیر مستقیم و چه بسا عمیق تر در امر تربیت دارد که از جمله این کتابها
توتوچان.....
است.
استاد کثیری از جمله اساتید مطرح در حوزه تربیت کودک هستند که تحلیل زیبایی در مورد بخشی از کتاب دارند.
4_5960600220919138707.mp3
10.8M
👈 جمعیخوانیِ کتاب توتوچان، دخترکی آن سوی پنجره (۱)
❗️از اول تا پایان صفحه ۳۹ یعنی ابتدای تیترِ «توتوچان مدرسه را آغاز میکند»
#فرزندپروری #توتوچان
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
"وریا"
داستانی فوق العاده خواندنی و جذاب👌👌👌
راوی کتاب وریا ، دخترکی است دبیرستانی که شانزدهسال سن دارد و در شیراز زندگی میکند.
دخترکی که دغدغههای متفاوتی نسبت به همکلاسیهایش دارد و همین موضوع سبب تنهایی او شده است.
البته نه اینکه او بخواهد تنها باشد، تنهایی دخترک بهخاطر پیدانکردن دوستانی همسو با خودش در جامعه و مدرسه است و شاید بههمینخاطر است که در ناخوداگاه خود، وریا را میآفریند.
دوستی خیالی که رفیق گرمابه و گلستان است و وقتهای سختی میتواند به کمکش بیاید.
دوستی که اسمش معنای هوشمندانهای هم دارد.
🤔 وریا، یعنی آگاه و بیدار. 🤔
#وریا
#سیده_زهرا_محمدی
#نشرآرما
#نوجوان
#رمان
#زن
کرایه کتاب، 2000 تومان
تعداد صفحات📚151📚
معرفی کتاب " وریا "
وریا در صدوپنجاه صفحه به روایت داستان دخترکی میپردازد که شانزدهسال دارد و در دبیرستان تیزهوشان درس میخواند. داستان با این گفتوگوی درونی راوی آغاز میشود و این اطلاع را به خواننده میدهد که قرار است با ذهنیات یکدختر نوجوان طرف باشد:
«بهنظر من هرآدمی که پا به این دنیا میگذارد، همراه خودش یکبرگۀ مأموریت دارد؛ مأموریتی که قرار است در زندگی برایش تلاش کند و حتی یکوقتهایی هم بجنگد تا به خواستههایش برسد».
دوفصل اول کتاب ما را با شخصیت دخترک و خانوادهاش آشنا میکند و فصل سوم جایی است که گره اصلی رمان شکل میگیرد.
حجاب، همان گرهای است که با ورود خانم لبخند به مدرسه ایجاد میشود و ذهن راوی را درگیر میکند. راوی که در ابتدا دست به پیشداوری دربارۀ خانم لبخند زده، رفتهرفته به اشتباهش پی میبرد و تصمیم میگیرد مسأله را بهشیوهای صحیح حل کند. پس اینبار هرچه دربارۀ خانم لبخند و حجاب در ذهن دارد را کنار میگذارد و دست به جستجو میزند.
وریا دوست خیالی راوی است، که هروقت راوی احساس تنهایی میکند، پیدایش میشود و با گفتن یکیـدو جمله نقش راهنمای او را بازی میکند. وریا انگار که عضوی از خانواده و مثل برادر بزرگتر دختر باشد. برادر بزرگتری که فقط در خلوت دختر سروکلهاش پیدا میشود.
قصد ندارم ماجرا را بیش از این بازگو کنم. پس خواندن ادامۀ داستان بر عهدۀ خودتان.
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
وارد کلاس که میشود با آرامش خاصی که احساس میکنم همه اش ادا و اطوار است پشت میز مینشیند. سلام می کند. فکر کنم یکی دو نفر در خواب و بیداری جوابش را دادند. از چشمهایش میخوانم که انتظار بیشتری داشت برای جواب سلامش؛ ولی قیافه را نباخت و صحبتهایش را با معرفی خودش و رزومه اش شروع کرد. رزومه کاریاش پروپیمان است. یعنی اگر به حرف وریا عمل کرده بودم و با ذهن سفید به کلاس میآمدم ،میتوانستم به او ایمان بیاورم، نه تنها من که همه کلاس بیست و یک نفره مان. ولی خب به نظر من همیشه یک عدد شیطان درست و حسابی ،البته به صورت نامحسوس، حواسش پی بنده های خدا ست که خدایی ناکرده دل به چیزهایی درست و حسابی ندهند. خب ،بالاخره شیطان است دیگر، هر چه باشد ۲۰ میلیاردی لباس بیشتر از بچههای آدم پاره کرده است و خوب کارش را بلد است .جناب آقای شیطان آنقدر کارش را بلد است که مجبورم می کند کتابم را از توی کوله ام در آورم و به جای گوش دادن به حرفهای معلم کتاب بخوانم. وقتی از کتاب خواندن خسته شدم و سرم را بلند کردم، دیدم کل وایت برد سیاه شده است . حالا درباره چه چیزی صحبت کرده که اینقدر مطلب برای گفتن داشته است، نفهمیدم. فقط تصویر یک آدم دیدم که بالایش نوشته بود چاکراه های مهم انرژی در بدن انسان و در قسمت هایی هم فلش زده بود و انگار اسم آنها را نوشته بود. کنجکاو شدم ببینم دقیقا چه خبر است ولی خانوم یکهو رفت سمت وایت برد و خواست آن را پاک کند، که بدون اینکه دست خودم باشد از ذهنم در آمد ،می شود لطفاً پاکش نکنید. وقتی برگشت تا صاحب صدا را ببیند، دقیق دیدم که جا خورد، که صدا صدای من است. حال نه اینکه صدای خاصی داشته باشم، نه ؛حتماً موقعی که داشت اینها را مینوشت دیده بود مثل چی سرم توی کتاب است و اصلاً حواسم به او و حرفهایش نیست ...
یک پیییییشنهاااااد شگفت انگییییییز😳😳😳
دوستان عزیز❤️❤️❤️
از آنجا که با توجه به محدودیت های کرونایی ،امکان رفت و آمد زیاد ندارید😞 و سفارش سرویس هفتگی هم هزینه بر است
،کتابویچ،در جهت تسهیل امر کتابخوانی، پیشنهاد جدیدی برای شما دارد. 👌👌👌
میتوانید یک اشتراک یک ماهه (مبلغ 20000 تومان )به نام یکی از اعضای خانواده خودتان تهیه کنید
و ابتدای ماه ،با پرداخت یک هزینه سرویس، تا سقف 16 کتاب😳 📚 📦
به سلیقه تمام اعضای خانواده👨👩👦👦 سفارش دهید .😉
توجه بفرمایید که خریداری این کتابها حدودا بالای 200 هزار تومان هزینه دارد.😳
و این کتابها به مدت یک ماه در اختیار شما خواهد یود و در این مدت ،نیازی به تمدید و پرداخت هزینه سرویس هم نخواهید داشت.🤗🤗🤗
در پایان یک ماه،کتابها را به ما تحویل داده و برای سفارش جدید در خدمت شما هستیم.😄