📚 خرید کتاب چاپی «سید عزیز» از فراکتاب:
با کد تخفیف ۲۰ درصدی: madaran
www.faraketab.ir/b/211715
این کتاب نسخه الکترونیکی نداره.
ولی خبر خوب اینکه:
🎧 *نسخه صوتی رایگانش در ایرانصدا موجوده 😍 و از اینجا میتونید دانلودش کنید:*
book.iranseda.ir/DetailsAlbum/?VALID=TRUE&g=641429
🌺 کانال پویش کتاب مادران شریف:
🔗 eitaa.com/madaran_sharif_pooyesh_ketab
آشباریها و آش خورها!
یک داستان بلند فانتزی بامزه!
کهشاد کندرو یک روزنامهنگار دست و پا چلفتی است که به شهر فانتزی آشباریا وارد میشود و دست راست آقای چلویی میشود و آشی برای آشخورها بار میگذارد که آن سرش ناپیدا!
زبان داستان سالم و نحوه روایت جالب است. راوی داستان کهشاد است که برداشت های اشتباه او خواننده را به خنده وا می دارد. هیچ بخشی اضافه نیست. خلاقیت در نامگذاری ها و اتفاقات دلنشین هستند. همه چیز در دنیای آشباریا نمادی از داشتههای ما در دنیای واقعی است ، بدون اینکه توی ذوق بزند در خدمت حرفی که نویسنده میخواهد بزند.درونمایه اصلی کتاب سواد رسانه است.
در آشباریا لولهکشی جای خطوط اینترنت را میگیرد و جویدن یک سری خوراکی، معنای نشخوار کردن اخباری را میدهد که صبح تا شب در کانالها و شبکههای مجازی درگیر آنیم.
حالا این کهشاد کندرو می خواهد ۱۰ راز که در آشباریا یاد گرفته به مخاطب یاد بدهد. پاورقی های کتاب هم خلاقانه هستند.
تصویرگری کتاب مناسب است و از بین تصاویر چند تا از مهمترین آنها تمام رنگی است. طرح روی جلد و صفحات ابتدا و انتهای کتاب جذاب است. برش کتاب به گونه ای است که بخشی از گوشه آن به عنوان نشانگر کتاب جدا میشود .
در انتهای کتاب یک کیو آر کد داریم که مخاطب را به سایتی هدایت میکند که یک بازی مرتبط با محتوای کتاب دارد و در صورتی که نوجوان بازی را شروع کند درگیر یک بازی تعاملی در مورد داستان میشود و اینبار ضمیر خودآگاه او با مفاهیم سواد رسانه درگیر میشود.
چون این بازی را به اتمام نرساندم ( از جایی به بعد قفل شد) نفهمیدم که انتهای آن به کجا میرسد ولی تا همین حد هم بسیار جذاب و جالب است باید به نویسنده جوان و ناشر جسور که خلاقیت به خرج دادهاند و طرحی نو در انداختهاند تبریک گفت.
مخاطب اصلی کتاب گروه سنی ۱۲ تا ۱۵ هستند.
البته نوجوان ۹ تا ۱۲ سال هم می تواند داستان را بخواند ولی برداشتی درخور، از متن نخواهد داشت.
از ۱۵ سال به بالا هم می توانند کتاب را بخوانند و لذت ببرند.
#ده_راز_آشباریا
#انتشارات_قندیل_نور
کرایه کتاب ۳۰۰۰تومان
کانالیبرایمعرفیوکرایهکتاب📚درشهرخرمآباد
وباشرایط ویژه،برایشهرهایدیگر
ادمینمشاورهکتاب: @Z_Monazami
ادمینسفارشکتاب: @mlbpji
لینککانالدرایتا:
https://eitaa.com/ketabvich
پنجشنبه صبح
امکان مراجعه حضوری و بازدید مستقیم از کتابها فراهم است
ساعت ۹:۳۰ الی ۱۱
لینککانالدرایتا:
https://eitaa.com/ketabvich
#کلام_شهید | #شهیدبهشتی
💠توجه!
🔹یکی از مصیبت های زمان ما این است که اشخاص دارند کم کم جانشین ارزش ها میشوند. در صورتی که عکس مسئله صحیح است، تو ارزشها را بشناس و اشخاص را با ارزش ها بسنج.
«برای خودم و خیلی از دوستانم
بچهها مراقب خودمون باشیم»
💠رفقا!
🔹این قدر به این فکر نباشید این ولنگارها این مانع تراش ها این مزاحم ها چه میگویند و چه مینویسند، بیشتر به فکر این باشید که شما خود چه میکنید که کرده ی شما باطل السحر نوشته و گفته آنهاست؛ آیا باطل السحر بهتر از این هم سراغ دارید؟
|☫|جبهه رسانهای لرستان
|🇮🇷|Channel: @jlorestan
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زنی که #امام_خمینی را به گریه انداخت!!
♨️ پاسخ محکم مادر شهید به بنیانگذار انقلاب
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالروز وفات حضرت #ام_البنین و روز تکریم مادران و همسران شهدا
🔶 دریافت نسخه با کیفیت
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زنی که #امام_خمینی را به گریه انداخت!!
♨️ پاسخ محکم مادر شهید به بنیانگذار انقلاب
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالروز وفات حضرت #ام_البنین و روز تکریم مادران و همسران شهدا
🔶 دریافت نسخه با کیفیت
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir
🌹▪️فاطمه کلابیه
✍🏻بر در خانه ی پدرمان علی
ایستاده ایم. برادرانم حسن و حسین، خواهرم زینب ومن پدرمان علی را دراستقبال از عروس جوان همراهی میکنیم، دوشيزه ی بالا بلند کلابیه همراه با تنی چندازاقوامش، ازراه میرسد.
او با تنی چند از اقوامش، از راه می رسد، از مرکبی که حامل اوبوده، خیلی پیشتر فرود آمده و شرم و ادب او از همان لحظه، او را درچشم ودل ما عزیز می کند.
من و خواهرم، آماده ایم تا با در آغوش کشیدن او وگل افشانی قدومش به او خیر مقدم بگوییم اما او باپیش دستی دربرابرمان زانو می زند و دامن مان را می بوسد.
به احترام او او را بر می خیزانیم. به او سلام و خوشامد می گوییم و برایش آرزوی سلامت و نیک بختی می کنیم.
زیباروی بلندبالا که شیفته ادب و نجابتش شده ایم، همچنان سر به زیر و محجوب پاسخ می دهد: 《کنیزان
خاندان بنی هاشم، همگی سعادتمند و نیک بختند. امیدوارم درخدمتگزاری به شما و پدرتان از خود لیاقت نشان دهم و موجب شرمساری خانواده و قبیله ام نباشم.»
خواهرم زینب برای آن که یخ تعارفات رسمی را بشکند، از پدر می پرسد: «فدای تان شوم پدرجان، آیا تصمیم ندارید عروس زیبای تان را به ما معرفی کنید؟»
چه زیباست حجب و حیای پدر. هر گاه او را در این حال می بینم، از خود می پرسم آیا این مرد همان دلاور یگانه و بی رقیبی است که شرح شجاعت و جنگاوری اش، به افسانه و اسطوره می ماند؟ اما این بار حجب و حیای پدر از نوعی دیگر است. گویا عروس جوان به فراست، این نکته را در می یابد، چرا که با نهایت ادب، در پاسخ پیش دستی می کند: «اگر سرورم اجازه فرمایند، مرا کلابیه بخوانید تا قبیله بنی کلاب نیز در افتخارخدمتگزاری پسرعمو و وصی پیامبر خدا شریک باشند.》
چه زیباست ادب وتواضع این نوعروس بی بدیل، خاصه وقتی درمی یابیم که نام او همچون " مادرمان " #فاطمه است.
او را برای ورود به خانه همراهی می کنیم. در آستانه در توقف می کند. برشکستگی ها و آثار به جا مانده از سوختگی بر روی در دست می کشد و ناگاه بغض در گلویش می شکند:
《پس درست شنیده ام... آنگاه سر بر چارچوب در سر می گذارد و به تلخی می گرید.》
و این آغاز آشنایی ما با فاطمۂ کلابیه، ام البنين، مادر عباس و برادر دیگرم عبدالله، جعفر و عثمان است.
🏷#روایت_ام_کلثوم
📚#کتاب_ماه_به_روایت_آه
✍🏻نوشته ابوالفضل زرویی نصرآباد